کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

یک پوئن منفی برای مسئول اساسنامه / انتقاد

مسئول اساسنامه باید از همه ی فعالیت های کانون مطلع باشه و همیشه در حال انطباق اونها با اساسنامه، روح اساسنامه و منطق اساسنامه باشه. اخیراً مورد بسیار کلفتی از دید مسئول اساسنامه پنهون مونده. از دوستان خواهش میکنم که شنبه در مورد مسئله ای که حضوری به مسئول اساسنامه توضیح دادم صحبت کنید. حفظ دموکراسی کانون از هر پروژه ای مهمتره.

امیدوارم این مسئول و سایر مسئولین با توجیه هایی مثل «اینطوری بهش نگاه نکرده بودم» یا «حواسم نبود» انجام مسئولیت هاشون رو ناقص نکنن و حواسشون رو مطابق با حساسیت مسئولیت هاشون، جمع تر کنن.

مردی با پوتین

نظرات 5 + ارسال نظر
حق طلب شنبه 17 اسفند 1392 ساعت 21:22

گاهی توجیه هایی مثل اینطوری بهش نگاه نکرده بودم» یا «حواسم نبود» پیش میاد و طرف کوتاهی نکرده حالا کاری ندارم مسوول اساسنامه کی هست و در واقع توجیه نیست. اینطوری دیگه پوئن منفی محسوب نمیشه و همینکه تذکر داده بشه کافیست واقعا.من همیشه با این وجه نقد کانون مشکل داشتم .فرق کسی که نمی خواد اصلاکوتاهی کنه و به دلیلی پیش میاد و کسی که کلا آدم بی حیالیست و و قتی هم مسوولیتی رو می پذیره عوض نمی کنه این خصوصیت رو - و البته پیشینش اینو می گه - و خب توجیهاتی میاره چیه واقعا؟ دلایل هر دو توجیه محسوب میشه.به نظرم بهتره در انتخاب الفاظ دقت بیشتری بشه.

اینحوری کانون سیستماتیک ما خیلی سخت گیر به نظر میاد و البته به نظر من هم سخت گیره چون سر هر مساله ای به طرف علنا انتفاد میشه.کانون به نفع کانون نه آدم ها

به حق طلب چهارشنبه 21 اسفند 1392 ساعت 22:00

برای پیامبر، مکروه هم حرام بود خانم
اگه ایزدی اینقد کارش درست نبود، اینطوری در موردش صجبت نمی کردم

و از بیخ با حرفاتون مخالفم
شکور

حق طلب جمعه 23 اسفند 1392 ساعت 21:02

منم کلا با این روش افراطی ایدآل گرایی مخالفم.اعضا می پرونه.هرچند قدیم تر ها همش می گفتم انتقاد در وبلاگ خیلی خوبه.الان می گم نه همیشه

سعید ایزدی جمعه 23 اسفند 1392 ساعت 22:58 http://kafankhafan.blogfa.com

راستش خانم حق طلب من هم با عباس شکوری موافقم.
این نقد رو مستقیم به خودم گفته بود. با این حال اومد توی وبلاگ هم نوشت.
به نظرم کار بسیار درستی انجام داد.

در این باره که گفتید فرق کسی مثل من که سعی کرد تمام تلاشش رو بکنه ولی باز هم سوتی داد و کسی که نمی خواد کار کنه چیه ؟ به نظر من همین نوع پوئن منفی دادن فرق زیادشون رو مشخص می کنه.

این حرکت به نظر من اصلا سخت گیری نیست. چون واقعا من از خودم انتظار نداشتم همچین موردی رو بهش دقت نکنم. و همین باعث شد که من بیشتر حواسم رو جمع کنم.
کسی ممثل من که انقدر براش مهمه مسئولیتش مطمئن باشید که با این تذکر ها از کانون نمی رود. بلکه خیلی سخت تر تلاش می کند چون می داند کسی مثل عباس شکوری رفتارش را زیر نظر دارد. و همین بهتر شدن در سمتش باعث می شود که احساس رضایت کند از این حرکت.

حق طلب سه‌شنبه 27 اسفند 1392 ساعت 00:12

به آقای ایزذی:مرسی که نظر گذاشتید.
والا من گفتم منظورم شخص شما نبوده .نمی دونم چرا متوجه نشدید.من کلا حسم رو نسبت به انتقاد سر هر چیزی به اشخاص کانون گفتم.فکر می کنم انتقاد های ما گاهی سختگیرانه میشه و وقتی هم زیاد در وبلاگ مطرح می شود تاثیر بد و خوب دارد .خوبش برای کسانیست که گوش به حرف نمیدن و مجبور می شن کمی به خودشون بیان و بقیه کانونی ها هم بدونن که کار جدیست و بدش هم تاثیر منفی بر خوانندگان بیرونی و کانونی ها میزاره . دوستان غیر کانونی من که وبلاگ را دیدند موج منفی بهشون منتقل شد و من براشون توضیح دادم که اون جوریا نیس هرچند خودم شک داشتم به حرفم .در واقع حس مچگیری بهشون منتقل شده .خب این طوری عضویت از طریق جذب وبلاگی کم میشه
تاثیر بد بر خود کانونی ها اینکه حس ترس ایجاد می کنه .شما خودت رو نگاه نکن اما به نظر من حس ترس از مسوولیت پذیری در کانون بین بچه ها شکل می گیره ، یعنی این سیستم نقد شدن در کانون در وبلاگ به ضرر کانونه اگه سر مسائل جزئی باشه.یا حتی اگه غیروبلاگی به فردی گفته شه و حل شه ، دیگه لازم نیست در وبلاگ گفته شه حالا این مساله مهم هشدار به آیندگان کانون پیش میاد که برای اینکه اشتباهشون به ضرر کانون نشه و این جزءدر وبلاگ مطرح شدن نقد ممکن نیست.من می گم تو این حالت هم میشه به صورت دیگه ای مطرح بشه نه بیش از اندازه صریح و رک و بی پروا که آدم اعتماد به نفسش بره کف پاش (لحن آقای شکوری )-منظورم این پست نبود-و اینکه همه مثل شما قوی نیستند و هر چقدر هم بخوایم با جنبه بار بیایم و بزرگ شیم در کانون هم با له شدن شخصیت آدم ها این ممکن نیست .مثلا همین سر مسوول اسسنامه شدن .چرا اکثرا قبول نمی کنند ؟ یا سر سمت های قبلی دیدیم که به سختی معاون ها داوطلب می شن یا اصلا بعضی ها داوطلب نمی شن البته استثنا هایی هم هست به نظر من. برای چی ؟ ترس از برنیامدن اون مسوولیت دارند. من معاونت رو در زمان مسوول اساسنامه شدن آقای شکوری نپذیرفتم .چون این ترس را داشتم اما زمان شما با چانه زدن پذیرفتم چون احساس کردم جای اشتباه کردن اینبار وجود دارد.
در ضمن من با انتقاد به طور کلی مخالف نیستم. تو وبلاگ ازم انتقاد شده اصلا خودم سر کتاب صوتی پست گذاشتم که منو نقد کنید که تا حالا هیچ مدیر اجرایی یک پست پس از پایان کار ش نذاشته ( یه جور خود زنی) و واقعا هم نقد شدم که جدی ترینشان آقای چراغعلی بودند .و نقد های دیگه .پس مخالف نقد نیستم .
به آقای شکوری :حرف شما تاحدودی قانع کننده بود اما پیامبر بر اساس شخصیت هر فرد اون رو هدایت می کرد و اگه شما چون ایزدی ایزدی است از او انتقاد های جزئی به قول خودتون (مکروه )می کنید خب قبول اما اگر ایزدی ،ایزدی نبود چه ؟شما دقت بالایی دارید .لطفا با روحیه انقلابیتان به نکته ظریف من هم توجه کنید .

امید نسبی دارم به فهمیدن حرفام توسط شما و آقای شکوری و دوستان کانونی.sad
چه خوب می شد اگه این موضوع انسانی هم در کنار بقیه چیزها در جلسات مطرح میشد و بچه ها نظر می دادند.
و خواهشا به این نظر من شخصی نگاه نکنید که دلش پر بوده نوشته .هرچند اگه این طور هم باشه ایرادی نداره.

http://filmclub-sbu.blogsky.com/1392/02/17/post-2410/
پستم که گفتم. -حق طلب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد