کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

هارد و رم

سلام

من همچنان در پی ارتقای سیستم کانونم

دکتر به کل قضیه رو فراموش کرده بود...ولی خدارو شکر با نشانه هایی که ردیف کردیم، به یاد آوردن (البت بعد از یه سکته ی خفیف که بنده فرمودم)

هرکی رفت امور فرهنگی، خدمت آقای نبی زاده هم مشرف بشه و درمورد پیگیری رم و هارد سخن فرسایی کنه

این کارا پیگیری میخواد


شکور ساکت (سکته کننده)

بازم کار

داستان های من و فینی زاده ی جوان

 

اگه سمت های هیچ کدوم از بچه های گروه ضامن دار تعیین نشده باشه، بلا شک، مدیر تولید کانون، فینی زاده ی جوان، یعنی جدیدترین عضو کانون فیلم و عکس، هست .... درود بر او روزی که زاده شد و روزی که رخت ازین جهان برخواهد کند

 

کارایی که امروز انجام شد

صبح کله سحر، معرفی نامه های ناجی هنر رو از خانوم برزگری گرفتم

درخواست معرفی نامه های معاونت سینمایی نیروی انتظامی رو دادم

آقای نبی زاده گفتش که تا دو سه روز دیگه فاکتور ها رو پول میکنه

بعد از تموم شدن کارای امور فرهنگی،یه جلسه ی کاری تو نهار و یه سری هماهنگی تلفنی داشتیم!!!!

سید وحید نمازی، حاج رسول، محمد شفیعی، محمد فینی زاده، مصطفی عطار، خانوم بشیری بازم درمورد مسئولیت هاشون صحبت کردن که از همگیشون ممنونم

 به اتفاق مدیرتولید جوان به سمت موسسه طه جم برای مسئله ی پیش فاکتور رفتیم که بعد از یه ساعت معطلی و در به دری فهمیدیم که جاش عوض شده پس دوستانی که میخوان برای فیلماشون با این موسسه تعامل داشته باشن آدرس و شماره تلفن جدید رو به خاطر بسپرن:

خیابان ولیعصر، روبروی جام جم، کوچه شهید مقری، کوچه ی سوسن 2، پلاک 4

22028982-22028973

 

بعد از ناامیدی از دفتر سینمایی هم برای امکان فیلمبرداری های خاص فیلم امید صفایی هماهنگی هایی کردم که فکر میکنم یه نقاط امیدی به وجود اومده

شکور درگیر

یه سری کار انجام شده

سلام

دیروز فینی زاده، تقوی و نعیمی کاراشون رو انجام دادن

قرارداد داده شد

الان معرفی نامه های ناجی هنر رو گرفتم

و ایشالا فردا (هرچند 5 شنبه) معرفی نامه ی معاونت سینمایی نیروی انتظامی رو خواهیم گرفت

الان داریم با فینی زاده میریم دفتر سینمایی برای پیش فاکتور و این مسائل

امروز تو امور فرهنگی به من گفته شد که باید یه سرپرست معرفی کنیم بهشون که بازم فکر کنم شنبه صحبت کنیم درموردش چون امور فرهنگی خیلی تاکید داشت و سر یه مسائلی – که قبلا عرض کردم – ممکنه مشکل ساز بشه

امیدوارم روزای فیلمبرداری بارون نیاد که اوضاع بر وفق مراد بمونه

در حال حاظر احساسم مثبته چون کارایی که باید سر جدایی انجام میدادیم ، انجام دادیم وایشالا قسمتی از هزینه که تو چهارشنبه ی آخر سال پیش هماهنگ کردیم با دکتر، تا آخر فروردین برمیگرده

ولی همچنان مخالف هر کار عمومی هستم، به علت همون پست «بحران انرژی»

شکور

قلم آشنا، کاغذ غریب: اسم من فربد است

 

صدای ضرب گرفتن می‌شنود. تمام ِشوقش را به گردنش منتقل می‌کند و سرش را برمی‌گرداند تا کسی را ببیند که پاسخ سرپایی ای می‌نماید به تنهایی‌اش: کسی که مانند او، روی دیواره‌ی مترو ضرب گرفته است و با کمی اغراغ، فقط با کمی، می‌شود گفت میل به ریتم دارد و از این لحاظ با او اشتراکِ دنیا دارد.

 

چشمانش این درمانِ سرپایی را هم توهم اعلام می‌کنند: ناجی معلولِ ذهنی است.

.

 

خب. اگه من رو یادتون نمی‌یاد بگید حتمن تکرار کنم که فربدم.

 

همه چیز از جدی شدنِ کابوسی شروع شد، که بازیگرانش به این شرح بودند:

کامنت‌های تأییدنشده و صاحبانِ کامنت‌های تاییدنشده و جوانان و من.

 

با توجه به این که خلاقیت ذهنی ِاعضا می‌تونه ادامه‌ی کابوس رو بپردازه - و البته بی‌حوصلگیِ ذهنِ راویِ من - روایتِ ادامه‌اش رو ضروری نمی‌بینم.

قرار بر این بوده که، با توجه به این که خانم وفایی، اعلام کردن که مسئولیتِ خطیر ِرهاییِ کامنت‌ها از بندِ سکوت و خفتِ پنهان ماندن، یا همون به زبانِ تخصصی "تأیید کردن" رو می‌خوان واگذار کنن، این مسئولیتِ مقدس به کسی دیگه تفویض بشه.

 

آقای تقویِ عزیز هم قبلن این مهم رو تو یک پُستی اعلام کردن، و خب، اعلام کردن.

 

اتفاق مرتبط ای که تو همین نظراتِ هرگز-منتشر-نشده تشخیص داده می‌شه، اینه که، آقای شکوری (ارادتُن علیه) پیشنهادِ این سِمتِ شریف رو به خانم محمدنژاد دادن، که متأسفانه اشتباه کردن؛ چون خانم محمدنژاد نه تنها نپذیرفتن، بلکه ناگهان تاج منشیِ کانون رو هم تسلیم کردن...(جا داره به سهم ِخودم بی هیچ لحن ِمتملقانه‌ای از ایشون تشکر کنم و بهشون "خسته نباشید" بگم؛ بی شک تاج استعاره از سنگینی ِاین مسئولیته؛ من یکی که توانِ روحیم نمی‌کشید!)

 

خلاصه برای اینکه این سِمت بیشتر از این مورد نفرین خدایانِ تاریک یونانِ باستان قرار نگیره، من اکیدن پیشنهاد می‌کنم که درباره‌ی نجات و تقبلِ این سِمت فکر کنید، و در جلسه‌ی شنبه تکلیفش رو، یک بار، و نه برای همیشه، روشن کنیم.

 

به هر حال...تماشای منظره‌ی "صفر نظر" زیر هر پستِ بلاگ، نشاط و روح تعامل و تعاون و تداوم رو از هر جوانی می‌گیره...لااقل به فکر جوان‌ها باشید...

 

مطلبِ دوم و پیشنهادِ ظاهرن‌خودمحورانه‌ی من: شنبه در موردِ اکرانِ خصوصی، یک بار دیگه مفصل صحبت کنیم. جایی شنیدم که اکرانِ خصوصی در رسوندنِ انسان به کمال سهم ِبخصوصی داره. 

ضامن دار2

سلام

امروز جلسه ی من با دکتر کاظمی یک ساعت وبیست دقیقه طول کشید که در اواسطش هم تقوی به ما پیوست

البته قرار بود که صفایی، خانوم محمد نزاد، خانوم بشیری و خانوم نعیمی و فینی زاده هم باشن که متاسفانه صفایی و محمدنزاد و فینی زاده و بشیری به علت دیر رسیدن دکتر و خانوم نعیمی به علت کسالت نتونستن.

صحبت هایی که درمورد ضامن دار شد، همگی برای مجوز های مورد نیاز فیلمبرداری، حضور بجه های غیر خوابگاهی، و بحث های مالی بود که امیدوارم در عمل هم مث صحبتهایی که رخ داد، منظم انجام بشه

در ادامه درمورد ضامن دار باید عرض کنم که :

توایام عید بیشتر روی فیلمنامه، موسیقی و گردهم آوردن عوامل تلاش کردم

تماس های مفصلی با بعضی از کسایی که اعلام آمادگی کرده بودن انجام دادم.

در ادامه ی پست «ضامن دار» که  یکشنبه 17 بهمن ماه سال 1389 تو وبلاگ گذاشتم، دوستان زیر اعلام آمادگی کردن

تا امروز:

محمد زین العابدینی

خانم محمد نزاد

امید صفایی

محمد فینی زاده

محمد شفیعی

امیر حسین تقوی

سید وحید نمازی

خانوم بشیری

سعید پشت مشهدی

مصطفی عطار پور

فربد فرازنده مهر

همگی از کانون فیلم و

حاج رسول ... ، بهروز ... (متاسفانه از شدت رفاقت فامیلیشونو یادم رفته) و رضا نوروزی

از خارج کانون اعلام آمادگی کردن و هنوز ما تو بررسی سمت ها و این مسائل درگیریم و همچنان اعضا به اندازه کافی نیستند.

تو جلسه ی شنبه بیشتر توضیح میدم

دوستانی که لطف میکنن که زحمت بکشن فیلمنامه رو بخونن و تا پنج روز یعنی قبل از شروع دکوپاز، برای غنی تر شدن فیلمنامه نظراتشون رو به من بفرستن، اعلام کنن تا سریعا فیلمنامه رو براشون بفرستم.


هرگونه نظر درمورد هر جزء از کار را خریداریم

شکور درگیر

اولین جلسه با دکتر

سلام

امروز من پیش دکتر کاظمی بودم برای دو کار

پیگیری کار جدایی و ضامن دار

پیگیری جدایی رو الان میگم و ضامن دار رو تو پست بعدی توضیح میدم

صحبت امروز من با دکتر کاظمی درمورد عملاتی کردن همون نتایج جلسه ی چهارشنبه ی قبل از عید بود که برای این موضوع من یه برگه ی معرفی دوستم،فربد خندان،محمد فینی زاده، و محمد زین العابدینی رو به تقوی سپردم تا نصف بحث مالی باقی مونده، ازین طریق حل بشه

فردا تقوی و محمد فینی زاده باید این برگه رو به خانوم برزگر برسونن تا به جریان بیفته

از طرفی فردا برای نصف باقیمونده، خانوم نعیمی نسخه قرارداد رو میبرن امور فرهنگی که با این کار، تلاش های ما برای به وجود آوردن امکان پایان مقوله ی مالی جدایی تموم میشه و ازین به بعد میمونه پیگیری و پیگری و پیگیری

برای ریز مسائل میتونید به تقوی یا خودم مراجعه کنید

شکورم

در ضمن هرکدوم از بچه ها که میخواد فردا یکم تو بروکراسی کار قرار بگیره، با خانوم نعیمی، آقای تقوی و آقای فینی هماهنگ باشه

اولین جلسه ی کانون در سال جدید

سلام

به نظر من بچه هایی مث تقوی که دوست دارن زمان جلسه تغییر کنه ، باید این موضوع رو یه طورایی پیگیری کنن مخصوصا اینکه من پیشنهاد میکنم که تقوی و صفایی که میخوان فیلماشون رو شروع کنن، حتما تو جلسه ی شنبه باشن یا حداقل اگه نمیتونن باشن، زمان جلسه رو تغییر بدن

درضمن من باید صحبتهای دکتر رو درمورد اعلام فهرست برنامه های پیشنهادی کانون در سال جدید رو بهتون انتقال بدم.

شکورم

بحران انرژی...

بعد از عید احتمالا دچار بحران خواهیم شد

به نظر من الان انرژی و امکان انجام پروژه های جدید وجود نداره

من پیشنهاد میکنم اگر میبینیم مدیر اجرایی کاملا متعهد به کار نداریم، اصلا سراغ برگزاری کلاس های جدید نریم و کلاس کارگردانی استاد رضویان رو به سرانجام برسونیم. ترم های زوج غیر قابل توصیف، زود تموم میشن... به نظرم از همین الان به فکر تابستون باشیم

شکور

پخش تو تلویزیون هم کمکی نکرد

دوستان؛ با اینکه اینسپشن و شاتر آیلند در تلویزیون نمایش داده شد، ولی دکتر کاظمی فرمودند که ملاک ما تلویزیون نیست... و البته مث اینکه این بحث فراتر از امور فرهنگی مطرح شده و به همین نتیجه گیری هم رسیده...

مشروح جلسه ی دکتر کاظمی با شکوری و صفایی رو از هرکدوم ازین دو نفر که خواستین بپرسین

بقای کانون

از اول سال این احتمال رو میدادم که برای سال بعد کانون دچار مشکل نیروی انسانی باشه

اگه دقت کنید دوستان ارشد کانون، سال بعد دیگه احتمال زیاد نخواهند بود چون سال پایان نامه س

دوستانی مثل خانوم وفایی و امید صفایی هم میرن برای کنکور ارشد

تقوی، بشیری، نعیمی، محمد نزاد، زین العابدینی، سلیمیان، فربد خندان از قبل موندن و تنها کسی که به این گروه اضافه شده فینی زاده بزرگه که تو پروژه ی جدایی نشون داد که بسیار بسیار قابل اعتماده

اما این کافی نیست

دوستانی که سال بعد قراره کانون رو نگه دارن، به فکر باشن، برنامه بریزن و اگه دوست داشتن جلسه ای، مشورتی، یه چیزی راه بندازن که کانون سال بعد، اگرم نمیتونه فیلم پخش کنه، حداقل گرم باقی بمونه

شکور نگران

عید افیون کانون

کارهایی که به نظر من باید برای بعد از عید باید انجام داد

1-  غروب حلزون با مدیریت خانوم محمد نزاد

2- ادامه ی روند تسویه حساب جدایی با مدیریت امید صفایی

3- ضامن دار با مدیریت خودم، شکور

4- کلاس تدوین با مدیریت نمیدونم کی

5- کلاس کارگردانی بازم با مدیریت صفایی

6- کلاس عقیقی اونم نمیدونم با مدیریت نمیدونم کی کی

شکور

۷- فیلم تقوی با مدیریت تقوی 

۸- فیلم صفایی با مدیریت صفایی 

فیلم مشهدی و محیط و قاهری هم که هنوز روی هوان و سرونوشتشون معلوم نیست 

 

دوستان اگه پروژه ای از قلم افتاده اضافه کنید

جنگ ها برای صلح

دوستانی که میخوان کلیپی که از امکانات کانون برای ساختنش استفاده شد رو ببینن، کلیپ رو تموم کردم و مراسم هم انجام شد، میتونن تو سیستم کانون ببینن.

از نظرات هم بسی خوشحال میشم

شکور

بچه ها

سلام

یه چیزی

خانم وفایی گویا سرشان شلوغ است یعنی نمی رسن دیگه نظرات را بخونن و تایید کنن

یکی باید این مسئولیت رو قبول کنه ترجیهن کسی که دقیق بخونه و حواسش باشه به همه چیز  و اینا الان هم 6 تا نظر تایید نشده داریم یعنی بشتابید

یکی باید انتخاب شه و ...

امیرحسین

گلریزون

بچه هایی که پولشونو ندادن، برای بارهزارم میگم که بریزن به حساب


شکور

ازین بهتر نمیشه

سلام بر همگی

من اینجام که به همگی عرض کنم

ازین بهتر نمیشه

دوستان ما باید به عنوان «خسته نباشید» پروژه ی «جدایی نادر از سیمین» 400هزار تومن جورکنیم

البت میدونیم که تو پروژه ی جدایی، کسی پیدا شد و از آب کره گرفت

و جور این کره گرفتن رو باس یکی بده

پس چنین شد که قرعه به نام ما افتاد

 

این بزرگترین پروژه ی کانونه

پس جا نزنید

عیدی هاتون رو خرج نکنید و علاوه بر اون ... از ماماناتون قرض بگیرید

باشد که درس عبرتی گردد برای سایرین

 

 

عباس شکوری:یه پیشنهاد

پیشنهاد میکنم دوستان کانونی+ سایرین که این وبلاگ رو میخونن نظرشون رو درمورد اجرای پروژه ی


جدایی نادر از سیمین

اینجا تو نظرات بیارن

و این بشه یه رسم جالب

این وبلاگ حافظه ی کانونه

این وبلاگ میتونه واقعا فوق العاده باشه اگه بتونیم نگرش داریم

پس همکاری کنید

نتیجه ی رای گیری موضوع پیشنهادی شکوری

موافقین:

شکوری

محیط

فربد خندان

زین ال

پشت مشهدی

فینی زاده

محمدی

بشیری

تقوی


مخالفین:

نعیمی


ممتنع:

عطار

فرامرزی

صفایی

وفایی


غیرقابل دسترس:

سلیمیان


با این حال به نظر میرسه که این طرح تصویب میشه!!!!

البت واقعا خودم موندم

تو رای گیری اکثریت نسبی ملاکه یا اکثریت عددی یا اکثریت مطلق؟

من که میگم الان با توجه به اینکه فقط یه نفر مخالفه، و موافق ها از 50% اعضا هم بیشترن، این طرح تصویب شده

هرکی خلاف این نظر رو داره حتما جلوی اتفاق فردا رو بگیره

من اصلا روی این موضوع تاکیدی ندارم





امروز سه شنبه بود

سلام

شکورم

جلسه ی امروز:

اول اینکه من خبری دادم تو جلسه که ازونجاییکه مقدماتش هم تو وبلاگ نوشته نشده، نوشتن نتیجه اش بیشتر سوتفاهم آوره تا روشنگر پس کل ماوقع رو دوستان میتونن از حاضرین بپرسن

 

بعدش یکم درمورد مسئولیت ها صحبت شد:

خانوم محمد نزاد بعد از عید مسئول نمایش غروب حلزونه

امید صفایی مسئول تماس با عقیقی برای ادامه ی کلاس تحلیل سینماس

خانوم وفایی مسئول کلاس پوریا بود که گفت که پوریا بهش گفته که وقت نداره

من مسئول ضامن دار بودم که گفتم با دکتر کاظمی صحبت کردم و افتاده بعد از عید

تقوی قرار شد بره با دکتر صحبت کنه درمورد مستانه مهاجر که رفت و حرف زد و دکتر گفته که برای ورود مهاجر مشکلی نیست و فقط خانوم برزگری یه نامه بنویسن

پشت مشهدی مسئول برگزاری کنکور ارشد بود که انجامش داده بود و با کلی اعتراض (مخصوصا برای بسته بودن در کانکس) با قدرت به کانون برگشته

پیشنهاداتش: نمایش خصوصی تمام نامزدهای اسکار که همش رو هم داره

شروع بحث فیلمسازی خودش که من تو جلسه درموردش صحبت کردم که بهتره تو وبلاگ عنوان نشه

 

حاضرین:

فربد!!!!!!!!!!!!!!!

وفایی

شکوری

صفایی

محمد نزاد

نعیمی

دوتا از دوستای خانوم نعیمی که اسامیشون رو کم کم باید تو اعضا وارد کنیم

فینی زاده ی تازه نفس

عطار پیر

بازم فربد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

تقوی خوشحال

سلیمیان

 

غایبین:

بشیری

محیط

مردیها

زین العابدینی

فرامرزی (البت اومد سر زد و دلمون رو شاد کرد)

آقایی

 

 

در ادامه باس این صحبت ها رو بکنم

من شروع به یه رای گیری کردم که اصلا نباس تو وبلاگ نوشته بشه

دوستانی که من یا خانوم وفایی باهاشون تماس گرفتن خودشون بیشتر میدونن

لازم به ذکره که مهر کانون در این رابطه استفاده خواهد شدا

 

فردا با صفایی احتمالا میریم برای بحث های مالی

هرکس تو دانشگاه هست به ما بپیونده

البت من ممکنه نتونم برم

 

اگه چیزی از قلم افتاده بگید

جلسه ی فردا سه شنبه

سلام

فردا ساعت یازده و نیم یه جلسه ی مهم داریم

بسیار مهم

بعدشم ساعت دوازه، نقد و تحلیل جدایی نادر از سیمینه که خواهش میکنیم همه ی بچه هایی که فیلمو دیدن بیان

عباس شکوری- الهه وفایی

فقط گله و شکایت

قبل از گله و شکایت می خوام تشکر کنم از بچه ها ی کانون بابت پخش فیلم خیلی خوب جدایی نادر از سیمین دستتون درد نکنه خیلی زحمت کشیدین از اینکه من کمکی نکردم احساس عذاب وجدان دارم. 

خوب حالا بریم سر گله و شکایت! 

آقا این چه وضعه شه ما هر وقت میام کانون که درش بستست مگه قرار نبود کانون درش همیشه باز باشه؟  

وبلاگم که همیشه یک هفته عقبه اصلا چه اشکالی داشت عکسایی که تو روز پخش فیلم گرفتید رو تو وبلاگ می ذاشتید که همه می دیدن 

ساخت فیلم های کوتاه پس چی شد؟ قرار شد جلسه بذارید پس کی؟

برای این ترم کلی برنامه دارم مثل اکران خصوصی فیلم های نامزد اسکار امسال اونم با نقد و بررسی باید به کی بگم! 

الان که اینارو می خونید بگید کانون کی باز میشه ؟ جلسه شنبه برقراره یا نه؟ ببینم اصلا نکنه برای کانون مشکلی پیش اومده و ما بی خبریم! 

عضو دلتنگ کانون  

سعید پشت مشهدی

آفریقا در امیرکبیر

دوستان ۴ شنبه غروب حلزون رو به نظرم تجدید نظر کنید بهتره

این هفته کانون فیلم و عکس دانشگاه امیر کبیر می خواد آفریقا رو پخش کنه

دبیرش به من زنگ زد و ما رو هم دعوت کرد

هومن سیدی و آزاده صمدی و امیر پوریا اوکین حالا که می خوایم آفریقا رو بپخشیم خوبه که بریم

من به دلیل کلاس نمی تونم بیام (احتمالا)

اما می هماهنگم که هر کس از بچز کانون می خواد بتونه بره

متقاضیان نام نویسی بفرمایند.

گزارش کارای امید صفایی زیبای قشنگ

کارای که امید صفایی زیبای فعال انجام داده:

 

یپیگیری فیلم 1359 و آفریقا:

سالور جواب نداد فقط پیام داد

تهیه کننده ش هم گفت دو ملیون که خانوم وفایی با صحبتشون به یک و نیم تقلیل دادن

برای آفریقا سیدی برای دو شنبه 9 اسفند اوکی داد

سه شنبه اش تو امیرکبیر اکران داره و بعدش دیگه میره ارمنستان که میفته اون ور عید

 

مستانه مهاجر:

قرار شد هفته ی دیگه بیاد امکانات کانون رو ببینه که بپذیره یا نه

 

تماس با فرهادی:

برای جدایی نادر از سیمین که گفت سرش خیلی شلوغه ونمیاد ولی در حال پیگیری هستیم که اگه بشه تالار رو بندازیم عقب

 

 

من شکوریم  که دارم مینویسم و واقعا تعجب کردم که امید وتقوی تو این چند روز که 6تا از بچه ها ی کانون نبودن، چقد پیگیر مصوبات جلسه ی شنبه بوده

آفرین

امروز هم تو کانکس بودیم دنبال کار جدایی

لیلا حاتمی اوکیه

منتظر تایید همه چی هستیم توسط دکتر کاظمی

بحث بسیار مفصلی هم سر بلیط فروشی و این صحبت ها شده

بنر رو تقوی طراحی کرده

من فعلا دیگه از بقیه ی کارها خبری ندارم

بچه ها بشتابید که خبراییه

جلسه ی شنبه برقراره ها ، بسیار هم مهمه، نگی نگفتی

صورتجلسه ی شنبه ای که گذشت

صورتجلسه ای بر اتفاقات رخ داده در جلسه ی شنبه

 

اول اینکه خانوم نعیمی گل کاشتن

واقعا دستشون درد نکنه که ملت رو تو حیاط دانشکده شون در به در کرده بودن

و البته که هی میخواستن وقوع این اتفاق نامیمون رو بندازن گردن فربد خندان که فربد خندان هم کاملا اظهار بی اطلاعی کرد

بازم خواهش میکنم که اگه میخواید مکان جلسه رو تغییر بدید، خیلی قبلتر عمل کنید تا زحمت کمتری لازم باشه بکشید

اگه دو-سه روز قبلش این تصمیم رو میگرفتید، فقط کافی بود تو وبلاگ نظرگیری کنید و تموم

به هر حال اگه مکان جلسه تغییر کرد یکی باید مسئول چسبوند پوستری روی در کانون مبنی بر این تغییر مکان بشه

 

حالا خود جلسه

متاسفانه یهو اردوی مشهد به جلسه خورد و خانوم وفایی بازم نتونستن تو جلسه باشن و امید صفایی که میخواست یه موضوع بسیار مربوط به دبیر رو مطرح کنه، با پیشنهاد بنده و خانوم محمد نزاد گذاشت برای جلسه ی بعدی

تو این جلسه همونطور که حدس زده بودم کسی دیگه اشتیاقی برای اکران 1359 نداشت (علت پیش بینی ام رو هم شنبه میگم) ولی قرار شد که صفایی و تقوی بیفتن دنبالش تا 6 عضو مسافر کانون برگردن ببینیم چه کار باس بکنیم

علاوه بر اون تصویب شد که جدایی و آفریقا هم نمایش داده بشه ولی سر اینکه کدوم فیلم باید کی پخش بشه مشکلاتی وجود داشت فقط همگی سر اینکه اولین کارمون باس 1359 باشه حرفی نداشتن

خلاصه که بازم صفایی و تقوی قبول کردن که تواین مدت سفر مشهد ببینن اون کارا رو میتونن به کجا برسونن

در ادامه بحث کلاس ها رو تقوی روشن کرد که مث اینکه سر مستانه مهاجر خلوته و عقیقی هم نزدیکه

خانوم بشیری از کلاس پوریا خبری نداشت و خانوم وفایی و مردیها هم نبودن بگن که در چه مرحله ایه

فرامرزی هم پیشنهاد کلاس عکاسی رو داد

تقوی هم کلاس فیلمبرداری رو پیشنهاد داد که با تچزیه و تحلیل ها به این نتیجه رسیدیم که اگه همه ی اساتید این کلاس ها اوکی بدن

اول کلاس تدوین و عقیقی رو با هم اجرا کنیم

کلاس پوریا هم اگه مشکلی برای زمان و بودچه و مجوز این کلاس ها ایجاد نمیکنه (طبق توافقات قبل) توسط گروه خانوم وفایی انجام بشه

کلاس عکاسی هم یه پیشنهاد شخصی از طرف فرامرزی محسوب بشه که کاراش رو انجام بده

و کلاس فیلمبرداری رو هم ببینیم میشه تو تابستون راش بندازیم یا نه

 

متاسفانه الان که دارم این متن رو مینویسم ، چهارشنبه اس و فقط 5 دقیقس که از سفر برگشتم. من مسئولیت نوشتنش رو قبول نکرده بودم پس ببخشید

اگه کسی احساس میکنه که اطلاعاتی رو ندادم یا اشتباه دادم حتما تو قسمت نظرات اصلاح کنه که سوتفاهم نشه

عباس شکوری


حاضرین:

صفایی

تقوی

سلیمیان

فینی زاده

زین العابدینی

نعیمی

بشیری

شکوری

عمو عطار

محمدنزاد

فربد اون انتهای کار خودشو رسوند که خسته نباشید بگه و بره

 

غایبین:

محیط

مردیها

وفایی

پشت مشهدی

شنبه روز بدی خواهد بود

از همه ی اعضایی که سرنوشت کانون براشون مهمه، کانون رو دوست دارن و میخوان براش مفید باشن خواهش میکنم که تشریف بیارن ... و بدون حب و بغض، بدون توجه به رفاقت ها و  دشمنی ها، بدون توجه به احساس بد یا خوب، بدون توجه به اسامی و سمت ها، استدلالات رو بشنون و تصمیم بگیرن

برای من نتیجه اهمیتی نداره.

من – عباس شکوری - الان، ارائه ی پیشنهادی که میخوام شنبه انجام بدم رو به شدت لازم میدونم.

و بدونید که ارائه ی این پیشنهاد، کاری نیست که کسی ازش لذت ببره، پس مطمئن باشید که من آرزو میکردم یکی دیگه این طرح رو پیشنهاد بده

تو جلسه منتظرتونم

شنبه روز بدی خواهد بود.

کلاس، نه کارگاه، نه نشست، نه ...

اینجا بدون من - بهرام توکلی

امروز رفتم این فیلم رو دیدم.

- استفاده از رنگهاش، قابها، استفاده ها از خط فرضی و حرکت دوربین و ... عالی بود باورم نمی شد تو ایران همچین وضعیتی باشه در کل کارگردانیش واقعا عالی بود و پیشنهاد می کنم از بهرام توکلی برای یک کلاس کارگردانی، نه کارگاه ، نه نشست، نه صحبت، نه ... حتما دعوت کنیم.


- فیلم برداری فیلم عالی بود اصلن یه وضعیتی. این آقای حمید خضوعی ابیانه هم فیلمبردار این فیلمه هم یک حبه قند که حتما راجع به قاب بندی هاش شنیدین باز هم پیشنهاد می کنم دعوتش کنیم برای یک کلاس اصول فیلم برداری یا فیلم برداری دیجیتال، نه نشست؛ نه صحبت، نه چایی، نه ... . 


- فیلم نامه فیلم بد نبود آخرش جای 3 تا روایت مختلف را باز گذاشت که این خوب بود ولی در کل نمره قبولی می گرفت. بهرام توکلی فیلم نامه نویسی را ول کنه بچسبه به کارگردانی یه چیزی می شه.


- بازی ها هم خوب بود صابر ابر عالی، نگار جواهریان خوب، معتمد آریا همه می گفتن عالی ولی به نظر من بد نبود، پارسا پیروز فر هم که هست دیگه:D


امیرحسین