کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

walter matthau

با آن میمیک عجیب و غریب و منحصر به فرد، با آن لحن طناز و بازی درخشان، والتر ماتائوی بزرگ را باید یکی از بهترین های تمام ادوار دانست. بازیگری که هم بیلی وایلدر او را بپسندد و هم دان سیگل او را به عنوان نقش اول فیلم خود انتخاب کند، قطعا نمی تواند آدمی عادی باشد با استعدادی معمولی. او هم چون زوج هنری خود جک لمون، با شروع جنگ جهانی دوم در ارتش آمریکا به خدمت پرداخت. محل خدمت او نیروی هوایی بود و سمت اش بی سیم چی. بعد از اتمام جنگ وارد کارگاه های بازیگری نیواسکول شد و زیر نظر اروین پیسکاتور کارگردان آلمانی قرار گرفت. مثل اکثر بازیگران آن دوران او هم کارش را با تئاتر و استندآپ کمدی آغاز کرد. ستاره اقبال والتر ماتائو در دهه 50 درخشیدن گرفت. جایی که توانست در نقش یک مربی ورزش در فیلم «میستر پیپرز»(1952) حاضر شود. البته آن زمان از اسم لئونارد الیوت استفاده کرد. در سال 1955 در مقابل برت لنکستر در فیلم «اهل کنتاکی» حضوری موفق داشت. در عین حال برایش مهم نبود که همزمان با سینما در سریال های تلویزیونی هم حاضر شود. مثلا در «ساعت یازدهم» و «دکتر کیلدر» به ایفای نقش پرداخت که هر دو نقش به یاد ماندنی بودند.
  
موفقیت اش با حضور در «شیرینی شانسی» به اوج رسید. جایی که در مقابل جک لمون و تحت کارگردانی بیلی وایلدر نقش ویلیام اچ را بازی کرد و اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را به دست آورد. در اثنای همین فیلم بود که در اثر افراط در استعمال دخانیات دچار سکته قلبی شد. نامزدی دوباره او برای جایزه اسکار در فیلم «کوچ» بود که خود جک لمون آن را کارگردانی کرده بود و بابت «پسران آفتاب»(1975) که اقتباسی بودن از نمایشنامه نیل سایمون به جایزه گلدن گاب رسید. بعد از فتح دنیای کمدی، والتر ماتائو استعداد خود را در نقش های متفاوت نیز به خوبی نشان داد. در میانه دهه 70 به سراغ بازی در فیلم های جنایی رفت و در «پلیس خندان» نقش یک کارآگاه خبره را ایفا کرد که درباره قتل عام مسافران یک اتوبوس تحقیق می کند. بعد دان سیگل به سراغش آمد و او را به عنوان بازیگر اصلی فیلم «چارلی وریک را بکشید» انتخاب کرد. این یکی از بهترین نقش آفرینی های ماتائو در شخصیتی غیر کمدی است. در این فیلم او نقش یک سارق بانک را ایفا می کند که هم از دست مافیا گریزان است و هم از دست ماموران قانون.

شاید عجیب ترین نقش آفرینی او فیلم «آی کیو» باشد که در سال 1994 بازی کرد. او در این فیلم نقش آلبرت اینیشتین را بازی می کرد و در کنار او بازیگرانی از نسل جدید از جمله مگ رایان و تیم رابینز حضور داشتند. پیش از این فیلم البته او را در نقشی متفاوت در فیلم «جی اف کی» ساخته الیور استون نیز دیده بودیم. در این اثناء او و جک لمون دوباره به هم پیوستند و در مجموعه فیلم های «پیرمردهای غرغرو» بدل به بمب خنده شدند. نکته جالبی که درباره والتر ماتائو می توان گفت تضاد ظاهر او با جنس نقشی بود که بازی می کرد.

او را با صورتی سنگی و بی تفاوت و ظاهری بسیار خونسرد در فیلم های کمدی می بینیم و اتفاقا وقتی در نقش های جنایی و گانگستری ظاهر می شود کاملا اکتیو و منعطف و برون گرا جلوه می کند. او زودتر از زوج هنری خود از دنیا رفت. مرگش در سال 2000 ضربه روحی سختی به جک لمون زد. به این ترتیب پرونده یکی از مهم ترین بازیگران هالیوود بسته شد. بازیگری هزار چهره و به شدت موفق که البته هرگز سودای سوپراستار شدن نداشت. او تا آخرین ماه های حیاتش به بازیگری ادامه داد و با وجود کاهش توانایی جسمی و بیماری همچنان سرزنده و سرحال بود و می خنداند و می خندید.


نظرات 1 + ارسال نظر
امیر حیدری دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت 21:27

درجه یک، عالی. تیپی که تو شیرینی شانس داشت تقریبا در فرانت پیج هم تکرار میشه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد