من باب بازیگری - استمداد و نظرخواهی و استعلام

و اما بعد؛

و گربه ماهی را خواهد خورد.

مسئله اساسی‌ای که با هر بار سینما رفتن ذهنم را مشغول می‌کند این سوال است که: آیا سینما باید هنری روایتگر باشد یا خیر؟

من باب کانون یا "بی دم بودن خر ما از کرگی"

من تمامی حرف‌های پست قبلی خودم را پس می‌گیرم.

من باب کانونیت کانون - این یک دکترین است

1- همه در جریان سلسله بحث های من و شکوری هستند. بحث هایی که همیشه به خاطر اختلاف دیدگاهی عمیق و یکی نبودن مختصات فکری به بن بست می رسید.

من باب "کانونیّت"ِ کانون - این مطلب شاکی است.

ویرایش شده توسط خودم به ساعت 22:50

لطفاً بین خبرهای پیروزی های کانونی وکپی‌پیست‌های سینمایی به این مطلب هم توجه بفرمایید.

"زِ بلوطِ سخت و سنگین، من و رِند بی‌نوا را، مددی که ریختِ نحست، به هوار کشت مارا"

 

والقلم و مایسطرون..

و اما بعد؛

گزارش وضعیت - "آخرین"

ویرایش توسط مسئول وبلاگ ساعت 31،21 فروردین

پنج دقیقه به دو.

شکوری و عطارپور در حال سروکله زدن در مورد ویرایش نتورک. تریلر اکران هابیت و کلیپ کانون و فیلمی که  بلخره با هر کثافت کاری ای که بود خروجیِ ویرایش شده اش  گرفته شد در حال ریخته شدن روی لپتاپ مهدی قربانی هستن. کلیپ روز مادر رسید ولی پخش نشد. 

"نبرد الجزایر"

تا یکشنبه سنجاق است.

یک شنبه، 31 فروردین، ساعت 14:30

"نبرد الجزایر" - من باب استمداد

سلام

یک شنبه اکران این فیلمه که همکاری‌ای بین کانون و گروه عربی دانشکده ادبیات است . و من نیاز دارم به یک نفر جان بر کف که از ساعت 2:30 تا 4:30 پشت سیستم بنشیند، و یک نفر جان بر کف دیگه که بتونه فیلم برداری کنه از مراسم نقد.

امروز هم پوسترزنی این برنامه است. روی ما را زمین نیندازید که ایزد در بیابان بازتان دهد.

پ.ن: اعلام شادی از بازگشت عباس شکوری.

پ.ن دوم: پوستر اکران تا ساعاتی دیگر به وبلاگ می آید، و لطفن این اکران ای میل هم شود.

زیاده عرضی نیست.

گزارش وضعیت - من باب داد و بیداد

ویرایش توسط مسئول وبلاگ ساعت ،9 - 23 فروردین

این وضع درست نیست که سر جلسه کسی نمیاد. جلسه برگزار نمیشه. کارها رو هوا مونده. خانه پدری چی شد؟ اشکان مکری‌ها چی شد؟ اکران های کشوری چی شد؟ کلیپِ موردسفارش معاونت فرهنگی چی شد؟ مستند کانون چی شد؟ برنامه های روز کانون چی شد؟ چرا اینقد کیفیت کارها اومده پایین؟ رعایت مسائل خط‌قرمزی در کانون کجا رفت؟ این همه سیاهی لشکر همون کانون فعال و پویاییه که عباس شکوری می گفت؟

نمیخاید بیاید، نمیخاید کار کنید، نمیخاید باشید خب زیر همین پست بگید که منم نکوبم بیام تا کانون، وقتی تو دانشگاه کار دیگه ای ندارم.

پانوشت: سوال از مسئول اساسنامه؛ مقدمات برگزاری جلسه شورای مرکزی در روز کانون چیه؟

پانوشت دوم: یک سری برگه برنامه امضاشده در کانون هس.

زیاده عرضی نیست.

روز زن - من باب درخواست امورفرهنگی، رای‌گیری و اکران

عطف به صحبت‌های خانم برزگری؛

1- تا 31 فروردین کلیپی برای روز زن آماده شود. بدیهی است که من‌باب هزینه‌های مادی و معنوی این کار با امورفرهنگی هماهنگ خواهد شد.

2- اکران و نقد فیلم " هیسسس، دخترها فریاد نمی‌زنند" در هفته آتی. نوع این اکران و برگزاری آن منوط به رای‌گیری خواهد بود.

و هنگام رای دادن به این پروژه به زمان‌بندی انجام آن، اتفاقات اخیر رخ داده در تعامل با امورفرهنگی و کیفیت خودِ فیلم توجه مبذول بدارید. پروژه می‌تواند شامل هزینه و همچنین فوایدی برای کانون باشد.

تا پس فردا سنجاق شود.

رای گیری برای تشکیل آخرین جلسه سال 92

دوستان لطفن برای تشکیل یا عدم تشکیل جلسهِ یک‌شنبه مورخ 25اسفند 92  اعلام نظر نمایند.

گزارش وضعیت - "ادر کاساً و ناولها" یا "اختراعِ دوبارهِ چرخ"

 پست شکوری باعث شد چیزهایی که مدت‌ها در ذهنم بود را بنویسم.

و امّا بعد؛

خانه پدری - "اذا زلزلت الارض زلزالها"

گزارش به کانون:

از علائم آخرالزمان، زلزله‌های بسیار و "خانه"مان‌برانداز است؛ زمین به خود می پیچد، از هر سو شکافی دهان باز می کند و دیگر هیچ چیز سر جای خودش نخواهد بود.

من باب دِبارَت - گزارش وضعیت

و امّا بعد؛

شکو(ا)ری نامه

من بابِ "چ"، "مالی"، "نشریه"، تشکر و یک سوال از مسئول اساسنامه

و امّا بعد؛

من باب "رویش"

طبق آخرین خبر که امروز خانم برزگر اعلام کردند؛ جشنواره به اردی‌بهشت موکول شد.

از الان به فکر باشیم که کار برای دقیقه نود نیفتد.

عرضم تمام.

من باب فجر - "دو فیلم و اندی"

سوال؛ سینما درنهایت هنری داستانگوست، یا واسطه‌ای برای لذت بصری؟

من باب فجر - "سه فیلم"

هرگز لفظ نویسنده و کارگردان رو نفهمیدم، و فکر کنم برای من مسئله اصلی اینجاست که نویسندهِ کارگردان، یا کارگردانِ نویسنده؟

من باب پاره کردن زنجیر- "لحن" و "فعالیت"

و امّا بعد؛

من باب نشریه - مهم

تا دوشنبه ساعت 13 سنجاق است.

چنانچه موافق هستید نشریه را به دست بگیرم (موافقت و مخالفت خود را اعلام نمایید)

و امّا بعد؛

سه مطلب در یک پست - من باب خاطره، مخاطره، و نشریه

و امّا بعد؛

1-

کلام - من بابِ نشریه

سلام،

و امّا بعد

داشتم فکر می کردم چه قدر ضایع می تواند باشد نداشتن نشریه برای یک نهاد دانشجویی مثل کانون فیلم با این همه کبکبه و دبدبه. و این که اصولاً بازگشت همه ما به کلام است، چه در فیلم و چه در عکس.

سِیر قانونی بحث رو نمی دانم، ولی با احترام به علیرضای موسوی به عنوان کپی‌رایترِ قضیه، و با اعلامِ شرایطی حاضرم نشریه رو دست بگیرم. پیشنهادات دوستان مزید امتنان است.