کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

شکو(ا)ری نامه


 

دوبارش را من یادم است – و مگر چند سال است که عضو کانونم؟ - که باز از فردا یا از دو سه روز بعدِ خداحافظیِ "دیگه برو دیگه!"  دوباره چشممان به جمالِ بی‌مثالِ آن کلّهِ بی‌مو روشن می‌شد و ما جوانترها وا می‌ماندیم که بابا! پدرجان! کار و زندگی نداری مگه شما؟ پاشو برو دیگه از کانون، رها کن! و با قیافه‌ای حق به جناب لبخندی نثارمان می‌کرد و دوباره روز از نو روزی از نو، تا دوباره و چندباره خداحافظی‌اش کنیم.

ولی این تنها چیزی نیست که از عباس یادم می ماند. زمختی و صراحت لهجه‌اش به کنار، گیرِ دقیقش به الفاظ هم به کنار، اصلاً قیافهِ متعجبش که از جمله بامزه‌ترین صحنه‌های خلقت است هم به کنار؛ خودِ "تردید" به تنهایی ضامنِ به یاد داشتن مردی است که می‌خواهد تا آخرِ آخر سنگر را خودش حفظ کند. چِغِری و سماجتش آنقدر قابل تحسین است که حتی من هم – که یادم نمی آید چندبار گفتمش که برو بچسب به زندگیت و رها کن کانون رو دیگه –نمی توانم کانون را بدون عباس شکوری؛ پدر شناسنامه‌ای کانون، تصور کنم؛ حالا این پدر سلاح به دست گرفته و راهیِ سنگرهای جدیدش است.

الغرض که خیلی نترسید. این بار هم جای دوری نمی رود و اگر هم برود باز به زودی برمی گردد. بلخره عباس شکوری است، نه بیدی که به چنین بادهایی بلرزد. 

نظرات 12 + ارسال نظر
مهندس یکشنبه 4 اسفند 1392 ساعت 15:12

جهان یکشنبه 4 اسفند 1392 ساعت 16:26

ایشالا که به سلامت برید و سلامت تر برگردید.
دل همه کانونی ها براتون تنگ میشه

اسدی یکشنبه 4 اسفند 1392 ساعت 17:19


کانون بدون آقای شکوری برام تعریف نشده س.
هنوز اولین باری که اومدم کانون رو یادمه...
چهره ی هنری آقای شکوری با کیف و کلاه منحصر به فردشون...
اصن هنر رو میشه در چهره ی ایشون دید

nafi3 saleh یکشنبه 4 اسفند 1392 ساعت 18:49

پدر کانون فقط یه نفره....آقای شکوری شما پدر کانونید....کجا می خواید برید؟!

مریم حیدری یکشنبه 4 اسفند 1392 ساعت 22:46

کانون بدون آقای شکوری یه جورایی معنی نداره ... زود برید و برگردید که جاتون زیاد خالی نمونه
استاد شما نباشید کی از بقیه بپرسه به وبلاگ سر میزنی ؟

حق طلب دوشنبه 5 اسفند 1392 ساعت 01:19

آقای شکوری تا کانون رو بین المللی نکنه هیج جا نمیره این خط اینم نشون
ا

الهه پیروزبخت دوشنبه 5 اسفند 1392 ساعت 15:43

مضطرب نشوید
در قانون چیزی ب اسم مرخصی تعریف شده
ب طرق گوناگون میتوان ان را گرفت(طرق رو بیخیال استدلال اقای شکوری رو بچسب)
ب امید روزی ک شاهد تعریف گونه ای از مرخصی تحت عنوان سر زدن ب کانون در قانون مدون کشور تدوین شود باشیم

:)))))))))))))))))))))))))
جهان

نداعلیپور دوشنبه 5 اسفند 1392 ساعت 17:40

خیلی دلمون براتون تنگ میشه اقای شکوری درضمن امیدوارم سربازی بهتون خوش بگذره

شکور دوشنبه 5 اسفند 1392 ساعت 22:41

عکس از این بدتر نبود مرتیکه کجل؟
درضمن اینطور که پیداست این توبمیری از اون تو بمیری ها نیست
حیف نتونستم پست خداحافظی بذارم
شکور

راد سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 14:22

سعید تو کی میری ایشالا؟

محمدمهدی رسولی سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 23:44

چو می روی بدرقه ی راه تو این دعای من باشد
تو می روی مونس من این دل بی نوای من باشد . . .

یاسین شنبه 10 اسفند 1392 ساعت 22:09

همچین به کله کچل شکور گیر دادی انگار خودت کارلوس والدراما یی
هایپر کچل

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد