کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

پوستر های مینیمالیستی


  


نظرات 38 + ارسال نظر
شهرزاد رمضانی چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 13:25

فریدا حصاری چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 19:02

بسیار عالی

بهداد چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 20:09

اکثرشون فوق العاده بودن.

سپاس فراوان.

عبقریان چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 20:58

طراح این پوستر ها رو هم مینوشتی خوب بود

من چه میدونم کیه
شکورم

برخورداری چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 21:57

خیلی خوب بودن
لذت بردم

مریم حیدری چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 23:07

بسیار خوب بودن لذت بردم .متشکر

هانی پنج‌شنبه 28 خرداد 1394 ساعت 10:21

عطار پنج‌شنبه 28 خرداد 1394 ساعت 14:49

محمد گلخندان پنج‌شنبه 28 خرداد 1394 ساعت 21:08

هیچ کدوم از این فیلم ها جز اتوبان گمشده ی لینچ و هابیت ارزش دیدن ندارن خصوصا درخشش یک ذهن ابدی

نجاتى پنج‌شنبه 28 خرداد 1394 ساعت 21:56

چقدر اینا خوبن!!

به گلابتون پنج‌شنبه 28 خرداد 1394 ساعت 23:29

کافر شدی؟
تابش ابدی یک ذهن بی آلایش، پالپ فیکشن، رستگاری از شائوشنگ، ممنتو و پدرخوانده رو میگی ارزش دیدن ندارن بعد هابیت بچه گانه رو استثنا میکنی؟
بابا تو کلاً تو مریخی

شکورم

و همچنین فارگو و آملی رو هم؟ عجیبی بابا

شکورم

Milad جمعه 29 خرداد 1394 ساعت 01:36

سلیقه ای اصولا معیارا هم کاملا نسبی به نظرم دعوا نکنید
منم درخشش ذهن ابدی رو بعد چهل دقیقه قطع کردم :دی

تو کدوم میلادی؟ سلیمی یا توسلی؟
شکورم

عبقریان جمعه 29 خرداد 1394 ساعت 19:58

منظور درست گلی اینه که ارزش هنری ندارند که واقعان پالپ فیکشن، رستگاری از شائوشنگ,هابیت,دوران بچگی ارزش هنری ندارند

Milad جمعه 29 خرداد 1394 ساعت 20:54

سلیمی هستم عباس آقا
مگه اصلا کسی به اسم میلاد توسلی پست یا کامنت میزاره شما دایما میپرسی اگه میزاره میشه یکیشو کپی پیست کنی :دی
دسترسیت به وبلاگم خوبه آآ عباس آقا,شما دبیر شدی,مسیول وبلاگ یا معاونش عباس آقا

به میلاد سلیمی جمعه 29 خرداد 1394 ساعت 21:37

حاجی فیتیله رو بکش پایین!
این چند وقته خیلی داری تند میری.لطفا از سکوت و بردباری اعضای کانون در واکنش و جواب دادن به این رفتارات سو استفاده نکن.

عطار

به میلاد سلیمی جمعه 29 خرداد 1394 ساعت 21:48

پاسخ به نظرت رو اشتباهاً تو پست کاپولا گذاشتم.
شکور

Milad جمعه 29 خرداد 1394 ساعت 21:51

عطار عزیز دهنتو ببند ,ی وقت ممکنه ی مگسی یا ی چیز بزرگتر بره توش
من از همه معذرت میخوام غیر از عطار چون مثل قاشق نشسته میمونه
اسن من و عباس با هم کل داریم دوس داریم کل کل کنیم,من نمیدونم آخه به کسی چ ربطی داره
خودش بنده خدا زبون داره دایما هم کل کل میکنه

Milad جمعه 29 خرداد 1394 ساعت 21:58

به عباس آقا:نمیدونم پس چرا بلاگ اسکای ما این اجازه رو هیچوقت نمیده,ایراد از بلاگ اسکای ماست عباس آقا

به آقای سلیمی جمعه 29 خرداد 1394 ساعت 22:07

بنده شمارو نمیشناسم اما صرفا برای اینکه انرژی بیشتری از اعضای کانون نگیری میتونی بری نظرات زیر این پست رو ببینی.
http://filmclub-sbu.blogsky.com/1394/03/23/post-5696/%D8%AB%D8%A8%D8%AA-%D9%86%D8%A7%D9%85-%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86%DB%8C-%D9%85%D8%AC%D9%85%D9%88%D8%B9%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%B3%D8%AC%D9%85-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C

اولین نظر رو اگر نگاه کنی می بینی که بنده هم پاسخ به نظر دادم. چون بلاگ اسکای برام باز گذاشته بود امکانشو و فکر کردم مسئول وبلاگ بازش کرده.

گرچه هیچ نیازی نمی بینم پاسخ گستاخیهاتو بدم اما ترجیح دادم این مطلبو بگم بلکه ببینی و بری پی کارت.

کاظم فاضلی جمعه 29 خرداد 1394 ساعت 22:08

کامنت قبلی رو من گذاشتم یادم رفت اسممو بنویسم.
این کامنت "بنده شمارو نمیشناسم ..."

به سلیمی جمعه 29 خرداد 1394 ساعت 22:15

در صورت صلاحدید مسئول وبلاگ تایید نشه
به میلاد سلیمی:
عرض شود که اولا جمله ای که خطاب به تو نوشتم فقط مربوط به صحبتای امروزت نبود.
جوابی بود به سلسله رفتارا و حرفای چند ماه اخیرت تو وبلاگ ،از جمله دوره انتخابات که با حرفات راجب پینوکیو و... سعی میکردی مسائل مهم کانون رو به تمسخر بگیری.
دوما با این حرفات صرفا ادب و شخصیت خودتو نشون میدی رفیق.
سوما بهتره با همسن خودت در بیوفتی پسر جون . هر موقع سن و سالت به این حرفا قد داد بیا ببینیم چی میگی.
اموال نداشتت رو خیرات نکن


عطار

Milad جمعه 29 خرداد 1394 ساعت 22:28

به فاضلی: ببین مرسی از قسمت اول پاسخت ولی در جواب قسمت دوم کامنتت که گفتی برو پی کارت بگم که به تو ربطی نداره .من برم پی کارم.....شمارتو کامنت کن برام تا بهت بگم برم پی کارم چه عواقبی برات داره
به عطار:عطار عزیز همه شاهد بودن تو بی ادبی کردی من فقط جوابتو دادم.خواستی داشته هامو بهت نشون میدم
من و عباس حاضر جوابیم .داریم کل کل میکنیم .تا الان 2تا آدم بیکار الاف فوضول پیدا شده

امیر حیدری جمعه 29 خرداد 1394 ساعت 23:54

چه وضعشه، چرا درست نمیتونین صحبت کنین. چرا همش مثه خاله زنک ها به هم تیکه میندازین. اون جمله ی "دهنتو ببند" دیگه خیلی افتضاح بود. واقعا شرم آوره. موندم اگه وبلاگ مربوط به صنف گااراژدارها بود قرار بود اینجا چی بشه.

Milad شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 01:41

به آقای حیدری:اولین نفری که تو کانون گفت بچه ها مثل گاراژیا و چاله میدونیا حرف میزنن با هم بنده بودم
دهنتو ببند در جواب فیتیله رو بکش پایین بود
کسی حق نداره تو بحثی که بهش مربوط نیس دخالت کنه
2نفر دارن خیلی مودبانه حالا با کنایه با هم حرف میزنن.من نمیدونم 2نفر دیگه چرا میان وسط هار میشن شروع میکنن به پاچه گرفتن.اگه حرفم غیر منطقیه بگین غیر منطقیه
جناب فاضلی هنوز منتظر شمارت هستم مرد باش از دهن حرف زدی دیگه
خدا شاهده من فقط دلم میخواد به ی عده تو کانون بفهمونم مثل آدم حرف بزنیم تو کاری که بهمون ربطی نداره دخالت نکنیم.ایناس که باعث میشه ی عده ی بار بیان کانون و دیگه اثری ازشون نبینیم

asadi شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 01:47

oh oh postera che khafan nakan
boyhoood arzesh e honari nadare?????!!!!!!!
manam chand vaght pish ye post gozashtam baad didam pasokh be nazaresh baze iinjoorii ke man motevajeh shodam engar iin emkan baraye nevisande post vojood dare

امیر حیدری شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 03:34

-اولین نفر چه اهمیتی داره؟ مهم اینه که آخرین نفری که اونطور صحبت میکنه نباشی. تو هشدار دادی ولی خودت به همون شیوه رفتار میکنی. این چه ارزشی داره؟
به نظر من دهنتو ببند خیلی حجم توهینی بیشتر و بدتری داره تا فیتیله رو بکش پایین. هر چند به نظرم کاظم و عطار نباس فیتیله و پی کارت رو میگفتن ولی اونچه که تو در جواب گفتی توهین رو به نهایت رسونده و به شدت گستاخانه است. اونم به کاظم و عطار که از خوش اخلاق ترین افراد کانونند.
-حدود تشخیص صحبت شخصی فقط با تو نیست. بقیه هم حق دارند بسنجند و در صورت اینکه لازم دیدن وارد شن. اگه واقعا می خوای با عباس حرف بزنی زنگ بزن بهش و تلفنی صحبت کن. اینجا وبلاگ کانون فیلم هست و هر کس میتونه نقطه نظرش رو بگه. مثل وقتی که من کامنت گذاشتم. اگه قرار باشه هرکی کامنت بذاره تو بهش بگی به تو چه پس اصلا چرا اینجا کامنت مبذاری.

محمدمهدی رسولی شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 04:30

این چ وضعیه؟!
احترام بزرگترای کانون رو نگه دارید!حتمن باید جلوی تک تک اعضای کانون شخصیت تونو نشون بدید؟

ف.قزلسفلو شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 05:21

جالب بوودن مرسیییی

فقط کاش زیرش جر و بحث نمیکردین دوستااااان

نجاتى شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 09:50

این سلیمى رو یکى خاموش کنه
به نظرم جلوه ى خیلى بدى داره این کامنت ها، یه جورى پاک شن بهتره ... مخصوصا اینکه زیر این پست که خیلى جالب و جذابه نوشته شدن .
دوست عزیز کامنت هاى وبلاگ یه "کانون" جاى مکالمه و کل کل شخصى شما با کسى نیست و من با شناختى که از آقاى شکورى دارم بعید میدونم اصن کل کلى با "شما" داشته باشه .
البته ممنون که اخلاق و رفتار و منش خودتون رو به همه معرفى میکنید و زحمت بقیه رو واسه شناسوندن شخص شخیصتون به سایرین کم میکنید.

به مسئول وبلاگ؛ اگه صلاحه این کامنت تأیید نشه.

زرگر شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 11:13

بچه های کانون خیلی هم مودبن ، الکی هم تو کار هم سرک نمیکشن، چند وقت ی بار فقط یکی مثل میلاد سلیمی پیداش میشه ، به این و اون فحش میده و بعد میاد دم از ادب ،و درست صحبت کردن میزنه، به طرز مضحک و خنده دار...
این کاراش برا چیه خدا میدونه، چون ماها همگی دیگه میشناسیمش..
امیدوارم راجع به این موارد تصمیم اتخاذ شه

Milad شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 12:33

به آقای حیدری:از قدیم گفتن جواب های هویه,همه شاهد بودن دو نفر بی تربیتی کردن و منم جوابشونو دادم,من سری پیشم با عباس آقا اصلا مشکلی نداشتیم فقط چنتا آدم بی تربیت مثل حالا اومدن آتیش بیار شدن دعوا را انداختن,به هر حال همه شاهدن ,من به کامنتایی که منصفانه باشه احترام میزارم مثلا بیان بگن عطار فاضلی شما حرف بیجا زدی و سلیمی شما هم بیجا جواب دادی این منصفانست ولی وقتی میان میگن واااای آقای سلیمی چرا اینجوری میگه این از روی دشمنی و حسادته,مثل الان که من و شما داریم محترامانه با هم حرف میزنیم
به رسولی:دوستان همه مرد رو به این میشناسن که وقتی حرفی میزنه پای حرفش وامیسته,غیر از اینه مگه؟!
من هیچ وقت نمیخواستم این حرفو تو وبلاگ بزنم ولی خودشون مجبورم کردن,ایشون سر فیلم عباس آقا به بنده تلفنی گفتن شما دستیار من,ولی بعد از اینکه یکی دوتا از دخترای محترم کانون به ایشون پیشنهاد دستیاری دادن ایشون زد زیر همه چیز ,یه همچین آدمی میاد مظلوم نمایی میکنه از شخصیت حرف میزنه شاهد زنده این ماجرا هم که فقط سکوت کرد عباس آقای شکوری هست,مورد دوم که میگم ایشون مثل مرد پای حرفش وانمیسته اینه اینه که پارسال اومدن تو وبلاگ ی چیزایی درباره بنده نوشتن ازشون خواهش کردم بیاین این حرفا رو تو روم بزنید هر وقت اومدید تهران گفت باشه,هنوز خبری از ایشون نشده

Milad شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 12:38

به نجاتی:اولا که من با شما دوست نیستم,ثانیا شما شما از یه موضوع دیگه ناراحتی,بهتره تو این موضوع دخالت نکنید
زرگر:همه کامنتارو میخونن میفهمن کی بی تربیته,کی دوست داره تفرقه و دشمنی بندازه

نجاتى شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 17:43

به سلیمى:
اینکه "بهتره" یا نه رو شما مشخص نمیکنید، مساله مربوط به کانونه، وارد شدن من مربوط به کانونه و شکر خدا این قابلیت رو دارم که بتونم مسائل رو از هم تفکیک کنم.
و اتفاقا وبلاگ براى به اشتراک گذاشتن استفاده میشه، به اشتراک گذاشتن هر چى که تو این محیط مطرح میشه با "همه" ى اعضایى که به درست یا غلط به این محیط دسترسى دارن.
همونطور که اشاره کردید، "همه " کامنت ها رو میبینن. و چه خوب که همه میبینن و افراد رو میشناسن و خودشون میتونن قضاوت کنن.

سعید چ.ع شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 19:49

از مزایای سیستم دموکراسی این این است که هر کس و ناکسی میتونه هر خزعبلیو بگه و شما هم دل خوش که لابد سیستم داره جوابشونو میده. من متوهم، ولی اگه کسی با این ادبیات در جایی که من بودم بلبل زبانی میکرد لبِ پاره شده ( نه به مجاز) و حذف از محیط بدیهی ترین جوابی بود که میگرفت. حالا هِی دموکرات باشیم و معتقد به آزادیِ "بیان".
سلیمی؛ از قبل یک سیلی طلب داشتی، سر حرفت به فاضلی شد دوتا. اگه میخای تو شماره تلفن و آدرس منزلو کامنت کن، گذرم خورد اونوری خدمت برسیم.

تو به روش خودت عمل کن. ولی به هر حال سیستم دموکراسی کانون مشکل رو حل میکنه ایشالا.
من همون سیستمی که داریم رو ترجیم میدم و نظرم نسبت به تفکرات تو همچنان همونیه که عرض کرده ام و می دونی.
وجود میلاد اصلاً نشون دهنده ی برتری سیستم دیگر نسبت به سیستم دموکراسی نیست.
و البته که هر سیستمی باگی داره.
شکور

Milad شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 23:21

چراغ من همیشه شک داشتم چیزی مصرف میکنی یا نه الان دیگه مطمینم
پسر جان من یادمه ده سال اینا داشتم ی دستی اومد بالا یه سیلی آبداری به ما زد ,اون دست تا پنجاه روز تو گچ موند
منتظر کامنتت بودم چون همیشه حسادتو تو چشمات میخوندم راستشو بخوای لذت میبرم وقتی میبینم از رو حسادت برای کسی چیزی مینویسی لطفا ی کامنت دیگه بزار
شمارتو برام کامنت کن فورا برات میس میندازم,من هفته ای چند روز دانشگاه هستم میتونم حسابی ازت پذیرایی کنم

اسدی یکشنبه 31 خرداد 1394 ساعت 01:12

من یکی که بی طرفم :
بی ادبی رو از جانب آقای سلیمی میبینم و ازشون میخوام که بحث رو همینجا تموم کنن ...

محمدمهدی رسولی یکشنبه 31 خرداد 1394 ساعت 17:52

من قصد نداشتم جواب شما رو بدم آقای سلیمی!
ولی حرفی که زدی رو برای روشن شدن افکار کانونی مجبورم بگم
پیام هایی که بهم در مورد فیلم آقای شکوری موجود هست که من قول قطعی ندادم و فقط گفتم اگه هر شرایطی رو که سر اون کار پیش بیاد رو قبول کنی من مشکلی ندارم!و شما گفتی اوکی ولی به گواه مدیر تولید شما درخواست ایشون برای کمک به صحنه رو به بهانه اینکه دستیار تصویر هستی و کار دیگه نباید بکنی رد کردی!منم وقتی اینو فهمیدم سپردم به بچه ها که تشریف نیاری!ضمنا دستیارای من تو اون کار(خانم بشیری و کاظم فاضلی) اومدن و همه کار حتی با اینکه وظیفه شون نبود خالصانه انجام دادن و من دستشونو می بوسم که اگر نبودن کار من انقدر به چشم نمی اومد.مژده بشیری مطمئنا با زانو و کمر عمل کرده از شما!بهتر کار کرد!
اصلا هم لازم نبود اینو بگم.چون نیازی به معرفی خودم با نوشتن ندارم!ضمنا بچه ها من رو با اینکه از شهرستان میام حداکثرهر دو هفته یک بار می بینن جناب سلیمی!توقع نداری که چراغ دست بگیرم دنبالتون بگردم!ضمنا فحاشی های شما پشت سر من شاهدهای زیادی داره...ولی عیب نداره.در حدی نمی بینم که بخوام جوابی به فحش هات بدم.
آدم با کسی دربیفت که ارزشش رو داشته باشه...

شکور 2 چهارشنبه 10 تیر 1394 ساعت 08:27

عالی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد