کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

شات های ماندگار از تاریخ سازان سینما

کارگردان خداوندگار صحنه و خلیفه الله است.دستور می دوهد و بقیه باید اطاعت کنند

دور هم چندتا شات خاص از خداوندگاران بزرگ سینما و صحنه های فیلم هایشان ببینیم

باشد که مستفیض شویم . . .



 

هارولد لوید در ایمنی آخر ساخته ی فرد سی نیومیر

 



چاپلین در پشت صحنه ی دیکتاتور بزرگ

 


ژان لوک گدار در حال هُل دادن ویلچر(تراولینگ ابداعی خودش)



لوئیس بونوئل فقید در محضر بیلی وابلدر فقید



فدریکو فلینی در حال . . . 




از چپ توشیرو میفونه،آکیرا کوروساوا،تاتسویا ناکادایی



و

و این عکس هم برای عاشقان جان فورد




نظرات 9 + ارسال نظر
عماد زردکوهی جمعه 12 دی 1393 ساعت 11:06

سید بسیار هم عالی
با اینکه از جان فورد زیاد خوشم نمیآد اما سر صحنه بودنش بی نظیره
آقامون گدارم که هیچ !

راستی یادم رفت
جان فورد
شهیرترین وسترن سازی که تمامی اسکارهایش برای فیلم های غ وسترنش بود
عماد

شکور جمعه 12 دی 1393 ساعت 13:53

کجایی بت میگم؟
شکورم

همینجام دیگه
. . . امتحانام رو دارم آماده میشم براش
دلمم واست تنگ شده
محمدمهدی رسولی

علیرضا ملک محمدی جمعه 12 دی 1393 ساعت 16:03

کوزه چیان جمعه 12 دی 1393 ساعت 16:24

سلام و ممنون بابت مطلبی که گذاشتید.
فقط جمله ی کارگردان خداوندگار صحنه و خلیفه الله است. دستور می دهد و بقیه باید اطاعت کنند یک نظر شخصیه یا اینکه براش رفرنس دارین؟
گفتن این جمله و از اون بدتر باور این جمله خیلی خطرناکه به ویژه برای کسانی که تازه وارد دنیای سینما شدن و هنوز به بلوغ هنری نرسیدن. باعث میشه بدون اینکه بخوان مهارت سینمایی دیگه ای کسب کنن به شوق دستور دادن و اینکه بقیه مکلف هستن هر چه او امر می کنه ولو غیر منطقی رو اطاعت کنند.
متاسفانه این باور غلطیه که توی عوام و حتی گاهی خواص وجود داره که فیلم رو مدیون کارگردانش می دونن در حالی که تو واقعیت فیلم سازی غیر از اینه. کارگردان عضوی از فیلمه و موظفه به نظرات اعضای گروهش گوش کنه و گروه رو پیش ببره که حتی تو این امر هم تنها نیست و تهیه کننده و مجری طرح همراهیش می کنن. این جمله در اصل داره گروهی بودن کار سینما رو نقض می کنه. از اون طرف باعث می شه دیگرانی که به حرفه های دیگه ای در سینما علاقه دارن با تردید به شغل خودشون نگاه کنن. عملا آزادی عمل خودشون رو از دست بدن و خودشون رو برده ای ببینن زیر دست کارگردان. البته شاید این قضیه برای جان فورد و هیچکاک و دیگر غول های سینما که می دونستن دارن چی کار می کنن صدق کنه اما باز هم تاکید می کنم کارگردان باید کارگردانی کنه نه دیکتاتوری.

سلام
ممنون از اینکه وقت گذاشتید و نظرتون رو نوشتید
در پاسخ باید بگم:
عقیده ی شخصی من هست.اما به درستی اون با ذکر دلایل زیر ایمان دارم
اینکه:
منظور من دیکتاتوری نیست.اما همیشه حرف اول و آخر رو باید کارگردان بزنه.وقتی مسئولیت کل یک فیلم با کارگردان هست و خوب یا بد ساخته شدن یک فیلم صددرصد!(و نه حتی یک درصد کمتر) به کارگردان برمی گرده باید این حق رو برای کارگردان قائل بود که خداوندگار صحنه باشه
در نهایت او هست که باید پاسخگوی منتقدان و اگر ارزش والایی داشته باشه پاسخگوی تاریخ باشه
آیا تا بحال دیدید از بهترین بازیگر یا تدوین گر در مورد شیوه ی کارگردانی و ساخت فلان پلان یا سکانس بازخواست کنند و به اون نقد داشته باشند؟
قطعا نه!چون آنها مسئول انجام کار خودشون هستند و کارگردان هست که از همه این عناصر کمک می گیره تا یک معجون به اسم"فیلم" به ما تحویل بده
کارگردان با این بار فشار که باید همه رو مدیریت کنه نباید حرفی روی حرفش زده بشه
در مورد عوامل هم باید بگم اونها قبل از شروع همکاری با یک پروژه باید حسابی فکر کنند و عاقلانه تصمیم بگیرند تا در نهایت با پشیمانی از انجام یک پروژه صحبت نکنند
اما تبصره ای که در مورد این مساله می شه ذکر کرد این هست که
کارگردان قابل اون کسی هست که توی دل عواملش حس رغبت و انگیزه ای ایجاد کنه که او با تمام وجودش به هرچه بهتر شدن کار فکر کنه و مطمئن باشه که داره خودش رو به دست کارگردانی می سپره که خوب می دونه چکار داره انجام می ده . . .

محمدمهدی رسولی

عبقریان جمعه 12 دی 1393 ساعت 17:36

با این عکس آخر واقعان جان فورد خداوندگار صحنه و خلیفه الله است
استغفرالله

به رسولی جمعه 12 دی 1393 ساعت 18:47

بابا دلتنگ
بابا تنگدل
بابا تنجدل
بابا تنجلد
بابا رپانزل
بابا گیسو قشنگ
بابا گیسو کمند
بابا اصلن یه چیز دیگه ای تو
شکورم

کوزه چیان جمعه 12 دی 1393 ساعت 21:11

من هم از شما ممنونم :)

اول مشخص کنیم که داریم درباره سیستم جهانی صحبت می کنیم یا ایران؟ پست و کامنت شما بازتاب دهنده ی همون نظریه که توی ایران حاکمه که کارگردان همه کاره است و … در حالی که عکس ها درباره کارگردانان جهانیه که یا مثل لوید و چاپلین خودشون تقریبا همه کاره فیلماشون بودن یا مثل فلینی و گدار که از فیلم نامه نویسی و تدوین شروع کردن نه صرفا کارگردانی محض. قدرتی که شما برای شخص کارگردان قایل می شید برای نخبه های سینماست اون هم بعد از اینکه خودشون رو ثابت کردن نه عموما هر کسی که وارد حیطه کارگردانی بشه.
فرمودین همیشه حرف اول و آخر رو باید کارگردان بزنه. نه لزوما! اگر بخواید اون جوری حساب کنید که در خیلی موارد حرف آخر رو تدوینگر می زنه. کارگردان نظر خودش را با عواملش به شور می ذاره و در نهایت تصمیم گرفته می شه. کارگردان تصمیم نهایی رو اعلام می کنه ولی لزوما نه حتما نظر خودش رو. ممکنه این نظر رو از عوامل فیلمش گرفته باشه. در فیلم های بزرگ که فقط حرف اولیه زده می شه و بعد هر دپارتمانی کار خودش رو انجام می ده و کارش رو عرضه می کنه.
گفتین مسئولیت کل یک فیلم با کارگردان هست. نه! مسئولیت کل یک فیلم با تهیه کننده است و صاحب اصلی فیلم محسوب میشه. به خاطر همینه که جایزه بهترین فیلم به تهیه کننده اش داده می شه نه کارگردانش. برای کارگردانی بخش جدا وجود داره.
پرسیدین آیا تا بحال دیدید از بهترین بازیگر یا تدوین گر در مورد شیوه ی کارگردانی و ساخت فلان پلان یا سکانس بازخواست کنند و به اون نقد داشته باشند. معلومه که نه. به خاطر اینکه اینها سوالات مربوط به کارگردانیه نه بازیگری یا تدوین. همون طور که اگه برای مثال کنفرانس های مطبوعاتی رو دیده باشید به محض اینکه سوالات تخصصی می شه کارگردان اونها رو ارجاع می ده به کسانی که مسیول اون کار بودن چون در بیشتر موارد یا علم پاسخگوییش رو نداره یا اینکه در جریان ریز به ریز امور مربوطه نبوده.
در نهایت من تلاشم اینه که بگم یک فیلم خوب مدیون یک گروه خوبه که کارگردانش هم عضوی از اون گروه خوب بوده. و الا یک کارگردان خوب به تنهایی نمی تونه کاری از پیش ببره.

اتفاقا منم با شما موافقم
نمونه های بسیاری تو تاریخ سینمای ایران و جهان داریم
تو ایران خودمون گروه چهارنفره ی
مسعودکیمیایی - بهروزوثوقی - نعمت الله حقیقی - اسفندیار منفردزاده
کارهای خوبی مثل گوزنها و خاک یا بلوچ رو انجام دادن
که از هم پاشیده شدن این گروه مساوی بود با رکود چشمگیر کیمیایی
البته ک واقعا نمی تونیم بگیم این گروه کیمیایی رو به اوج رسوند یا ذوق و قریحه ی کیمیایی نم کشید . . .
و توی غرب هم همکاری های جان وین با جان فورد تو فیلمهایی مثل دلیجان جز نمونه های خوب هست یا گدار با ژان پل بلموندو و هیچکاک با کری گرانت
اما خب شما سیستم هالیوود رو مثال زدید که البته با سیستم حاکم بر ایران متفاوته
اما در مورد قضاوت تاریخ مطمئنا متهم ردیف اول کارگردان هست(متهم به معنای صاحب اثر)

برخورداری جمعه 12 دی 1393 ساعت 23:54

جالب بود

alireza شنبه 13 دی 1393 ساعت 11:12

کجایی بیا کانون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد