کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

(دفتری) که الفبا را بالا آورد ُ (حکایتی) که در گفتمان درد به ناکجا رفت / بررسی موج نو (قسمت دوم)

فرانسه !

کشوری که دوتن  از همسایگانش (آلمان/ایتالیا‌) از مهره های اصلی هر دو جنگ بوده اند و علی رغم استراتژی جنگ و بی طرفی نسبی این کشور در جنگ جهانی دوم بعلت (جبر جغرافیایی) و پیشینه ی تاریخی اش در معاهده ی ورسای تا می توانست از عواید و فضایل این جنگ بهره مند گشت .

ما حصل تصمیمات سرنوشت ساز آینده نگران این فجایاع نه تنها در قتل عام میلیون ها انسان نظامی و غیر نظامی محصور  که در (تاثیرات) این کارزار بر ادامه ی روند زندگانی و نشو فرهنگ سرخورده ی عصیان گر در کشورهای اروپایی به سبک (رب النوع های سینمای کلاسیک) خودنمایی می کرد





  

(رءالیسم شاعرانه) که بعد از جنگ جهانی اول به رهبری بزرگانی نظیر مارسل کارنه تحت لوای نمایش (انسان سرخورده از جنگ) با وجه به شدت نمایشی اش مرسم انسانی فروخفته در خویشتن بود با وقوع دومین آتش بازی خیره کننده کم کم به حاشیه رفت تا جای خود را به جنبشی کم و بیش عاصی تر از پیش با عنوان (رءالیسم روانشانسانه) بدهد .

بر خلاف گونه ی اول که بیشتر به عدم تجانس انسان مقهور با جامعه می پرداخت ُ و جنبه های تاریک شخصیتی انسان را با بیانی بشدت دراماتیک به نمایش در می آورد رءالیسم روان شناسانه این تاریکی را نه تنها به ذات انسان که به جامعه ی گزیده شده از مصیبت جنگ تعمیم می داد ...

نمایندگان این رویکرد‌ ُ از دوویویه گرفته تا اتان لارا در نمایش این نگرش لحن خویش  را به قدری با اغراق توام ساختند و به قدری در پر و بال دادن به شخصیت های مرکزی فیلم هایشان اطناب ورزیدند که اساسا عنصر اصلی که نمایش جامعه از قبل شخصیت ها بود فاقد کیفیت یک جامعه با ساز و کار حقیقی خود بود


عبور از پاریس فیلمی از اتان لارا از آثار متاخر رءالیسم روانشناسانه


شاید همین کیفیت (تصنعی) جامعه ی به تصویر کشیده شده ( هرچند اعتقادم بر این است که رءالیسم روانشناسانه در ترسیم فضاسازی به شدت موفق عمل کرده بود و شاید بیش تر از هر چیزی تاوان ایدءولوژی سطحی سازندگان ان را خوردُ ضمن این که نمایش آثار آن ها همراه گشت با ظهور غول نظریه پردازی آن زمان دنیا : آندره بازن) بود که جوانان عاصی تشنه ی فیلم سازی را گرد هم جمع کرد تا در نبود پدر معنوی خود ( بازن متوفی به سال 58) بی محابا تر از همیشه در بسط آرای وی ( هرچند در بسیاری موارد مبسوط تر و غ مرتبط با نظریات وی )‌ همت بگمارند . 

تلاش این جوانان عاصی ( منتقدان گذشته در قامت کارگردانان امروز )] دست آخر جواب داد و جریانی شکل گرفت که شاید تاثیر گذار ترین و متاخرترین جریان سینمایی و خط فاصل سینمای کلاسیک با سینمای مدرن و پسا مدرن گشت .

هرچند در بزرگی دستاورد این سینماگران هیچ شکی نیست اما چندان منصافانه به نظر نمی رسد که نیل به این مهم و مفهوم جدیدی از سینما با عنوان سینما-حقیقت ( شاید تعبیر جدید چندان منطقی نیست چرا که خود گدار هم بعنوان نام آورترین سینماگر این عرصه در دوران نزدیک به ما سینمای خود را نوعی بازگشت به نقطه ی اول کار براردان لومیر می داند و در مطالبی می گوید : کار بردران لومیر تحقیق بود و کار مه لیس داستان سرایی ! سینمای من تحقیقیست در قالب داستان ) جز با تفحص در دوران فترت (از زمان پایان جنگ جهانی دوم تا نمایش نخستین فیلم های موج نویی در سال ۵۹ از جمله ۴۰۰ ضربه)امکان پذیر نیست

عمده ی این رویدادها در سه مطلب می گنجد:

۱.مکتب نءورالیسم ایتالیا

۲.ظهور کارگردانان بزرگی نظیر رنوار و برسون در فرانسه

۳.ظهور آندره بازن و قاءل شدن کیفیت (بازتولید واقعیت) برای سینما


ادامه دارد ...





نظرات 1 + ارسال نظر
علیرضا ملک محمدی سه‌شنبه 18 شهریور 1393 ساعت 14:40

عالی داداش


آقایی
عماد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد