«انگشتانم شکست» یا «صورتجلسه ی آخرین و بلندترین جلسه ی ترم»

صورتجلسه جلسه ی اول بهمن ماه سال 1390، آخرین جلسه ی ترم اول سال تحصیلی 91-90

این جلسه مطابق با رای گیری وبلاگی در پست «آخرین جلسه ی ترم» در ساعت 15:30 دقیقه و در کلاس 507 ساختمان شهدا برگزار شد و با استقبال شدید بچه ها هم روبرو شد (به استناد صحبت خانم جهانی پور، مسئول احراز حق رای، حاضرین 28 نفر بودن که 22نفرشون، حق رای داشتن)

اول از همه دبیر مطابق با  ماده ی تصویب شده در جلسه ی 90/8/10 مدیر جلسه رو به انتخاب بچه ها گذاشت که من خودم رو کاندید کردم و مدیر شدم[1]

من هم اول از همه به این صورت علت کاندید شدنم برای مدیریت جلسه رو توضیح دادم:

من خودم پیشنهاد دهنده ی ماده ی مربوط به انتخاب مدیر جلسه بودم و اتفاقا یکی از اهدافش رو هم دخیل کردن اعضای جدید کانون و کسب تجربه میدونستم ولی تو بعضی از جلسات که یا حساسیت موضوعات بالاست یا زمان جلسه محدوده، خودم رو کاندید میکنم تا برای جلسه مفید باشم و مدیریت جلسه رو بر هدف مجرب کردن اعضای جدید در اینگونه جلسات، مرجح میکنم

و جلسه آغاز شد

محمد نژاد، حنانی، صفایی و تقوی مشترکا، فرامرزی، شالیکار و دلیاری وقت خواستن که با توجه به فورس ماژور بودن بحث بلیط های فجر، صحبت ها با خانم محمد نژاد شروع شد ولی قبلش:

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

0- ابتدا مطابق با بند سه پیشنهاد من مبنی بر تشکیل جلسه که به تصویب رسید، زمان جلسه رو تعیین کردیم که شد «تا وقتی بیان پرتمون کنن بیرون»

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- بحث مربوط به بلیط های فجر

من از قبل یه طرح داشتم، مجید ارشادی هم یه طرح داشت، فرامرزی و صفایی هم یه صحبت هایی کرده بودن ولی در ادامه با بحث هایی که شد معلوم شد که طرح من خیلی پرهزینه خواهد بود (اینکه دو نفر موظف باشن برن همه ی فیلم ها رو ببینن) و خودم هم به این نتیجه رسیدم که بهتره از خیر اونچه که به نظر خودم بهترین راهه، یعنی مقایسه ی همه ی فیلم ها با هم، بگذریم تا کانون بتونه برای اعضاش شرایط بهتری برای رفتن به فجر رو بیافرینه

در این راستا قرار شد که ببینیم دوستان بیشتر دوس دارن کدوم فیلم ها رو ببینن و برا اینکه معلوم بشه که خانم محمد نزاد باید دوشنبه از کدوم گروه های فیلم های جشنواره ی فجر بیشتر بخرن، خانم مردیها موظف شدن که امشب گروه های یک و دو و سه از بخش سودای سیمرغ و لیست فیلم های گروه فیلم اولی ها رو تو وبلاگ بذارن و تا فردا ظهر دوستان نظرشون رو مبنی بر اینکه به نظرشون از کدوم گروه بیشتر بخریم رو تو وبلاگ اعلام کنن و به این ترتیب خانم محمد نژاد بتونه تخمین بزنن که از هر کدوم از گروه ها به نسبت چند سری باید بلیط بخرن

در ادامه پس از خریداری بلیط ها، بلیط ها برای اعضای کانون به قرعه اهدا خواهد شد....

یه قاعده گذاشتیم که چانچه دوستان نمی تونستن فیلم مربوطه رو به هر دلیلی تماشا کنن (مثلا دوس نداشتن یا دیده بودن یا ساعتش خوب نبود یا مسیرش بد بود یا...)، باید این مشکل رو با بچه های کانون حل کنن نه اینکه بلیط رو به فردی خارج از اعضای کانون بدن

در همین زمینه امیدواریم که شاهد تکاپو و حراج و برگزاری مزایده در وبلاگ برای طاق زدن بلیط ها باشیم

البته دوستان لطف کردن به شوخی یا جدی برای دوستان متاهل یه مزیت قائل شدن که احتمال وقوعش خیلی پایینه...

نکته ی بسیار مهمی که از نظرها افتاده اینه که این بلیط ها قراره به چه افرادی از کانون اهدا بشه؟ نهاد تصمیم گیری کانون تا اون لحظه؟ خوب بهتره فعلا بلیط ها خریداری بشه تا برسیم به تقسیم

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

2- کلاس های در نوبت

تقوی گفت که داره دنبال کلاس فیلمبرداری میدوه

در این رابطه در جلسه توضیح داده شد که رای گیری سابق برای تایید کلاس «فیلمبرداری با استادی اشکان اشکانی» بوده نه استاد دیگه ای (تقوی به فکر هومن به منش افتاده بود) و برای مشروعیت کار تقوی، من جلسه رو به رای گیری برای پذیرفتن پروژه ی گروهی «کلاس فیلمبرداری با هر استادی که تقوی صلاح بدونه» دعوت کردم که پذیرفته شد

در این راستا صحبت های دیگه ای هم شد مث کلاس استوری بورد که امید مطرح کرد...مث اینکه استادی که امید دنبالش بوده پیچونده...با صحبتی که درمورد گروهی و شخصی بودن این کلاس رخ داده امید گفت که این پروژه رو شخصی انجام خواهد داد و به این صورت با توجه به اینکه کانون تعارضی بین این کلاس با کلاس های دیگه اش ندید و سطح هنریش هم قابل قبوله، انجام این کار بدون نیاز به رای گیری، تصویب شد

همچنین من گفتم که از 20 بهمن کلاس شخصی مهکام آغاز میشه و امیدوارم که دوستان برای ساعت 12-10 پنج شنبه کلاسی رو هماهنگ نکنن تا دوستان مجبور به انتخاب نشن (مخصوصا که 11 نفر از اعضای کانون عضو این کلاس شدن)

تقوی سه کلاس دیگه هم پیشنهاد کرد:

کارگردانی الستی، که خانم سلیمیان پذیرفتن که به صورت یه پروژه ی گروهی دنبالش بدون

نقد مازیار اسلامی

ژانر حسن حسینی

ارشادی هم در این زمینه گفت که همچنان منتظر جواب سالن کنفرانس حقوقه برای برگزاری کلاس بازیگری

با حضور زین العابدینی هم مسئله ی کلاس فیلمنامه ی مهکام دوباره مطرح شد...البته کسی از قدیمیا نسبت به این کلاس علاقه ی خاصی نداشت چون کلاس رو گذرونده بودن، از بچه های جدید هم باز کسی حرف خاصی نمیزد...زین ال گفت که خودش و محمد نژاد طلبه ی برگزاری خواهند بود و مطمئنه که ظرفیت کلاس پر میشه پس به صورت یه پروژه ی شخصی این کار رو انجام خواهد داد

زین ال در مقابل مخالفت رامین با استادش هم گفت که هر کس پیشنهاد بهتری نسبت به مهکام داره، عنوان کنه و خیلی هم خوشحال خواهد شد.

در ادامه زین ال خبر داد که سعید عقیقی سر فیلمبرداریشه ولی فروردین میتونیم روش حساب کنیم

صفایی و تقوی هم گفتن که سعی میکنن کلاس زیباشناسی سینما رو با استدادی بابک احمدی، به صورت یه پروژه ی شخصی انجام بدن

فرامرزی یه نکته ی باحال رو اشاره کرد که لازم میبینم اینجا ذکر کنم:

فرامرزی: قبلا همه ی پروژه ها گروهی بود و شخصی بودن یه استثنا بود ولی حالا مث اینکه برعکس شده

شکور: آره برعکس شده

زین ال: به خاطر اینکه تعداد اعضای کانون زیاد شدن، اینطوری شده

شکور: از بس زیادیم و نیرو بالاس، دو نفر دو نفر میرن یه پروژه بر میدارن و این شاهکاره

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

3- طرح قدیمی دلیاری:

دلیاری گفت که صورت عملیاتی طرح سابقش رو تغییر میده به این صورت که چند تا از اکران هاش رو انجام میده و بعدش فراستی رو تحت قالب یه کلاس که مربوط میشن به صحبت درمورد اون اکران ها، میاره دانشگاه...

تا جایی که من فهمیدم (خودتون که میدونید، سورئال حرف میزنه) علت این کارش هم اینه که هم ممکنه مخاطب از سالن بره بیرون و هم اینکه ممکنه نقد 4 ساعت طول بکشه که اینطوری مشکل زمان تالار رو خواهیم داشت

زین ال پرسید که آیا مطمئنه که کلاسش تکمیل خواهد شد؟ معتقد بود که به نظرش فراستی رو بیاره تو تالار و از کلاس دست برداره و این 4 ساعت بودن نقد نباید مانع از برگزاری صحبت های فراستی در تالار بشه

ولی من گفتم که به نظرم نه تنها کلاس پر میشه و خیلی ها حداقل به خاطر اسم فراستی میان تو این کلاس بلکه بهتره که دلیاری بیاد مث من برای کلاس تحلیل روانشناسی عمل کنه یعنی یه کلاس رو شروع کنه با یه موضوع خاص که این فیلم ها مربوط میشن بهش...بعد در این راستا بیاد از هر (مثلا) 6 فیلم سعی کنه که یکیش رو تو تالار و سه تاش رو تو کلاس برگزار کنه و دوتای باقیمونده رو بده دست خود بچه ها برن ببینن...به این صورت میتونه مطمئن باشه که تو یه ترم میتونه این پروژه رو انجام بده و به همه ی 25 فیلم مورد نظرش برسه

البته اگه بخواد همه ی گزینه های فیلمیش رو تو تالار نمایش بده با توجه به اینکه ماهیت اکران های دیگه ای مثل طرح کن امید هم تایید شده، و اسکار هم در پیشه، احتمالا با تداخل زمانی ای که بین اکران فیلم ها رخ میده و محدودیت تالار، پروژه اش 4 سال طول میکشه...

(من این نکته رو متذکر شدم که هم طرح دلیاری و هم طرح امید، پروژه های کانونی و گروهی هستن نه شخصی)

در آخر فکر میکنم زین ال هم نظر من رو پذیرفت ولی موضوع، دلیاریه و باید ببینم که بالاخره طرحش رو به چه طریقی آغاز خواهد کرد

دلیاری اشاره کرد که مجوز اکران اودیسه اوکی شده...

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

4- بحث تالار

من وقتی دیدم که پروژه های بچه ها به خاطر نبود تالار و این مسائل داره تغییر میکنه و بعضا حیف میشه یه پیشنهاد دادم که به شدت مورد تصویب قرار گرفت

نهاد تصمیم گیری کانون، دبیر رو موظف کرد تا با مدیرت اعضای کانون در مسیر عملیاتی شدن عرفی شدن اکران های دانشگاهی در تالار هایی غیر از تالار مولوی، تا دو ماه آینده، سه حرکت واقعی انجام دهد...

عملکرد دبیر در این راستا در روز 1 فروردین!!!!!!!!!!!!!!مورد بررسی نهاد تصمیم گیری، قرار خواهد گرفت

(وقتی داشتیم این رو تصویب میکردیم حواسمون نبود که دو ماه دیگه دقیقا روز عید نوروزه! و خوب منطقا میشه اولین روز کاری بعد از تحویل سال شمسی جدید)

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

5- انتقال اعضای خوابگاه

شالیکار درمورد این مسئله گفت که با امورفرهنگی درمورد انتقال سه عضو کانون به خوابگاه کوی در ترم جدید صحبت کنیم تا بیشتر بتونن در کارای کانون فعالیت کنن...

این پیشنهاد با ری اکشن مجید ارشادی به یه فیلم کمدی تبدیل شد

این طرح هم سریعا به تصویب رسید

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

6- نمایشگاه کتاب....خانم حنانی

خانم حنانی یکی از اعضای ساکت و آروم و باحال و خوب کانونن و من احساس کردم که در مقابل عدم ری اکشن بچه های کانون نسبت به طرح نمایشگاه، دچار تردید شده بودن که آیا این کار عملیاتی خواهد بود یا نه

به همین علت دوباره این بحث رو مطرح کردن

در این راستا من بهشون گفتم که تو بخش لیست کتاب الان کار عملیاتی اینه که برن پیش تقوی و موسوی و دلیاری و صفایی و با هر کدوم 5 دقیقه صحبت کنن تا ظرف یه روز لیستشون تموم بشه

ولی موضوع فقط این نبود

نگرانی خانم حنانی، حمایت بچه ها تو حوزه ی عمل بود تو روز های نمایشگاه و تو بحث خرید کتب...

خانم حنانی فرمودن که ما با توجه به تعداد میزهایی که خواهیم داشت ، به چند نفر در هر لحظه نیاز داریم

از طرفی هر روز آخر وقت باید حساب کتاب بشه

همچنین اینکه بعدا قراره کتب به خریداران تحویل داده بشه هم خودش داستان مجددیه...

زین ال پیشنهاد این رو داد که تو اون هفته ای که قراره نمایشگاه برگزار بشه، کانون در محل نمایشگاه دایر باشه و به این صورت حداقل یکی از کلید دار ها در هر لحظه تو نمایشگاه حضور خواهد داشت

و علاوه بر اون یکی دو نفر رو هم میشه ملزم کرد که همراهش باشن

من ادامه دادم که میشه کاملا همه چیز رو تو اون هفته به نمایشگاه منتقل کرد و با توجه به اینکه قراره فقط ساعات خاصی از روز، ازدحام داشته باشیم، نیاز به حضور افراد بیشتر با این ترفند که زین ال گفته بود، مرتفع میشه...همچنین حضور اعضای کانون و برگزاری جلسه ی کانون تو اون محیط علاوه بر کمک به فروش کتب، برای کانون هم مفید خواهد بود

به نظر م اینطور بود که اغلب بچه ها فکر میکردن که با اینکه برنامه ریزی دقیق برای حضور اعضای کانون سر غرفه ها عملیاتی نیست، ولی این طرح رو میشه انجام داد... و حتی دوست فینی زاده (که جدید وارد کانون شدن و اسمش یادم رفته) و خانم محبوبی، حمایت صد در صدیشون رو اعلام کردن

خانم سلیمیان هم یه چیزایی گفتن که چون ماسک رو صورتشون گذاشته بودن که کسی نشناسدشون، من متوجه نشدم چی گفتن

خانم جهانی تذکر دادن که معلوم نیست بتونیم روبروی سلف، این نمایشگاه رو برگزار کنیم ولی به نظر میرسید که اولویت اصلیمون همون روبروی سلفه

شالیکار هم درمورد مزایا  و معایب برگزاری این نمایشگاه جلوی سلف یا تو کانکس نگارخونه توضیح داد

خلاصه که خیلی بحث شد

فرامرزی هم از تجربه اش از نمایشگاه های عکس گفت که نباید روی برنامه ریزی بچه ها برای حضور تو نمایشگاه حساب کرد

همچنین با انتقال کانون به نمایشگاه به خاطر به هم خوردن نظم، بر اساس تجربه ای که یه بار سر نمایشگاهش داشت (که من به شدت باهاش در مورد اون مصداق مخالفم و یکی از شاهکارترین جلسات کانون میدونمش) مخالفت میکرد...

داشتیم مفصل و پیچیده در مورد این مسائل حرف میزدیم

و همه ی وقت داشت گرفته میشد...

در مقام مدیریت جلسه احساس کردم که اینطوری فقط بحث ها داره رو هم تلنبار میشه و نباید این بحث ها تو جلسه ای مطرح بشه که برای رای گیری قرار داده شده

وقتی معلوم شد که از نظر زمانی هم دچار مشکلیم و زمان نمایشگاه خانم حنانی احتمالا روی زمان نمایشگاه های خانم ترابی و فرامرزی میفته، دیگه صلاح ندونستم که این بحث ادامه پیدا کنه و پیشنهاد کردم که دبیر بشینه با خانم حنانی یه دور مفصل حرف بزنه و یه سری راهکار پیدا بشه و بعدش بیاد تو جلسه

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

7- بحث برنامه ی دهه فجر...

فرامرزی گفت که چی کار کنیم

یه سری پیشنهاد شد ولی قرار شد که دوستان برن بهش فکر کنن و وبلاگاً!!! اعلام کنن

یکی دو نفر از بچه ها به ویژه رامین و خانم مردیها روی فعالیت در این زمینه تاکید داشتن و امیدوار بودن که بتونیم یه فعالیت مرتبط با کانون فیلم و عکس تو این ایام خلق کنیم

البته همگی تعجب کردیم که خانم برزگری به فرامرزی گفته بودن که پس برنامه تون کو ؟!!!....چون اصلا هیچ کس با ما هماهنگ نکرده بود

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

8 - مدیر مالی

بالاخره نوبت به دبیرکبیر رسید و بحث دکترین من درمورد مدیر مالی مطرح شد

دبیر تقاضای تصویب خلق سمت مدیریت مالی رو کرد

امید گفت که با داشتن قانون باهاش موافقه و قبل از هر کاری برای مدیر مالی، باید قانونش تصویب بشه

و من دکترینم رو که قسمتیش مربوط به وظایف مدیر مالی بود رو به صورت شفاهی برای تصویب گفتم که:

مدیر مالی سه دسته مسولیت داره:

1- در مقام حسابداری و حواس جمعی:

حواسش به دخل و خرج هر پروژه باشه

مسئول نگهداری پولای کانون باشه

حواسش به بدهکاری و طلبکاری کانون باشه

2- در مقام مدیریت مالی:

همیشه به این فکر کنه که چه کار میشه کرد که پول کانون افزایش پیدا کنه

(همینجا توضیح بدم که این فکر، فکر پولیه...فکر اقتصادیه نه فکر مدیرت کانونی)

3- در مقام یافتن مسیر در آینده:

موظفه جایی که درمورد مسئولیتش، دچار خلع قانونی شد، در اولین جلسه کانون مطرح کنه و پیشنهادش رو برای قانون گذاری خاص بده

من گفتم که ما باید سمت رو تشکیل بدیم و با یه قانون کلی شروع کنیم...در عمل وقتی معایب و محاسن قانون رو دیدم، شروع کنیم به الحاق و تغییر و حذف و اضافه...اینطوری داریم قانون رو عملیاتی و غنی میکنیم واگه بخوایم منتظر بمونیم که یه قانون مفصل با جزئیات زیاد داشته باشیم تا سمت رو تشکیل بدیم، اصلا این سمت دیگه تشکیل نخواهد شد چه برسه که ضعف قوانین مرتبط باهاش مشخص بشه... چون با اینکه اغلب، تکلیف های سمت ها برای سایرین، حق، محسوب میشه و سایرین میتونن برای این سمت، پیشنهاد قانون گذاری بدن، ولی اعضای کانون اونقد سرشون شلوغه که نمیتونن به این فکر کنن

(البت همینجا بگم که من دکترین مسئول اساسنامه رو هم دادم که در این رابطه یه تکلیف مشترک بین تمامی سمت ها با مسئول اساسنامه وجود داره که بعدا سعی میکنم به تصویب برسونم)

ما با مکلف کردن مسئولین سمت ها از جمله مدیر مالی، حقی که سایرین دارن رو برای یه فرد، تکلیف میکنیم تا مطمئن باشیم که یکی حواسش به اون بخش از کانون هست (یعنی درمورد مدیر مالی، بحث های قانونگذاری در وظایف مدیر مالی)...

قبل از اینها هم توضیح دادم که چرا با وجود مسئول مالی ها و مدیرت پروژه های هر پروژه و همچنین با وجود دبیر، چرا نیاز به همچین سمتی هست

دوستان میتونید شرح ادله ی من رو تو پست دکترین: مدیر مالی. ببینید...

خلاصه که خلق این سمت به رای دوستان رسید و قرار شد مصداق و اولین مسئول این سمت، بعدا به صورت وبلاگی تعیین بشه

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

9- شکور:

الف- بحث یه استفاده از کامپیوتر که اجازه داده شد

ب- بحث گره کور

من گفتم که حداقل دوستان اجازه بدن که من این فیلم رو از طرف کانون بسازم که موافقت شد

فقط بحث، بحث مالی پروژه بود

آیا من باید منتظر بمونم تا سایرین هم بیان؟

یا اینکه میتونم سریعا برم دنبال پروژه؟

اینجا محمد شفیعی (که یه پایه ی این فیلمه) اومد وسط و دلایلش رو برای مخالفت با ضرب الاجل گفت

و اینکه با ضرب الاجل، هر کس که یه فیلمنامه ای چیزی داره، میاره و این حرفا

باید معیار رو تغییر داد و میزان جدی شدن کار قرار داد

باز هم صحبت های مفصلی انجام شد...

بالاخره کانون به این نتیجه رسید که وقتی یه پروژه ی ساخت فیلم، جدی شده، مسئول پروژه میتونه بعد از اعلام بره برای عملیاتی کردن ساخت

(قطعا اول پروژه باید از کانون، مجوز ساخت بگیره)

و به این ترتیب پروژه ی من هم با توضیحات شفیعی، جدی تشخیص داده شد و اجازه برای شروع کار و تلاش برای جذب بودجه و این حرفا فقط قبل از اقدام باید یه اطلاع رسانی بشه که اگه کس دیگه هم تو همچین موقعیتی هست، برای نسوختن کوپن، همراش بیاد...

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

جلسه حول و حوش ساعت 18 بعد از دو ساعت و نیم، بحث و جدل، به پایان رسید

این بلند ترین جلسه ی کانون حداقل در سال تحصیلی حاضره که به نظر من خیلی هم خوب بود...

حضور همزمان محمد شفیعی، عطار، تقوی و زین ال با چند عضو جدید و مخصوصا حضور یه عضو فرادانشگاهی، این جلسه رو یه جلسه ی به شدت خاص کرد...

از خانم جهانی خواهش میکنم که لیست حاضرین رو تو نظرات این پست بنویسن

دوستان اگه چیزی از قلم افتاده، همچنین اگه به مدیریت من در جلسه انتقادی دارن، بنویسن تا برای مواقع دیگه استفاده کنم

ممنانم

شکور

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چیزایی که فراموش کرده بودم رو با تاریخ یاد آوری اینجا مینویسم:

سه شنبه 4 بهمن: یادم افتاد که قرار شد دوستان که بلیط گرفتن بااین فکر برن فیلم ها رو ببینن که برای انتخاب فیلمی که کانون میخواد به عنوان اکران کشوری اکران کنه، روش فکر کنن وصرفا لذت شخصی نباشه

---

[1] باید بگم بعد از نوشتن این صورتجلسه به این دارم به این نتیجه می رسم که مدیر جلسه شدن و عمل به وظایف این سمت، یک فعالیت کامله که واقعا وقت گیره