کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

دروغ، قدرت، تخیل / وقتی سینما، الهام گر اتفاقات بزرگ می شود

هنگامی که تولد یک ملت[1] در اوایل 1915 به نمایش درآمد، پرده ی سینما به صورت بلندگوی دروغ‌های کهنه ی تاریخی با زبانی آتشین درآمد. فیلم در همه جا با اعتراض‌های سختی مواجه گردید.[2] در بوستن گروهی به مدت 24 ساعت در برابر سینمایی که آن را نمایش می‌داد تظاهرات کردند. اقدام «انجمن ملی برای پیشرفت مردم رنگین پوست» در تقبیح فیلم، مورد حمایت چارلز ای. الیوت رئیس دانشگاه هاروارد، و بسیاری از شخصیت‌های دیگر قرار گرفت. اوزوالدگریسن ویلارد آن را «کوشش حساب شده‌ای برای تحقیر ده میلیون نفر از اتباع امریکا» خواند.[3]در تولد یک ملت اعضای سفید پوش کوکلوس کلان به سوی سیاهان شورشی که خواستار حقوق خویشند می‌تازند.[4]جالب اینجاست که نمایش این فیلم، در کنار اینهمه اعتراض، احیای گروه کوکلوس کلان را به همراه داشت و کارگردان، به عنوان عامل این احیا متهم شد!
http://images.khabaronline.ir/images/2010/2/10-2-21-1363101.jpg

 

 گریفیث[5] ـ کارگردان فیلم ـ از این حمله ی متمرکز تکان خورد. موفقیت تجاری عظیم فیلم نمی‌توانست این حقیقت را جبران کند که فیلم قادر به ابلاغ پیام مورد نظر سازنده ی آن نیست. درستکاری گریفیث به عنوان یک هنرمند از جانب کسانی که معتقد بودند او درباره ی تاریخ دروغ گفته است مورد انتقاد قرار گرفت. او بیش از آن خود را گرفتار کرده بود که بتواند اشتباه خود را بپذیرد. در جزوه ی خشمگینانه‌ای که با عنوان ظهور و سقوط آزادی گفتار در امریکا نوشت و منتشر کرد منتقدان خود را به دخالت در آزادی کار فیلمسازی متهم نمود![6] علاوه بر این او، فیلمی در نقد این برخود ساخت. فیلمی با نام تعصب که لنین را هنگام تماشا به هیجان آورد! چند سال بعد فیلمسازان شوروی به منظور خلق یک شکل سینمایی انقلابی، مطالعه دقیق و مفصلی بر روی این فیلم انجام دادند.[7]

این قبیل تأثیراتی که  فیلم‌ها روی سردمداران جهان می گذاشتند ، به لنین محدود نمی‌شد؛ به طور مثال 13ژانویه 1986، علی ناصر محمد الحسنی، رئیس جمهور یمن جنوبی،  بیشتر رقبایش را در اتاق کنفرانسی گرد آورد و قتل عامشان کرد. وقتی روزنامه نگارهای غربی دنبال توضیحی برای این اقدام گشتند، یکی دیگر از رهبران یمن جنوبی که ظاهراً جزو رقبا نبود، پاسخ داد: «من پدرخوانده[8] را دیده ام؛ این روش‌هایی مافیایی است که توسط علی ناصر به عنوان راه و روش حکومت انتخاب شده.» علی ناصر البته به زرنگی مایکل کورلئونه نبود و بعداً در پی شورش یکی از قبایل یمن، از کشور فرار کرد.[9]

همچنین مشهور است که صدام حسین، دیکتاتور معدوم بغداد، بسیار به فیلم پدرخوانده علاقه داشته است. لذا الهام بخشی سیاسی اجتماعی پدرخوانده در سراسر جهان حتی امروز، یکی از مظاهر تألیف اجتماعی آن است.[10] پدرخوانده همان فیلمی است که مافیا از تصویری که فیلم از این تشکیلات ارائه می‌دهد، چنان لذت برد که سبک و سیاق‌های کهنه‌ای چون بوسیدن دست «دون»‌ها را دوباره باب کرد.[11] حتی نوارهایی که اف.بی.آی از صحبت مافیایی‌ها ضبط کرد، نشان می‌داد بازیگر محبوبشان برای ایفای نقش دون، پل نیومن است![12] از آن رعب انگیزتر اینکه، برخی از پژوهشگران فرهنگی، در مقایسه نگاه خیره ی مابوز[13] با ترفندهای هیتلر و قابلیت حیرت انگیزش در به دنبال خود کشیدن مردم، شباهت‌هایی یافتند.[14]




[1]. این فیلم به «ممنوع‌ترین فیلم تاریخ امریکا» معروف است. ویژه نامه ی سینما و تلویزیون، همشهری 24، شماره 55، مهرماه 1389، صفحه 24

[2]. در ایالت‌های اهایو، ماساچوست، کلرادو و پنسیلوانیا، کار به شورش‌های خیابانی کشید و بسیار از شهرها از جمله شیکاگو، کانزاس، و فیلادلفیا از اکران فیلم خودداری کردند. ویژه نامه ی سینما و تلویزیون، همشهری 24، شماره 55، مهرماه 1389، صفحه24

[3]. لاوسن، جان هاواد، سیر تحولی سینما، ترجمه محسن یلفانی، انتشارات آگاه، چاپ اول 1362، صفحه54

[4]. همان، صفحه 55

[5]. دیوید لولین وارک "دی دبلیو" گریفیث (David Llewelyn Wark "D. W." Griffith)‏ ‏(۲۲ ژانویه ۱۸۷۵ - ۲۳ ژوئیه ۱۹۴۸) از پیشتازان و مهمترین کارگردانان سینمای اهل امریکا بود. او نه تنها در زمان خود شاهکارهای سینمایی خلق کرده، بلکه خودش تکمیل کننده هنر مستقل سینما بود.

[6]. همان، صفحه54

[7]. همان، صفحه 57

[8]. پدرخواندهThe Godfather فیلمی داستانی- جنایی برنده ی جایزه اسکار به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا ، محصول سال ۱۹۷۲ کمپانی امریکایی پارامونت .

[9]. دنیای تصویر هنر، نشریه فرهنگی هنری، ویژه نامه ی پدرخوانده، سال نوزدهم، شماره 211، دی ماه 1390، صفحه30

[10]. حسینی، سعید، قدرت، سیاست، سرمایه، گفتگو درباره مافیا، کاپیتالیسم و پدرخوانده، دنیای تصویر هنر، نشریه فرهنگی هنری، ویژه نامه ی پدرخوانده، سال نوزدهم، شماره 211، دی ماه 1390، صفحه 57

[11]. دنیای تصویر هنر، نشریه فرهنگی هنری، ویژه نامه ی پدرخوانده، سال نوزدهم، شماره 211، دی ماه 1390، صفحه27

[12]. همان، صفحه26

[13]. شخصیت شرور سلسله فیلم‌های مابوز از جمله، دکتر مابوز، قمارباز (1922) ساخته ی فریتز لانگ

[14]. شاهکار دهه ی بیست - دکتر مابوز، قمارباز (1922) دنیای تصویر هنر، نشریه فرهنگی هنری، ویژه نامه ای بر سینمای گنگستری و شوالیه ی تاریکی بر میخیزد، سال بیستم، شماره 218، مردادماه 1391، صفحه 104

فیلم، نقشه ها و توطئه‌های فراوان مابوز (کلاین روگ) جنایتکار بزرگ و درگیری مدوامش با دشمن قدرش «ونک» دادستان کل را توصیف کرده. با این کار، لانگ (کارگردان فیلم) در حقیقت، قواعد و ضوابطی طرح ریخت که فیلم‌های گنگستری بعدی از آن وام خواهند گرفت؛ از جمله، از بین بردن خشونت بار شاهدان، تیراندازی‌های مرگبار شهری، و خطی روایی که حول محور ظهور و سقوط گنگستر ماجرا می‌گردد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد