کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

پیشنهاد، شنبه، و چند داستان دیگر

من خواهش میکنم هر وقت اگه میاید وبلاگ رو چک میکنید، حتما حداقل با گذاشتن یه پیغام این پیگیری رو به نظر بقیه ی دوستان هم برسونید

از طرفی هم پیشنهاد میکنم که آدرس وبلاگ رو به دوستاتون هم بدید که اگه میخواستن از برنامه های کانون مطلع بشن، بتونن

درمورد جلسه ی بسیار حیاتی و مهم شنبه هم دیگه تاکید نمیکنم

.

.

.

گفتم که تاکید نمیکنم

.

.

اصرار نکن؛

شکور

اکران خصوصی - قسمت دوازدهم!!!

سلام

شکورم

امروز عطار ترمیناتور 2 رو پخش کرد

و چه اشک ها ریختیم و چه فریاد ها برآوردیم

از حس نوستالژیک دارم خفه میشم

من بودم و عمو عطار، امید بابا، خانم منشی و دوستشون، دبیره ی گرام، خانم بشیری به همراه دوقولوهاشون.

اوایل فیلم محیط و خانم مردیها هم بودن

راستی خانم آقایی خیلی کم پیداست

تقوی و خانم نعیمی و فربد هم ناپدیدن

فردا ایشالا ساعت یازده ونیم پایه باشید انیمیشنه رو ببینیم که فوق العادس

بعدشم که بالاخره کلاس کارگردانی شروع میشه

شنبه شاید بعد جلسه تاتر قم رو بذارم-از همین الان بگم که شنبه جلسه ی مهمیه، حتما همه بیاید

یکشنبه ده فرمان کیشلوفسکی رو امید پخش میکنه

دوشنبه شاید آلیس در سرزمین عجایب تیم برتون رو من پخش کنم

حواسم نبود، احیانا دوشنبه یه فیلم ژانر ترسناک رو آقای پشت مشهدی پخش کنه

کیشلوفسکی

سلام به بر و بچه های کانون 

من میخوام در طول چند اکران خصوصی ده فرمان/کیشلوفسکی رو پخش کنم اگه پایه باشید 

سعی هم کردم فیلمی باشه که هم کسل نکننده باشه هم بچه های کانون که بیننده ی تخصصی و خاص فیلم هستن یه جورایی از این دست فیلمها ببینن (کلا خوبه).قابل توجه بابا شکور و اگه خودمون این فیلمهای شاخص سینما برامون اصلا جالب و قابل توجه نباشه دیگه چه توقعی از بچه های دانشگاه داشته باشیم که بیان تالار و این فیلمها رو ببینن (البته احتمالا خیلی ها دیدن ولی ارزش دو بار دیدن داره)  

اولین اکرانش یکشنبه/ساعت ۲ اونایی که میتونن و پایه ی دیدن همچین فیلمایی هستن اعلام حضور کنن

 

امید صفایی

اکران خصوصی3

سلام

شکور هستم

امروز یهو عطار اومد گفت که بیا بریم یه فیلم ببینیم

من پایه بودم و تصمیم گرفتم که به هرکی میشه هم بگم که اگه میخواد با هم ببینیم

متاسفانه خانم نعمیی گوشیش رو جا گذاشته بود برا همین ایشون و فربد خبر دار نشدن

خانم سلیمیان، من ، عطار، و مشهدی بودیم

علی محیط اواخرش رفت

خانم مردیها هم شروع نشده

فردا ایشالا ترمیناتور 2

پس فردا ایشالا راز کولز

یکشنبه مث اینکه امید میخواد یه فیلم پخش کنه

و دوشنبه آقای مشهدی

بر و بچه ها پایه باشید.

 

قابل توجه بر و بچه های علاقه مند اکران خصوصی-قسمت دوم

سلام

من شکورم

آقا، یه طرحی داره عطار که من بدجور پایه اشم

میخواد فیلمهای تاثیر گذار و خاطره انگیز و نوستالژیک سینما رو (هرچند تکراری) پخش کنه

سه شنبه، ساعت دو و نیم، پخش یکی از دو  فیلم: ترمیناتور 2 یا آخرین موهیکان

من ترمیناتور رو بدجور پایه ام

رفقایی که میخوان این فیلمو برای بار هزار و دویستم البته با کیفیت بالا ببینن، اعلام وجود کنیدیم....

قابل توجه علاقمندان به اکران خصوصی

سلام

من میخوام دوتا فیلم خیلی زیبا رو تو کانون پخش کنم

دوستانی که میخوان باشن، بگن چه ساعتی باشه بهتره

البت به غیر دوشنبه قبل از 2و نیم و سه شنبه قبل از 2و نیم

انیمیشن بلند The.Secret.of.Kells.2009

و یه تاتر نیم ساعته که بسیار بسیار جالبه(باور نمیکنی از خانم قاهری بپرس)

شکور

شرحی مبسوط بر جلسه رسمی شنبه سیزدهم آذرماه



سلام

جونم براتون بگه که ازونجاییکه جلسه ی امروز به مسائل خیلی پایه ای و غیرمعمولی کشید، ویراستار کانون گفتن که من[1] شرح ماوقع رو بنویسم

 

1- «بحث بنیادین» یا «روزی که زمین ایستاد»:

آقا ما اومدیم تو کانون، ندونسته به امید صفایی گفتیم که، خوب پسر گلم[2]، اگه مولوی رو نمیدن چرا برا سالن های کوچیک (حتی سالن کنفرانس حقوق) تلاش نکنیم

چشتون روز بد نبینه، یه بحثی پیش اومد در حد 5+1

و آن شد که جبهه ی منسجم کانون منقسم گشت بر دو جناح[3]

سران استدلال این دو جبهه هم ، امید و تقوی از جبهه ی مخالف، و بنده و فربد از جبهه موافق

به هر حال نظر من این بود که حتی اگه ما یه فیلم خوب داریم که مخاطبش 700 نفره و در بدترین شرایط، میدونیم که دیگه تالاری براش پیدا نخواهیم کرد ، ازونجائیکه هدف کانون ارتقاء سطح دید مخاطباش هست، باس برای نمایشش تو یه سالن کوچیک حتی سالن کنفرانس حقوق تلاش کنیم

نظر تقوی این بود که ، این نظر من دیگه خیلی افرطیه و حداقل ما باید این فیلم رو با یه فیلم دیگه که مخاطبش اینقدرها زیاد نیست عوض کنیم و تو اون تالار کوچیک نمایش بدیم

و امید هم اصلا کلا مخالفه با اینکه یه فیلم خوب تو یه تالار ناجور وفکسنی نمایش داده بشه و ترجیح میده که اصلا اون فیلم پخش نشه و بهش احترام گذاشته بشه

 

استدلال من این بود که حرف تقوی درسته، ولی ما در بدترین شرایط ، تصمیمی رو هم که من گفتم رو میتونیم بگیریم چون بین دو انتخابِ عدم نمایش اون فیلم و نمایشش تو یه تالار کوچیک، نمایش تو یه تالار کوچیک منطقی تر و به هدف کانون نزدیک تره

استدلال تقوی این بود که اگه این کارو بکنیم، 600نفر مسخره ی ما میشن

و نظر امید هم همچنان این بود که بابا بیخیال، فیلم روباید محترم شمرد همونطور که نمیتونیم مثلا عوامل لطفا مزاحم نشویم رو ببریم تو سالن کنفرانس حقوق، فیلمشون روهم نباس ببریم

پاسخ من به تقوی این بود که ما برای مسخره نشدن اون 600 نفر، باید تلاش کنیم که فقط 100 نفرِ ظرفیتِ تالارِ کچیکمون بیان و این نباید باعث بشه که ما کلا صورت مسئله رو پاک کنیم وفیلمی که مخاطبش زیاده رو تو تالار کوچیک نمایش ندیم، چون یکی از راههای نزدیک شدن به اهداف کانون، افزایش کمی نمایش فیلم های خوبه.

و پاسخ تقوی به من این بود که تلاشمون بی نتیجه خواهد ماند و از اون 600نفر، تعداد زیادی بالاخره پشت در تالار مسخره خواهند شد

آقای فرامرزی هم اینجا حرف جالبی زد که اگه ما بتونیم اکران ها رو کلا زیاد کنیم، اصلا دیگه اینهمه التهاب برای ورود به تالار وجود نخواهد داشت.

یک آن خانم نعیمی بحث مهمی رو مطرح کردن که: چی میگه!

امید همچنان روی موضعش بود

فربد از من حمایت میکرد

تقوی صحبت 90% من رو می پذیرفت ولی صحبت 100% من رو نه

بالاخره رای گیری کردیم و با اکثریت، بچه ها اون حرف 100%رو پذیرفتند و امید و تقوی در اقلیت قرار گرفتند

ریاضیدان محبوبمون هم در حالی که رای خودش رو به صورت نصفه اعلام کرد[4] اصرار داشت که کسایی میتونن وجود داشته باشن که 100% حرف من رو قبول داشته باشن ولی 90% اش رو نه.[5]

 

2- پیشنهاد آقای پشت مشهدی یا «ماموریت غیرممکن4»:

ایشون یهویی پرسید که آیا ممکنه که بشه دوشنبه، یعنی روز قبل محرم، اینسپشن رو نمایش بدیم

تالار مولوی پر بود

فیلم تایید حراست رو نداشت

و پوستری هم در کار نبود

به نظر من و امید این کار تقریبا ممکن نبود ولی خوب این نظر، نظر ما دوتا بود

محیط فیلم رو سانسور کرده بود

تقوی قرار شد صبح فردا اگه خواستیم یه پوستر براش بزنه

پشت مشهدی مسئول گرفتن تالار بهداشت شد که مث اینکه تعمیر شده و سیستم صوتی و تصویریش به راهه

فرامرزی مسئول بحث حراست شد

 

پشت مشهدی مسئولیتش رو انجام داد: دوشنبه رو بهمون نمیدن ولی سه شنبه رو(یعنی اول محرم) میدن. اونم ده تا دوازده

من و فرامرزی[6] رفتیم حراست ولی همه رفته بودن مراسم ختم استاد. قرار به پیگیری تلفنی شد

به فرامرزی پیام دادم که از حراست هم تاییدیه رو بگیره وهم نظرش رو درمورد امکان نمایش این فیلم تو اول محرم

هنوز منتظر جواب حراستیم که مث اینکه فردا صبح اعلام میشه

خانم محمدی، وفایی و آقای عطارپور و صفایی با پخش فیلم در سه شنبه ساعت 10 مخالفن و معتقدن که هیچکی نمیاد و فیلم حیف میشه. بقیه نبودن که نظر بدن، میخواین شما هم نظر بدین، هرچند واقعا احتمال امکان پخش این فیلم تو سه شنبه حتی با موافقت بچه ها ، خیلی کمه

از طرفی این فیلم دو ساعت ونیمه وتالار سه شنبه رو برای دو ساعت به ما میدن

و از همه مهمتر اینکه، محیط به من گفت فیلم رو چک کنم که ببینم به درد نمایش میخوره یا نه، به نظر من اون فیلمی که مهندس زحمت سانسورش رو کشیده و بهم گفت چکش کنم، کیفیتش پایین بود و هم اینکه، فیلم روان نبود و مکث داشت پشت سر هم، فکر کنم یه مشکل فنی بود

 

خلاصه همچنان موندیم چه کنیم.

از طرفی بچه ها نظرشون اینه که بین تموم شدن ایام خاص اول محرم تا شروع فرجه ها، ما یه هفته وقت داریم. باید تو این ایام محرم که حفظ حرمت مسائل مذهبی و دینیمون، اجازه ی فعالیت معمولی کانون فیلمی رو نمیده،به فکر اون یه هفته بود.

از طرفی پیشنهاد میکنم هرکس فکر میکنه فیلم خوبی برای این ایام وجود داره، اعلام کنه، مخصوصا درمورد ظهر روز دهم بگید که من اصلا ندیدمو خانم محمدی دیدن ولی متوجه نشدم که فیلم اونقد خوب هست که ماتمایل به پخشش داشته باشیم یا نه.

 

3-پیشنهاد امید:

که من فردا تالارهای حقوق رو چک کنم

یکی هم بره تالار مدیریت رو بپرسه

منم میگم یکی بره تالار رشد و دلبری رو بپرسه

و امید میگه یه فیلم پخش کنیم، حتی اگه ایرانی باشه.

 

4- یک اتفاق خوب یا «بازگشت بت من»:

از نکات بسیار خوشحال کننده ی امروز این بود که درکنار حضور نیروهای جدید، مصطفی عطارپور، از بچه های بسیار قدیمی کانون، به کانون فیلم برگشته و ایشالا که میمونه

شخص من خیلی یاد جوونیام افتادم، روزایی که خانم نعیمی هنوز دنیا نیومده بود، صفایی پستونک داشت و محیط به سیب زمینی میگفت دیب دمنی، من و عطار داشتیم بنر مرد سیندرلایی رو با هزار مصیبت میچسبوندیم به داربست.

یادش گرامی و روانش شاد...

 

5-غایبین:

وفایی

مردیها

بشیری ( با یه غیبت دیگه، از امتحان محروم میشیدا، لطفا شنبه بعدی با ولی تون به ناظم[7] مراجعه کنید.)

محیط هم با تاخیر اومد ولی این یه دفه رو به خاطر گل روی من میبخشن بچه ها



[1] شکور رضی ا... عنه

[2]  به ضم گاف. فرهنگ معین، ج2،ص67

[3] به نظر من که خیلی خیلی خیلی بحث خوبی بود، از اول ترم این پر مشارکت ترین بحث بود به نظر من و من خیلی حال کردم.

[4] به این صورت که انگشت اشاره شون رو به حالت خمیده بالا آورده بودن تا هیچ کدوم از طرفین ناراحت نشن

[5] همین چند ساعت پیش از هارواد به من فکسی رسید که این فرضیه به عنوان فرضیه ی  پیچیده ی قرن، جای فرضیه نسبیت انیشتن رو گرفت

[6] خوشحالم که با دومین عضو خوابگاهیه کانون آشنا شدم

[7] خانم نعیمی

شکور (همین)

دست از پا درازتر....بازمیگردیـــــــــــــــــم


مستند هفته فرهنگ

آقایان محیط ، تقوی و صفایی 

از دوشنبه هفته فرهنگ شروع می شه

و این قولی که به امور فرهنگی دادیم برای ساختن مستند باید حتما عملی بشه

 زودتر دس به کار بشید

اگر امکانش هس تا فردا برنامتون رو مشخص کنید


و اما جلسۀ امروز 5 آذر...

امروز تصمیمات در بین کلی جنب و جوش و هیاهو، برای پیدا کردن جایی محض نشستن، گرفته شد!! ورودی های جدید اومده بودن و امیدواریم به این اندازه که شوق و ذوق نشون دادن اکتیو هم باشن و از ورود به جمع دوستانه و صمیمی کانون لذت ببرن.


تصمیمات حاصله:

1. یه خبر خوببببببببببببببببببببب!!!!!! بدلیل نداشتن مکان مناسب و در شأن کانون، زدن غرفه کنسل شد!!!!

(امور فرهنگی لطف کردن و چادرهای جلوی سلف رو برای این امر خطیر در نظر گرفتن)چه کارااااااااا!!

2. ساختن مستند برای هفته ی فرهنگ توسط بچه های کانون همچنان پا برجاست.

3. برای اکرانی که فقط در یک تایم اجازه داریم در نهایت تصمیم براین شد که inception رو پخش کنیم؛ البته این رو هم بگم که راضی کردن کارگردان جوان کانون برای به تعویق انداختن اکران فیلمشونن کار آسونی نبود!!


حقا کزین غمان برسد مژده ی امان/ گر سالکی* بهد امانت وفا کند



*بچه های کانون


خوب باشید

ye comment e mohem

in commente aghaye safiee k chon  mohem boud man pastesh kardam inja:

ه نظرم صحبت کنیم حالا که فقط یه روز تالار داریم اینسپشنو پخش کنیم یا فیلمای بچه هارو.

چون به نظرم بهترین وقت برای اکران فیلمه بچه ها هفته ی فرهنگ و نزدیکای روز دانشجوه

ماجراهای من و خانم برزگر

احتمالا اکران inception میوفته برای شنبه 13 آذر ساعت 1 تا 3

برنامه غرفه ها فردا معلوم می شه

فیلم تازه وارد رو دادیم به مدیر امور خوابگاه ها

برای ورودی های جدید امروز جلسه برگزار شده که جزییاتی ازش در دست نیست....

شنیده ایم خانم محمد نژاد سخت مشغول آرشیو هستن....

بچه فعلا فیلمای کانون کان لم یکن هستن تا آرشیوینگ تموم شه

والسلام

خواهشانه ی مسؤل آرشیو!!!

از تمامی دوستان کانونی خواستارم که تا روز پنج شنبه هر گونه CD،DVD و...در کل هرچی که مربوط به آرشیو کانونه؛ تحویل بدن تا بتونیم یک سر و سامون حسابی به آرشیو بدیم.

حتی شما دبیر محترم!!!


پیشاپیش از همکاری شما دوستان کمال تشکر رو دارم.

جلسه اعضای جدید

فردا دوشنبه ساعت ۱۲ برای بچه هایی که فرم عضویت پر کردن کانون جلسه گذاشته. 

صورتی من باب جلسه شنبه ۲۹ آبان

 طرح هایی توسط بزرگان و سروران امور فرهنگی که منت بر خدمتگذاران جمع جان بر کف کانون گذاشتن و به مرحله ی ظهور رسید به شرح ذیل میباشد:


۱. طرح اکران فیلم بچه های کانون

۲. ساختن مستند توسط بچه های کانون که گویا با استقبال فراوان توسط مدیریت محترم پذیرفته شد

۳.تقسیم وظایف کارها و تعیین مدیران اجرایی برای هر کار؛

-ویژه نامه ی انیمیشن و در کل کارهای مربوطه: خانم مردیها و آقای محیط

-کلاس تدوین(هماهنگی با استاد) معیریان و یا مهاجر:مرد همیشه در صحنه البته بدنبال مکری؛ آقای تقوی

-کارهای غرفه:خودم و خانم وفایی

-پی گیری برای اکران فیلم های بچه های کانون: آقای صفایی که به یک همراه نیازمندند و هنوز انتخاب نکردن!!

_مسؤل کارای inception که تا وقتی من تو جلسه بودم هنوز مشخص نشده بود!!


و قرار براین شد بچه ها نظرات خودشون رو امشب در مورد 2 تا انیمیشن توی وب اعلام کنن.


از همین جا برای همگی آرزوی موفقیت میکنم؛ بچه ها قول بدیم اساسی پگیر باشیم و دبیر رو عصبانی نکنیمو تنهاش نذاریم................


نوشته شده توسط منشی کانون


 

قاط میزنـــــــــــــــــــــــــیم

من که بستنم به تخت هم افاقه نکرد، در ترک مخدر المواد الافیون، کانون فیلم؛ ناتوان گشته، بی موزه ی میکاییلی، دل به جوی مولیان زدم و اینک خویش را در وبلاگ آن بزرگ مجمع می یابم

اما بعد

در خبر آمده که صلاه ظهر، در اجلاس سران کانون، چه بسیار فضیلت ها که جناب مستطاب نعیمی در صرف و نحو و تقسیم نقوش ،دُرفشان، ساطع نمودند که:

چی میگم

چی میگی

چی میگه

بر دوش خویش بار سپاس از تمامی یاوران آن سرور گرام دیدم:

چی میگیم

چی میگید

چویگولنزنج

 

آن بزرگ شیرزن تاریخ هنر، مصدّر الاحوال، مدیر المجالس، حاجیه خانم وفایی (دامنش پر برکات باد)، فرموده کردند که وبلاگ را وقعی بنهیم و بر ورطه ی طرح های هفته ی بسی گرانقدر فرهنگ، گذری کنیم

القصه:

1- پیشنهاد میکنم که علاوه بر فیلمای کوتاه من( تازه وارد، من و تو و کلی احمق دیگه و یک روز از روزهای ترم هشت) و فیلم امید(ریجکت) فیلمایی از خانم کوزه چیان، آقای نمازی و خانم لطیف پور هم پخش بشه

اینطوری 5تا کارگردان از کانون اسمشون میاد

2- چنانچه خودتون صلاح میدونید میتونید برای مستحکم کردن بیشتر روابط، فیلمهای «آن روز» و «آنها» رو هم از من پخش کنید که برای مراسم دفن شهدای دانشگاه ساختم و تو دانشگاه اول شدن. خودم خیلی دوسشون دارما، نگاه کنید نظر بدید

میتونه کمک کنه

ولی خودم تاکیدی ندارم

3- خواهش میکنم اگه بچه ها مشکلی ندارن و امور فرهنگی هم اجازه میده، اکران ها روز 13آذر باشه که منم باشم

4- من میتونم برای اینکه شاید آقای تقدیر (از اعضای قدیمی و متخصص کانون) هم بخواد کلاس رضویان،پوریا و معیریان رو بیاد، با توجه به فارغ التحصیل شدنشون، باهاشون تماس بگیرم؟

 

سخن کوتاه:

من آنچه شرط بلاغست با تو میگویم...[1]

 

آن محرم اخبار الهی، پیر عرصه عرفان، گویی که سرّی از اسرار مجهول عالم بالا بر او مکشوف گشته،  سر از جیب تفحص کائنات بیرون کشیده، فریاد برآورد که:

چییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی میییییییییییییییییییگه...

 

 

در عطش کانون، سوزان

شکورِ مضطر



[1] دفتر سوم از فی مستدرک الکانون الفیلم، شیخ ابوشکور قمی

.................

سلام

فردا جلسه وجود داره به قوت خودش

و باید به بچه های حقوق فیلم پیشنهاد بدیم و هنوز این کار رو نکردیم

قرار بود شما توی وبلاگ فیلم حقوقی قابل پخشپیشنهاد بدید......

من فردا فیلم inception رو می برم  به همراه برنامه های هفته فرهنگ امور فرهنگی

و باید به توصیه استاد فقید آقای شکوری یه نسخه از تازه وارد رو برسونیم به دست آقای معمار(مدیریت خوابگاه ها)

لیست کتاب ها قرار بوده به من ایمیل بشه که نشده.......


صورت جلسه ی سه شنبه ۲۵ آبان

تصمیماتی که گرفته شد :


۱. با وجود استقبال فراوان بچه ها از فعالیت توی هفته ی فرهنگ که نزدیک بود بر سر تقسیم وظایف خون و خونریزی بشه در نهایت کار، من و خانم وفایی با کمال خودخواهی مسولیت کارها رو به عهده گرفتیم!!!!!!!!!!!!

۲. قرار شد ویژه نامه انیمیشن که روش زحمت بسیار کشیده شده به همراه یه انیمیشن تاپ توی هفته فرهنگ جزو برنامه ها باشه.


۳.در مورد ۲تا کلاس صحبت شد؛ تدوین و نقد

مسولیت تدوین رو آقایان: محیط و تقوی و شکوری به عهده گرفتن

در مورد نقد هم قرار براین شد بعد از روشن شدن یکسری موارد که مربوط به امور فرهنگی میشه صحبت جدی بشه و به دنبال استاد باشیم .


۴.در مورد کار بسیار مورد علاقه ی بچه ها یعنی غرفه زدن: همگی دنبال یه ایده ی نو و خلاقانه برای جذب مخاطب باشن.


۵.یه سری سوء تفاهم های لفظی که توی جلسه ی گذشته اتفاق اقتاده بود برطرف شد.


6. نمایش فیلم های بچه های کانون توی هفته ی فرهنگ و نمایش تازه وارد،ساخته ی آقای شکوری، توی خوابگاه.




و خیلی اتفاقات دیگه افتاد که اگه افراد غایب مایلن بدونن من معذورم !!!!!!!! میخواستن بیان



نوشته شده توسط ویراستار رو مسؤل آرشیو و منشی کانون که همشون خودمم !!  

   

شکور تنها

برو بچ کانون

مسئولیت کلاس تدوین با من و تقوی و محیط افتاده


+

تا حداقل 12آذرماه از همگی خداحافظی میکنم،ایشالا که تو این مدت که نیستم، کانون اونقد بترکونه که برگشتنی چشام چهارتا بشه

+

از همین جا هم قول میدم اگه به فرض محال، کانون وکلا قبول شدم، به خانم نعیمی شیرینی مفصل بدم

خانم نعیمی: چی چی چی میگه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

به هر حال ایشالا که هرچی بدی دیدین( که البته همش حقتون بود ه) رو ببخشید


عمو شکور

25 آبان ماه 89

ساعت 21:51

پیچیده شدن یا نشدن!مسئله این است....

یکی نیس به این آقای مکری گرام بگه آخه واقعا بای ذنب قتلت؟؟؟؟؟

جوونای مردم روو 2 ساله داره می پیجونه در پیچش خودشون........

والا من دیگه از چشم گریون اقای تقوی خجالت می کشم....

چقد با کاسه خالی این بنده خدا رو از دم در خونش رونده تا الان.....

سوال مهم اینه:
پیچیده شدن یا نشدن.....

مسئله این نیست....

وسوسه این است...

ولی نکته مهم تر اینه که:
دشمنان بدانند که ما تا آخرین قطره خونمون ایستادگی می کنیم آقای مکری ! و تا زمانی که اشکان رو بر پرده تالار مولوی نیبینیم جان به جان آفرین تسلیم نمی کنیم!
رسانه شمایید!





خداحافظ گاری کوپر

از این تاریخ به بعد کسی رو به نام آقای عباس شکوری نخواهیم شناخت......

کسی که قراره انشاالله کانون گرم وکلا رو بترکونه.....

2 هفته نمی شناسیمشون و از بینمون غیب می شن تا به درس و زندگیشون برسن....

باید ذکر کنم که ایشون اگر قبول بشن تمامی کارهای حقوقی و امور مربوطه رو به صورت مفت (رایگان) برای اعضای کانون انجام خواهند داد.....

یادداشت های یک دبیر مهربان :)

سوملک!

بچز !

کارشناس کارکشته و کار بلد و کار دُرُس و کار بشناس کانون!!!سرکار علیه خانم برزگر در آخرین بازده کاریشون فرمودند برای هفته فرهنگ برنامه هامونو مشخص کنیم و اینا

اعم از غرفه و اکران

تا فردا بفکرید ببینید چه خلاقیت هایی در این زمینه می تونید داشته باشید...

طوفان بود

خسته نباشید بچه ها

من تنها کسی بودم که پیش بینی میکرد جمعیت برا لطفا مزاحم نشید، کم میاد و امیدوارم بودم که پیش بینی ام درست نباشه که درست نبود خدا روشکر

و میخواستم اولین کسی باشم که بگم خیلی خیلی خوب بود، و امیدوارم این شروع طوفانی، طوفانی تر ادامه پیدا کنه

پیشنهاد میکنم سه پروژه ی کلاس کارگردانی، اشکان، و اینسپشن رو سریعتر قطعی و عملی کنیم تااین شروع برای بچه های دانشگاه ، مشت نمونه ی خروار تلقی بشه

در ضمن امیدوارم مشکلاتی که تو این پروژه بود رو به عنوان تجربه های مهم تو ذهنمون نگه داریم مخصوصا درمورد مشکلات فنی تالار که واقعا داشت من و دبیر و محیط رو سکته میداد

همگی خسته نباشید.

شکور

دوباره منم- شکوری

مسئولیت هایی سر هماهنگی مهمونها به من محول شد که انجام دادم ولی بهتره ریز جریان رو از دبیر پیگیری کنید. به هر حال یه تغییراتی تو جلسه ی نقد به خاطر مشکلات حضور عوامل فیلم تحمیل شد.

یه وقت نگی نگفتی

ریجکت

سلام به همه بر و بچه های کانون 

میخواستم از آخرین اخبار فیلم ریجکت(که با بچه های کانون ساختیم) در عرصه های ملی و بین المللی با خبرتون کنم.... 

دو-سه روز پیش از دفتر چهارمین جشنواره ملی فیلم دانشجویی بهم زنگ زدن و گفتن که فیلم به بخش مسابقه راه پیدا کرده و در جشنواره پخش میشه 

تشکر از همه بچه هایی که به من کمک کردن که این فیلم ساخته بشه و تبریک به کانون فیلم 

ایشالا فیلم اگه جایزه ببره شیرینی کانون محفوظه 

امید صفایی