کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

صورتجلسه ی سومین روز کانون

خانم ترابی سرشون شلوغ بود و نمی تونستن صورتجلسه رو کامل کنن بنابراین من هم قرار شد به نوشتن صورتجلسه ی سومین روز کانون کمک کنم. متون آبی رنگ رو من نوشتم و بقیه رو خانم ترابی. همچنین خانم صالح آبادی هم لطف کردن عکس های دسته جمعی رو رسوندن.

 

   

 

 

 

بالاخره 5 شنبه 18 اردیبهشت 1393 سومین روز کانون با همه ی کمبود هایی که بود (عمده به خاطر تجربه کم بنده) برگزار شد.

طبق رای گیری انجام شده در جلسه یکشنبه پیش از روز کانون (صورت جلسه) این روز کانون یک جلسi رسمی بود و مصوبات این جلسه برای اجرا رسمیت دارن.

و این صورت جلصه روز کانون است:

 جلسه ساعت حدودا 10 با پخش مستند کانون آغاز شد.

در ادامه اینجانب یک صورت کلی از برنامه های روز کانون را مطرح کردم. در کنار اون بحث انتخاب بهترین فیلم تولیدی کانون مطرح شد؛ که دوستان در طی جلسه به سه فیلم از فیلم های تولیدی کانون از ابتدا تا به الان رای بدهند تا در آخر جلسه بهترین فیلم اعلام شود.

 فیلم های تولیدی که برای انتخاب معرفی شده بودند: تردید ابدی، ضامن دار، کشتن مرغ مقلد و تازه وارد از آقای شکوری، میز شام، میرداماد و ریجکت از آقای صفایی، تاریکی درخشان،تصمیم و دوراهی از آقای پشت مشهدی، هندزفری از آقای تقوی، تلوزیون از آقای فلاح و روایتی در 57 شماره از خانم مینایی.

بعد از اعلام های من صحبت های آقای شکوری آغاز شد

موضوع اول تاریخچه و مفهومی از روز کانون بود......

 

در مورد سیر تغییر در جلسات روز کانون صحبت کردم. عرض کردم روز کانون یه تعریف مشخصی داره که در هر سال، ظاهر متفاوتی از این تعریف رو در مصداق همون سال می بینیم... اساس روز کانون به این شکله:

برگزاری یک جلسه ی ویژه در هر سال با هدف های کلان که بنا به موقعیت کانون در همان سال انتخاب می شوند ولی با یک رویه ی واحد: تجمیع حداکثری اعضای حاضر و همچنین افراد علاقه مند برای بحث و گفتگو در مورد معضلات کانون و یافتن روش هایی برای ارتقا در فضایی گرم و صمیمی...

همونطور که می بینید در حال حاضر، مواردی که به نظر من باید رخ بده تا این جلسه یکی از مصادیق «روز کانون» تلقی بشه این موارده:

1- تلاش برای تجمیع حداکثری اعضای حال حاضر کانون

2- تلاش برای جمع کردن افراد علاقه مند برای بحث و گفتگو در مورد معضلات کانون

3- بحث در مورد معضلات کانون

4- تمامی موارد با هدف ارتقا

5- وقوع جلسه در فضای گرم و صمیمی

حالا هر سال با اقتضائات همان سال، به این 5 مورد، مواردی میتونه اضافه بشه

به طور مثال ممکنه خیلی از اعضا فکر کنن که امکان نداره در این جلسه، فردی غیر از دانشجوها یا شبه دانشجو ها حضور داشته باشه یعنی مثلا، حضور یه مدیر یا رئیس یه بخش دانشگاهی در همچین جلسه ای نمیتونه موضوعیت داشته باشه. ولی این تفکر اشتباهه کما اینکه ما امسال متناسب با اقتضائاتی که باهاش مواجهیم و احساس نیازی که کردیم داریم  سعی میکنیم یه ساعتی رو میزبان دکتر شکرچی هم باشیم... که حضور ایشون با شرط پنجم این روز هم در تعارض نیست.

یا مثلاً ما امثال بخش «ترین ها» رو داریم که در سال های گذشته وجود نداشت.

سال اول، اونچه خیلی اساسی و مهم بود، ورود به مرحله ی عملیاتی کردن قوانین بود به همین علت اساس زمان روز کانون به بحث در مورد مشروعیت و اساس اساسنامه گذشت.

سال دوم دنبال راهکاری برای جذب اعضای قدیمی بودیم و امسال موضوعی که اهمیت بیشتری پیدا کرده بود، نزدیک شدن به انتخابات دبیری بود. معضلی که کانون رو در ایام اخیر و البته ترم مربوط به تابستون تهدید می کرد.

خلاصه که روز کانون با اقتضائات رخ داده در سال مربوط به اون روز، تشکیل میشه ولی با 5 شرطی که عرض کردم.

نکته ی مهم دیگه ای که من در رابطه با «تاریخچه ی روز های کانون» عرض کردم جلب توجه نظر دوستان به صحبت هایی بود که در اولین روز کانون عرض کرده بودم. در اون روز کانون، بعضی از دوستان به این موضوع نقد کرده بودن که نه تنها بحث های خود «روز کانون» بلکه بحث های اساسی تمام جلسات رسمی کانون صرف اساسنامه میشه. در همون ایام به دوستان عرض می کردم که «سالی که درش قرار داریم، سال عملیاتی شدن قانون و اساسنامه در کانونه و اقتضای کانون همینه که باید در حال حاضر به این مسئله بپردازیم ولی شک نداشته باشید که این بحث همیشگی در مورد اساسنامه نمیتونه به سال های بعدی ادامه پیدا کنه» و دوستانی که اون روز رو درک کرده بودن اذعان داشتن که امسال هیچ جلسه ای صرف اساس اساسنامه نمیشه و موردی این قضیه دیگه پیش میاد و صحبت اون روزهای کانون کاملا در با تمام شدن همون سال محقق شد.

 

بعد از اون به بیان مفاهیمی از کانون به صورت موردی پرداختند......

 

در این رابطه مهمترین مفهوم اساسنامه ای که شده بود جزو معضلات و اقتضائات سال اخیر کانون، مفهوم پروژه ی شخصی بود. برای بار دیگر اساس این مفهوم رو مطرح کردم که:

پروژه ی شخصی اساساً راهکاری بود برای راحت کردن کار مدیران در عین حفظ دموکراسی.

عرض کردم که ما از ابتدای تاسیس کانون و همچنین ابتدای آغاز سه سال پیش کانون «مجدداً» اساس مدیریت کانون رو بر دموکراسی پایه ریزی کردیم. و نمود ظاهری و اولیه ی این سیستم، رای گیری بود. اگر میخواستیم دموکراسی شدیدی برقرار کنیم می بایست برای هر امری رای گیری می کردیم که این قضیه در عین حفظ تمام و کمال دموکراسی در کانون منجر به کندی عملکرد اعضا به ویژه اذیت شدن مدیران می شد بنابراین برای سرعت دادن به کارها، 3 راهکار چیدیم:

1- مجوز های کلی و پیشینی در اساسنامه به بعضی فعالیت ها

2- پذیرفتن قاعده ی حقوقی «اذن به هدف، اذن به استفاده از وسیله ای که منجر به تحقق آن هدف می شود نیز هست»

3- تعریف و تبیین پروژه ی شخصی

در مورد پروژه ی شخصی هم عرض کردم که در استفاده از این قاعده برای انجام کارها، فرد دموکراسی رو دور نمی زنه بلکه نظارت کانون و رای گیری مورد نیاز برای حفظ دموکراسی، به صورت فرضی و پسینی انجام میشه. یعنی به جای اینکه ما قبل از انجام کار رای گیری کنیم، رای گیری رو به بعد از اعلام پروژه محول می کنیم البته به شرط اعتراض یکی از اعضای نهاد تصمیم گیری در یه زمان معقول از اعلام پروژه. همچنین اعتراض فقط می تونه به علت عدم رعایت حداقل سطح هنری یا تعارض با کارهای دیگه ی کانون رخ بده.

نکته ی مهم در پروژه ی شخصی اینه که مدیران در صورتی باید همچین پروژه ای رو آغاز کنن که :

1- به سطح هنری کارشون مطمئن باشن

2- یه تیم داشته باشن یا مطمئن باشن که بعد از معرفی پروژه تیم خواهند داشت

3- به عدم تعارض کارش با کارهای دیگه ی کانون و همچنین حفظ آبروی کانون معتقد باشه

عرض کردم که اخیراً در کانون می بینیم که دوستان بدون توجه به اینکه تیم دارن یا نه، پروژه ی شخصی بر می دارن و دچار مشکل میشن از جمله مشکلی که در اتنهای جلسه درموردش صحبت کردم.

بعد از صحبت های اولیه ی آقای شکوری تعدادی از ترین ها که پیش از این از اعضای کانون جمع آوری شده بود اعلام شد:

متوهم ترین : 1.چراغعلی  2.پشت مشهدی  3.شکوری

خط قرمز شکن ترین: 1.توپ شکن  2.زینل  3.ملک محمدی

رو اعصاب ترین: 1.یوسف دوست  2.ملک محمدی  3. ایزدی و مرزوقی

دودرترین: 1.صفایی  2.گلخندان  3.زینل

فعال ترین: 1.شکوری  2.قربانی  3.عطازپور

مسئولیت پذیرترین: 1.شکوری  2.قربانی  3.عطارپور

بعد از یه آنتراک کوتاه بحث مفصلی درباره سرپرستی و دبیری آغاز شد که تا 12:30 و زمان ناهار ادامه پیدا کرد.....


 

عرض کردم که ما چاره ای نداریم که دو بحث در مورد دبیری و سرپرستی رو همزمان انجام بدیم. بحث مربوط به انتخاب نوع مدیریت کانون در آینده و همچنین بحث در مورد گزینه های موجود در کانون که برای انتخاب سمت سرپرستی یا دبیری در حال حاضر مناسب هستن. علاوه بر سه گزینه ی مطرح شده در دومین جلسه ی رسمی پیشین کانون، امیرحیدری هم گزینه ی چهارمی مطرح کرد و در جمع باس عرض کنم که گزینه ها به این شکل بود:

1- انتخاب سرپرست کنونی در همین ایام و موکول کردن انتخاب دبیری سال آینده به مهرماه

2- انتخاب سرپرست کنونی و دبیری سال آینده در همین ایام

3- انتخاب دبیر کنونی تا مهرماه در همین ایام و موکول کردن انتخاب دبیری سال آینده به مهر ماه

4- انتخاب دبیر کنونی و دبیر سال آینده در همین ایام

5- انتخاب یک نفر به عنوان دبیر تا انتهای امسال و تمام سال آینده


 

همچنین در مورد گزینه های مناسب برای سرپرستی هم صحبت شد. صحبت دوستان حول این اسامی بود:

حیدری، ترابی، ایزدی، زینل، برخورداری، زرگر، نجاتی، جهانی، قربانی

صحبت در این رابطه با این فرض بود که بر اساس تجربه ی سابق احتمال اینکه بتونیم به این افراد سرپرستی یا دبیر رو تحمیل کنیم زیاده.

در این رابطه صحبت هایی هم در مورد معاونت دبیر و نائب دبیری هم می شد که بنده به علت کمبود وقت صحبت در مورد اونها رو اصلاً جایز نمی دونستم و تا جایی که ممکن بود جلوی این بحث ها رو می گرفتیم تا نهاد تصمیم گیری کانون بیشتر در مورد مصادیق مناسب صحبت کنن. دراین رابطه به این قضیه که گزینه ها می بایست دانشجوی شهید بهشتی باشن هم دقت شده بود.

 


بعد از صحبت های مذکور و ناتمام ماندن صحبت ها قرار بر این شد که صحبت های بیشتر به جلسات بعدی موکول بشود و تا آن زمان که تصمیم برای انتخاب یکی از روش های انتخاب دبیر یا سرپرست گرفته بشود یک سرپرس موقت انتخاب بشود.

طبق رای گیری انجام شده در جلسه من(خانم ترابی) با 7 رای به سرپرستی انخاب شدم.

بعد از انجام رای گیری همگی برای ناهار به آلاچیغ نزدیک کانون رفتیم. در زمان ناهار دکتر شکرچی با دعوتی که از ایشان شده بود به ما ملحق شدن و در حین و بعد ازناهار در یک جمع صمیمانه صحبت ها و بحث هایی در رابطه با مشکلات کانون انجام شد.

بعد صحبت ها که کمی هم طولانی شد و خداحافظی با دکتر شکرچی به سالن برگشتیم و کلیپ سالی که گذشت رو که آقای شکوری با زحمت زیاد تهیه کرده بودن دیدیم.

در ادامه باقی مانده ترین ها هم اعلام شد.




بهترین فیلم هم انتخاب شد . سه فیلم برتر تارخ کانون با رای اعضای کانون به این ترتیب انتخاب شد:

1. تردید ابدی(22)

2. میز شام(20)

3. کشتن مرغ مقلد(19)

در ادامه آقایان فرامرزی و حیدری صحبت هایی در رابطه با کانون مطرح کردن:

آقای حیدری درباره شرکت خود اعضای کانون و برگزار کنندگان کلاس ها تذکر دادن و نقدی در همین رابطه به آقایان زرگر و قدکساز و خانم نجاتی داشتن.

نکته دیگر صحبتشون درباره اکران ها بود و پیشنهاد دادن که تغییراتی در اکران ها ایجاد کنیم تا جذب مخاطب افزایش پیدا کنه.

آقای فرامرزی صحبتی درباره نظرسنجی ها انجام دادن. پیشنهاد دادن یک نظر سنجی بزرگ در سطح دانشگاه انجام بدهیم تا سلیقه دانشجوها و علاقه مندی ها و زمان های آن ها دستمون بیاد.به همین منظور بهتره که کسی رو پیدا کنیم تا یک پرسشنامه قوی برای ما طراحی کنه که بشه ازش استفاده کرد.

مورد دیگه ای که اشاره کردن برای تغییر در شیوه تبلیغات اقدام برای داشتن چند برد اختصاصی در سطح دانشگاه بود

 

یکی از موضوعات مهمی که قرار بود در جلسه ی امسال روز کانون مرد بحث قرار بگیره، بررسی معضلات داخلی کانون و همچنین مقایسه ی عملکرد کانون امسال با سال گذشته بود. متاسفانه زمان برای این بحث خیلی کم بود بنابراین تصمیم بر این شد که این بحث ها ایشالا در جلسه های اضطراری دیگه ای انجام بشه. ولی بنده یه مورد که اخیراً به عنوان معضل جدیدی در کانون مطرح شده بود رو لازم دونستم که حتماً مطرح کنم چون این معضل اگر هم تا به حال بوده (که البت بوده) در این حد کانون رو دچار خطر نکرده بود

این مشکل مربوط میشه به اعضای خیلی فعال کانون. اعضایی که نمی تونن «نه» بگن. این دوستان به علت اینکه خیلی دارن خودشون رو وقف کانون می کنن، در یک لحظه چنان کم میارن که «اوج علاقه» شون به کانون به چیزی شبیه «نفرت» از کانون تبدیل میشه. از نگاه من این اتفاق یه طورایی برای دو عضو فوق فعال و با مرام کانون رخ داده بود و این احتمال می رفت که تا زمان نه چندان زیاد دیگه، این اتفاق برای یه عضو فعال دیگه مون هم بیفته.

به دوستان عرض کردم که اعضای فعال باید در عین رفاقت و مرام و کار کردن برای کانون، به فکر زندگیشون هم باشن وگرنه به خاطر اینکه نمی تونن بین زندگی و فعالیت کانونیشون هندل کنن، یهو می زنن زیر میز و حتی مسئولیت های حداقلی شون رو هم کنار می ذارن و این خودش ضربه های عجیبی به کانون می زنه. ضربه هایی که از فوایدی که مرام دوستان برای کانون داشته، بزرگتر میشه. عرض کردم که منه عباس شکوری حس می کنم بعد از مدت ها در عین علاقه ی شدید به کانون و صرف زمان بسیار زیاد برای کانون، به این استعداد رسیدم که وقتی زندگیم داره طوری زیر فشار میره که ممکنه احساسم بد بشه، به پروژه ها و مسئولیت های جدید «نه» بگم.

 

در انتها یه چند تایی عکس یادگاری گرفتیم که البته مهمترین اونها با جنگولک بازی های فرامرزی نابود شد و خداحافظی کردیم.

ترابی- شکوری

نظرات 5 + ارسال نظر
به مسئول وبلاگ سه‌شنبه 23 اردیبهشت 1393 ساعت 23:18

حاجی اگه میتونی فونتش رو قشنگ کن
من که نتونستم
شکور

جهان سه‌شنبه 23 اردیبهشت 1393 ساعت 23:49

بسیار عالی....
خسته نباشید خانم ترابی
محض ثبت در تاریخ وبلاگ و کانون عرض شود که بنده هم تا ساعت ١٢:۴٠ دقیقه تو جلسه حضور داشتم ولی باید بعدش میرفتم به خاطر همینه که جام توی عکس به شددددت خالیه

امیر حیدری سه‌شنبه 23 اردیبهشت 1393 ساعت 23:49

حرفای من این که نوشته شده نبود. این ها فقط مثال های حرف من بود. متاسفانه مثل اینکه گوش ندادید. در یک پست جداگانه خواهم نوشت.

مژده بشیری چهارشنبه 24 اردیبهشت 1393 ساعت 15:28

آقا منم بودم...

محمدمهدی رسولی پنج‌شنبه 25 اردیبهشت 1393 ساعت 17:15

دیالوگ من در این فریم:
تورو ابوالفضل!!!!!!!!
ممد(فرامرزی) من تو هیچ عکسی نبودم!!!تورو خدااااا اذیت نکن!!!!!ممــــــــــــــد!جوووون من!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد