کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

برنامه نقد فیلم/از طرف بچه های انجمن دانشکده برق

تا دو روز سنجاق است.


سلام،بچه های انجمن دانشکده برق قصد اجرای برنامه نقد فیلم داخل دانشکدشون

رو دارن،وقتی طرحشون رو نوشتن و از طریق دانشکده خودشون اقدام کردن

باهاشون مخالفت شده به دلیل موازی کاری با کانون فیلم.حالا از ما درخواست کمک

دارن که مشترک این کار انجام شه.به این صورت که یکی از اعضای کانون مدیر اجرایی

بشه و طرحی رو برای امور فرهنگی بنویسه و باقی کارها رو خود بچه های انجمن انجام میدن.

از اعضای کانون هم دعوت کردن به حضور در برنامشون.اگر کسی از اعضا

تمایلی به اینکه نماینده کانون

در این کار بشه و کارهای اولیه رو انجام بده اعلام کنه.

و همچنین اگر کسی مخالفتی داره سریع اعلام کنه.

خسته نباشید.


22 مهرماه-اکران فیلم خسته نباشید با حضور افشین هاشمی و محسن قرایی

تالار ابوریحان


با تشکر از خانم ضمیری.

درخواست همکاری / کار جلوی دوربین

یکی از دوستام کار تازه‌ای رو شروع کردن. هر هفته قراره یه ویدئوی 15دقیقه‌ای بدن بیرون و توش درمورد تکنولوژی و اپلیکیشن‌های موبایل و از این چیزها صحبت کنن. اگر خانم هستید و در حد رایت سی دی از کامپیوتر سرتون میشه حتمن تو قسمت نظرات اعلام آمادگی کنید. با وجود وقت کمی که ازتون میخوان (هفته‌ای یکی-دو ساعت) پول خوبی میدن برای هر ویدئو. این کار برای سایت پارسیشه.

چراغ قرمز به نویسنده‌گان خاطی

عده‌ای به قصد تخریبِ وبلاگ یا کانون یا خودشون یا هر چیزی دارن کارهایی میکنن
توی وبلاگ که حتی سهوا هم احتمال وقوع این اتفاقات وجود نداره. درصورت
تکرار این اشتباهات 

تمام یوزرها به حالت تعلیق درمیان و کسایی که میخوان نویسنده‌ی وبلاگ باشن باید دوباره مراحل مربوطه رو طِی کنن.

به همه‌ی نویسندگان / یک بار برای همیشه

این پُست سنجاق است.

سلام

همونطور که مستحضر هستید بنده مسئول جدید ارتباط اینترنتی هستم.

از الآن برای همه مشخص کنم که عمل نکردن به شیوه نامه ی استفاده ی نویسندگان از محیط وبلاگ فقط یک بار امکان پذیره و تکرار بعد از اولین تذکر منجر به تعلیق اکانت میشه.

همین.

شروع جشنواره وحشت 2

بالاخره بعد از کلی رفتن و اومدن من و چک و چونه زدن های فراوان به هر روشی که بلد بودم تونستم موافقت امور فرهنگی رو برای این اکران ها بگیرم قرار شد فیلم های sinister و conjuring رو بک هفته بعد از اکران خسته نباشید با فاصله دو سه روزه از هم اکران کنم سعی میکنم تیزر تبلیغاتی جفت فیلم ها رو به اکران خسته نباشید برسونم تا تبلیغ بهتری بشه براشون

فعالین خودم و عطار

10 فیلم برتر من

١- دراکولای برام استوکر (فرانسیس فورد کاپولا) 1992

٢- لولیتا (آدریان لاین) 1997

٣- فهرست شیندلر (استیون اسپیلبرگ) 1993

٤- گلادیاتور (ریدلی اسکات) 2000

٥- کری (برایان دی پالما) 1976

٦- عنکبوت (دیوید کراننبرگ) 2002

٧- بزرگراه گمشده (دیوید لینچ) 1997

٨- آسمان سرپناه (برناردو برتولوچی) 1990

٩- بچه رزمری (رومن پولانسکی) 1968

١٠- شهر گناه (فرانک رودریگوئز) 2005

این ها فیلم هایی هستند که نه تنها تو اولین تماشا بلکه تو دفعات چندم هم باز هم تونستن رو من کاملا اثر بزارن و ناگفته نماند که از نظر سینمایی هم هر کدومشون شاهکارند البته انتخاب فقط ده تا خیلی خیلی کمه و خیلی اثرهای دیگه هم بودند که میتونستم اسمشون رو بیارم درضمن فقط سه تاشون فیلم ترسناک اند!

چرا کلاس و کارگاه آموزشی می گذارم یا نوعی نگاه به بحث آموزش

سلام...

قبل از هرچیز مایلم که به خانم جهانی پور(مدیر اجرایی معارفه) و همه ی بچه های خوب و با صفایی که تو برگزاری این مراسم از مدتها قبل تلاش کردن خسته نباشید بگم.همه تون ی دونه اید . . .

و اما بعد . . .

مدت زیادی بود که می خواستم این قضیه رو توی وبلاگ مطرح کنم.

حرفم در مورد برنامه کلاس ها و و کارگاههای آموزشی ست که در کانون برگزار کردیم . . .

دوس دارم خیلی خلاصه وار از دیدگاه شخصی ام علت برگزاری این کارگاه ها رو از طرف خودم بگم تا باهم به یه نتیجه برسیم آخرش

  ادامه مطلب ...

خاطرات 2

سلام تاریخ دقیق این خاطره هم یادم نیست ولی خب مال خیلی وقت پیشه ما که تو کانون همه از کلاس سینمای کلاسیک که تازه با استاد سعید عقیقی برگزار کرده بودیم به شدت راضی و خوشحال بودیم قرار شد یک کارگاه سه روزه با استاد امیر پوریا نیز داشته باشیم خب جلسه اول شروع شد و از کانونی ها من و خانم وفایی و مردیها و علی محیط بودیم استاد چهل دقیقه دیر اومد و خیلی عصبانی و جدی شروع به درس دادن کرد به طرز عجیبی عصبانی بودند بطوریکه هیچ کس ازترس اجازه سوال پرسیدن و بیرون رفتن اصلا نداشت وگرنه تحقیر میشد (خودم که درتمام طول مدت دانشجوییم همچین وضعیتی ندیده بودم سرکلاس) استاد مدام به وضع کلاس و اینکه لپ تاپ برا پخش فیلم چرا پیش خودشون نیست اعتراض میکردن (من تقریبا میتونم بگم که توهمه کلاس های کانون شرکت داشتم و وضع اجرایی اون کلاس و شرایط اش جزو خیلی خوب های کلاس های کانون بود) متاسفانه فقط سیم لب تاپ به میز استاد نمیرسید و ایشون هم حاضر نبودند جاشون رو عوض کنند خلاصه بعد از پایان اون جلسه دعوای لفظی خیلی شدیدی میان ایشون و ما درگرفت و باقهر کلاس روترک کردند و اون کلاس همونجا کنسل شد و هزینه ها برگردونده شد چیزی که بیشتر ناراحت کننده بود جبهه گیری بعضی از بچه های اون کلاس که از بیرون اومده بودند و طرفدار سرسخت استاد پوریا بودند با ما بود شاید بعضی ها الان بگند که میشد مثلا یکجوری کلاس رو تموم کرد ولی من که خودم فکر میکنم حفظ شان و شخصیت کانون و اعضاش خیلی مهم تر بود و از اون رفتار و کنسل شدن کلاس کاملا دفاع میکنم.

رابین ویلیامز در ۶۳ سالگی از دنیا رفت

خبر فوری "کافه سینما": رابین ویلیامز، معلم رومانتیک و سرخوش "انجمن شاعران مرده"، در ۶۳ سالگی از دنیا رفت + پلیس احتمال خودکشی را هم می‌دهد /

به گزارش کافه سینما ویلیامز سال ۱۹۹۷ برای بازی در نقش مکمل

برای فیلم «ویل هانتینگ خوب» جایزه اسکار برده بود. پلیس محلی به خاطر وجود

شواهد خفگی، احتمال خودکشی داده است

اما اعلام نتیجه نهایی را به بعد از تکمیل تحقیقات موکول کرده است.

  ادامه مطلب ...

خاطرات 1

سلام ازونجایی که دیگه کم کم احساس پیری میکنم گفتم شاید بد نباشه شروع کنم به نوشتن یکسری از خاطرات کانونی
دقیق یادم نیست سال 87 بود یا 88 سال اکران فیلم پرسه درمه بود و کانون فیلم دانشگاه علامه که قصد اکران این فیلم رو با عوامل داشت سه نفر از کانون دعوت کرد که از بچه ها من و دبیروقت کانون خانم وفایی و خانم محمدنژاد رفتیم خب پذیرایی خوبی شد از ما تو بین اون همه شلوغی تو جایگاه vip ایشون نشستیم موقع نقد فیلم رسید و منتقدی که آورده بودن حسین نقیبی (از منتقدان مجله 24) همینجوری چپ و راست از فیلم فقط تعریف میکرد تاجایی که منی که از فیلم خوشم اومده بود صدام دراومد و رفتم پشت تریبون و گفتم بهتره جناب منتقد جای فقط تعریف خب یه چندتا ضعف فیلم هم بگه مثلا نریشن های شهاب حسینی مستقیما از فیلم 21 گرم برداشته شده یا چندتا پلان نامربوط که الان دقیقش رو یادم نیست ولی منتقد با گفتن اینکه این فیلم به نظرش بهترین فیلم کل سینمای بعد انقلابه بحث رو عوض کرد.
خب انروز هم گذشت و ما برگشتیم خونه خب حدس میزنید آخرش چی شد?!

اون منتقد سال بعدش یک نقش تو فیلم بعدی کارگردانش (اینجا بدون من) گرفت!

ورود به سایت کانون

ضمن سلام به همه ی دوستان عزیز کانونی و تشکر از مسئول محترم وبلاگ سرکار خانم طلاکوب من باب راهنمایی و عضویت امیدوارم حضورم در کنار دوستان مثمر ثمر باشه و بتونیم با مباحثه و تبادل نظر به افرایش کیفیت وبلاگ و دانسته های خودمون اضافه کنیم

تا پیدا کردن کارگردان مناسب برای مستند منتظر میمانم/گزارش از مستند سلف

آن چیزی که در این طرح برام اهمیت داره فوق العاده انجام شدن پروژه ست و تا اونجایی که ممکن بود از بزرگان کانون کمک خواستم که .... 

 

ادامه مطلب ...

دست نوشته ای برای خسروی سینمای ایران

امروز 28 تیر ماه ،ششمین سالگرد فوت خسرو شکیبایی هست.

به جرات میشه گفت ماندگارترین بازیگر سینمای ایران در ذهن مردم.



تو ادامه مطلب دست نوشته ای از مهران مدیری برای مرحوم هست که مطمئنا

خوندنش خالی از لطف نیست.این متن در کتابی که برای یادبود خسرو شکیبایی

به چاپ رسید قرار داره.

  ادامه مطلب ...

فواد مثبت و چند جلسه دیگر

من این پست رو فقط از طرف خودم نمی زارم 

دو موضوعی ای که خیلی هم بی ربط به هم نیستند 

  ادامه مطلب ...

اکران کشوری در اوایل مهر

میتونم فیلم‌های فصل فراموشی فریبا و آرایش غلیظ رو جور کنم برای اکران با حضور عوامل. این اکران میتونه در قالب پکیج معارفه باشه. فقط باید حداکثر یک هفته قبل از اکران زمان اکران رو مشخص کنیم که هماهنگی برای حضور عوامل صورت بگیره. الان هم که نظرتون رو بگید که اصلن با این کار موافق هستید یا نه و این که کدوم فیلم رو اکران کنیم. 

 

شُل نگیرید. جدّی بگیرید

الان مسئولهای جدید در به در دنبال معاونن. چرا هیچکس نمیخواد مسئولیت قبول کنه؟!

چرا فعّالیت‌های مفید محدود به افراد خاصی میشن؟!

لااقل توی فعالیتهایی که بچه ها میذارن بیاید شرکت کنید و استفاده کنید. به خدا حق دارن اگه منّت بذارن سرِ ما.

در تاریخ 5تیر ساعت 1:25 عنوان از "بی بُخارهای پُرمدّعای خود فعّال پندار" به "شُل نگیرید. جدّی بگیرید" تغییر پیدا کرد.

من باب مسائل وبلاگی،کمی هم مالی!/وصیت.


عرض کنم خدمتتون که دوره مدیریت مالی و مسئول ارتباطات اینترنتی

اینجانب به آخرش رسید.و تمایلی برای ادامه هیچکدام از مسئولیت ها ندارم.

باید نکاتی رو بگم.


 

ادامه مطلب ...

لوکیشن در تابستان/از طرف خانم جهانی

پست رو از طرف خانم جهانی میزارم.


با درب بازکن ها صحبت کردم.فعلا برنامه هیچکدوم مشخص نیست

بجز آقای شکوری.در نتیجه تا اطلاع ثانوی کانون

به طور رسمی پنج شنبه ها(بر اساس تایم پروژه آقای شکوری )بازه.

از سایر دوستان درب باز کن خواهش میکنم زمان هایی که میتونن در تابستان چراغ لوکیشن

رو روشن نگه دارن زودتر به بنده اعلام کنن.


جهان/مسئول لوکیشن در تابستان


یه درخواست از معاونت ارشیو

سلام ...

 از معاونت ارشیو تقاضا میشه که فیلم های کانون رو بر اساس کارگردانشون دسته بندی کنه . این کار چند تا فایده داره من جمله سرعت بالای جست و جو و این که بدونیم چه کارگردانایی رو هنوز کاور نکردیم . نرم افزاهایی هم برای مدریت ارشیو فیلم وجود داره که به این امر کمک میکنه . مثل Movie Label 2014 Professional 9.2.1 که خیلی قویه. یه نکته دیگه پوستر فیلم هایی که داریم که اون اولویت بعدی ولی اگه بشه خیلی خوبه.

با تشکر

نترسید، کاندیدا شوید - این یک اعلام کاندیداتوری نیست

عضویت در شورای مرکز افتخاری که ندارد، همه‌ش هم دردسر است، هدف هم که خدمت به خلق و دانشجوست، پس دلیلی ندارد که بر سر این قدرت بی‌قدرتی جنگ و دعوا به وجود بیاید. حالا نکته‌ای که خواستم عارض باشم خدمتتان:

اوّلن، قدرت باید جریان داشته باشد. این نهاد دانشجویی نیاز دارد که آدم‌های جدید به خود ببیند. پویاییِ این نهاد به این نیست که عباس شکوری و محمد فرامرزی و امیر حیدری بخواهند شورای مرکزی را تشکیل بدهند. حتمن اعضای کم تجربه‌تری هستند که می‌توانند این قدرت بی‌قدرتی را دست بگیرند و همزمان از تجربیاتِ باتجربه‌ها بهره ببرند و کانون را یک نهاد پویا از همه نظر (نه فقط از نظر فعالیت) نشان دهند.

دوّمن و سوّمن، انتخاب افراد یاد شده و شاید تا حدودی عطارپور در شورای مرکزی، حالتی استبدادی و صنفی به کانون می‌دهد. منظورم از استبدادی این نیست که این‌ افراد از کانون سوء استفاده می‌کنند یا شایستگی ندارند یا هرچه، منظور این است که کسی که از بیرون کانون را رصد می‌کند نباید پیش خودش فکر کند که این ها فقط همین آدم‌ها را دارند که هر سال بیاورند و بقیه ‌نگاه می‌کنند، یا ممکن است اصلن فکر کنند بقیه‌ای وجود ندارد. باید زمینه برای این که دیگران هم خودشان را نشان دهند باز باشد.

چهارمن، اگر شورای مرکزی را آدم‌های جدید تشکیل ندهند، وابستگی کانون روز به روز به افراد یاد شده بیشتر خواهد شد و با ترک کانون توسط هر کدام از آن ها مشکلات روی سر ما خواهد بارید. باید افراد جدید وارد عمل شوند و قدرت و مؤکدّن تجربه را از این افراد بگیرند.

 کمی تغییر ساختاری و انتقال قدرت بی‌قدرتی حتمن میتواند به رُشد کانون کمک کند. من از همه دوستان میخواهم که ترس یا هر چیزی که باعث می‌شود به کاندیداتوری فکر نکنند را کنار بگذارند و هر چه سریع تر اقدام کنند.

آیا من دیوانه شدم؟/عجیبا غریبا...

واقعا نمی دونم باید چی گفت:

آخرین باری که وبلاگ(صفحه بلاگ اسکای) رو چک کردم ساعت 12:30 دیشب بود .

امروز ساعت یک اومدم برا چک کردن که اتفاق عجیبی رو دیدم.


دو نظری که از مدت ها پیش در قسمت نظرات بود به زباله منتقل شده

و دو نظری که بعد از ساعت دوازده و نیم گذاشته شده بود تایید

شده.


آیا من دیوانه شدم؟ آیا وظیفه کسی غیر از من هست این کارا؟

آیا کسی هست که حدود خود را نشناسد و پا در کفش دیگران کند!؟

اتفاق وحشتناکیه،دوست دارم مقصر این اتفاق سریع تر پیدا شه

تا قشنگ توجیهش کنم.