کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

ساخت فیلم/ رای گیری

سلام به همگی

بنده قصد ساخت یک فیلم کوتاه رو در تابستون دارم و می خوام در صوزت امکان بودجه فیلم رو از امور فرهنگی تامین بکنم.

ایده فیلم رو با عباس شکوری و سعید پشت مشهدی در میون گذاستم و تایید کردن.

دوستانی که با گرفتن بودجه از امور فرهنگی برای ساخت فیلمم موافقن لطفا نظر خودشون رو اعلام کنن.

رای گیری تا چهار شنبه ساعت 12


 با تشکر


نظرات 49 + ارسال نظر
سعید ایزدی یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت 11:31

موافقم

محمد مهدی اهل خیر(قربانی) یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت 11:32

موافقم

علیرضا اسلامی یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت 11:32

موافقم

plus یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت 11:40

موافق

ترابی یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت 11:50

موافق

بشیری یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت 11:51

موافقم

علی عبدی یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت 12:33

من که پیش فرض موافقم کلاً ولی حالا یه اطلاعات تکمیلی در مورد داستان فیلم نمی دید بهمون؟

milad یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت 13:14

موافقم
بچه ها به نظر من اگه کسی میاد از ملت رای میگیره و از طریق کانون بودجه ای رو میگیره نباید اینجوری فک کنه که دیگه خرم از پل گذشت و....
عطار روی صحبتم با شما نبود
با هم دوست باشید

برخورداری یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت 14:20

حق رای داران :
شکوری
ایزدی
ترابی
جهانی پور
زرگر
صالح آبادی
مریم حیدری
محمدنیا
یوسف دوست
قاسمی
اسدی
ضمیری
عطارپور
پشت مشهدی
شهسواریان
عبقریان
ارشادی
قدکساز
حق طلب
مینایی
علیرضا
نجاتی
برخورداری
مثبت
قربانی
طلاکوب
صاحب دل
عبدی

28 نفر حق رای دارن
حدنصاب 7

جهان یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت 14:42

موافقم

عطار یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت 15:15

به میلاد:
حاجی من منظورتو نفهمیدم.
انتقاد بود؟ هشدار بود؟ سوال بود؟
اگه خواستی واضح تر بگو تا راجع بهش صحبت کنیم.

عطار یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت 15:17

به علی عبدی:
حاجی متاسفانه واسه اینکه فیلمنامه لو نره نمیتونم بگم ، فقط به صورت اجمالی میگم که فیلم تلفیقی از ژانر وسترن و گنگستریه. داستان یک سرقته.

محسن قدکساز یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت 15:18

موافق

milad یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت 15:26

نه بابا نه هشدار بود نه انتقاد اینا
سال پیش یه بابایی رای گرفت بودجه گرفت همه چیزو فراموش کرد البته این آدم دوس داشتنی هست واقعا
شما که اینو نوشتی یاد پارسال افتادم همین

مریم حیدری یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت 16:00

موافق

مسعود زرگر یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت 17:15

موافق

اسدی یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت 18:07

آیا این فیلمی که میخواید بسازید همون فیلمی نیست که برای پایان دوره ی کارشناسی ارشدتون ملزمید که بسازید؟
البته با توجه به پیشینه شما در کانون , کانون این تعهد رو داره که اگه بخواید فیلم بسازید کمکتون کنه اما اگه میشه توضیح بدید تا کمی مسئله* حل بشه .

مسئله: آیا اعضا میتونن واسه فیلمی که در حقیقت برای دانشگاه دیگه ای میسازن از کانون بودجه بگیرن .(البت باز هم علما و فقهای کانون بهتر میدانند توضیح مختصری برای تازه وارد ها خواستیم )

شهسواریان یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت 19:07

موافق

به آقای سلیمی یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت 21:00

مطمئنید اشتباه نمی کنید؟؟؟؟؟
حرفتون خیلی خیلی عجیبه ها!!!!
میشه بگید این "بابا" ی مزبور کی هست؟؟؟
جهان

کانون به افرادی که میخوان فیلم بسازن، اگه صلاح ببینه کمک می کنه. مهم نیست برای کجا می سازن. قانون فیلم سازی در کانون رو باید از مسئول اساسنامه جویا بشید که صرفاً در حال حاضر تایید طرح توسط دو معتمد کانون+رای گیری برای مبالغ بالاست

درضمن، عطار برای دانشگاه دیگه نمی سازه بلکه برای خودش می سازه که البته تکلیفشه (مثل پشت مشهدی)

از طرفی اگه این جملات رو الان برای عطاری که اینقد برای کانون زحمت کشیده نوشتید که برای ساخت فیلمش تشکیک کنید یا کنایه ای بزنید، من باس عرض کنم که متاسفم.

از سبک صحبتتون احساس منفی بهم دست داده.
به نظر بنده تلاش های 8-9 ساله ی عطار اونقد زیاد هست که شما نباید به خودتون اجازه می دادید برای ساخت اولین فیلمش با بودجه ی کانون، حتی از کلماتی استفاده کنید که حتی ظن به نیش و کنایه داشته باشه! تلاش عطار اونقد زیاد بود که من توقع داشتم به عنوان «اولین فیلمش با بودجه ی کانون» حداقل برای احترام به اینهمه تلاشش، صرفا عبارت «موافقم» یا «البته که موافقم» یا «صدالبته» که موافقم ببینم...

حداقل اگه صحبت هایی که الان دیدم رو از زبون یکی از اعضای غیر جدیدی می دیدم اینقد ناراحت کننده نبود که از زبون شمایی که شاید آخرین عضو جذب شده ی کانون هستید شنیدم.
از این رفتارهایی که اخیرا در کانون باب شده بسیار ناراحتم.
شخص خود شما هم بودید که چند وقت پیش از الفاظ «نارگیل و درخت و ...» استفاده کردید. من دارم کم کم نسبت به رفتار های شما به شناخت می رسم. توهین هایی مثل مالکیت و دیکتاتوری هم که رخ داده. دم دوستان گرم که از صنف فارغ التحصیلان و این حرفا هم گفته اند (هنوز باورم نمیشه دارید به کجاها می رید)
به نظر من احترام ها داره می ریزه.
احترام به تلاش دیگه معنا نداره. احترام به تلاش های سابق که اصلاً شده کشک! احترام به بزرگر که اصلا خنده داره!

در انتها باید برای شفاف سازی ای که خانم حق طلب پیشنهاد تکرارش رو دادن عرض کنم، اکثریت اعضای نهاد تصمیم گیری نه تنها می تونن بگن عطار فیلم نسازه بلکه می تونن بگن عطار حق نداره بیاد کانون!

با شما صراحتاً و شفاهاً و مستقیماً صحبت خواهم کرد.

باشد که یا ما برویم یا این رفتارها.
شکورم

بزرگر را بخونید بزرگتر
شکور

سعید ایزدی یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت 21:35 http://kafankhafan.blogfa.com

گذشته که هیچی. الان عطار داره برای تکمیل شدن آرشیو کانون پدر خودش رو در میاره. داره کلی حرص می خوره برا کانون. به شخصه عطار از اون کساییه برا من که هر کاری بگه برا کمک به فیلمش انجام می دم.
دادن بودجه به نظر من کوچکترین کاریه که نهاد تصمیم گیری می تونه برای عطار پور انجام بده.

بنده هم به شدت از کامنت خانم اسدی ناراحت شدم.

محسن قدکساز یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت 22:26

عطارپور از ذخایر کانونه و حقش بیشتر از این حرفاس.

اسدی دوشنبه 19 خرداد 1393 ساعت 00:11

بنده قصد هیچ گونه کنایه ای رو نداشتم و اینکه صد البته بودجه کوچک ترین کاریه که نهاد تصمیم گیری میتونه برای اعضای هم چون جواهر (بخوانید با ارزش تر از جواهر) انجام بده .
استفاده از کلمات اختصاری رو بذارید پای اینکه وقت زیادی نداشتم و میخواستم زودتر برم درسم رو بخونم و گرنه این بوی بی احترامی و کنایه رو نمیتونم بپذیرم.
از سوالی که پرسیدم مشخص بود که قصدم برای در آینده بود نه فقط آقای عطار پور(کسی که تلاش هاشون برای کانون از دید هیچ یک از اعضا پوشیده نیست) و میخواستم فقط بدونم که این شک(که بیشتر در مورد آینده بود) میتونه درست باشه یا نه.
منظورتون از بی احترامی به خانم برزگری رو متوجه نمیشم(آیا روی صحبتتون در این جمله با من بود؟).
اینکه کامنت های قبلیم بوی دیکتاتوری میداد رو میپذیرم و باصحبت هایی که شد فکر میکنم باید معذرت خواهی کنم . که واقعا از همه عذر میخوام (اما با کمال احترام این تفکر دیکتاتوری در من از مدت ها پیش به وجود آمده بود از همون روز های اولی که برای تازه وارد بودنم تحقیر میشدم که حالا دیگه اهمیتی نداره و گذشته ها گذشته به انضمام اینکه از یکی از ورودی جدید های فعال و با ارزش برای کانون شنیدم علت کمتر اومدنش به کانون تحقیر و بی احترامی به ورودی های جدید بود.)
در مورد درخت و نارگیل هم که تا اونجایی که یادم میاد صحبت کردیم .(اگر نیاز هست باز هم بیشتر صحبت میکنیم. آیا این درسته که مسائل تمام شده و توجیه شده ی گذشته رو این چنین دباره وارد بحث کنیم . احساس میکنم اینچنین استفاده جنبه ی تحقیر داره و اثبات بحثی متفاوت از این موضوع.)
احترامن از آقای عطار پور هم به خاطر سوء تفاهم به وجود آمده معذرت خواهی میکنم و امیدوارم موفق باشند و صد البته از تلاش ها و آنچه که در گذشته کاشتند و ماخوردیم کمال تشکر و قدر دانی رو دارم . و امیدوارم که از سوال من ناراحت نشده باشند باشد که موفق باشند و برای تشکر و اعتماد کامل موجود در کانون نسبت به ایشون صد البته موافق بوده و هستم .
شک از پله های پیشرفت بوده و هست و امیدوارم به این دلیل بیش از این مورد نکوهش قرار نگیرم.
همچنان هیچ ادعای درست بودن و بی اشتباه بودن رو ندارم اما مسلما دوست ندارم اعتماد اعضای کانون خصوصا شما رو نسبت به خودم از دست بده که البته از داشته های با ارزش من در کانون دوست داشتنی و هائز اهمیت فراوان برای من بوده که اگه نبود الآن چنین نمیشد.
همچنان فکر میکنم صحبت حضوری مفید باشه انشاء الله اگر عمری بود سه شنبه حدود ساعت 12 و پنج شنبه(بعد از امتحان ساعت 9 أم ) به میخانه رسم بار دگر/ بجز از خدمت رندان نکنم کار دگر.

ترکیب "علما و فقهای کانون" رو در یکی از جلسات از زبان خود شما شنیده بودم و انقدر که برام جالب و زیبا جلوه کرد که در بانک کلمات ذهن من باقی موند و استفاده از اون در این پست از طرف من جنبه ی تعریفی از کانون بود که یعنی مسلما هیچ شکی در کانون ماندنی نیست (به سبب چنین سرمایه گرانقدری) آه من چی میگم و دیگران چه برداشت میکنن . دریغ که من عمری فقط رساندن مفهوم برام کافی بود و الآن در جمعی هستم که الفاظ چنین مهم و ریز بینانه بررسی میشه . جمعی که حتی تحصیلات آکادمیک آنها نیز در تقویت چنین قدرتی کمک خیلی خوبی به اونها میکنه . قبول کنید که باید به جملات من ساده نگاه بشه همون طور که در برخورد با من و کامنت من میفرمایید اینکه تقریبا آخرین کسی هستم که جذب کانون شدم رو در نظر داشتید. باشد کانون مکان رشدی برای من باشد و من بتونم این عیب بزرگ رو که چنین مشکل آفریده رو حل کنم. ازتون خواهش میکنم مجددا کامنت من رو با این دید بخونید. من که هر چه تلاش میکنم برداشتی جز سوال شخصی که نمیداند و شک و گمانی در او به وجود آمده برای جلوگیری از چیزی که فکر میکرده ممکنه در آینده مشکل داشته باشه و از دید عموم پنهان مانده(و نویسنده فقط قصد یاد آوری اون و یا درصورت وجود ابهام در ذهن خودش رفع اونو داشته) دیده و یا حل بشه. همین.... و نه چیز دیگری
اسدی

شکورم دوشنبه 19 خرداد 1393 ساعت 00:21

در مورد صحبتی که عطار با بنده کرد در راستای وظیفه ی اساسنامه ای در این قضیه:
عرض شود که ایده به من گفته شد نه فیلمنامه
ایده ی سختیه
راحت عرض کنم که تبدیل این ایده به فیلمنامه سخته...
و ساخت فیلمنامه اش هم سخته...
ولی با توجه به اینکه این اولین فیلم عطاره و 8-9 سال از فعالیتش می گذره و فکر میکنم که سال آخر ارشد سینما هم هست، حتی به خودم اجازه نمی دم که بخوام به خاطر مسائل هنری با طرحش مخالفت کنم
به نظرم حتی اگه عطار فیلم بدی هم بسازه، مهم نیست
این اولین تجربه ی فیلم سازی عطاره
و بدون اینکه ذره ای به بحث فیلمنامه و این مسائلش کاری داشته باشم، نظر مثبت میدم به کارش (البت بدونید که ایده خیلی خوبیه)
درضمن بهتره به دکترین های قبل از این مراجعه کنید تا متوجه بشید که نظر من نسبت به جریانات چیه
مختصرش اینه که تایید یا عدم تایید پروژه فیلم سازی فرد بستگی داره به برایند چند فاکتور
1- فعالیت اون فرد برای کانون
2- تجربه اش تو فیلم سازی
3- میزان اثبات تواناییش در این زمینه
4- فیلمنامه اش
5- میزان استفاده ی فرد از امکانات کانون
عطار اونقد گزینه ی اولش پره که حتی اگه گزینه های بعدیش صفر هم باشه (که نیست) کانون باید با طرحش موافقت کنه
ولی در برخورد با سایرین قطعاً اینطور نیست. حتی من هم الان در این حد این طور نیستم چون من تا حالا سه تا فیلم با بودجه ی کانون ساخته ام.



با دوز بسیار پایین تر، افرادی مثل یوسف دوست، قربانی و حتی قدکساز(با اینکه الان به شدت ازش عصبانی ام) هم در این جرگه اند. کسانی که برای کانون زحمت کشیده اند و زیاد نباید به فیلمنامه شون گیر داد.
ولی باز لازم می بینم که تاکید کنم صلاحیت این افراد قابل مقایسه با عطار نیست چون تلاش عطار برای کانون یک تلاش 8-9 ساله است.
شکورم

"حتی قدکساز(با اینکه الان به شدت ازش عصبانی ام)"
جمله داخل پرانتز جالب نیست. اینو به ذهن متبادر می کنه که ملاک در این جرگه بودن عصبانی بودن یا نبودن شکوریه و قدک با اغماض در این جرگه س. این همه خودت به الفاظ گیر میدی برادر این دیگه چیه خب :)
سعید چ.ع

محمدمهدی رسولی دوشنبه 19 خرداد 1393 ساعت 00:28

سلام ب مصطفی عطارپور
من حق رای ندارم فقط خاستم از این تریبون بهت بگم هر کمکی از من ک البته زیادم چیزی بارم نیست بربیاد خالصا مخلصا در خدمتت هستم . . .

به چراغ دوشنبه 19 خرداد 1393 ساعت 00:50

الفاظ رو دقیق انتخاب کردم
اون الفاظ رو استفاده کردم که به ملتی که هر دفعه دارن من رو به اتهامات عجیب و غریب متهم می کنن بگم، شکوری در گفتن حق احساسش رو دخیل نمی کنه. حتی اگه اذعان به حق داشتن فردی باشه که در حال حاضر نخواد سر به تنش باشه!
شکور

سعید پشت مشهدی دوشنبه 19 خرداد 1393 ساعت 01:06

خیلی زیاد موافق و کاملا در خدمت تو تابستون دوتا فیلم قربانی و عطار قراره ساخته بشه و چه خوب که من تو هر دوتاش هستم.

پشت! حاجی بیا همدیگه رو مسخره کنیم... از وقتی سرت شکسته، ندیدمت! باورت میشه دل من برات تنگ شده؟!
شکور

سعید پشت مشهدی دوشنبه 19 خرداد 1393 ساعت 01:22

به میلاد:
اشاره داشتی به یکی که پارسال بودجه گرفت و فیلم ساخت و همه چی رو فراموش کرد خب پارسال شکوری و مینایی و من فیلم ساختیم.
از اونجایی که گفتی خیلی آدم دوست داشتنی ایه پس مطمئنا منم.
خب چی رو فراموش کردم بگو انجامش بدم...
چاکریم

در این باره موافقم. در حال حاضر دیگه مطمئنم که من دوست داشتنی نیستم. بعیده خانم مینایی رو هم بشناسه، پس احتمال قریب به یقین خود وحشتت رو میگفته...!
شکورم

رضا ی.د دوشنبه 19 خرداد 1393 ساعت 03:13

عطار حاجی موافقم...کمکی هم خواستی هستیم همه جوره...

شهسواریان دوشنبه 19 خرداد 1393 ساعت 11:16

یه چیزی رو هی میخوام بگم و یادم میره ! چیزی که در این مدت من توی وبلاگ کانون دیدم، اینه که گاهی به خاطر مجازی بودن تعاملات، یه سری سوء تفاهم هایی ایجاد میشه که در تعامل حضوری دیده نمیشه. ینی اگه همین حرفا رودر رو گفته بشه این اتفاقات پیش نمیاد. اینو به مراتب دیدم، نمیدونم شاید هم نظر شخصی منه و اشتباه می کنم ... ؟

عطار دوشنبه 19 خرداد 1393 ساعت 12:15

ابتدا باید به خاطر تاخیر در نوشتن این نظر از همه معذرت بخوام
متاسفانه به دلیل اینکه در منزل به اینترنت دسترسی ندارم معمولا با تاخیر به نظرات جواب میدم.
از همه افرادی که برای همکاری در فیلم ابراز علاقه کردن تشکر می کنم و دوستانی که هم ممکنه شبهه ای براشون ایجاد شده باشه و یا سوالی دارن پیشنهاد میکنم ابتدا کمی روی مساله مورد نظرشون تامل کنن و اگر به این نتیجه رسیدن که واقعا اون مسئله رعایت نشده اون موقع نظرشون رو منتشر بکنن در غیر این صورت ممکنه مثل الان یک سری تنش و سوء تفاهم به وجود بیاید.
سوال کردن و انتقاد فی نفسه هیچ اشکالی که نداره بسیار هم خوبه اما قبل از اون نیاز به تامل و تفکر لازم وکافی هست تا یه وقت فرد سوال کننده تازه بعد از بیان سوالش متوجه نشه که چقدر دیگران راجع به این مسئله فکر کرده بودند و اون رو رعایت کرده بودن و این حس به اون فرد دست بده که که ای کاش قبل از بیان این مسئله در یک فضای عمومی یا بیشتر فکر کرده بود یا از یکی دو نفر آشنا به مسئله مشورت می گرفت.
در پایان امیدوارم در آینده دیگه با این مسائل مواجه نشویم
با تشکر

علیرضا ملک محمدی دوشنبه 19 خرداد 1393 ساعت 13:46

...Attarpour Mon-Amour

milad دوشنبه 19 خرداد 1393 ساعت 17:38

به سعید پشت مشهدی:
شما و عطار قطعا دوست داشتنی های کانون هستید و مطمینا چیزی یادتون نمیره
این قسمتش برا شما بود
قسمت انتقادش برا قناری عباس شکوری بود

به میلاد دوشنبه 19 خرداد 1393 ساعت 21:04

من خرم از پل گذشت؟
خوب
عرض شود که من بلافاصله بعد از تمام شدن کار، از تمامی عوامل به شدت تشکر کردم و هزار بار هم برخلاف سایر کارگردان های کانون، اذعان داشته ام که مدیونشونم
براشون اکران خصوصی گذاشتم
حتی برای اینکه قسمتی از دینم رو ادا کنم، براشون کلاس تدوین گذاشتم.
دقیقا باید چه می کردم حاجی؟
من خرم از پل گذشت؟ یعنی من باس چی کار می کردم؟
مثلاً پشت مشهدی که ازش انتقاد نداشتی چه کرد که من نکردم مثلاً؟
داستان جالبیه این روز ها
از عوامل فیلم کشتن مرغ مقلد خواهش می کنم بیان به میلاد بگن که آیا من در قدردانی از زحمتشون کم کار بودم؟
یا اصلاً بذار بدترش کنم! از عوامل مشترک بین فیلم من و مشهدی خواهش می کنم بیان بگن که من بیشتر قدرشون رو می دونم یا مشهدی!
شکورم

مسایل مطرح شده توسط شکوری چنان تایید میشه که پیشنهاد دارم ازین حرف میلاد به سادگی نگذریم. نیش خوردن و دم نزدن هم حدی داره. و دقیقنمیلاد سلیمی، چه گلی زدی به سر کانون به میای اینطور مزه می‌پرونی؟ کینهِ نبودن جزو عوامل احرایی فیلم شکوری رو به دل گرفتی نکنه؟
سعید چ.ع
............................................................................
منم نمی فهمم که حرف میلاد سلیمی چه معنی داره!
عباس شکوری هنوزم که هنوزه داره از عوامل فیلمش تعریف
میکنه و هر کاری از دستش بر اومده براشون کرده و بازم دریغ نداره
بی انصافی تا کجا؟ظلم در حق شکور تا کجا؟

زرگر
____________
جناب آقای سلیمی!!!
آیا واقعا منظورتان از "بابا" و شخصی که بودجه گرفت و رفت آقای شکوری بود؟
آیا واقعا معتقدید شکوری خرش از پل گذشت و پشت سرش را نگاه نکرد؟
اصلا شما در چه جایگاهی هستید که بخواهید در این خصوص اظهار فضل کنید؟؟؟
چند سالتان است اخوی؟؟؟
اصلا فکر می کنید؟؟؟؟
من مدیر تولید فیلم کشتن مرغ مقلد هستم!!!!
تمام قد در مقابل شما می ایستم و از کارگردانم دفاع می کنم...
اصلا چه می شود که شما به خودتان اجازه می دهید اینطور در محیط وبلاگ حرف بزنید؟؟؟
به من ِ مدیر تولید بگویید آن روزهایی که شما در کانون بودید چقدر در جریان تولید این اثر قرار داشتید؟؟؟؟
آیا غیر از این است که نه تنها ادعای کمک می کردید و کمکی نکردید هیچ بدتر صدمه زدید به کار به خصوص به روح و روان عوامل از جمله کارگردان و مدیر تولید؟؟؟
آیا غیر از این است که شما الان کینه گذشته ای را متوهمانه بر دل گرفته اید که مقصرش فقط و فقط خودتان بودید؟؟؟
آیا فکر نمی کنید که اینطور حرف زدن آن هم بدون در نظر گرفتن عواقب آن برایتان بد است و دیگران را راجع به شخصیتتان و تفکرتان دچار سوال می کنید؟؟؟؟
بس است اخوی!!!
خجالت هم خوب چیزی است به والله!!!

پ.ن: من به شدت الان عصبانیم!!!!!
تو عمر کانونیم شاید دومین باره که انقدر عصبانی شدم در خصوص یه مسیله ای از کانون.
خیلی سعی کردم آروم باشم و آروم حرف بزنم.
اما خداییش جا نداشت. امیدوارم کامنتم قابل تایید باشه.

جهان . مدیر تولید فیلم کشتن مرغ مقلد

امیر حیدری دوشنبه 19 خرداد 1393 ساعت 21:06

بسیار خوشحالم که عطار داره فیلم اولش رو کلید میزنه. شخصا خیلی زودتر از اینها انتظار تولید فیلم عطار رو داشتم. اگر تهران باشم در خدمت خواهم بود.

milad دوشنبه 19 خرداد 1393 ساعت 23:37

به زرگر و شکور میام توضیح میدم توی جلسه ای که قراره برگزار بشه.
به سعید :
شما بهتره بیشتر اوقات از همون جمله زیاده عرضی نیس استفاده کنی .
به سعید و جهان : تا وقتی نتونید درست حرف بزنید و ادب نداشته باشید نه تو اینجا باهاتون هم کلام میشم و نه حضوری

از داشته هاتون مایه بزاریدجناب نه از نداشته هاتون!
بنده پاسخ شمارو دادم!
برید از خدا بترسید...
خجالت هم بکشید البته ....
جهان
--------------------------
چرا این نظر تأیید نمیشه؟
(این پاسخ پاک بشه)
قدکساز

محسن قدکساز دوشنبه 19 خرداد 1393 ساعت 23:39

میلاد سلیمی قصد خاصی از زدن این حرفا داری؟!
این تهمت در عین زشت بودن خیلی خنده دار بود! انقدر پرت بود که میخواستم عکس العمل نشون ندم. الان هم اومدم که نظر دوستان رو تأیید کنم.

از طرف آقای چراغعلی سه‌شنبه 20 خرداد 1393 ساعت 00:12

میلاد عزیز، الان متوجه شدم که با شما نباید صحبت کرد. در اولین فرصت و شاید در همون جلسه که خدمت شما رسیدم، عرایضمو تموم می‌کنم و جور دیگه‌ای بیان منظور می‌کنم.
زیاده عرضی نیست باباجان. سعید.

جهان

حق طلب سه‌شنبه 20 خرداد 1393 ساعت 00:19

همه پیام ها واو به واو خونده شد.
من چه طور حق رای دارم کیمیا؟متعجبم
موافقم
در مورد نظر خانم اسدی آقای شکوری درست می گند و باید از مسوول اساسنامه پرسیده می شد
اما به شخصه هیچ کنایه ای رو دریافت نکردم .یاد آوری بی احترامی تازه واردین برای این کامنت خانم اسدی زیاده روی و بی انصافی بود. بوی لهیدگی می آید

محمدمهدی رسولی سه‌شنبه 20 خرداد 1393 ساعت 00:58

به میلاد سلیمی
میلادجان!
سوای بحث دوستی من و عباس شکور ک با وجود عمیق بودن خیلی موقعا اختلاف داریم می خام بگم شکوری نه تنها به عوامل فیلمش اهمیت زیادی از لحاظ اخلاق حرفه ای فیلمسازی می ده بلکه با توجه ب حافظه ی ضعیفش ب شدت محبت ها خیلی عالی تو ذهنش می مونه
این چیزی ک تو گفتی عزیزم هیچ سندیتی نداره.چ تو فیلمسازی شکوری چ تو کارهای دیگه کانون.همیشه یادمه فعالان فراموش شده ی کانون رو توی وبلاگ تقدیر می کرد.خودم ندتی پارسال نبودم و دیدم با گذاشتن عکسهایی از تردید ابدی یادی از من کرد.خب برای من خیلی انرژی داشت پس حرفت متاسفم ک اینو می گم در حد حرف ی بچه ک تو جمع بزرگترا برا ابراز وجود حرف حساب نشده می زنه حساب می شه...
از واکنش های بچه ها بفهم ک چ حرف بدی زدی!امیدوارم یا بتونی دفاع کنی یا جلوی همه از مخاطبت عذرخاهی کنی
حرفمو با دو تا جمله تموم می کنم!
من ب شخصه اگر عباس شکوری ازم قدردانی هم نکنه عاشقانه بازم سر فیلماش میام.مصداقشم اگرچه دوس ندارم بگم اما فیلم تردید ابدی بود ک با وجود فوت عموم ک هنوزم هفتمش نشده بود اومدم سر فیلمبرداری...بخاطر عباس اومدم و واقعا هیچوقت پشیمون نشدم...
با عرض معذرت
عرصه ی سیمرغ نه جولانگه توست...

سعید ایزدی سه‌شنبه 20 خرداد 1393 ساعت 02:32 http://kafankhafan.blogfa.com

بدون هیچ گونه تعارفی اون کلاس تدوینی که عباس گذاشت و اجازه داد من به خاطر اینکه توی فیلمش بهش کمک کردم توش شرکت کنم. ارزشش هزار برابر بیشتر از تمام کارهایی که من برای فیلم عباس کردم.

استعفرالله. الان به شدت عصابانیم برا کامنت میلاد سلیمی. واقعا خجالت داره.

رضا ی.د سه‌شنبه 20 خرداد 1393 ساعت 13:10

آقای سلیمی من نظرم به کش دار نکردن قضیه در اینجا وکشوندن بحث به بیرون بودم...واینکه اصلا اون حرف تو نشنیده رد بشه تا در اولین فرصت باهات صحبت بشه...ولی با اینکه من با شکوری تو چیزای دیگه گاها اختلاف سلیقه ونظر داریم...ولی میتونم بگم اولا شکوری به اندازه ی کافی از ما تشکر کرد وانصافا ناهارای فیلمش از ناهار های پشت مشهدی بهتر بود:))و در ضمن بزرگوار اگر ادعای اخلاق میکنی بکن اشکال نداره...ولی خب خرماخورده منع رطب نمیتونه بکنه...ادعاهای خودتو کمی هم عمل کن...توبحث نمیتونی به کسی بگی از فلان جمله استفاده کن!این حرف صرفا از بی ادبی طرفه! لطفا هم بیا تا صحبت کنیم...اگر فکر میکنی اینجا نمیتونی حرفاتو کامل بگی...

سعید پشت مشهدی چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 01:09

من کم کم دارم وحشتناک عصبانی میشم یعنی چی هر بحثی پیش میاد شکور یه تیکه هم به من میاندازه یعنی چی عوامل مشترک فیلم پشت مشهدی و شکور کدوما بیشتر راضین یعنی چی ? اگه منظور امثال جهانی پور و ایزدی و بشیری بودند چندان عوامل فیلم من به حساب نمیومدند و بیشتر ......
دیگه خیلی داره اعصابم داغون میشه از تیکه ها و متلک هایی که همینجور چه جلوم چه پشت سرم داره گفته میشه هر فعالیتی که من میکنم تو کانون پشت سرش یه بد و بیراه و غیبت و چیزی از جانب یه سری ها همینجوری میشنوم از فیلم دوراهی بگیر تا جشنواره فیلم وحشت و اکران خصوصی و همه چی.
من از سال 87 تو کانونم و اون دو سه سال اولش بهترین دوران من تو کانون بود بسیار جو دوستانه تری بود دوستانی که هنوزم هنوزه باهاشون کامل در ارتباطم الان اصلا اینجور نیست و .......
بعد از این کلاس عکاسی که مسوولش منم و فیلم های قربانی و عطار که برا کمک بهشون هستم از کانون کاملا میرم ببخشید که تا الان اینقدر مزاحم بودم.
همین کامنت رو به عنوان به پست خداحافظی من در نظر بگیرید.

بابا چی میگی! میلاد به تو نقد نداشت ولی به من داشت. من فقط گفتم چرا به مشهدی نقد نمی کنی به من میکنی؟ مگه مشهدی چیکار کرد برا عواملش که من نکردم! عوامل بیاید بگید که من بیشتر قدرتون رو دونستم یا مشهدی!
حاجی کوتاه بیا بابا... اصلا با این توصیف تو اصلا ما عوامل مشترک نداریم! خوبه؟
درضمن من هم اون زمان ها رو که میگی یادمه حاجی. داستانش متفاوت بوده قناری. هر فضایی برای بزرگ شدن باید مسائلی رو بپذیره.
شکورم
_________________
آقای پشت مشهدی!
اخوی محترم!
سوتفاهم شده!
کاش انقدر تقی به توقی میخوره خاطرات بد و خاک خورده رو مرور نکنید.
الان من و ایزدی و بشیری این وسط چیکاره بودیم که شما دوباره مرده از قبر می کشید بیرون؟؟؟
جهان

سعید پشت مشهدی چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 01:25

هه چقدر مسخره است الان میخواستم تو وبلاگ پست سلسله جلسات نقد و بررسی فیلم های سینمای صامت رو بزارم که به این برخوردم.....
ولش کن همینجا کنسلش کردم هرچه زودتر برم من فکر میکنم به نفع کانون باشه.

چی مسخره اس؟
اگه جریان همون چیزیه که میگی که من خواستم بهت تیکه بندازم، پیامکی قرار شد صبح با هم صحبت کنیم دیگه!
خوبه حالا امروز اصرار کردم حداقل هفته ای یه روز بیا کانون ها
شکورم

عطار چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 10:37

درضمن بودجه ی فیلم 300هزار تومن تخمین زده شده

امیر حیدری چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 10:42

میلاد اصلا نمی فهممت. تو چطور در مورد فیلم شکور صحبت میکنی. تو نه از عوامل فیلم بودی که بخوای بگی ازت تشکرات لازم به عمل نیومده و نه هیچ وقت اونقدر تو کانون بودی که بخوای در این زمینه ها نظر جمع رو منتقل کنی. برخلاف دوستان که عصبانی هستند من اصلا عصبانی نیستم و خیلی خیلی زیاد متعجبم.
به نظر من کامنت تو جای عصبانیت نداره آخه تو به هیچ وجه نمی تونی در این زمینه نظر بدی [1]. متعجبم که با چه منطق فکری ای، این کامنت رو نوشتی [2]؟

--------------------------------------------------------------------------------------
[1] به دلایلی که گفتم، تو نه از عوامل فیلم بودی و نه اونقدرها در کانون.

[2] دوستانی که در مورد تجربه اندوزی در کانون و تربیت نیرو بحث های مفصل داشتند، فضای این چند روزه ی کانون مکان مناسبی براب تجربه اندوزیه. ببینید بی منطقی چه بلاهایی میتونه سرمون بیاره. این بی منطقی میلاد رو ببینید. ببینید نسنجیده و بیجا حرف زدن چه مشکلاتی میتونه برای کانون به بار بیاره (علاوه بر ایجاد فضای بد و ناراحتی عوامل فیلم و عباس، از کنار این حرف ها سعید پشت مشهدی هم که یکی از خوب های کانونه الان ناراحته). حالا این بی منطقی رو بزارید در کنار منطق عجیب اون دسته از دوستانی که برای تربیت نیرو از همه چیز حاضر بودند بگذرند (هر چند من کاملا مطمئنم که اون دوستان هدفشون تعالی کانون بوده). این که ما بخوایم برای با تجربه شدن یه نفر اون رو در پستی قرار بدیم که به تجربه نیاز داره از بنیان اشتباست. این که ما برای تربیت نیرو بی تجربه ها رو به با تجربه ها ترجیح بدیم یک حرکت عجیبه. فکرش رو بکنید اگر در این انتخابات کسی با فکر و منطق میلاد سلیمی به شورای مرکزی راه پیدا کرده بود چه بلاهایی میتونست بر سر کانون بیاد.

شهسواریان چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 19:39

من میخوام یه نظر بذارم که قبلا هم گذاشته بودم ولی نمیدونم چرا پاک شد و تایید نشد...
اگه بگم میگین چه کاسه ی داغ تر از آشی! ولی به نظرم وبلاگ علارغم تمام ویژگی های خوبش، یه بدی داره و اینه که باعث سودء تفاهم هایی میشه که اگه اون صحبت ها حضوری انجام میشد هرگز اتفاق نمی افتاد ... این رو هی می بینم در کامنت ها و فقط به این پست مربوط نمیشه.
اینطور نیست آیا؟

من نظرتون رو تایید کردم ،اما در ادامه روند عجیب که راه
افتاده،نظرتون رو در زباله دیدم الان.!!!
زرگرم

سعید پشت مشهدی چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 20:12

من اصلا منظوری هم نسبت به خانم جهانی‌ پور و ایزدی و بشیری نداشتم و نمیدونم شاید تو این مورد به خصوص هم سو تفاهم بوده و من زود قضاوت کردم ولی خب حس میکنم کم کم به جایی داره میرسه که با سرخوردگی از کانون برم

شکور چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 20:53

من با مشهدی صحبت کردم و بازهم چیزهایی که اینجا نوشته بودم رو بهش گفتم. قرار بر این شد که بازم اینجا بگم که نمی دونم چرا مشهدی از الفاظ اشتباه برداشت کرده. اسم مشهدی رو آوردم برای «جدل» با میلاد سلیمی. جدی یعنی استفاده از مسلمات طرف مقابل برای شکستش تو بحث. تو نظراتم مشخصه.
و ردیف
شکور

جدی رو بخونید جدل
شکور

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد