کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

حال سینمای ایران خوب نیست!

این مطلب رو از سایت فرارو، در ادامه ی مقدمه ای که در پست مربوط به «من دیه گو مارادونا هستم» بخونید:

http://media.mehrnews.com/old/Original/1391/12/26/IMG16361942.jpg

می‌گویند که این روز‌ها دیگر از زنگ خطر سینما خبری نیست. بلکه دیگر با خود خطر مواجه شده‌ایم. و حتی اگر نتوانیم به زودی ضعف‌های سینما را از میان برداریم مرگ آن نزدیک است.   

 



پیش از این کار‌شناسان اعلام کرده بودند که وضعیت سینمای ایران بحرانی‌تر از هر زمان دیگری است. حال که سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر پایان یافت، این هشدار چهره‌ای واقعی‌تر به خود گرفته است.

تا جایی که برخی از منتقدان به صراحت اعلام کردند که دیگر کار از کار گذشته و حال سینما رو به وخامت است.

حامد بهداد در نشست فیلم «خانه دختر» در جشنواره فجر به صورت سمبلیک به حال بد سینما واکنش نشان داد.

او در این نشست برای سینمای ایران دعا کرد و از حاضران خواست آمین بگویند. بهداد گفت: «خدایا به سینما، ‌ قصه، فرهنگ و روابط نورانی ما که باعث افتخار ما در جهان است شفا بده. دعا می‌کنم سینمای ما از بیماری اقتصادی و سوژه نجات پیدا کند. دعا می‌کنم حال همه ما خوب شود چون حالمان خوب نیست.»
 
بهداد در ابتدا گفت خیلی قصد صحبت کردن ندارد و برایش مهم این است که عکاس‌ها از او عکس بگیرند. او در لحظات مداوم جلوی دوربین عکاس‌ها ژست‌های خاص گرفت.
 
منیژه حکمت تهیه کننده سینما از عدم حضور کارگردانان بزرگ در جشنواره انتقاد کرد و گفت: «پست گرفتن چیز بدی نیست اما نباید فیلم سازان بزرگ حذف شوند. من دوست داشتم به جای من روی این صندلی کاهانی، فرمان آرا و سامان مقدم می‌نشستند اما باعث تاسف است که کاهانی و سامان مقدم که فیلم‌سازان بزرگی هستند انتخاب نشده‌اند. من حرف‌هایم را می‌زنم چون باید از سینما صیانت کرد.»

برخی از کارگردانان برجسته کشور همچون کاهانی به ممیزی‌های خواسته شده تن نداده بودند و نمی‌خواستند که ساخته‌شان تکه تکه شود. برخی هم به دلیل موضوعاتی که بر آن دست گذاشته بودند از رقابت کنار گذاشته شدند.
 
کمال تبریزی درباره ممیزی در جشنواره امسال گفت: «پیش از این و حتی در جشنواره‌های فیلم قبل از انقلاب هم چنین مرسوم بود که فیلم‌ها بدون ممیزی چندانی به جشنواره می‌آمدند، اما گویا امسال وضعیت تغییر کرده است.»
 
این کارگردان در زمان نمایش فیلمش با صدای بلند دو جمله کنار گذاشته از فیلمش را تکرار کرد و با تشویق حاضران در سالن مواجه شد.

فشارهای بیرونی بر پیکر سینما، ناتوانی وزارت ارشاد در حمایت از هنرمندان و بحث ممیزی مشکلاتی بودند که می‌توان رد آنان را در تمام دوره‌های سینمایی کشور دنبال کرد. اما حال منتقدان می‌گویند که وضعیت سینمای ایران خیلی بحرانی‌تر از این حرف هاست.

به گفته رامتین شهبازی منقد سینما، در این دوره ما تنها با چند فیلم متوسط رو به رو بودیم. فیلم‌هایی که حتی نمی‌توانند امتیازی بالا‌تر از ۶ از ۱۰ را کسب کنند.

می‌گویند فیلمنامه بزرگ‌ترین معضل سینما است. فقدان فیلمنامه‌ای داستان گو که بتواند دو ساعت شما را روی صندلی‌های سینما بنشاند و جذب یک داستان کند. اما به جای آن فیلم‌هایی ساخته می‌شوند با فیلمنامه‌هایی مغشوش که چند خط داستانی را دنبال می‌کنند و در ‌‌نهایت هم نمی‌توانند بیینده را به اوج احساس که منجر به واکنش می‌شود برسانند.

 حال آیا این فیلم‌ها می‌توانند مخاطبان را به خود جذب و صف‌های فروش بلیط را طولانی کنند؟
 
معمولا میزان موفقیت اکران‌های عمومی از زمان جشنواره قابل پیش بینی است. زیرا که قرار است در چند ماه آینده این فیلم‌ها (یا تعدادی از آن‌ها!) به اکران درآیند و چرخ این صنعت را بچرخانند. حال وقتی منتقدان و اهالی فرهنگ و رسانه از ضعف عمومی این فیلم‌ها می‌گویند، قرار است چگونه سرمایه به این صنعت بازگردانده شود؟

سخنگوی فراکسیون هنر و رسانه مجلس شورای اسلامی هم از کیفیت فیلم‌های اخیر انتقاد کرده و گفته صنعت سینمای کشور نیازمند بازنگری در موضوع و محتواست.

به گفته ابوذر نعیمی این دوره از جشنواره فیلم فجر، ویژگی خاصی به نسبت جشنواره سال‌های گذشته نداشته و نتوانسته نظر صاحب نظران را جلب کند.

رئیس سازمان سینمایی معتقد است که رابطه بین مردم و سینماگران قطع شده است. به گفته حجت الله ایوبی «وقتی سینماگر احساس بکند که باید فیلم سفارشی بسازد و گیشه هم برایش اهمیتی نداشته باشد و می‌گوید که این فیلم قرار نیست برای مردم ساخته شود، فیلمی می‌سازد که سفارش دهنده دوست دارد. در نتیجه او کارش را انجام داده است و سفارش دهنده هم به آن افتخار می‌کند. اما در مقابل اگر سینما مردمی‌تر شود، گیشه‌ها رونق پیدا کنند و فیلمساز احساس کند که برای مردم فیلم می‌سازد، مطمئن باشید فیلم‌هایی را می‌سازد که خود واقعی مردم داخلش است و به این ترتیب بین سینما و مردم هم پیوند ایجاد می‌شود.»

در این دوره آنقدر انتقاد‌ها بالا گرفته که منتقدان وضعیت کنونی سینما را بر سر یک دوراهی ترسیم کرده‌اند؛ یا سینما راه درست را بر می‌گزیند و دوباره روی پاهای خودش می‌ایستد، یا به شدت سقوط می‌کند

نظرات 1 + ارسال نظر
عماد زردکوهی جمعه 24 بهمن 1393 ساعت 01:42

دو نکته
امثال آقای بهداد اگه به پیکر نحیف و لاجون این سینما کمکی نکردند هیچ که اونو با سواستفاده هاشون چند قدم به مرگ نزدیک تر کردند .
در مورد ترکیب واژگان سینمای مردمی بنظرم کثیف ترین و از بن بی اساس ترین صفت برای سینماست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد