کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

جشنواره آثار کوئنتین تارنتینو : دعوت به همکاری

سلام

من ، مجتبی طغیانی و معین یوسفی فر قصد اکران اثار  ( کوئنتینو تارنتینو  ) در قالب بررسی و شناخت سینما و دنیای این سینماگر رو داریم .

فیلم های مورد نظر عبارتند از :

عماد زردکوهی : داستان های عامه پسند

مجتبی طغیانی : سگ های انباری

معین یوسفی فر : جنگو


همچنین دوستانی که می خوان در این پروژه همکاری داشته باشند در صورت تمایل به مدیر اجرایی شدن فیلم (پست فطرت های لعنتی) زیر این پست اعلام امادگی کنند .

تاریخ احتمالی این اثار دو هفته اول اردیبهشت ماه خواهد بود .

فیلم ها  امروز به تاریخ دوشنبه 25ام اسفند ماه برای بررسی به کارشناس امور فرهنگی تحویل داده شد .

نظرات 23 + ارسال نظر
زرگر دوشنبه 25 اسفند 1393 ساعت 21:37

باریکلا
پروژه خوشگلیه

برخورداری دوشنبه 25 اسفند 1393 ساعت 22:22

هانی بختیاری دوشنبه 25 اسفند 1393 ساعت 22:39

من هستم..

شهرزاد رمضانی سه‌شنبه 26 اسفند 1393 ساعت 00:19

موفق باشید
کمک خواستید هستیم

محسن قدکساز سه‌شنبه 26 اسفند 1393 ساعت 00:49

مدیریتِ آشغال‌های کثافت با من

م.ر سه‌شنبه 26 اسفند 1393 ساعت 01:44

منم مجتبی وهانی هرجا باشن هستم

به قدکساز سه‌شنبه 26 اسفند 1393 ساعت 11:14

مطمئنا وقتی به سابقت در انجام پروژه ها نگاه می کنم با مدیریتت در هر پروژه ای مخالفت می کنم.و دلایل دیگر هم هست البته...

زرگرم

هانی بختیاری سه‌شنبه 26 اسفند 1393 ساعت 12:54

ااگه امکانش هست مدیریت پس فطرت های لعنتی رو بدین من

عطار سه‌شنبه 26 اسفند 1393 ساعت 22:39

بسیار عالی

شکور چهارشنبه 27 اسفند 1393 ساعت 00:13

1- به عماد:
به سلامتی. ولی پیشنهاد میکنم اگه کسی پیدا نشد، به جای جنگو، لعنتی ها رو اکران کنی.

2- در مورد پیشنهاد قدکساز:
در مورد مدیریت قدکساز هم اعلام تعارض با آبروی کانون میکنم. این یعنی قدکساز برای گرفتن مدیریت این اکران، باید رای گیری کنه.
به شخصه معتقدم حتی اگه این اکران انجام نشه، بهتره تا ریسک مدیریت قدکساز رو دوباره بپذیریم.
دوستان اگه بخوان تو این ایام، قدکساز رو بدون اینکه در عمل نشون بده، به اساسنامه مقیده، دوباره یکی از مدیر های کانون کنن، باید تبعاتی مثل تبعاتی که مدیرتش در سمت مدیریت وبلاگ برای کانون داشت رو به جان بخرن!
قدکساز حتی کانون، دبیر و مسئول اساسنامه رو اونقد دارای اعتبار ندونست که بیاد در جلسه ی نقدی که در موردش تشکیل شده، حضور پیدا کنه و پاسخ بده؛ و حالا برگشته طوری از گرفتن مدیریت یه پروژه صحبت میکنه مثل اینکه همه چیز در مورد اون در کانون رله است!
به نظرم قدکساز تا زمانی که نشون نده بی احترامی ای که در مورد کانون انجام داده رو از روی رفتارهایی مثل بچگی و ... انجام داده، رفتار سابقش اماره ای بر خطرات ناشی از حضور قدکساز در سمت مدیریتی برای آبروی کانون، همچنان وجود داره و تا اون روز من اعلام تعارض با آبروی کانون خواهم کرد.
اگه قدکساز بخواد همونطور که در مسئولیتش، قاعده های اساسی «الزام به مشورت» و «پاسخگویی مسئول» و ... رو نقض کرد، حالا وظایف اساسنامه ای مدیریت پروژه رو نقض کنه، ممکنه با پروژه ای روبرو بشیم که مدیرش خودش رو موظف به رعایت هیچ قاعده ای که با آبروی کانون عجینه، ندونه و همچنین در مقابل رفتارش هم خودش رو مسئول پاسخگویی نبینه و مثل دفعه ی قبل خراب کاری هاش رو بکنه و بره پی کارش و ناپدید بشه...

دوستان توجه دارن که در الزام کردن فرد به رای گیری برای پروژه ی شخصی 3 راه وجود داره:
- اعلام تعارض با سطح هنری کانون
- اعلام تعارض با امکانات کانون (زمان و مکان و پروژه ها و...)
- اعلام تعارض با آبروی کانون


3- به دبیر:
پیشنهاد دارم حالا که قدکساز اینطور خودش رو زده به حالتی که یعنی «خبری نبوده و نیست» و درعین حال به این شکل میخواد نشون بده که تو کانون هست و ... (که خیلی هم خوبه که برای کانون کار کنه ولی...) از موقعیت استفاده کنه و پرونده ی رفتار خلاف اساسنامه ای قدکساز رو با حضور خودش بار دیگه باز کنه، انتقادهایی که من، دبیر و مسئول اساسنامه در جلسه ی مربوط به این مسئله انجام دادیم رو دوباره بذاره و ببینه آیا قدکساز دفاعیه ای داره یا نه (که امیدوارم داشته باشه وگرنه:) در آخر همه چیز رو به عنوان یه خاطره ی تلخ کانونی برای نمایش اینکه «رفتار خلاف اساسنامه کار بچه گانه ای نیست و برای کانون دارای اعتباره» تو وبلاگ قرار بده و از اون به بعد، اگه قدکساز تغییری در رفتارش نده و همینطور نسبت به تخلفاتی که کرده، باز هم خودش رو به بی محلی بزنه، همیشه در موردش به عنوان «اماره ای بر خطر تعارض با آبروی کانون در پروژه های شخصی» و همچنین دلیلی برای «عدم انتخاب قدک به عنوان مدیر پروژه ی کانونی» مورد استفاده قرار بگیره

شکور

ویسپار آریانا چهارشنبه 27 اسفند 1393 ساعت 00:40

داستان های عامه پسند قابل اکرانه آیا؟!

نه تنها قابل اکرانه، بلکه من به عماد پیشنهاد کرده ام که حتماً و حتماً نسخه ی دوبله شده اش رو اکران کنه که از شاهکارهای دوبله ی تاریخ هنردوبله ی ایرانه

اکران پالپ فیکشن دوبله شده از آرزوهای برباد رفته ی من بود... یادمم گرامی و راهم پر رهرو!

شکور

مریم حیدری چهارشنبه 27 اسفند 1393 ساعت 01:11

من هم با مدیریت اقای قدکساز مخالفم. دلایلی هم دارم مث اینکه رفتارشون در زمانی که مسئول وبلاگ. بودن بسیار توهین آمیز بود و تقریبا همه ناراضی بودن از. رفتارشون. یا اگر اشتباه نکنم پروژه ی عکاسی پاییز رو که مسئولش بودن کلا بلاتکلیف رها کردن. در نتیجه مخالفم.

زرگر چهارشنبه 27 اسفند 1393 ساعت 10:26

بله فک کنم الان بر همگان روشن شد پروژه دست گرفتن قدک پر از ایراده . قطعا اگر قضیه ادامه پیدا کنه و جدی بشه ینی بخواد هر پروژه ای رو اعلام کنه و انجام بده یا به هر نحوی( از فعالیت در کانونش استقبال هم میشه اما بعد از توضیح راجع به رفتارهای گذشتش) طی یک پست کاملا شفاف سازی میکنم که قدک بیاد جواب بده.

باز هم می گم با این نوع ادبیات مشکل دارم . این که بر همگان روشن شه جنبه ی پوپولیستی داره . شما بعنوان دبیر حق داری که ممانعت کنی اما با استدلال خودت . اون پست خیلی خوب خواهد بود و به محسنم اگه داره نظرات رو می خونه پیشنهاد می کنم که بیاد حتمن و پاسخگو باشه . با نظر خانم حیدری هم مخالفم . بد رفتاری و کارایی دو امر متمایزن . اما بحث عدم مدیریتش در فلان برنامه می تونه کاملا وارد باشه . به هر حال اون هم 50 درصد ماجراست . بنظرم نمونه یک رای خوب و منطقی رای عباسه . ضمن این که تفهیم این اتهام باید ب دور از هرگونه دخالت دادن نظر شخصی باشه . فقط یک رزومه از کارهای محسن قدکساز نه دخول نظر شخصی و حتی سایه انداختن بر اذهان شخصی . اگر محسن قدکساز با ابروی کانون بازی کرده بهتره که معیار نه محسن قدکساز باشه و ن شخصیت اون بلکه معیار ابروی کانون باشه . ضمن این که به نظرم قدکساز با هر رزومه ای که داشته باشه بازگشتش یعنی این که می خواد خودی نشون بده . اگر صرف ادعا باشه که فقط خودش رو کوچیک کرده . بنظر من نمونه ی افرادی مثل قدکساز ک خیلی رک می گن سیستم رو قبول ندارن شرف دارن ب کسایی که وقتی عباس شکوری رو میبینن سر در گریبان فرو می برن و تا عباس نباشه شروع می کنن گند زدن به ابروی کانون . نمونش رو این اواخر دیدیم .
باز هم می گم الان این دید بوجود نیاد که من دارم از قدکساز حمایت می کنم . من دارم می گم شیوه ایکه برای مواخذه ارائه شد در بهترین شکل ممکن نظر عباسه + حضور خود قدکساز
عمادم

امیر حیدری چهارشنبه 27 اسفند 1393 ساعت 12:22

به عماد:
حرفات یک نمای روشن فکری داره ولی مواظب باش این روشن فکریت وارد حیطه افراط نشه. جمله "بر همگان روشنه" زرگر جمله بی اساسی نیست. همه کسایی کمی بیش از تو (زمان مشکل قدک) در کانون بودن معنی این جمله رو میفهمند و با توجه به اینکه همه چیز در وبلاگ ثبت میشه استفادهکردن از این جمله توسط دبیر هیچ مشکلی نداره. و الان من با ادبیات تو موافق نیستم، جمله ی " شما به عنوان دبیر" فقط داره اعتبار دبیر رو زیر سوال میبره. ئبیری که داره خوب کار میکنه. حواست به بار ثانوی جملاتت نیست ( شاهد دیگه اش قضیه ایه که با هم صحبتش رو کردیم).

ئبیر = دبیر
ا حیدری

به عماد چهارشنبه 27 اسفند 1393 ساعت 12:47

محض روشنگری:
- قدکساز با آبروی کانون بازی نکرده بلکه تصویری از تعهداتش نشون داده که نشون میده کاملاً پتانسیل بالایی برای بازی با آبروی کانون داره.

- به شخصه بین قدکسازی که خیلی رک میگه سیستم و قبول نداره ولی هیچ وقت برای حرفاش دلیلی نمیاره و حتی نمیاد در جلسه هایی که برای این موضوع گذاشته میشه، حرف بزنه رو با کسایی که همین یه جمله ی رک رو هم نمیگن، فاصله ی زیادی نمیبینم
هر کدوم به شکلی دارن زشت عمل میکنن

- نمونه هایی مثل قدکساز، شاید در حال حاضر 3 نفر باشن و اگه تخلفشون ثابت بشه، برای امکان استفاده در رای گیری های بعدی و جلوگیری از یه رای گیری اشتباه دیگه، می شه که به ثبتشون در وبلاگ حکم داد.


شکور

عطار چهارشنبه 27 اسفند 1393 ساعت 13:55

من متاسفانه از دیشب تا حالا چشم درد شدید دارم واسه همین نظراتم در اسمایل و بسیار کوتاه بود.الانم فقط با یکی از چشمام که تا حدی باز میشه پست و نظرات جدید رو خوندم.

در مورد قدک وقتی دیشب نظرش رو خوندم با توجه به رفتار های قبلیش حتی این احتمال رو دادم که نظر رو جدی ننوشته و میخواد شوخی کنه!
خوشبختانه نظر عباس بیش از همه و بعد از اون زرگر و امیر کاملا روشنگر بود.(اعضایی هم که در جریان رفتار های قدک نبودن بخشی از این رفتار در وبلاگ هست.میتونن آرشیو چند ماه پیش وبلاگ کانون رو بررسی کنن تا چرایی واکنش ها بچه ها به کامنت(در ظاهر عادی و معمولی) قدک رو متوجه بشن.

#در حد اسمایل#

عطار

عماد چهارشنبه 27 اسفند 1393 ساعت 14:48

به امیر : اساسا این که چقد حرف من وارده به زرگر و چقد وارد نیست معیار شخصیه . من اون ترکیب واژگانی (شما به عنوان دبیر فقط‌) رو در این جهت نوشتم که بخوام بگم توی دبیر اتفاقا حق داری اصلا مانع کار و مدیریت قدک بشی اما با این نوع نوشتار و اینجا بنظرم درست نبود . اصلا هم قصد تحدید اختیارات دبیری رو نداشتم . بعد هم عرض کنم اگه مطابق نظر عطار فقط قصد قدکساز (شوخی) بوده که اصلا خودش رو کوچیک کرده . ولی اگر جدی هم بوده باشه این همه حمله اون هم در یک نظر برای (صرفا اعلام آمدگی) بنظرم معنی نداشت . در ثانی الان هم شما دارید در مورد کسی حرف می زنید ک نیست و این ب نظرم خیلی جالب نیست . اگر قدک امد و مردانه خواست پروژه رو دست بگیره اون زمان همه انتقاداتون رو وارد کنید . جلسه براش بگذارید و با تفهیم اتهام باهاش صحبت کنبد . الانم دیگه بحث رو ادامه نمی دم چون نمی خوام در مورد کسی که حضور نداره بحثی داشته باشم .

عماد!
اشتباهات این نظر تو:

1- گفتی که:
«توی دبیر اتفاقا حق داری اصلا مانع کار و مدیریت قدک بشی»

شکور: خیر! دبیر این حق رو نداره. بلکه مثل سایرین یک رای خودش رو داره

----------------------
2- عماد: «اگر جدی هم بوده باشه این همه حمله اون هم در یک نظر برای (صرفا اعلام آمدگی) بنظرم معنی نداشت»


شکور: به نظر من به شدت معنی داره و اون اینه که ملت بزرگی کار زشتی که قدکساز کرده رو بفهمن و حتی فهمیده ان. طوری که صرفاً حتی در مقابل یه اعلام پروژه ی شوخیش هم اینهمه نظر دقیق داده میشه. قدکساز اونقد بد عمل کرده که این ری اکشن ها باید نسبت بهش داده بشه. این خوبی دموکراسیه. در دموکراسی، فقط همین ری اکشن ها هستن که میتونن جلوی اتفاق ناگوار رو بگیرن. ری اکشن اکثریت و همچنین ری اکشن هایی که اکثریت رو از خواب بیدار میکنه. ری اکشن هایی که باعث میشه اقلیتی که داره اذیت میکنه، در اذیت کردن های بعدیش، به شک بیفته

-------------
3- «در ثانی الان هم شما دارید در مورد کسی حرف می زنید ک نیست و این ب نظرم خیلی جالب نیست»

شکور: حاجی خوبه تو داری حقوق میخونی ها!
اگه قدک الان تو وبلاگ نیست، پس ما هم نیستیم! معلوم هست چی میگی؟
همونقدری که ما امکان دیدن و نوشتن تو وبلاگ رو داریم، قدک هم داره، بنابراین کاملاً در شرایط یکسانی قرار داریم.
از طرفی، هیچ چیز پنهانی وجود نداره و همه چیز داره کاملاً قانونی و واقعی به سمع و نظر قدکساز میرسه! دیگه داری به نظرم الکی «حقوق بشر بازی» در میاری!
اگه دور هم جلسه گذاشته بودیم و بهش نگفته بودیم، حرفت صحیح بود که البت خودم همیشه گفته ام نباس باشه و باید بهش اطلاع داد که بیاد از خودش دفاع کنه.
ولی صحبت در وبلاگ یعنی ما هستیم، او هم هست.

-----------
4- «گر قدک امد و مردانه خواست پروژه رو دست بگیره اون زمان همه انتقاداتون رو وارد کنید »

شکور: خیر! الزامی به این نیست که وایسم بیاد پروژه دستش بگیره.
همینکه در ابتدای مقدماتی حضورش چنین ری اکشن هایی ببینه، یعنی دموکراسی داره کار میکنه.
خوشحالم از اینکه اینقد ری اکشن می بینم نسبت به کسی که کانون رو مسخره کرد و رفت. به شدت خوشحالم که الان که فقط اظهار وجود کرده، این ری اکشن ها رخ داده و جلوتر هم اگه جدی تر بشه امیدوارم که ری اکشن ها هم جدی تر بشه...

---------------
5- «جلسه براش بگذارید و با تفهیم اتهام باهاش صحبت کنبد .»:

شکور: عماد! دارم به پاسخ هایی که امیر بهت داد معتقد میشم ها!
وقتی خبر نداری، این حرف چیه دیگه؟
جلسه گذاشته شده، تفهیم اتهام هم شده!
مثل اینکه اصلاً مطالبی که نوشته میشه رو نمیخونی ها
میگم آقا حتی کانون رو اونقد کوچیک می دونه که حاضر نیست بیاد تو جلسه ی نقد خودش! الان چه کنیم؟ وایسم تا آخر عمر؟
آیا توئی که حقوق خوندی ،چیزی از حکم غیابی می دونی؟
ابلاغ کاملاً واقعی و سه بار انجام شد. ری اکشن این بود: برید بینیم بابا!
الان نظرت چیه؟ میخوای بریم قلنجش رو هم بشکونیم؟

----------
در آخر: قناری! این نظرت نسبت به نظر قبلیت خیلی خیلی خام تر بود و حداقل خراب کرد اون حیثیت حقوقی ای که پیش من داشتی!
این حرفا چی بود زدی تو! واقعاً از یه دانشجوی حقوق این حرفا حتی زشته ها!
تا کی باید منتظر باشیم که کسی که کانون رو مسخره کرده، لطف کنه بیاد بر سر ما منت بذاره و اجازه بده که باهاش صحبت کنیم تا اگه لازم دید و عنایت کرد، پاسخمون رو بده؟
اگه بتونم به رفتار های خلاف اساسنامه، من باب تمثیل عنوان جرم بدم الان تو داری مجرم پروری میکنی ها
اصلاً حواست هست چی میگی؟

شکورم

---------------------
حرفی ندارم
فقط بگم خیلی قضیه رو دادگاهی و حقوقی نگاه می کنی .
باشه
صلاح مملکت خویش خسروان دانند
شما هرچقدرم بکوبیدش ایا اساسنامه مدون کانون در حکم یک قانون ناظر به قدکساز خارج کانون هم هست ؟‌
ایا میتونی یقش رو بگیری که آقای قدکساز شما بعنوان فلان ادم فلان زمان فلان کار رو کردی ؟ خیر
اساسا اگه از قدکساز صحبت می کنم و می گم معنایی نداره حرفم اینه قدکساز دیگه تو کان.ن نیست اصلا ! اگر می خواید در موردش بحث کنید باشه اما وقتی نیست وقتی فعالیتی نمی کنه ایا صرف دیدن وبلاگ برای کسی که نه سمتی داره و نه جزیی از کانونه چه دردی رو مرهم می کنه ؟
باز هم می گم بنده نظرمو رو گفتم و اگر پاسخی از جانب من داده نشد دیگه حمل بر گستاخی من نشه

قصه کوتاه

ارادتمند : عماد

----------------


----------------------

شکورم
چیز جدیدی نگفتی و همش داری بدتر میکنی قضیه رو.
قدکساز گفته که اکران فلان پروژه با من
این یعنی از نگاه قدک عضوه کانونه
حتی از نظر منه عباس شکوری هم قدک عضوه
اینکه یکی یه مدتی غایب باشه، دلیل نمیشه که عضو نباشه. همین ایام فجر بود که من و قدک با بلیط های کانون باهم داشتیم فیلم می دیدیم پسر!
درضمن وقتی تو میخوای صحبت کنی، از تفهیم اتهام و این مسائله به شدت قضائی صحبت میکنی بعدش وقتی من باهات مخالفت میکنم بهم میگی خیلی دارم دادگاهی نگاه میکنم به قضیه؟

نه تو خیلی دادگاهی نگاه کردی نه من. بلکه اساس صحبت ما بر روی همون چیزیه که اساس حقوق جزا برش بنیان نهاده شده یعنی نظم و منطق و عدالت.

اساسنامه فقط در مورد کانون صحبت میکنه نه خارج از کانون. وبلاگ کانون هم جزئی از کانونه و ما در مورد قدکساز خارج از کانون صحبتی نداریم

وقتی قدکساز میاد در مورد مدیریت یه پروژه ی کانون صحبت میکنه ،دیگه میشه در موردش کاملاً اساسنامه رو اجرا کرد. و اگه اینجا اجرا نشه پس کجا میتونه اجرا بشه!
درضمن ما در مورد قدکساز بحث نمیکنیم بلکه داریم در مورد اینکه نباید اجازه بدیم که مدیر بشه، نظر میذاریم.
این توئی که داری بحث میکنی وگرنه ما همگی داریم نظر خودمون رو مطابق با اختیاری که اساسنامه بهمون داده در مورد کسی که خواسته مدیر اجرایی یکی از پروژه های کانون بشه، میدیم

خلاصه که حاحی! اگه واقعاً هرچی فکر میکنی همچنان به چیزهایی که گفتی معتقد هستی و به اشتباه بودنشون پی نمیبری، باس بگم به نظر من نه تنها اساسنامه ی کانون بلکه یه سری مسائل خیلی مسلم از حقوق رو هم فراموش کرده ای. اصلاً حقوق هم نه، یه سری مسائل بدیهی تو تعامل بین انسانها که میخوان اخلاق رو رعایت کنن رو از یاد برده ای.


شکور

عماد چهارشنبه 27 اسفند 1393 ساعت 15:58

به عباس : والا نظراتت سنگینه و برخورنده
این نوع دیالکتیکی که داری بر قرار می کنی بنظر من چندان متناسب نیست . من دارم بحث می کنم ؟‌
این یه جور توپ رو تو زمین حریف انداختنه
من یه نظر دادم و متعاقبش این همه واکنش داشت . من نه تمایل به بحثی دارم نه چیزی . اخلاق هم از منظر من چیز عرفیه که من به این نوع اخلاق پایبند نیستم اما خللی هم به این اخلاق عرفی وارد نمی کنم . می گم که خود دانید من یه فیلم می خوام اکران کنم اگر کسی مسوولیتش رو پذیرفت که فبها اگه نه که هیچ

به عطار‌: می دونم حجی شاهد مثال اوردم . منظورم حرف تو نبود اصلا

شکورم چهارشنبه 27 اسفند 1393 ساعت 16:09

الکی حساسی بابا
و عجیبه تفکراتت
شکورم

محسن قدکساز چهارشنبه 27 اسفند 1393 ساعت 19:39

داستان من سرِ دراز داره. یک- اساسا "سیستم" کانون رو قبول ندارم و قبلا درموردش صحبت کردم. نگید نکردم که خودتون رو ضایع کردید. دو- درمورد پروژه پاییزِ فلان کاملا حق دارید و دفاعی ندارم. سه- درمورد مسئله وبلاگ، هیچ توهینی از طرف من صورت نگرفت تا وقتی که توهین‌ها به من شروع شد. دخالت در امور و تکرار سوال‌های تکراری اصلا کار خوبی نیست. من پاسخ‌گو بودم تا قبل از این که این کارهای زشت اتفاق بی‌اُفتن. استفاده از الفاظی مثل "توهین"ی که از طرف من صورت گرفته باشه یا "کلکسیون کارهای عجیب و غریب" که حرف مسخره و چرتی بود و غیره خودشون توهین بودن به من. اگر حرف‌های با مصداق وجود داره من پاسخ‌گو هستم. اصلا هدف افرادی مثل امیر حیدری و بعدتر مسعود زرگر ایجاد نفوذ و افزایش تسلط روی کارِ من بود و نه چیز دیگه وگرنه این همه بحث سرِ یک تأیید نکردنِ نظر اتفاق نمی‌افتاد. حالا که در حال سربُریدن هستید حداقل تفهیم اتهام کنید نیازی هم به حکم نیست. چهار- من با امیر حیدری و مسعود زرگر درمورد مسائل کانون اختلاف نظر و سلیقه خیلی دارم پس در این لحظه "سیستم" کانون رو بیشتر از قبل قبول ندارم و اهمیتی هم به جلسه‌ای که توسط این افراد برای من برگزار بشه نمیدم. هیچ دلیلی هم وجود نداره که این افراد یا هر کس دیگه‌ای منو قبول داشته باشن یا حرف‌های منو تأیید کنن یا از این به بعد هم به من توهین نکنن. پنج- برای توهین‌هایتان اساس‌های متوّهمانه نسازید، مرد باشید و با همین اساس‌های موجود ادامه بدهید حداقل. شش- اگر اعلام آمادگی کردم فقط به خاطر علاقه‌ام به تارانتینو و اراذل بی‌آبرو و عماد و نشان دادن روش درستِ مدیریت پروژه بود. کسی شوخی نداره و کسی حقیقت رو فراموش نکرده. قدرت و رسانه و شانتاژ با شماست.
در آخر 1- خواستید خواستید نخواستید نخواستید، چیزی از من کم نمیشه و چیزی هم اضافه نمیشه.
2- کانون پتانسیل خیلی بالاتری داره. قدرش رو بدونید.

امیر حیدری چهارشنبه 27 اسفند 1393 ساعت 22:10

میخواستم جوابِ "به امیرِ" عماد رو بنویسم ولی خوشبختانه شکور همه چیزهایی که من میخواستم بگم (بعلاوه یک بند اضافه تر) گفت. خدا خیرش بده چون اصلا از لحاظ روحی حوصله نوشتن نداشتم.

امیر حیدری چهارشنبه 27 اسفند 1393 ساعت 22:20

ولی این جمله رو نمیتونم دوباره نگم که جملاتت به شدت عجیب هستن عماد. عجیب ترینشون اینه که میگی چرا در مورد قدک حرف میزنین!!! حاجی این همه مدت کسی چیزی گفت؟؟؟؟؟ الان قدک دوباره اومده کانون و میخواد یه پروژه رو دست بگیره ما در مورد قدک کانون حرف میزنیم و الا خارج کانون من خودم با قدک رفیق هم هستم. همینچندوقت پیش تو سلف همدیگه رو دیدیم و حداقل میتونم بگم من از دیدنش خوشحال شدم.
""""عماد:شما هرچقدرم بکوبیدش ایا اساسنامه مدون کانون در حکم یک قانون ناظر به قدکساز خارج کانون هم هست ؟‌
ایا میتونی یقش رو بگیری که آقای قدکساز شما بعنوان فلان ادم فلان زمان فلان کار رو کردی ؟ خیر
اساسا اگه از قدکساز صحبت می کنم و می گم معنایی نداره حرفم اینه قدکساز دیگه تو کان.ن نیست اصلا ! اگر می خواید در موردش بحث کنید باشه اما وقتی نیست وقتی فعالیتی نمی کنه ایا صرف دیدن وبلاگ برای کسی که نه سمتی داره و نه جزیی از کانونه چه دردی رو مرهم می کنه ؟
باز هم می گم بنده نظرمو رو گفتم و اگر پاسخی از جانب من داده نشد دیگه حمل بر گستاخی من نشه"""""
این نظرت دیگه اوووج نظرات عجیب غریب بود.

عبقریان پنج‌شنبه 28 اسفند 1393 ساعت 23:32

منتقد جور شده و همه اکرنای تارنتینو با حضور منتقد یا نه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد