کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

اندر احوالات اکران کشوری

پروژه ماهی و گربه از امید صفایی به من منتقل شد

گزارش فعالیت

فعالین پیش از اکران کشوری فیلم های جشنواره :

سعید چراغعلی

امید صفایی

عباس شکوری

صورت جلسه چهارم اسفند نود و دو

1.در ابتدا سعید چراغعلی گفت که بچه هایی که میخان تالارو رزرو کنن باید زودتر اقدام کنن چون برنامه تالارها شلوغ شده و نهاد های دیگه هم واسه تالار اقدام می کنن...

 

  ادامه مطلب ...

گرگ پیر خرفت هالیوود...

 

گویا سرنوشت محتوم کارگردانهای بزرگ این است که آنقدر فیلم بسازند که تمام اعتبار اولیه شان را بر باد فنا بدهند...

ولفِ وال استریت یک زرق و برق محض است...فیلم با یک نریشن بد از ناکجا آغاز می شود و پس از نشان دادن سیل بی شماری از تفریحات و لذت های رویای آمریکایی در یک دور باطل دست و پا می زند...و دو باره زرق و برق ... و دوباره  زرق و برق...

ادامه مطلب ...

سر بریدن مرغ مقلد

 1. کشتن مرغ مقلد اثر جدید عباس شکوری به راستی یک پدیده ی غریب است.یک شلم شوربای بی در و پیکر با یک شعار نخ نما و کلیشه ای...یک کلیپ سفارش صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با تهاجم فرهنگی از طریق رسانه های بیگانه به همراه یک سری جنگولک بازی اضافی لوس از فردین قاسمی در مقام بازیگر...یک تمرین جلوه های ویژه...یک تمرین صورت و ممیک در بازیگری و یک تمرین قاب بستن در فیلمبرداری...یک ایده ی بد بسط نیافته...یک لوکیشن بی منطق در یک تاریخ و جغرافیای نامعلوم...و به طور قطع می توان گفت مرغ مقلد هرگز یک فیلم کوتاه نیست... ادامه مطلب ...

'گزارش...

برویم از اول...من با چ مخالف بودم...همه می دانید...سعید چ بهم زنگ زد و گفت بیا جلسه و ما هم گفتیم چشم...کسی نبود و چ داشت حیف می شد و من به خاطر کانون چ را گرفتم...به خاطر چ چ را گرفتم...یک سری شماره از شکوری گرفتم و شروع کردم به زنگ زدن...

   ادامه مطلب ...

پروژه ی حساث...

تا دو روز آتی سنجاق می باشد

بعد از اتفاقات پیش آمده !!! اینجانب اشکان توپ شکن پروژه خود را مبنی بر اکران کشوری یکی از فیلمهای جشنواره از "چ" به "طبقه حساس" تغییر می دهم . این امر با مشورت با سعید "چ" و عباس شکوری انجام گرفت و گویا خود جناب کمال تبریزی عزیز هم ابراز تمایل کرده اند برای حضور در دانشگاه ( بر عکس حاتمی کیا).

همانگونه که لطف کردید و خیلی سریع به "چ" رای دادید هم اکنون  برای کانونی شدن طبقه حساس به رای شما نیازمندیم

پایان رای گیری یکم اسفند

کانکس 5

یک روزهایی می شود که آدم دلش تنگ می شود...می نشیند یک گوشه و به آن همه خاطره فکر می کند...به پوست زبر سرد و سفید کانکس پنج با آن همه گرمای بلوطی تویش و آن همه آویز های معصومانه و یادگار های سال های دوستی آدمهایی که نیستند دیگر...دلم از آن جمع ها می خواهد...از آن جمع ها که شکوری کیفش کوک است...با فینی تکه پرانی می کنند... زینل نعره می زند...گونه های محمد نژاد سرخ می شود...محیط با کامپیوتر مشغول است...مردیها میمیک می گوید و من در می آورم...صفایی به فکر فیلم جدیدش است...بشیری یک گوشه نشسته... و سلیمیان هر از گاهی کسی را به مرز نابودی می کشاند ...
از نفس های هم گرم می شویم...

توی کتری برقی کهنه کانون آب جوش می آوریم....

زندگی می کنیم...

یک روزهایی می شود که آدم دلش تنگ می شود...



کوبش شبهِ فیلمِ پلِ چوبیِ شکسته (به همراه خیل الوارهای معلق که بر سر مخاطب فرود می آیند)

 

فیلم نامه:  فیلم با یک نریشن بد از بهرام رادان شروع می شود...چند جمله ی خزعبل در باره ی جاده ای که برای اولین بار در آن رانندگی می کنی می گوید و یک پل هم بین حرفهایش هست...جدا ازینکه وقتی دیالوگ تمام می شود تو می مانی توی هوا معلق که خب که چه...(!!!) نفس این حرکت اشتباه و ضعف فیلم نامه نویسی ست...یک فیلم با این سبک اصلا نریشن درش نمی گنجد...اگر بخواهی بگنجانی ش من هم چاره ای ندارم جز آنکه بگویم یک فیلمنامه نویس ضعیفی که نتوانستی به ذهن و درون شخصیت اصلی ت نزدیک بشوی وداری با نریشن جان میکنی...که اصلا هم فایده ندارد...

ادامه مطلب ...

کارگاه فیلم نامه 7

 

مراحل سفر قهرمان و ساختار اسطوره ای

تمام داستانها دارای عناصر ساختاری یا مراحل مشترکی هستند که در تمام اسطوره ها ، رویا ها و فیلم های سراسر جهان یافت می شود . سفر قهرمان از 12 مرحله تشکیل می شود که بسته به نیاز هر داستان می توان مراحل سفر را حذف یا تکرار کرد.

ادامه مطلب ...

پست مدرنیسم


 مفهوم پست مدرنیسم مظهر موضع مخالف با مدرنیسم و به خصوص نظریه ساختار گرایی به شمار می آمد . در توضیح مختصری راجع به مدرنیسم باید گفت به عنوان جنبشی هنری شناخته می شود که در برابر رئالیسم و رمانتیسیسم قد علم کرد . عصر روشنگری مظهر ایمانی خوشبینانه به پیشرفت بود که علم را به عنوان ابزار انسان برای پیشرفت معرفی کرد و به این ترتیب فقط گزاره های علمی پذیرفته شده بودند و علم تبدیل به میزانی برای سنجش امور شده بود. با گذشت زمان و پیشرفت های علمی و سامانه های تولیدی آن ،بخصوص بعد از جنگ های جهانی اول و دم که همین علوم تبدیل به سلاح هایی برای نابودی بشر شدند، دلیلی برای ایجاد نوعی بدبینی نسبت به مدرنیسم به وجود آمد با محوریت این سوال که آیا پیشرفت علمی به سود انسان خواهد بود؟ همین بدبینی و بی اعتمادی به حقیقت بنیادین [که مدرنیسم در پی آن بود] بستری شد برای به وجود آمدن پست مدرنیسم.

ادامه مطلب ...

کار گاه فیلم نامه 6

 " شروع "

شروع انقدر مهم است که نگو و نپرس  ...برای یک بیننده جدی سینما شروع حتی از پایان که خودش از همه مهمتر است هم مهمتر است...بیننده فیلم بین وقت زیادی به فیلم نمی دهد...اگر ببیند شروع فیلم بد است و نقطه عطف اولش بد است دی وی دی فیلم استخوان های دوست داشتنیِ  دوست نداشتنی را از دستگاه در می آورد...حسابی می شکندش و از پنجره پرتش می کند بیرون... !

ادامه مطلب ...

کارگاه فیلم نامه 5

 

مکانیسم های دفاعی

مکانیسم های دفاعی فرایند هایی هستند که محتوای ضمیر ناخودگاه را در همان ضمیر ناخودآگاه نگه می دارند و ما با تمسک به آنها امر سرکوب شده را همچنان سرکوب شده نگه می داریم.

ادامه مطلب ...

کارگاه فیلم نامه 4

 قد روانکاوانه در نظریه های نقد ادبی و سینمایی( قسمت اول)

خب امروز میرویم به سراغ مقوله ی دوست داشتنی و پر مخاطب روانشناسی در فیلم...

از مهترین نکاتی که یک فیلم نامه نویس باید بداند مفاهیم و اصول بنیادی روانشناسی برای پرداخت شخصیت هایش است...

بحث را با مفهومی آغاز می کنم که شالوده ی تفکر روانکاوانه است...وجود ضمیر ناخود آگاه !

ادامه مطلب ...

کار گاه فیلم نامه

ساختار و شخصیت

شما از میان یک داستان با پیرنگی پررنگ و پر از حادثه های کوچک و بزرگ(مثل اکثر فیلم های هالیوودی)    و    یک داستان با شخصیت های گوناگون و شخصیت پردازی های حساب شده و دقیق ( بیخود و بی جهت  ) کدام را ترجیح می دهید...

من هیچ کدام را به تنهایی دوست ندارم...در واقع معتقدم هیچ کدام به تنهایی نمی تواند فیلم خوبی بوجود بیاورد !! در واقع ساختار همان شخصیت است و شخصیت در دل اتفاق است که به وجود می آید...چنین فیلم نامه ای ارزنده است ( جدایی نادر از سیمین)

ادامه مطلب ...

کارگاه فیلمنامه – قسمت دوم

  ساختار و موقعیت

کلیشه که بود و چه کرد؟ ( یا به عبارت دیگر مرگ به نیرنگ کلیشه)

آیا شما هم از داستانی که از ابتدا آخرش معلوم است حالت تحول بهتان دست می دهد؟؟ این یعنی کلیشه !!!

اما علت این کلیشه ها چیست؟

نویسنده بی استعداد است-خلاق نیست- کم تجربه است و از همه مهم تر دنیای داستان خود را نمی شناسد...در واقع معمولا وقتی ذهن یک نویسنده نسبت به دنیای داستان خود خالی باشد به فیلمها-نمایشنامه ها و رمان های مشابه رجوع می کند و اینجاست که کلیشه به وجود می آید...دنیای داستان خود را بشناسید...اینجا جایی ست که بانک عاطفی خیلی کمک می کند

برای شناخت کامل دنیای داستانتان ابتدا باید موقعیت داستان خود را بشناسید. موقعیت در هر داستانی چهار بعد متفاوت دارد ...

ادامه مطلب ...

این چه وضعی ست

ایها الناس شما را به خدا...

بابا من دیگر حالت تهوع می گیرم وقتی این چهار تا پست سنجاق شده بالای وبلاگ را می بینم...ای لعنت بر آن کسی که این سنجاق را اختراع کرد...!!!

حداقل زمانش را کم کنید...یک ماه است آن چهار تا پست رای گیری مسخره که از همان اول هم نتیجه اش معلوم است بالای وبلاگ است...چه خبر است تا 10 مرداد...؟؟همینجور هردمبیل تاریخ تعیین می کنید...؟؟؟!!!

بیایید یک محدودیتی قایل شویم...مثلا سه روز...پنج روز...ولله نصف فضای بیخودی اشغال شده ی وبلاگ بی مصرف مانده...

کارگاه فیلمنامه – قسمت اول

 1.بسیاری بر این باورند که جرقه ی آغاز یک فیلم نامه ی خوب بانک عاطفی غنی فیلم نامه نویس است. در زندگی همه انسانها کم وبیش اتفاقات هیجان انگیز ، غیر عادی و از یاد نرفتنی رخ می دهد

ادامه مطلب ...

کار گاه فیلم نامه

بنده سر این مقوله فیلم نامه فکر کردم...خیلی!

با توجه به بحث های مفصل انجام شده و جور نشدن کلاس فیلم نامه حداقل در مقطع کنونی یک راهکار خوب به نظرم رسید  ادامه مطلب ...

دکترین:شکل جدید وبلاگ

به نظرم این شیوه جدید که پستای رای گیری و ...بالای صفحه میمونن واقعا شکل وبلاگ رو خراب کرده و همچنان مخالف سرسخت این قضیه ام
در برابر این استدلال که بچه ها اینجوری بیشتر رای میدن هم باید مثال نقض رای گیری معاونت کانکس بین باقری وعلیپور رو بزنم که هنوزم با این شیوه هیچ پستی مثل اون پست تعداد رای نداشت...کلا به نظر من رای گیری های غیر مهم نتیجه اش در همون دو روز اول که پست همون بالاها قرار داره معلوم میشه مثل پست معاونت آرشیو چراغ و لازم نیست بالا بمونه دیگه ... و اگر رای گیری حساس باشه مثل همین پست معاونت کانکس هر چه قدر هم بیاد پایین بچه ها میرن دنبالش و رای میدن

کن !

در جواب موسوی که گفت آبی گرم ترین رنگ است بهترین فیلم از نظر منتقدین بود :

 نشریه معتبر هالیوود ریپورتر، « گذشته » اصغر فرهادی را شانس اول کسب نخل طلای کن معرفی کرد. همچنین نشریات گالا لوپاریزین/فرانس ۲۴ /ال پاییس وآر تی ال گذشته را به عنوان بهترین فیلم معرفی کردند... 

 

 تا جایی که من خوندم و دیدم اصلا حرف آبی هم مطرح نبود...

 

کن !

اعصابم خورد است... 

به ما چه که مسئله روز فرانسه الان ازدواج همجنسگراهاست و قانونی که تصویب شد و ملتی که به خیابان ریخت و کلیسایی که اعتراض کرد... 

مگر می شود به همین راحتی و به همین تابلویی جایزه مهم ترین جشنواره فیلم اروپا را لوث کرد و داد به یک فیلم همجنسگرایانه ... 

آبی گرم ترین رنگ است ساخته عبداللطیف نمیدانم چی چی!! 

شاید فیلم را که ببینم نظرم عوض شود ولی با  آن همه نقد در باره  گذشته  و ۳۵ امتیاز فرهادی (که  بالاترین امتیاز در میان فیلم های حاضر بود) همه مطمئن بودند که نخل طلا را فرهادی میگیرد...سر آخر یک جایزه بهترین بازیگر زن تنها چیزی بود که نصیبش شد...  

باقی جوایز بدین ترتیب است... 

 “Inside Llewyn Davis,” the Coen brothers’  جایزه بزرگ( Grand Prix ) 

  Amat Escalante "heli" بهترین کارگردانی 

Bruce Dern  nebraskaبهترین بازیگر مرد 

 “Like Father, Like SonLike Father, Like Sonجایزه هیئت ژوری 

“A Touch of Sin,”  Jia Zhangke بهترین فیلمنامه...