کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

امروز شنبه بود

سلام

شکورم

امروز شنبه بود و من صبح قبل از اومدن به جلسه رفتم دفتر دکتر کاظمی و صحبت کوپن فیلمسازی رو مطرح کردم

البت تا جاییکه من یادمه، تو جلسه ای که تصویب شد، من گفتم که آقا هرکس میخواد بیاد، بهم بگه، ولی کسی نگفت، و اگه کسی به این اقدام من اعتراض داره حتما اعلام کنه و من اگه مطمئن شم که این جمله رو تو جلسه نگفتم، بدجوری عذر میخوام و اصلا تکرار نمیشه

به هر حال من برای اطمینان هم که شده از دبیر پرسیدم که میتونن بیان یا نه، و نمیتونستن بیان، و گفتم که آیا میتونم تنها برم که گفتن بله

البت میدونم این شورای تصمیم گیری کانونه که باید اجازه بده، من به دبیر هم اطلاع دادم و فکر میکردم که کانون به من این اجازه رو داده

به هر حال همچنان فکر میکنم که سر این قضیه، گفته بودم که هر کسی میخواد، با من بیاد و کسی داوطلب نشده بود

سر جلسه مجوز گرفتن، علی محیط داوطلب شده بود ولی سر این جلسه کسی نبود

شایدم من عقلم رو از دست دادم و این اتفاقا نیفتاده

آقا اگه عقلم رو از دست دادم، معذرت میخوام و از این به بعد، محتاط تر عمل میکنم

 

به هر حال حاصل جلسه دکتر این شد که ما فعلا نقد رو بچسبیم که «اگر رو کاشتن در نیامد»

امیرحسین تقوی، امید صفایی، پشت مشهدی و شخص عباس شکوری طرح ها شون رو برای دادن به امور فرهنگی آماده کنن

ایشالا هفته بعد بدیم امور فرهنگی که اگه تصویب کردن، بتونیم از اول ترم بعد، فیلمبرداری رو شروع کنیم

 

ایشالا ایشالا ایشالا فردا جلسه ی مجوز رو خواهیم داشت

آقای پشت مشهدی هم پیشنهاد داشتن که کلاس کارگردانی به ساعت دو و نیم تغییر کنه

دوستان در این رابطه نظر بدن

 

در ضمن ایشالا شنبه هفته بعدی قراره جلسه ی برنامه ریزی برای ترم بعد کانون باشه

من میگم شنبه ی هفته بعدی وقت کم میاد و علاوه بر اون، شنبه هفته ی بعدش رو هم به این موضوع اختصاص بدیم

کلیات رو بزاریم کنار

جزییات

مثلا من اگه بشه میخوام «تو جک رو نمیشناسی» رو تو دانشکده حقوق پخش کنم

تقوی هم سه فیلم بخصوص رو میخواد پخش کنه

امید هم همینطور

کلاس تدوین هم هست

خلاصه اینکه یه وقت نیاید بگید برنامه ی کانون این باشه که فیلم پخش کنیم و خوب باشیم و چقد همه چی آرومه...من چقد خوشبختم...

 

امید صفایی زیبا هم فرمان دوم و پنجم کیشلوفسکی رو نمایش داد و با اقتدار در صدر اکران کنندگان قرار گرفت.

 

در آخر جلسه هم خانم سلیمیان به جمع ما پیوستن و همگی باهاشون خداحافظی کردیم و جلسه تموم شد

بعد از دو ساعت هم بالاخره چشم بعضی از دوستان به جمال خانم قاهری روشن شد که البته حتی وقت معاشرت کردن رو هم نداشتن

در آخر از خانم نعیمی همینطوری الکی تشکر میکنم. مث اینکه به افتخار «امکان شرکت در المپیاد» نائل شده اند که خوب ...همونطور که همه ی اهل عالم میدونن، یه افتخار بسیار بسیار، بسیاره...! یعنی خیلیه...

اینطوری که خودشون توی جمع سه بار با صدای بلند فرمودند و نزدیک به چهل و چهار مرد عاقل و بالغ شاهد هستند، ایشالا بعد عزاداری ها میخوان شیرینی بدن

غایبین:

آقایی

قاهری

وفایی

دیگه کم کم باید بگیم: یکی از دوقولوها

زین العابدینی

 

 

با تشکر، شکور صادق