کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

یک عدد پروجه شخصی فورس ماجوری

ساعت یازده شبتون بخیر
القصه یک باب جشن قراره برگزار بشه در واقع هرسال میشده یه جشن گنده واسه دانشجوهای یزدی دانشگاهای تهران  ب تاریخ شونزدهم هفدهم مهر
رگ تعصب کانونیم ورقلمبید که تیاتر سیخیییییی چنده کسل کننده واینا پیف پیف....

میخاهیم یک راس پروجه شخصی (درصورت تغییر شرایط تغییر به کانونی)را تعریف بنماییم در راستای اینکه کلن جشنو کانون فیلم برداره وتبلیغ کانون بشه
طبق مشورت وگفتگو با اقای شکوری نتایج:
حداقل کار اکران تازه وارد هست
وحداکثرش تمام ایده های خفنگی ک هرکسی داره
از ساخت کلیپ و عکاسی واینا
یه تیم چندنفره حداقل برای خوشگذرونی میتونه بیاد و کانونو تبلیغ کنه
رای بدهید
موافق بدهید

تصیحیح شد اعلام امادگی همکاری وایده پردازی بفرمایید(به علت شخصی بودن)

صورت جلسه

با سلام
پوزش بنده رو اگه بتونید پذیرا باشید ممنون میشم (تاخیر)

حاضرین:حسام صنعتی،ایران نژاد،سرکشی،احمدی،اسدی،بختیاری،اقای حیدری،طغیانی،پیروزبخت،عبقریان،احسان عابدی،رسولی،ایزدی،جهانی پور،میلاد توسلی،شفیعی  ادامه مطلب ...

دوربین مخفی

اون زمونا که هنوز کانون تو کانکس بود و راهای صعب العبور داشت (جوونای امروزی بیایین بیبیند ما برا رسیدن به کانون چ سختی هایی که نکشیدیم)یه روز آفتابی بعد برف بود ک دیدم سرراه ورودی کانون ساندیس هایی ریخته!!!قضیه چیه؟!!مگه میشه همچین چیزی انجا باشه وبچه ها کانون برنداشته باشن!!از پنجره کانون یه نور قرمزی دیدم!بللللللللللللله دوربین!!از اونجایی که هنوز کفی بودم ب روی مبارک نیووردم و رفتم تو کانون ک دیدم بقیه هم بله به روی مبارک نمیارن !خلاصه اینا نتظر بودن بنده همچنان نفمیده باشم دوربینو که بهشون گفتم اگه فلش دوربین رو خاموش کنید احتمال لو رفتن کمتره
اخرم نفمیدم ساندیسای پرتقالی تاریخ نگذشته اون همه اونجا چیکار میکرد ولی مدتها(علکی مثلن ما نخورده نیستم ته تهش دو روز )توکانون زرت و زرت ساندیس پرتقالی میزدیم....
اینم عکس ی بخش از خلاقیتش 
(بلت نبودم عکسشو بذارم کم کم یاد میگیرم)

316

فیلم سینمایی 316
به نقل ازخبر گزاری:
پیمان حقانی، کارگردانی و تهیه کننده فیلم سینمایی "316" در گفتگو با خبرنگار سینما باشگاه خبرنگاران گفت: فیلم سینمایی "316"‌ داستان زنی را روایت می‌کند که مهمترین روزهای زندگی و خاطراتش را از طریق پاها و کفش‌های افراد روایت می‌کند.   ادامه مطلب ...

آغازی در پایان

سلام
الهه هستم
سال نود که اومدم تو کانون،اومدم دانشگا،اومدم کانون؟!نمیدونم کدومش بی کدومش بی معنیه... فک کنم معنی دهنده هه همونی باشه که معلوله
خلاصه تا امروز که دیگه دارن منو میندازن بیرون  خیلی خاطره دارم که تعریف کنم
امروز یوزر پس گرفتم شاید یه کم بلاگ اسکای اذیت میکرد یکمم من تنبلی
اما بالاخره
من آمده ام های  های
هستیم درخدمتتون باشید در معیتمون