کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

دیالوگ های ماندگار / خاطرات / بمب آکوستیکی

قسمتی از فیلم کوتاه گروه خانم کوزه چیان رو می دیدیم

در این صحنه، یک بمب تو یه انباری منفجر میشد که باعث میشد شیشه ها بشکنه و کلی خاک و خول از پنجره ها بیرون بریزه

خانم طلاکوب نقدی به این پلان داشتن و میگفتن این چه بمبیه که هیچ آتیشی نداشت و فقط خاک و خول ریخت بیرون

خانم مردیها هم همین نکته رو مطرح کردن و گفتن که براشون عجیب بوده

امیر حیدری بر اساس رشته ی تخصصیش گفت که: این موضوع ممکنه، وقتی که بمب، از نوع آکوستیکی[1] باشه...

خانم مردیها گفتن که:    اتفاقا همین یه نوع بمب رو نمیشناختم!

 

 



[1]  یا همچین چیزی

نظرات 4 + ارسال نظر
عماد زردکوهی جمعه 14 آذر 1393 ساعت 09:11

امیر کارش درسته

پرنیان فلاح جمعه 14 آذر 1393 ساعت 14:25

ینی بمب صوتی، جالب بود

طلاکوب جمعه 14 آذر 1393 ساعت 15:47

البته بنده اینقد تخصص ندارم و فقط پرسیدم ماشینی که اون نزدیک بود چطور سالم موند ...

asadi جمعه 14 آذر 1393 ساعت 21:42 http://nicegierl.blogfa.com

تشکر از ترجمه خانم فلاح

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد