کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

چند جمله از دبیر

سلام.

1-از روزی که دبیر شدم دنبال صلح و آرامش توی کانون بودم و هستم.

2-هیچ وقت با هیچ کسی دچار مشکل شخصی نبودم و نیستم.

3-همیشه دوست دارم کانون در مسیر تولید و فعالیت زیاد باشه، تا درگیر بحث و حواشی.

4-انصافا هم کانون در مسیری قرار گرفت که میزان فعالیتش از هر لحاظ بسیار زیاد شده.

5-در مورد قضایای سعید پشت مشهدی من خیلی صبر و مدارا کردم ،همیشه  سعی کردم با خودش حرف بزنم و قضیه رو حل کنم فکر میکردم میشه، اما کارگر نیفتاد! چه کنم که هی ادامه داد...

6-وقتی موارد شد هفت هشت صفحه ،رسیدم به اینکه باید جلسه رو حتما بزارم.

7- در جلسه دیروز هر حرفی که  به عنوان نقد سعید پشت مشهدی زده شد با  مدرک بود.

8-تصمیمی هم که در اخر گرفته شد قابل برگشته، وقتی که سعید با یه عملکرد خوب نهاد تصمیم گیری رو مجاب کنه به تغییر تصمیم.

9-گله دارم از دوستانی که فقط با نیش و کنایه زدن حال و انرژی من و اعضا رو میگیرن.

10-همیشه هرکسی خواسته باهام حرف بزنه به حرفش گوش دادم، شاهدید همه

11-متاسفانه دوستان به جای اینکه از مسیر درست نقد کنن ، با رفتارهای بچگانه اوضاع رو خراب میکنن.

12- خیلی خوشحال میشدم و میشم به من گفته شه مثلا در مورد فلان موضوع کانون جلسه ای تشکیل بدم که حرفاتون رو بزنید، اما این کارو که نکردید که هیچ با رفتارهای عجیب و غریب فقط انرژی و حال و وقت اعضا رو گرفتید.عده ای در وبلاگ و عده ای در پشت صحنه که حرف یاد بقیه میدادن.

13-لزومی نمی بینم به خاطر کارهایی که برای کانون کردم مشخصا در دوران دبیری منتی بر کسی داشته باشم

از خیلیاش بی خبرید ، شاید دو سه نفر باشن  که بدونن چی کشیدم . اما هر چه بوده وظیفم بود. احتیاجی هم نیست تاریخ قضاوت کنه.

14- ممنونم از کسانی مثل کیمیا برخورداری ،فرانک نجاتی ،مریم حیدری ،پریسا جهانی پور، سمانه سرداری، نیلوفر شهسواریان  و بهداد احمدی و هانی بختیاری، معین یوسفی ،مجتبی طغیانی و ....که چه بی منت و خوب فعالیت میکنن.

اما کانون بدون ماها هم کانون میمونه و فعالیت میکنه.

15-شما که ما رو قبول ندارید،فکر میکنم خودتون رو هم قبول نداشته باشید دیده شده به خودتون گل به خودی میزنید

پس قضاوت بین ما با خداست. من که خیالم راحته...

16- از این به بعد هم کسی بخواد فعالیت کنه خودم مخلصشم ، حرف هم داشته باشه گوش میدم اما ببینم کسی دنبال سنگ اندازی حین کار و اذیت کردنه ، دیگه احتیاجی نمی بینم به شکور بگم از زندگیش بزنه برا جلسه بیاد ،

خودم جلوش وایمیسم. بی رودر واسی....

17- کانون که به افراد وابسته نیست ، خدا ادم ها رو هم  از نیاز به کسایی که دنبال اذیت و حاشیه و... هستن بی نیاز کنه


                                                                                                           خوب باشید.

                                                                                                                 زرگرم

نظرات 15 + ارسال نظر
عماد زردکوهی چهارشنبه 9 اردیبهشت 1394 ساعت 16:13

می نویسم
این سیستمی ک می گید پتانسیل بشدت خوبی داره
100%
اما موضع شما می دونی چیه ؟
تا ما صحبت می کنیم می شه اتهام به کانون و تا شما می گید هر حرف به ه نحو و با هر ادبیاتی می شه نقد !
بسه !
تمومش کنید این جبهه بندیا رو
از شکور بپرس که آیا قاءل شدن حق بدون تضمین و بدون فراهم شدن سایر امکانات معنایی داره ؟
ایا این که هر کسی با هر دیدگاهی نظرش رو بگه و سپس با الفاظی مثل بچگانه بودن و ببی خبر بودن بی تجربه بودن و خراب بودن ذهن !!!! اساس تفکرشون رو زیر سوال ببریم ینی قاءل شدن آزادی برای افراد ؟؟؟؟
و امان از روزی ک نگرش شخصی ب نفع عرق عموم تفسیر بشه

به عماد:

ازت میخوام موضعت رو کاملا شفاف مشخص کنی.

1-آیا تو با پست قربانی همسو و موافق هستی؟

2-آیا تو هم مانند عبقریان معتقدی در جلسه دیروز نسبت به مشهدی ظلم و رای گیری که انجام شده افراطی بوده؟

عطار

---------------------
به طور اساسی :
در مورد پشت مشهدی چون رای همگانی بود حرفی نیست .
به برگزاری شکل این جلسه کاملا معترضم
اعتقاد به سیستمی دارم که درش به قولی حرف همان حداقل هم شنیده شود
عاد
-----------------------------------------------------------------------------------
به سوال من در مورد پست قربانی جواب ندادی
دوباره میپرسم
آیا با پست قربانی همسو و موافق هستی؟

اعتراضاتت به شکل برگزاری جلسه رو توضیح و موارد اعتراض رو بگو.

در مورد سیستمی که بهش اعتقاد داری "درش به قولی حرف همان حداقل هم شنیده شود " به نظرت آیا کانون بر اساس این سیستم اداره میشود یا خیر؟ و آیا دیروز حرف همان حد اقل شنیده شد یا خیر؟

عطار
-------------------------------------------------------
تویی که میگی ظلم شده، مگه در جلسه حضور نداشتی؟؟؟ چرا دفاع نکردی از مظلوم؟؟؟؟ 2 خط حرف زدی که واقعا هیچ ربطی به این جلسه نداشت.
به نظرم داری حرف های پوپولیستی میزنی.
امیر حیدری

zahra hoseini چهارشنبه 9 اردیبهشت 1394 ساعت 16:38

از وقتی اومدم کانون واقعا قابل اعتماد ترین فردی که تو کانون دیدم شما بودین و دیدم که همه جوره برای کانون زحمت می کشین .... امیدوارم ما هم بتونیم مثل شما برای کانون فعالیت کنیم

به عماد چهارشنبه 9 اردیبهشت 1394 ساعت 17:18

کسی با هر دیدگاهی بهش این لفظا گفته نمیشه. این که من میگم خراب بودن ذهن. مشخصا چند ماهی هست دقیق به عملکرد افراد و نوع فکرشون دقت میکنم.
اتفاقا همه ازادی دارن، اولین بار هست که همچین لفظی استفاده میکنم.
الان بهم اثبات شده. لازم باشه باز هم استفاده میکنم.هفت ماه سکوت کردم جلو این جور رفتارا فک میکنم بسه دیگه
بلی ، دقیقا رفتارهای بچگانه. نوشتم تو پست حرفی هست میشنوم ، جلسه بخواید میزارم.کی خواستید همچین کاری بکنم؟ اگر خواستید حرف بزنید من خفتون کردم اون موقع بگید ازادی نیست.
زرگرم

مریم حیدری چهارشنبه 9 اردیبهشت 1394 ساعت 21:16

از قبل از اینکه دبیر بشید میشناسمتون ...از وقتی که دبیر شدید شاهدم و شاهدیم خیلی هامون که چه قدر زحمت کشیدید از جون و دل مایه گذاشتید تا صلح و صفا برقرار باشه ..مداراهاتون رو دیدم صبوری هاتون رو دیدم ...دیدم که کانونی که حدود یه سال قبل به مشکلاتی خورده بود با کمک شما و خیلی هایی که بی دریغ کمک میکنند دوباره به روزهای اوج فعالیتش برگشت ... همیشه در دسترس هستید گوش شنوای همه ی کانونید شاهد همه ی این ها هستم ... شخصا خیلی خیلی ممنونم از شما به خاطر زحماتتون خوشحالم که تونستم گاهی اگر کمکی از دستم بر میاد انجامش بدم .منتی هم ندارم و نبایدم داشته باشم اگر کمکی میکنم به خاطر کانون نیست به خاطر خودمه و لذتیه که میبرم از بودنم تو این جمع وگرنه که کانون به من و شما یا هر کس دیگه ای احتیاج نداره.
.تو این روزا که کانون تو بهترین روزهای خودشه نمیدونم چرا چند نفری مدام با حرفاشون با طعنه هاشون با پشت سر چند نفر حرف زدن و تیم جمع کردن سعی دارن همه چیز رو بهم بریزن ..سعی دارن آرامش رو بگیرن از بقیه ... حس میکنم به جایی رسیده که دیگه زیادی داره با یه سری مدارا میشه . حس میکنم به شعورم بعضی وقتا توهین میشه چون هستن دوستانی که با کارهاشون با حرف هاشون درک و فهم همه ی ما رو زیر سوال میبرن و من هم دیگه خسته ام از این وضع.
خوشحالم که بالاخره جلسه برگزار شد .به شخصه از بحث های بی انتهای در مورد این موضوع خسته شدم و معتقدم یه بار برای همیشه باس حل بشه اختلافات و اینکه بدون شک همیشه آزادی بیان بوده تو کانون و هست هرکس دیگری هم اگر حرفی داره بیاد بگه جلوی هممون و نظراتمون رو هم بشنوه و تموم بشه این بحث های بی انتها . بسه دیگه این همه مدارا و سکوت کردن .

سمانه سرداری چهارشنبه 9 اردیبهشت 1394 ساعت 22:21

بعنوان کسی که تازه عضو کانون شدم اگر کاری انجام میدم فقط و فقط به این خاطر هست که از انجام اون لذت میبرم . کانون مسیری که برای آینده ام انتخاب کرده بودم رو روشن تر کرد و بهم امید بیشتری میده. بودن در کنار کانونی ها مشتاقم میکنه که بیشتر مطالعه کنم و فیلم ببینم و خلاصه بیشتر یاد بگیرم...اگر توی کانون فعالیتی انجام میدم،منتی نیست فقط برای خوشحالی خودمه. ممنون از لطف شما آقای زرگر

در مورد جلسه دیروز هم ، من از اول تا آخر جلسه به عنوان یه عضو بی طرف حضور داشتم و به حرف های همه گوش دادم.من با کسی دشمنی و خصومتی نداشته ام و ندارم و به امید خدا نخواهم داشت ، اما تاکید میکنم که تمام جلسه حضور داشتم و به نظرم توی رای گیری ظلمی اتفاق نیفتاده. بعنوان کسی که رای داده لازم دونستم که این نکته رو بگم.

برخورداری پنج‌شنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت 10:53

دستتون درد نکنه. تو این چند وقت که دبیر بودید به نظر من کانون خیلی سرو سامون گرفت. همیشه تو یه سیستم پرجمعیت و پویا هستن کسایی که کارشکنی میکنن!

عضو کانون فیلم عکس شدن بهترین کاری بود که تو دوره ی لیسانسم انجام دادم و از هر کاری که تو کانون کردم لذت بردم.

بهداد احمدی پنج‌شنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت 13:48

امان از پارانویا.

والا...
زرگرم

جهان پنج‌شنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت 16:09

بعنوان عضوی از کانون از دوره دبارت شما راضی هستم و حداقل سودمندی دوره شما ارامشی بود که نصیب کانون شد. اون هم بعد از مدت ها...

نجاتی پنج‌شنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت 18:19

خسته نباشید آقای زرگر
به هر حال تو این موقعیت باید صبر و گذشت زیادی داشته باشید. نظر دیگه م رو بهتون گفتم؛ یه مسائلی رو عمدا نباید جدی گرفت.

بله افرادی رو نباید جدی گرفت.
بزگرم

asadi پنج‌شنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت 20:11

واقعا ممنون و خسته نباشید.
انقدر تیره و کدر هم که شما میگید نیست.

ف.قزلسفلو جمعه 11 اردیبهشت 1394 ساعت 01:36

یه خسته نباشید از ته دلم تقدیم یه شوما

شکور جمعه 11 اردیبهشت 1394 ساعت 03:21

شاید اگر همین صبری که می گوئی، اینقدر ادامه پیدا نمیکرد، و همچنین «دنبال صلح و آرامش بودنت» اینقدر افراطی نبود و در مقابل متخلفین، سریع تر و قاطع تر اقدام می کردی، دبیر بهتری بودی.
صبر و همچنین دنبال آرامش بودن، همیشه هم صفات خوبی نیست. گاهی صبر و دنبال آرامش بودن بیش از حد منجر به تضییع حقوق دیگران می شود.
در مورد کانون، شاید صبر و دنبال آرامش بودن بیش از حد منجر به امکان ایجاد خطر بیشتر برای کانون شود. به شخصه معتقدم این دو صفت تو در مدت دبیری ات نسبت به مسائلی که می بایست نسبت به آنها ری اکشن قوی و قاطع نشان می
دادی، بیش از حد و حتی گاهی مضر بود. یعنی در این دو صفت، افراط می کردی.

ولی این نقد را نقد بزرگی ندان. همه ی دبیران کانون مشکلاتی در مدیریتشان داشتند و قطعاً تو هم داشته ای. مهم این است که تا به امروز برایند رفتارهایت در این سمت این بود که: «دبیر خوبی بودی حاج مسعود زرگر.»

خدایت بیامرزاد
شکور

شکور. در مورد نظری از عماد جمعه 11 اردیبهشت 1394 ساعت 03:48

در مورد این جمله از عماد:
«ایا این که هر کسی با هر دیدگاهی نظرش رو بگه و سپس با الفاظی مثل بچگانه بودن و ببی خبر بودن بی تجربه بودن و خراب بودن ذهن !!!! اساس تفکرشون رو زیر سوال ببریم ینی قاءل شدن آزادی برای افراد ؟؟؟؟»

1- اول اینکه توصیفی که ذکر شد، توصیفی نیست که من بهش معتقد باشم. اینکه در مورد عضوی گفته بشه «بچه» قطعاً رخ میده ولی این نشون دهنده ی این نیست که استدلالاتش شنیده نمیشه و در مقابلش استدلال نمیشه. خیلی ها خود من رو بدون اینکه حرفام رو بشنون به توصیفات نامربوطی منتسب کرده ان ولی در مورد عماد، من خودم چنین چیزی ندیدم. تلفنی هم عرض کردم که شاید چیزی که عماد ازش دلخوره و تو نظرش بهش اشاره کرده، فوقش بشه یه عمل غیراخلاقی. ولی نه اینکه استدلالاتش شنیده نشده. اتفاقاً من ادعای عکس این رو شنیده ام.

2- دوم اینکه حتی اگه توصیفی که عماد گفت، واقعاً هم رخ داده باشه، هیچ تعارضی با «قائل شدن به آزادی بیان» به وجود نمیاد.
وقتی میگیم «طرف آزادی بیان نداره» که به شکل واضح بهش بگیم: «تو حق حرف زدن نداری.» و اینکه در مقابل حرفش (به فرض اینکه عماد توصیف درستی کرده باشه) گفته بشه «این یارو بچه است»، بهش گفته نمیشه: «آزادی بیان ندارد».
همین الان خیلی ها هستن که تا فلان روزنامه یه خبر می نویسه میگن: باز این دروغگو شروع کرد. حال آیا این روزنامه به این علت، آزادی بیانش رو از دست داده؟
قطعاً اینطور نیست
اگه از دست داده بود که ما شاهد منتشر شدن شماره ی بعدیش نبودیم که!
اساساً آزادی بیان به قانون بر می گرده و ما در کانون، در اساسنامه مون، بندی نداریم مبنی بر اینکه «چنانچه در مقابل صحبت فردی، آن فرد توسط عضو یا اعضایی به بچه بودن متصف شد، بنابراین آزادی او در بیانش، ساقط می شود»!!!!

به نظرم عماد در نوشتن نظراتش دقیق تر باید عمل کنه چون ناسلامتی حقوق میخونه و حقوق خوندن، توقع دقت در جزئیات رو هم بالا می بره
شکورم

در مورد جمله ی دیگری از فماد / شکورم جمعه 11 اردیبهشت 1394 ساعت 03:58

در مورد این دو جمله:
«به برگزاری شکل این جلسه کاملا معترضم
اعتقاد به سیستمی دارم که درش به قولی حرف همان حداقل هم شنیده شود »

آیا در سیستم کانون، این افرادی که در حداقل قرار می گیرند، حرفشان شنیده نمی شود؟ آیا شخص آقای مشهدی که با چنین اکثریت بالایی از حق مدیریت در کانون محروم شد، خود در همان ایام که جلسات مربوط به این رای گیری را لغو میکرد، اقدام به نوشتن «دکترین» در وبلاگ رسمی کانون نکرد؟ یا آیا برای تشکیل جلسه ی مورد نظر، سه بار با او هماهنگی برای حضورش انجام نشد؟
آیا در سیستم حال حاضر کانون، صحبت های افرادی که تفکرشان، تفکر حداقلی هستند، امکان بیان و در ادامه شنیده شدن وجود ندارد؟ آیا به طور مثال، نظر و پیشنهاد پشت مشهدی در پست «http://filmclub-sbu.blogsky.com/1394/01/28/post-5498/جمع-آوری-پیشنهادات-برای-بحث-ترین-ها-» با عنوان «جمع آوری پیشنهادات برای بحث «ترین ها»» شنیده نشد؟

از نگاه من، فماد بر اساس نتیجه گیری خود، به اتفاقات در حال وقوع در سیستم کانون می نگرد و امارات خلاف نتیجه گیری خویش را نمی بیند.
شکور
شکورم

شهسواریان یکشنبه 13 اردیبهشت 1394 ساعت 20:08


یه اعترافی بکنم؟ راستش پارسال که قرار شد شما دبیر بشید یه کم رفتم توی فکر و از پیش قضاوت کردم که نکنه دبیر بدی بشین! نمیدونم چرا ها ! بد یعنی اونطور که باید و شاید باس باشین. اما الان می بینم که چرا زود قضاوت کردم و چقدر مسئولیت پذیرید و به تک تک فعالیت ها و اعضا نظارت دارید :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد