کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

دو دلیجان؛ روبه‌روی هم - فورد و تارانتینو


"دلیجان" به عبارتی "پدرجد" تمامی وسترن‌های تاریخ سینما محسوب می‌شود. تا پیش از ساخت آن، به فیلم‌های وسترن به‌عنوان محصولات تجاری و پول‌ساز نگاه می‌شد و منتقدین آن‌ها را ازنظر هنری چندان جدی نمی‌گرفتند. جان فورد هم شهرت و اعتبار نسبی خود را نه به‌واسطه وسترن‌های پرشمارش، بلکه از صدقه‌سر معدود آثار درام خود به دست آورده بود. لیکن "دلیجان" آن‌چنان فیلم خوش‌ساخت و کاملی بود که فراتر از تحسین منتقدان، هم جایگاه هنری فورد را به‌عنوان یک هنرمند مؤلف در انتهای دهه سی میلادی مستحکم‌تر نمود، هم جان وین را به ستاره نوظهور هالیوود تبدیل کرد و مهم‌تر از همه، وسترن را به‌عنوان یک ژانر قابل‌اعتنا و برجسته هنری تثبیت کرد (معروف است که اورسن ولز برای ساخت "همشهری کین"، چهل‌وپنج بار به تماشای دلیجان نشست). سیل فیلم‌های وسترن در سه دهه بعدی که با حضور بزرگ‌ترین ستاره‌ها و توسط برجسته‌ترین فیلم‌سازان هالیوودی ساخته می‌شدند، حاکی از جریان سازی این اثر ماندگار تاریخ سینماست. بدین ترتیب شاید بتوان هر فیلم وسترنی را وامدار و الگو گرفته دلیجان دانست. اما شباهت‌های فراوان و کم‌سابقه تازه‌ترین اثر تارانتینو با دلیجان، فراتر از ادای دین، یک ارجاع بزرگ و هدفمند است که کارکرد محتوایی تعیین‌کننده‌ای در مضمون مورداشاره نهایی اثر دارد. اما این شباهت‌ها – و البته تفاوت‌ها – در چیست؟

  ادامه مطلب ...

walter matthau

با آن میمیک عجیب و غریب و منحصر به فرد، با آن لحن طناز و بازی درخشان، والتر ماتائوی بزرگ را باید یکی از بهترین های تمام ادوار دانست. بازیگری که هم بیلی وایلدر او را بپسندد و هم دان سیگل او را به عنوان نقش اول فیلم خود انتخاب کند، قطعا نمی تواند آدمی عادی باشد با استعدادی معمولی. او هم چون زوج هنری خود جک لمون، با شروع جنگ جهانی دوم در ارتش آمریکا به خدمت پرداخت. محل خدمت او نیروی هوایی بود و سمت اش بی سیم چی. بعد از اتمام جنگ وارد کارگاه های بازیگری نیواسکول شد و زیر نظر اروین پیسکاتور کارگردان آلمانی قرار گرفت. مثل اکثر بازیگران آن دوران او هم کارش را با تئاتر و استندآپ کمدی آغاز کرد. ستاره اقبال والتر ماتائو در دهه 50 درخشیدن گرفت. جایی که توانست در نقش یک مربی ورزش در فیلم «میستر پیپرز»(1952) حاضر شود. البته آن زمان از اسم لئونارد الیوت استفاده کرد. در سال 1955 در مقابل برت لنکستر در فیلم «اهل کنتاکی» حضوری موفق داشت. در عین حال برایش مهم نبود که همزمان با سینما در سریال های تلویزیونی هم حاضر شود. مثلا در «ساعت یازدهم» و «دکتر کیلدر» به ایفای نقش پرداخت که هر دو نقش به یاد ماندنی بودند.
  ادامه مطلب ...

گفتگو با اینگمار برگمان : ولز قلابی است ، فیلم های گدار بی محتوا است



برگمن طی همکاری با«انستیتوفیلم سوئد»به تماشای 150 فیلم انتخابی‌اش نشسته.فیلم‌ها توسط یک کامیون به خانۀویلایی‌اش در جزیرۀ فارو تحویل داده می‌شوند و او در سالن سینمای ویژه‌اش به تماشای آن‌ها می‌نشیند.
به صورت آیینی به نمایش فیلم‌ها می‌پردازد.خصوصا در تابستان‌ها که اعضای خانواده‌اش کنارش هستند.هر روز ساعت سه بعد از ظهر فیلمی بر اساس برنامۀ از پیش تعیین شده توسط برگم روی پرده می‌رود وفرزندان و نوه‌های پر شمارش کنار او به تماشا می‌نشینند.صدها فیلم دیگر از گوشه و کنار دنیا به دستش می‌رسد که برخی را می‌بیند.وخیلی‌ها را نه.در آرشیو خصوصی‌اش حداقل چهار صد فیلم سی و پنج میلی متری ونزدیک به 4500 نوار وجود دارد که از آن به عنوان یکی از غنی‌ترین مجموعه‌های خصوصی نام برده می‌شود.

 

ادامه مطلب ...

گفت‌وگو با مدیر فستیوال «سالنتو» ایتالیا


در قرن حاضر و با پیشرفت‌های عجیب و غریب تکنولوژی که شاید یکی از فرزند‌های آن همین سینما باشد عرصه رقابت و نفوذ فرهنگی یا بهتر بگویم تبادل فرهنگ با سرعت و هزینه بیشتری انجام می‌شود که البته تاثیرگذارتر هم خواهد بود. «هنر_صنعت» سینما مقوله‌ای است که ایتالیایی‌ها در آن خودنمایی کردند و هنرمندان قابل توجهی را در عرصه جهانی نیز معرفی کردند. چند روزی بود که متوجه شدیم لوئیچی کامپونیلی مدیر فستیوال «سالنتو» ایتالیا در ایران به سر می‌برد و بنا دارد کلاس‌هایی را برای علاقه‌مندان سینما برگزار کند. به همین دلیل با وی به گفت‌وگو نشستیم که متن آن به شرح ذیل آمده است.

_پیش مقدمه سوالی است که شاید خودش پاسخ بقیه سوال‌ها را به نوعی بدهد و یا در جهت برخی از آنها باشد. می‌خواهم بدانم وقتی به کشور من ایران آمدید با چه واکنشی در درون‌تان مواجه شدید؟ چقدر چیزی را که نسبت به زنان و مردان ایرانی در ذهن متصور بودید شبیه به چیزی است که در این چند روز که ایران بودید دیدید؟

کامپونیلی: ابتدا باید بگویم که احترام زیادی برای سینمای ایران قائل هستم.  آثار سینمای ایران بسیار نزدیک به فیلم‌های سینمایی ایتالیایی است. البته شاید به دلیل این است که نوع زندگی و فرهنگ‌شان نیز شبیه به هم است. وقتی به کشور ایران آمدم و برای اولین بار در خیابان‌های این کشور قدم زدم آنچه که دیدم با چیزی که در اخبار ایتالیا درباره این کشور شنیده بودم بسیار متفاوت بود.

  ادامه مطلب ...

چطور می توان فیلمی ساخت که ضبط آن دوازده سال به طول می انجامد


«ریچارد لینکلیتر» که پیش از این با ساخت سه گانه «پیش از طلوع / غروب / نیمه شب» خود در فواصل زمانی 9 ساله ما را شگفت زده کرده بود، اینک باز هم ایده گذر زمان را دستمایه خلق آخرین اثر خود «بچگی» (Boyhood) قرار داده است. در پروژه ای که ساخت آن دوازده سال به طول انجامیده، تماشاگر بزرگ شدن بچه ها و پا به سن گذاشتن والدین آنها را به چشم بر روی پرده سینما می بیند و گاهی حتی می تواند در یک چشم بر هم زدن شاهد تغییر رفتاری شخصیت ها باشد، مثل تغییراتی که نشان از پا نهادن شخصیت به یک دوره سنی خاص دارند. اما ساخت یک پروژه دوازده ساله چطور ممکن می شود؟ امروز سری به منابع مختلف زده ایم تا بتوانیم جواب این سوال را از خود «لینکلیتر» بشنویم، و ببینیم ایده اولیه «بچگی» از کجا شکل گرفت و چطور پرورش پیدا کرد.

یک سال زمان برای نوشتن یک سکانس

ابتدا به سراغ ویدیوی مصاحبه ای از «ریچارد لینکلیتر» می رویم که در آن از پروسه ساخت «بچگی» صحبت می کند. او در این ویدیو به ما می گوید پس از ضبط نماهای مربوط به سکانس هر سال، تا سال بعد فرصت داشته تا روی تدوین نماهای گرفته شده کار کند و ضمنا به این فکر کند که سال بعد در زندگی شخصیت اصلی فیلمش «میسون» چه اتفاقاتی می افتد و به این ترتیب فیلمنامه مربوط به سکانس های سال بعد را کامل کند. او همچنین عنوان می کند که با بزرگتر شدن «الار کولتران» بازیگر شخصیت «میسون» گاهی از او درخواست می کرده تا بعضی از دیالوگ هایش در زندگی واقعی را برای کارگردان یادداشت کند تا بتواند از آنها در فیلمنامه استفاده کند. فیلم کامل مصاحبه را ببینید:

   ادامه مطلب ...

من «پرویز پرستویی» یک روستایی روستایی زاده‌ام

عصر روز سه شنبه (هجدهم اسفند ماه) در مراسمی به پاس نکوداشت چهار دهه فعالیت مستمر و تاثیرگذار هنرمند نام‌آشنا و گرانقدر استاد «پرویز پرستویی» در خبرگزاری فارس برگزار می‌شود. این مراسم با نام «ستاره شرقی» و با حضور هنرمندان عرصه سینما و تلویزیون و نیز مسئولین فرهنگی برپا می‌گردد. به همین مناسبت نگاهی داریم به بخشی از زندگینامه خودنوشت این بازیگر صاحب سبک. متنی که در ادامه می‌خوانید منتخبی از کتاب «ستاره بی نقاب؛ من پرویز پرستویی» است که در آن این ستاره شرقی به بیان خاطرات و سرگذشت کودکی خویش با زبانی بی پیرایه و صریح پرداخته است:

  ادامه مطلب ...

طولانی‌ترین و کوتاه‌ترین سخنرانی‌ها در مراسم اسکار متعلق به چه کسی است؟


دریافت جایزه اسکار در مراسم اسکار که هرساله برای صنعت فیلم و سینما برگزار می‌شود بزرگ‌ترین دستاوردی است که می‌تواند در زندگی یک بازیگر اتفاق بی افتد. اما در پروسه دریافت جایزه یک مشکل بزرگ وجود دارد و آن‌هم صحبت کردن پس از دریافت جایزه بر روی صحنه است. حال تصور کنید در بزرگ‌ترین لحظه زندگی یک هنرمند پس از گرفتن جایزه اسکار بر روی صحنه که صدها میلیون نفر در حال تماشای مراسم آن هستند باید صحبت کند و احساسات خود را در مقابل گرفتن یکی از بزرگ‌ترین جوایز صنعت فیلم و سینما ابراز کند.

  ادامه مطلب ...

stalag 17 فیلم خوبی است اما درباره لامپ سوال دارم

بازداشتگاه 17 فیلم خوبی است . ده سال زود تر از فرار بزرگ ساخته شده و اکثر  المان هایی که در فرار بزرگ میبینیم در بازداشتگاه 17 وجود دارد . و چون بیلی وایلدر آن را ساخته طبیعتا با یک فیلم قصه گو مواجهیم .

اما در باره لامپ نکته جالبی کشف کردم . همه معتقدند که  William Holden  جاسوس است. اما حقیقت چیز دیگری است . William Holden به دنبال  کشف راز نحوه جاسوسی جاسوس اصلی است  که سایه چراغ (وقتی چراغ به سیم خود گره زده شده است یعنی پیامی وجود دارد)  را روی دیوار میبیند و به آن مشکوک میشود. در نمای بعد برمیگردد و به چراغ در حال تکان خوردن نگاه میکند. اما سوال



منبع نوری که سایه ی چراغ را ایجاد میکند کجاست ؟ نور چراغ دیگری است یا نور طبیعی ؟

بلافاصله William Holden  را میبینم که به چراغ نگاه میکند / در پشت چراغ هیچ منبع نوری نیست .  و جالب اینکه منبع نور در این نما در محل سایه ی چراغ  نمای قبل است چرا که سایه ی سر شخصیت روی ستون تخت افتاده .



ادامه مطلب ...

عکاسان برجسته ارزشمندترین درس هایی که از اشتباهات خود گرفته اند را فاش می کنند

همه افراد در زندگی کاری خود مرتکب اشتباهاتی می شوند. گاهی این اشتباهات به درس های بسیار ارزشمندی بدل می شوند. رابرت کی بگز از سایت fstoppers نیز به این مهم باور داشته و از این رو سراغ شماری از عکاسان برجسته رفته تا بزرگترین اشتباهات آن ها و ارزشمندترین درس هایی که گرفته اند را جویا شود. در ادامه این مطلب لنزک از شما عزیزان برای مطالعه این تجربیات ارزشمند دعوت می کنیم.

  ادامه مطلب ...

دوربین یخ زده

دوربین های پیشرفته جدید کامپکت و DSLR اغلب قابلیت مقاومت در برابر سرما (freeze-proofing) دارند، اما تا وقتی که در یک منطقه بسیار سرد زندگی نکنید (یا عمدا آن را در فریزر نگذارید) عملا قادر به تست این ویژگی نیستید. عکاس سوئیسی الساندرو دلا بلا این کار را با دوربین دی اس ال آر کانن خود انجام داده است. در تصویر فوق دوربین او را در حین عکاسی در دمای فوق العاده پایین مشاهده می نمایید. در ادامه این مطلب لنزک ماجرا را بیشتر برایتان شرح خواهیم داد و شاهد ویدیو تایم لپسی که او از عکس های این شب سرد ساخته خواهید بود.

 

ادامه مطلب ...

ژیژک و سینما


از دهه 60 میلادی به بعد با ظهور نگرش های مختلف و متفاوت، نظریه فیلم دچار تحولات فراوانی شد. ظهور نظریه های چپ و از طرفی دیگر بارورتر شدن نظریه های کلاسیک سینمایی به واسطه حضور تئوری مولف و انسانگرایی ساختارگرایانه، به مفهوم نقد و تحلیل فیلم کمک های فراوانی و آن را وارد مرحله بلوغ کرد.

  ادامه مطلب ...

اگر پول‌اش را از آنها بگیرد و سرشان کلاه بگذارد و فیلم خودش را بسازد، دم‌اش گرم

جناب فراستی، دوباره حسابی شلوغ کرده‌اید (با خنده). ماجرای اعتراض طیف روشنفکری به شما درباره اظهارنظری که در مورد فیلم جدید کمال تبریزی داشتید، چیست؟
 
من که قصدی نداشتم. حس‌ام را راجع به فیلم گفتم. فیلم «دونده زمین» مرا به‌شدت عصبانی کرد. بعد ماندم که می‌شود خارج از ایران چنین مزخرفی ساخت. مثل آن فیلم دری‌وری مخملباف که اسمش «رئیس‎‌جمهور» است! احمقانه است. هم زبان‌اش و هم همه جنبه‌های فیلم کاریکاتوری است. در آنجا خیلی تعجب نمی‌کنیم، ولی در ایران آدم باید خیلی نمی‌دانم چه باشد که چنین آشغالی بسازد، با پول خارجی‌ها و برای تبلیغ آنها. همه اینها یک طرف، آنچه که به‌شدت عصبانی‌کننده است، این است که فیلم واقعاً به‌زعم فیلمساز نمادین است. به‌شدت در سینما ضد نماد هستم و فکر می‌کنم احمقانه است، ولی معلوم است که نمادین کار کرده است. آدمی وانت دارد و در آن همه خنزر پنزرها هست، بعد غذا می‌آورد و پخش می‌کند، معلوم است نماد چیست، لاک‌پشت، قفل مدرسه، همه چیز و اینکه آدم‌ها نشسته‌اند و ثابت یا خواب هستند یا معتاد و دارند برفک تلویزیون نگاه می‌کنند. این خیلی توهین‌آمیز است. از آنجایی که هویت روستا را از آن گرفته است، خود روستا را هم نمادین می‌کند. یعنی فقط یک روستا نیست، بلکه ایران است و این خیلی توهین‌آمیز است. توهین به مردم است. اگر توهین یا نقد یا دولتی را رد می‌کرد، می‌گفتیم دعواست. بنشینیم بحث کنیم و ببینیم چقدر در آورده است. ادعای‌اش این است که علیه دولت قبل است؟ اما اصلاً این‌طور نیست. به نظر من اساساً علیه مردم است. اینها یک طرف. طرف دیگر اینکه یک ژاپنی می‌آید و به این مردم خنده یاد می‌دهد و در واقع به‌نوعی منجی اینها می‌شود تا اینها وارد زندگی شوند. این دیگر خیلی زور دارد و خیلی توهین‌آمیز است. انگار پول گرفتی که مملکت‌ات را این‌گونه جلوه بدهی و او منجی شود. این مصداق آن دیاثت فرهنگی است که عرض کردم.
  
ادامه مطلب ...

لیست کامل 50 فیلم برتر قرن 21 به انتخاب مجله نیویورکر


1. “In Praise of Love” (2001, Jean-Luc Godard)

2. “No Home Movie” (2015, Chantal Akerman)

3. “Like Someone In Love” (2012, Abbas Kiarostami)

4. “The World” (2004, Jia Zhangke)

5. “Hill of Freedom” (2014, Hong Sang-soo)


  ادامه مطلب ...

زوتوپیا، یک انیمیشن غافلگیر کننده

آخرین انیمیشن اکران شده ی کمپانی سونی با قصه ی اوریجینالش توانست توجه مخاطبان را به خود جلب کند. زوتوپیا نه دنباله است، نه مقدمه و نه بازسازی یک شاهکار قدیمی و کلاسیک. براساس هیچ یک از وقایع تاریخی هم ساخته نشده و یکی تلفیق اصیل است.(برگرفته از همشهری جوان، شماره 556)


من واقعا از تماشای زوتوپیا لذت بردم، داستان آرمانشهر حیوانات که شخصیت اصلی آن «جودی هاپس» خرگوشی است که خلاف جهت یک خرگوش عمل می کند و علی رغم جثه ی ریزش می خواهد پلیس شود. شخصیت ها به خوبی پرداخته شده و منطق داستانی در اتفاقات مختلف برقرار است. به طوری سازندگان این انیمیشن به جزئیات دقت کرده اند که حتی برای تحقیقات درباره اندام حیوانات از باغ وحش دنیای حیوانات در دنیای والت دیزنی دیدن کردند تا از نزدیک با شیوه زندگی آنها آشنا شوند.


زوتوپیا مخاطبش را به هیچ وجه دست کم نگرفته است و او را با ماجراهای تازه غافلگیر می کند.

پیشنهاد می کنم زوتوپیا را ببینید!

روبوکاپ، لبو، کله پاچه، قیمه، دوغ و چند نکته دیگر


نمیدونم این یادداشت به دست عوامل فیلم  robocop   محصول  2014 میرسه یا نه . ولی امیدوارم بچه ها همت کنن برسونن.
حالا من با بدنه ی فیلم کار ندارم که همه آنچه ما از روبوکاپ در ذهنمان داشتیم را شست و برد اما سکانس ابتدایی فیلم که مثلا گزارش زنده ای از تهران است قابل بررسی موشکافانه ای است که سعی میکنم به گوشه هایی از اشکالات این سکانس اشاره کنم.



داداش گلم. اون عزیزی که اون سر دنیا نشستی و قرار بوده تهران رو بازسازی کنی. آخه گلابی،  کله پاچه طبقه ی دوم ؟ باشه داداش. طبقه دوم. اسم نداره ؟ قشنگ تابلوئه نه کله میدونی چیه نه پاچه. داداش کلپچ بره سفید مثلا یا کلپچ میرزا . کلپچ خالی که نمیشه. حالا از اونم بگذریم عزیز من لامپ مهتابی سبزش کو؟ این تابلویی که تو گذاشتی بیشتر تابلو خیاطی های طبقه دوم بازار رضاست تا کله پاچه های تهران.

 
ادامه مطلب ...

کوبریک قصد داشت «پینوکیو» را بسازد


بیش از هفده سال از  مرگ استنلی کوبریک می‌گذرد و در این مدت بارها و بارها پرده از حقایق ریز و درشت زندگی شخصی و حرفه‌ای فیلمساز فقید امریکایی برداشته شده است. با این حال، دوست و دستیار قدیمی او به تازگی در گفت‌وگویی اعلام کرده کوبریک درست قبل از مرگش تصمیم گرفته بود علاوه‌بر ساخت درامی جنگی با محوریت جنگ جهانی دوم، اولین فیلم کودک کارنامه‌اش را هم با اقتباس از قصه پینوکیو جلوی دوربین ببرد.
  ادامه مطلب ...

لیام نیسن با کمدی سیاه می‌آید

لیام نیسن ستاره اصلی مجموعه فیلم‌های اکشن «ربوده‌شده» در جدیدترین پروژه سینمایی هانس پتر مولان فیلمساز 60 ساله نروژی ایفای نقش خواهد کرد. این پروژه، بازسازی نسخه نروژی فیلم موفق «به ترتیبِ ناپدید شدن» (In Order of Disappearance) ساخته خود مولان است که اولین‌بار در سال 2014 با بازی استلان اسکارشگارد بازیگر معروف سوئدی روی پرده رفت.


به گزارش «سینیوروپا»، هانس پتر مولان فیلمساز نروژی قصد دارد به زودی نسخه انگلیسی‌زبان کمدی سیاه «به ترتیب ناپدید شدن» را جلوی دوربین ببرد. این کمدی موفق، اولین‌بار در بخش مسابقه اصلی شصت و چهارمین جشنواره فیلم برلین به نمایش درآمد و در 12 جشنواره بین‌المللی دیگر نیز روی پرده رفت. کیم فاکس اوکسان فیلمنامه‌نویس دانمارکی نگارش سناریوی فیلم اصلی را برعهده داشته است.
 
ادامه مطلب ...

ماجرای حمله طرفداران«هری‌پاتر» به نویسنده

جی. کی. رولینگ خالق اصلی مجموعه رمان‌های فانتزی «هری پاتر» در واکنش به حملاتی که نسبت به انتخاب یک بازیگر سیاهپوست (نوما دومزونی) برای بازی در نقش هرمیون گرنجر در نمایش «هری پاتر و کودک نفرین‌شده» صورت گرفته، منتقدان خود را «یک مشت نژادپرست» و «ابله» خوانده است. رمان‌نویس ۵۰ ساله در تازه‌ترین گفت‌وگوی خود با روزنامه انگلیسی «آبزرور» به کسانی که از انتخاب نوما دومزونی بازیگر سیاهپوست برای بازی در نمایش «هری پاتر و کودک نفرین‌شده» انتقاد کرده‌اند، شدیدا تاخته است.
 
ادامه مطلب ...

دی کاپریو کاندیدای حضور در نقش مولانا!



دیوید فرانزونی فیلمنامه نویس برنده اسکار در حال نوشتن فیلمنامه‌ای از زندگینامه مولانا است و در عین حال با انتقاد روبه رو شده چون می‌گوید دوست دارد دی کاپریو این نقش را بازی کند.این فیلمنامه نویس که فیلمنامه ‌«گلادیاتور» را نوشته چندی پیش به استانبول سفر کرد تا با محققان و کارشناسان زندگی مولانا ملاقات کند و بتواند با تکمیل فیلمنامه ساخت آن را سال آینده کلید بزند.
 
ادامه مطلب ...

«دونده زمین»، «فروشنده»، مسئله پول خارجی و «هفت»!



جدل‌های «هفت» متاسفانه از موضوعات اصلی و زیربنایی‌ش فاصله گرفته و به جدل‌های دوقطبی‌ نسبتا بی‌حاصل فراستی- تبریزی یا افخمی-روشنفکران تبدیل شده که البته در جای خود می‌تواند بحث مهمی باشد و قابل پیگیری، اما در میان این های‌وهوی رسانه‌ای موضوعی اساسی که می‌توانست نخ تسبیح تمام حاشیه‌های چند هفته اخیر سینمای ایران باشد گم شد، موضوعی که می‌توانستیم با آن جنجال‌های مربوط به «دونده زمین» تبریزی را با «فروشنده» اصغر فرهادی و حاشیه‌های سرمایه‌گذار قطری‌ش یکجا و از یک منظر تحلیل کنیم و به نتایجی قابل بحث برسیم؛ «سرمایه‌گذار خارجی در سینمای ایران».
 
ادامه مطلب ...

استیو مک‌کری (Steve McCurry) عکاس خبری


استیو مک‌کری در سال 1950 در فیلادلفیا متولد شد و در دانشگاه پنسیلوانیا به تحصیل در رشته سینما پرداخت. مک کری عکاسی خبری را به صورت حرفه‌ای از جنگ شوروی در افغانستان آغاز کرد.
وی با چاپ عکس یک دختر افغان در مجله National Geography به شهرت جهانی رسید؛ تصویری که عنوان "فراموش نشدنی ترین عکس" را به خود اختصاص داد و چهره دختر را تبدیل به مشهورترین عکس روی جلد در تمام انتشارات ماه جون 1985 کرد.
این عکس همچنین در بروشورها، پوسترها و تقویم‌های کمک‌های بین‌المللی مورد استفاده های مکرر قرار گرفت. هویت "دختر افغان" برای 15 سال پنهان بود تا اینکه مک‌کری نام او یعنی "شربت گول" را به همه معرفی کرد. این عکس تبدیل به جنجالی‌ترین تصویر شد و در اندازه های بزرگ و تعداد انبوه به چاپ رسید و نیز توانست مدال طلای مسابقه رابرت کاپا را به خاطر بهترین گزارش تصویری از آن خود کند.
  ادامه مطلب ...

نگاهی به «خرچنگ» ساخته‌ی یورگوس لانتیموس

در آینده‌ی دیستوپیایی نزدیکی،‌ افراد مجرد و تنها طبق قوانین شهر به هتل مرموزی فرستاده می‌شوند و در آن‌جا موظف‌اند ظرف ۴۵ روز شریکی برای زندگی رمانتیک خود پیدا کنند. در هتل، ضیافت‌های رقصی برپا می‌شود و تبلیغاتی در باب مزایای داشتن شریک زندگی مدام توی گوش آدم‌ها خوانده می‌شود. سرنوشت هولناکی در انتظار کسانی است که نتوانند یا نخواهند از پس این تعهد بربیایند: آن‌ها را با فرایندی تبدیل به حیوانی به انتخاب خودشان می‌کنند و بعد در جنگل به حال خود رهای‌شان می‌کنند. افراد ساکن در هتل می‌توانند با شکار هر یک از فراری‌هایی که به «تک‌رو» موسوم‌اند یک روز بر مهلت تعیین‌شده بیفزایند...
 
ادامه مطلب ...