در جست و جوی حق و حقیقت

به قول یک دوست:اگر صاف بخواهیم برویم سر اصل مطلب،بند دوم و سوم بخشی از اساسنامه که مربوط به معیار های عضویت در مجمع عمومی است،دچار کژتابی است و کلمات،آنطور که باید ، بار حقوقی مناسب خود را ندارند.بنابراین ضروری است تا از شما دوستان تفاسیر متفاوت را درخواست کنیم و پس از مهلت معین،بر سر اینکه کدامین تفسیر مورد قبول قرار گیرد،رای گیری کنیم.

بند دوم مقرر می دارد:

"حداقل یکبار فعالیت در ترم اخیر برای کانون" 

در این بند،تفاسیری که میتوان از کلمه ی «اخیر» ارائه داد متفاوت اند.
یک تفسیر آن است که اخیر،در مصداق و مثال برای این ترم(یعنی پاییز 95) ، فقط و فقط پاییز منظور شود.

تفسیر دیگر آن است که منظور از واژه ی "اخیر" ، ترم تابستان و پاییز باشد.زیرا اگر تنها منظور،پاییز بود،باید از واژه ی "جاری"استفاده میشد و نه "اخیر".

در صورتی که تفسیر دیگری مدنظر دارید،طی یک کامنت این تفسیر را ارائه کنید.

در ادامه،بند سوم مقرر می دارد:

"افرادی که دو سال فعالیت مستمر و بارز برای کانون فیلم داشته اند و یا خواهند داشت.  "

در اینجا سوالاتی که مطرح می شوند بدین شرح می باشند:

1. منظور از فعالیت بارز چیست؟آیا تنها "یک پروژه ی بزرگ" فعالیت بارز است؟یا اینکه صفت بارز بودن بر یک "فعالیت کانونی(پروژه ی کانونی) متصف می شود؟زیرا نمیتوان تصور نمود که غرض قانونگذار از بیان واژه ی "بارز"در متن قانون عبث بوده است.در نهایت اگر منظور از بارز را چیز دیگری برداشت میکنید،بیان کنید.

2. نقش واو در عبارت و میان "مستمر" و "بارز" چیست؟آیا این واو،معیت است و همراهی این دو واژه را میرساند؟آیا میتوان اثبات نمود که این واو،عطف است؟یا چه نقش دیگری دارد؟آیا بهتر نبود که گفته می شد:فعالیت مستمر یا بارز  ؟

3.در قسمت پایانی عبارت،آمده است:«و یا خواهند داشت» . چه تفسیری میتوان از این بخش ارائه داد؟آیا نمیتوان اینطور استدلال نمود که هر کس که یک سال اخیر فعالیت مستمر داشته است،میتوان برای او یک سال دیگر نیز فعالیت منظور داشت و به این ترتیب صاحب حق رای بشود؟

اگر در رابطه با این بخش نظر دیگری دارید بیان فرمایید.

اما در بخشی دیگر از عرایضم قصد دارم شبهه ای دیگر مطرح کنم که بد نیست به آن نیز پرداخته شود و آن این است که آیا لزومی برای اضافه نمودن معیار:

«این فرد باید اعضای کانون را بشناسد»
وجود دارد؟زیرا ممکن است سوالی مطرح شود و آن این است که فردی که عضو مجمع عمومی تلقی میشود،میتواند در انتخابات شورای مرکزی شرکت کند.آیا این فرد لزوما باید اعضا (به طور عام) و کاندیدا ها را (بطور خاص) بشناسد؟اگر بله،چگونه میتوان فهمید که این شناخت حاصل شده است.

در اینجا شبهات و عرایض بنده به پایان میرسد.خواهشمند است تا پایان روز پنجشنبه نظرات خود را بیان بدارید.
ضمیمه:تا پایان روز پنجشنبه سنجاق باشد.

با تشکر

دکترین نحوه ی نظارت بر محتوای شماره ی اول نشریه ی کانون فیلم و عکس:نگاره

چندی پیش پروژه ی نشریه ی کانون فیلم و عکس کلید خورد و محتوای شماره ی اول آن به زودی آماده خواهد شد.مسئله ی مهمی که ممکن است فکر هریک از اعضا را به خود مشغول کند نحوه ی نظارت بر محتوای آن است.با توجه به این که هنوز قانونی برای نشریه به تصویب نرسیده است و نشریه بحثی جدید در کانون است،بنابراین سمت های سردبیر و مدیر مسئول ، عملا برای این شماره دارای اختیار تام برای تایید یا عدم محتوا نخواهند بود و در نتیجه به هیئتی متشکل از معتمدان کانون برای نظارت کلی بر محتوای شماره اول نیازمند خواهیم بود.

محتمل ترین گزینه برای این هیئت ،اعضای شورای مرکزی خواهند بود و بنابراین ، تنها برای شماره ی اول و در حالت خلا قانونی ، پیشنهاد میشود که شورای مرکزی به نمایندگی از کانون این مسئولیت را برعهده گرفته و محتوا را تایید کنند.

خواهشمند است موافقت و مخالفت خود را با این مهم اعلام بدارید.
تا یک هفته سنجاق گردد.

پاسخ به سوالات روی تخته

من برگه مربعی 10 در 10 سانتی که قرار بود پاسخ 3 سوال مندرج در تخته را رویش  بنویسم، تحویل ندادم چون : 1- زیردستی نداشتم  2- فرصت فکر کردن نداشتم  3- جای کافی در برگه نبود

پاسخ سوال اول :

1- نمیدانم / یا حداقل مطمئن نیستم "چه در کانون نیست". خودم را به تجاهل میزنم و چند سوال میپرسم: دانشجویان فرانسوی (با آن سابقه درخشان سینما در فرانسه ) وقتی به فرض مثال وارد دانشگاه سوربن میشوند ، اگر علاقه مند به سینما هستند چه میکنند ؟ اصلا در سوربن نهادی، یا گروهی یا انجمنی یا کانونی ، رسمی یا غیر رسمی برای جمع شدن و فعالیت علاقه مندان سینما وجود دارد ؟ یا چنین نهاد هایی بیرون دانشگاه تشکیل میشود ؟ نامش چیست؟ در هند با آن اتمسفر سینمایی دانشجویان دانشگاه بمبئی چطور با علایق سینمایی خود رفتار میکنند ؟ در دانشگاه فنی مونیخ چطور ؟ در موسسه پلی‌تکنیک فدرال لوزان  چطور ؟ دانشجویان UCLA  با آن قرابت جغرافیایی با هالیوود چه؟ در دانشگاه پلی تکنیک میلان چطور؟ فیلم کوتاه میسازند؟ اگر میسازند محصولاتشان را چطور ببینیم و مقایسه کنیم ؟ سالی چند تا؟ با چه کیفیتی؟  دانشجویان علاقه مند به سینما در مریلند فیلم های کن را اکران میکنند ؟ فیلم کوتاه میسازند ؟ ذیل معاونت فرهنگی ! دانشگاه فعالیت میکنند ؟ جلسه هفتگی دارند؟ با آن قوانین سخت گیرانه کپی رایت، روی سیستم کانونشان! آرشیو تاریخ سینما دارند؟  آیا علاقه مندان به سینما در هاروارد فعالیت هایی دارند که ما از آن بی خبریم ؟ 

یک لحظه تأمل: تولید در چه مسیری است؟ / دکترین

روزگاری بود در کانون، که کمیت و کیفیت متخصصین تولید، چنان ما را به خود مغرور کرده بود که خدا را بنده نبودیم... حضور امثال تقوی و شفیعی و محیط در کنار امثال عطار و ... کانون را در تولید بسیار غلیظ نشان میداد. مدتی گذشت و ما به این ترس رسیدیم که نکند در این مسیر دچار مشکل شویم. ولی همین حالا نگاهی بیندازید:

- پروژه ی دلقک: درگیری شکوری و عطار و رسولی و محیط از قدمای تولید با امثال جواد اسدی و جهانی و خیلی های دیگر از جدیدتر های تولید

- پروژه ی ایزوله: درگیری طغیانی و امیر و ملکمحمدی و ... از متاخرین تولید با کسانی مثل عطار و رسولی از قدیم تر های تولید

- پروژه ی مشاوره: درگیری شکوری و رسولی از قدیمی تر های تولید با حضور امثال هانی و تمامی بازیگران از جدیدترهای تولید

- پروژه ی در میان کابوس و زمان:  عبقر از جدیدترین اعضای درگیر با تولید با امثال عطار و ... از قدیمی تر های تولید

- در کنار این مسائل پروژه ی تولید مستند و کارگردانی تلویزیونی مراسم فارغ التحصیلی دانشگاه را هم اضافه کنید که هرچند به کانون مربوط نمی شود ولی عوامل آن از اعضای کانون هستند.

به نظر می رسد اوضاع خوب است. و خوب تر آنکه انتقال تجربه نیز در حال انجام است.

ولی به نظرشخص خودم باید پروژه های تولید فیلم توسط کارگردان های جدید، بیشتر بشه.

شکور

دکترین: کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی؛ نه کانون فیلم و عکس دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی

امروز یه لحظه دیدم ده تا عضو تو کانون بودن. دقت که کردم دیدم 6 تاشون، دانشجوی شهید بهشتی بودن و 4 تاشون دانشجوی شهید بهشتی نبودن...

این چیزیه که به صراحت از چند سال پیش در موردش صحبت کردیم و حتی در اساسنامه دنبالش بودیم.

روزگاری تنها اعضای فرادانشگاهی ما، رسولی و بابک رضائی بودن...

«اما حالا چی؟!...» (به سبک عطار بخوانید)

شکور

دکترین / اصلاحیه ی قانون اینستاگرام / تغییر بحث مدیریت اینستاگرام و همچنین افزوده شدن یک قاعده ی کلی

اگه در جریانات بحث های انجام شده بوده باشید، می دونید که قوانین کانون، به صورتی منعطف و بر اساس نیازهای کانون وضع میشن و همچنین تغییر می کنن.

در همین راستا اخیراً یک باگ عجیب در قانون اینستاگرام کانون توسط هانی کشف شد که با بحث و نقد دوستان، برای برطرف کردن این باگ پیشنهادهایی شد و در نتیجه، با وظیفه ای که اساسنامه بر دوش من گذاشته، من پیشنهاداتم رو با رعایت الزام به مشورت انجام میدم. همچنین عدم قاعده مند بودن امکان حذف نظرات، با توجه به اینکه مسئول برای تمام کارهای خودش موظف به استدلال اساسنامه ای هست، حذف نظرات رو نامشروع میکرد، بنابراین علاوه بر اصلاح مشکل بالا، بندی هم برای این قضیه اضافه کردم.

بنابراین در متن زیر، این تغییرات رو می بینید:

1- تغییر مسئول اینستاگرام که قبلاً در یک رای گیری، معاون وبلاگ به عنوان یک مسئول مستقل برای اینستاگرام تعیین شده بود که با توجه به اینکه این قاعده باعث میشد قانوناً 4 هفته ی ابتدای هر ترم، اینستاگرام بلاتصدی بمونه، کاملاً یک مصداق باگ قانونی محسوب میشد که پیشنهاد میشه، مسئول مستقیم این صفحه، همان مسئول ارتبطات اینترنتی باشه که از قبل از شروع ترم با توجه به الزام به تعیین معاون، انتخاب شده و دیگه مشکل بلاتصدی بودن اینستاگرام حداقل از نظر قانونی به وجود نمیاد. البته استدلالات دیگه ای هم برای ارائه ی این پیشنهاد وجود داره از جمله اینکه بالاخره ما یک مسئول برای ارتباطات اینترنتی تعیین کرده بودیم و این سمت، صرفاً برای مدیریت وبلاگ کانون نبود و علت ویژه ای برای مجزا کردن اینستاگرام از بقیه ی امکانات ارتباطات اینترنتی وجود نداره

2- اضافه شدن بندی که به مسئول مربوطه مجوز حذف نظراتی که مخالف با خطوط قرمز سابق و همچنین موازین اخلاقی عرفی کانون میکنه میده. با این قید که مسئول مربوطه می بایست در مقابل اعتراض به حذف نظر، مطابق با مشروعیت حق حذفش، استدلال کنه.

3- اضافه شدن یک توضیح در پرانتز در بند اول قانون که به علت اضافه شدن بند دوم، به نظر راهگشا بود.

4- تغییر تمامی شماره مواد مربوطه.

در حال حاضر من این پست رو به عنوان یک دکترین میذارم برای دو روز. در صورتی که کسی سوتی ای چیزی ازش پیدا نکرد و پیشنهاد جدیدی نداشت، بعد از دو روز، برای چند روز میذارم برای رای گیری.

با شروع رای گیری، با دادن رای مثبت به این اصلاحیه، شما به چهار مورد بالا رای داده اید و بقیه ی قانون نیاز به رای گیری نداره.

موارد تغییر کرده که برای رای گیری قرار داده خواهد شد رو با رنگ قرمز مشخص کرده ام.

شکور-مسئول اساسنامه

دکترین: مواظب احساس اکثریت بودن باشیم //// این قسمت: من یک ضدحال هستم.

شنیده شده که امروز در محل کانون فیلم و عکس، مراسمی برای جشن تولد موجودی به نانم آشوب برگزار شده

یکی از کسایی که به مراسم تولد طغیانی دعوت بود، خود من بودم. دوست داشتم باشم، ولی نمیتونستم...

خیلی تولد موجود عجیب و غریب و دولت آبادی کانون رو شادباد عرض میکنم

...

ولی به سه علت، باید این قضیه رو به کانون مربوط کنم: مسئولیتم (مسئول اساسنامه) و قدمت و شناختی که نسبت به کانون واتفاقاتش دارم و بحث های تاریخی ای که شما ازش بی خبرید.

بدون اینکه قصد زدن ضدحال به تمامی عزیزان دلم! داشته باشم (که اگرم ضدحال خوردید، نوش جونتون باشه. تا باشه بدون من کیک نخورید) باس عرض کنم: 

دکترین: یک باگ عجیب درخصوص مسئول و فعالیت خود اینستاگرام

پیش از نوشتن از اینکه متن مشکلات نوشتاری داره و عامیانه نوشته شده معذرت میخوام.

مطابق با مسئولیتم باید مسئله ی مطرح شده رو اطلاع سانی می کردم: 

دکترین: فصل مقررات صفحه ی اینستاگرام

تا فردا این دکترین رو هم مورد نظر قرار بدید و چکش کاری کنید. ایشالا اگه مشکلات خاص یا ریشه ای نگرفتید، بعد از رفع و رجوع جزئیات، فردا شب میریم برای رای گیری برای تبدیل شدن به قانون.

دکترین: وظایف مسِول اینستاگرام/اهداف اینستاگرام

قبل از اینکه پیشنهادی مبنی بر اهداف و وظایف مسول اینستاگرام رو بگم یه توضیحی داشتم راجع به اینستاگرام و مسول اینستا :اینکه میخوام بگم به نظرم ما یه دوره تازه رو شاید پیش رو داشته باشیم از این جهت که کانون و وبلاگ به طور گسترده تبلیغ میشند، به طوری که شاید بعضی از دانشجویان اصن نمیدونن ما وبلاگ داریم و یا اینکه شاید با ماهیت کار کانون آشنایی چندانی ندارند و نمیدونن سیستم کانون چه طوره، و اینکه میگم دوران تازه اینه که زین پس مخاطبان عام کانون چند برابر میشن. و به نظرم مسول اینستاگرام باید به درستی وظایفی که تبدیل به قانون میشن رو اجرا کنه و اینکه برخوردش با اشخاص تو اینستاگرام مناسب باشه(همون جواب دادن کامنت و ...).

یه سری وظایف رو عباس شکوری در پست دکترینش اورد که منم اینجا یه سری وظایفو میگم البته بعضیاش شبیه اوناس با اندکی تغییر: 

دکترین: وظایف موقتی مسئول اینستاگرام

مطابق با بند 5 از فصل وظایف مسئول اساسنامه، مسئول اساسنامه موظف به:

«پیشنهاد برای تصویب اصول جدید به ویژه در صورت ایجاد رویه های عملی خاص در موضوعات مشابه و همچنین ارائه ی پیشنهاد اصلاح اصولی که به نظر او مشکلاتی در تصویبشان وجود داشته است»

همچنین منطقیه که مسئول اساسنامه موظف باشه تا در شرایطی که خلاء قانونی احساس میشه، پیشنهاد خودش رو برای پر کردن این خلاء سریعاً به نهاد تصمیم گیری برای تبدیل شدن به قانون ارائه بده.

در حال حاضر با خلاء قانونی نحوه ی عملکرد معاون ارتباطات اینترنتی در مورد مدیریت صفحه ی اینستاگرام کانون مواجه هستیم که موارد زیر رو به عنوان یه قانون موقتی تا زمانی که مفصل تر بتونیم روش فکر کنیم پیشنهاد میدم

اول به صورت یه دکترین می نویسم. سریع مشکلات اساسیش رو گوشزد کنید. تا سریع هم برای تبدیل شدن به قانون، به رای گذاشته بشه: 

تمامی شیوه های داشتن حق رای در حاکمیت اساسنامه ی حال حاضر / دکترین

در اجرای مسئولیتم(اساسنامه) پاسخ به سوال خانم محمد نیا (مسئول احراز حق رای) در این پست، ترجیح دادم که یه پست کامل بنویسم.

می تونید برای اینکه ببینید پاسخ ها با برداشت های قبلی ام از اساسنامه منطبقه به این پست هم نگاهی بیندازید.

کل داستان حق رای به این شکل است:

1- وقتی تابستان نیست و پروژه ی بزرگ نیز وجود ندارد:

هر عضو چنانچه یک فعالیت عرفی برای کانون انجام دهد (چه در مقام عضوی از تیم اجرای پروژه چه در مقام عضوی از تیم مسئول سمت و چه در مقام عضوی که به دبیر کمک میکند و چه در مقام خود دبیر) برای رای گیری رسمی بعدی (چه رای گیری در جلسه ی رسمی باشه و چه در وبلاگ و چه در شرایط فورس ماژور)، دارای حق رای می شود، و این حق رای تا قبل از دومین جلسه ی رسمی پس از فعالیتش باقی خواهد ماند. به این شکل:

دایره های قرمز رنگ: جلسات رسمی

دایره های آبی رنگ: رای گیری های خارج از جلسات (به شکل رای گیری در وبلاگ یا رای گیری فورس ماژوری)  

دکترین: خطر تجمیع سمت های دبیری و مدیریت مالی / دبیری و مسئولیت اساسنامه // پیشنهاد برای منع قانونی تجمیع دو گروه سمت

سابق بر این صحبت هایی مبنی بر اینکه - همانند قوانین مملکتی - ماده ای در اساسنامه داشته باشیم که اعضا رو از داشتن چند سمت در آن واحد منع میکنه، مطرح شده بود که شخص خودم با این قضیه مخالف بودم. علت هم روشن بود. 

دکترین: گفتمانی درباره اعضای جدید الورود و اعضای قدیم الخروج...

مهم ترین ( و به نوعی، تنها) مسئولیت مجمع عمومی، اعلام رای خود برای انتخاب نهاد تصمیم گیری شورای مرکزی به شکل مستقیم، و انتخاب دبیر کانون به شکل غیرمستقیم است.

اهمیت نقش دبیر در کانون، پر واضح است و طبیعتن هرچه نقش دبیر پررنگ تر و مهم تر باشد، فرایند انتخاب این سمت هم دارای اهمیت بیشتری خواهد شد. با کمی استنتاج منطقی می شود به این نتیجه رسید که مجمع عمومی که انتخاب دبیر را بر عهده دارد، خود از اهمیت بسیاری برخوردار است و اعضای مجمع عمومی باید با دقت و ملاحظات فراوان انتخاب شوند تا در فرایند انتخاب دبیر با مشکلی مواجه نشویم.

دکترین:آیا وقت آن نرسیده که دوره تحکم اکثریت آغاز شود؟/آخرین راهکار: دیکتاتوری اکثریت

یک روز بیشتر از جلسه ی بحث در مورد عملکرد پشت مشهدی نمی گذرد که نمیدانم بگویم «طرفداران» یا «مریدان» یا «هم فکران» یا «مدافعان حقوق بشر» یا «نمایندگان یونسکو» یا... به پا خاسته اند که: «ایهاالناس، این است پیرهن خونی عثمان!!» از نگاه من استدلال و بحث کافی است. کیلومترها از وظیفه ی توضیح عبور کرده ایم. حتی بدون چنین جلسه ی مفصلی هم بسیاری از انتقادات مطرح شده، مورد تایید اکثریت نهاد تصمیم گیری کانون قرار می گرفت. به نظر می رسد، برگزاری جلسه و ایجاد حق دفاع شفاهی برای مشهدی بعضی از دوستان را به سوء استفاده ی جدیدی از آزادی بیان قانونی کانون، ترغیب کرده و برای آنان مسیر جدیدی به مقصد ترکستانبه وجود آورده است!

مهمترین مسائل مربوط به چهارمین مصداق از روز های کانون / دکترین

مهمترین مسائل شکلی روز کانون (با مدیریت خانم نجاتی): 

دکترین: تنها باقیمانده ی دومین اساسنامه ی کانون / اصل بر رای گیری است مگر خلاف آن تعیین شده باشد

در دومین اساسنامه ی کانون (تقریباً سال 89)، با توجه به تجربیاتی که از دوران پیش از آن و دوره ی نبود نهاد تصمیم گیری داشتیم، اصل را در انجام هر کاری (هرکاری...!!!) بر رای گیری گذاشته بودیم. این امر باعث اختلال در کارها و کندی عملکرد اعضا میشد بنابراین  

نقد و دکترین: حضور در نقاط کانونی پروژه ی کانونی

در تفسیر این جمله از اساسنامه: «الف: در صورت داشتن یه پروژه ی بزرگ، صرفا حضور در اون پروژه ایجاد حق رای میکنه»  

نقد به کانون/شانس بیاریم به پنالتی بکشه/وقتی خودت رو آماده نکنی،حداکثر،مساوی میکنی

دبیر اعضای کانون را در این ایام طلایی مدیریت نمی کنه. برای چی باید مدیریت کنه؟ برای اینکه بتونیم یه شروع قوی داشته باشیم.

آیا اولین اکران ما از الان معلوم شده؟ بعید می دونم

آیا تالاری رزرو شده؟ عمراً

آیا فیلمی ارائه شده؟ فکر نمیکنم

ما در صورتی می تونیم یه شروع رویایی داشته باشیم که فرصت ها رو از دست ندیم.

من که نمیبینم کسی به این مسئله توجه داشته باشه.

خودم فرصت کنم، «بر لبه ی فردا» رو آماده می کنم و طرحش رو میدم برای رزرو کردن تالار. ولی آیا این کار رو من باید تو این وضعیت شلوغ زندگی و تدوین دلقک و کوران امتحانام انجام بدم یا بقیه ی اعضا که تو دوران استراحت بعد از پایان امتحاناتشون هستن؟

دبیر قبول نداره ولی من معتقدم که اتفاقاً این ایام، ایامیه که دبیر باید بدجور بچه ها رو مرتب کنه برای نیمه ی دوم بازی.

ما نیمه ی اول رو خوب بازی نکردیم و مربی هم بین دو نیمه بچه ها رو برای نیمه ی دوم آماده نمیکنه.

شانس بیاریم به پنالتی بکشه چون با این همه فعالیتی که می بینم گروه های دیگه دارن انجام میدن، تو این ایام پر حرارت جشنواره ی فجر، کانون «فیلم» کمترین اکران «فیلم» رو بین تشکل ها خواهد داشت!

به نظر من عدم دید سیستماتیک در کانون، به شدت احساس میشه.

شکور

یک نقد لطیف! به دو مسئول رهنمونگر (سبیلیون) / دکترین

دو سمت در کانون هستن که امکان این رو دارن که با رهنمون هاشون در مسائل کلان کانون، هم جلوی رویه های غلط رو بگیرن هم باعث ایجاد فهم درست از مسائل بشن و درین مسیر، باعث ارتقای دید اعضا و خود کانون بشن.

رهنمون های این دو سمت جدای رهنمون ها و توصیه های مسئولین دیگه در حیطه ی وظایف خودشونه. به طور مثال مسئول لوکیشن هم می تونه در زمینه ی کاری خودش، رهنمون بده ولی توصیه ها و توضیح هاش، به اندازه ی دو سمت مورد اشاره ی من، کلان و اساسی نیست.

دو سمتی که از نگاه من رهنمون ها و توضیح هاشون کلی و اساسی هستن، یکی دبیره و یکی مسئول اساسنامه. 

دکترین: چرا باید به تولید فیلم عماد زردکوهی رای مثبت یا منفی داد / یک نمونه ی رای

مقدمتاً متذکر می شم که همونطور که در این دکترین عرض کرده ام، به خاطر محدودیتی که در مورد تولید فیلم داریم و کمبود بودجه یا عدم اختصاص صحیح بودجه از طرف معاونت فرهنگی به تولیدات کانون، تولید فیلم در کانون به یک «امتیاز» برای کارگردان فیلم (و گاهی بازیگر اصلی فیلم) تبدیل شده. با این پیش فرض، نسبت به رای گیری عماد باید برای دادن رای خودم، به این شکل به قضیه توجه کنم: 

دکترین: تغییر رویکرد کانون

ساخت 10 فیلم کوتاه در عرض تنها یکسال

این بزرگترین و تنها دروغیه که از زبان کانون فیلم فکر کنم تو کلیپ سال 91 بود که گفته شد.

بیشترین تعداد فیلم کوتاه ساخته شده در یکسال فقط سه تا بوده که اونم پارسال بود خب میخواستم ببینم که حالا دلیل چیست و اصلا فایده ای داره کانون فیلم بسازه یا نه؟

دکترین: شورای مرکزی چیست؟

پیش از هرچیز باید متذکر گردم که برای روشن کردن ابهامات در کانون، اولین مرجع مورد مراجعه، اساسنامه است.

چنانچه اساسنامه ابهام را حل نکرد، می توان به مراجع مشروع دیگری توسل جست.

با این توضیح، ببینیم شورای مرکزی چیست؟

با جمع مواد مرتبط به شورای مرکزی در اساسنامه، تعریفی که اینک از شورای مرکزی به دست می آید بدین ترتیب است:   

دکترین: آریستوکراسی اشکان و دیکتاتوری چراغ / چهارم: عینیت و ذهنیت آریستوکراسی در کانون

به نظر میاد توپشکن، با دیدن اتفاقات منفی و عجیبی که در پست رای گیری معاونت آرشیو رخ داد، کلاً به این نتیجه رسید که نباید سیستم حاکم بر کانون به شکلی باشه که در حاکمیت اون همچین اتفاق خنده داری امکان وقوع داشته باشه. بنابراین در مورد تغییر سیستم پیشنهادی کرد و گفت که من هم در بحث دخالت کنم. بعد از اون چراغ و همچنین افراد دیگه هم وارد بحث شدن. قرار شد وقتی فیلمبرداری دلقک تمام شد، من هم در جریان دخالت کنم. از پایان فیلمبرداری من همش دارم به حرفای گفته شده فکر میکنم و می نویسم. نتیجتاً متن بلندی شده که برای اینکه خسته نشید، قسمت قسمت، در وبلاگ به نظرتون می رسونم.

بنابراین این صحبت ها در رابطه با بحث های رخ داده شده در این سه پست و بعضی نظراتش هستن: پست اول. پست دوم. پست سوم. 

دکترین: آریستوکراسی اشکان و دیکتاتوری چراغ / سوم: مقدمه ای بر چراغ

به نظر میاد توپشکن، با دیدن اتفاقات منفی و عجیبی که در پست رای گیری معاونت آرشیو رخ داد، کلاً به این نتیجه رسید که نباید سیستم حاکم بر کانون به شکلی باشه که در حاکمیت اون همچین اتفاق خنده داری امکان وقوع داشته باشه. بنابراین در مورد تغییر سیستم پیشنهادی کرد و گفت که من هم در بحث دخالت کنم. بعد از اون چراغ و همچنین افراد دیگه هم وارد بحث شدن. قرار شد وقتی فیلمبرداری دلقک تمام شد، من هم در جریان دخالت کنم. از پایان فیلمبرداری من همش دارم به حرفای گفته شده فکر میکنم و می نویسم. نتیجتاً متن بلندی شده که برای اینکه خسته نشید، قسمت قسمت، در وبلاگ به نظرتون می رسونم.

بنابراین این صحبت ها در رابطه با بحث های رخ داده شده در این سه پست و بعضی نظراتش هستن: پست اول. پست دوم. پست سوم.