شرح حال یک اکران فجر

  شرح حال یک اکران  فجر

شاید این نوشته حواشی زیاد داشته باشد، اما به نظر من پشت صحنه ی فیلم دیدن هم جذاب است.

 شرح حال یک اکران فجر

شاید این نوشته حواشی زیاد داشته باشد، اما به نظر من پشت صحنه ی فیلم دیدن هم جذاب است.

اولین جلسه ی کلاس کارگردانی که برگزار شد، آقای موتمن بلیط فیلمشان را دادند.  امروز رفتم به برج میلاد برای تماشای سایه روشن، بلیط را که نشان دادم به سمت اولین سالنی که به چشمم خورد رفتم. نمی گذاشتند وارد شویم چون سالن پر شده بود.  ولی کسانی مثل نیکی کریمی و همایون اسعدیان را به سرعت وارد می کردند! من همینطوری ایستاده بودم که چند نفر اعتراض کردند و مامور گفت بروید داخل و خودتان ببینید جا نیست. واقعا جا نبود اما سه ردیف وی آی پی را خالی نگه داشته بودند و به شدت از آن محافظت می کردند و می گفتند جایگاه عوامل فیلم است. من و دو نفر نشستیم روی زمین در پله ها، بعد آن دو نفر به ماموران اعتراض کردند که درست نیست این همه صندلی خالی و ما روی زمین. مامور هم دیگر مقاومتش تمام شد و گفت بنشینید.  نمی دانم چرا هیچ چیزی نگفتم ولی همینطور خوب پیش می رفت. خیلی ذوق داشتم راستش.  بغل دستی هایم فکر می کردند من از عواملم! دیدن مهناز افشار و حسین محجوب و حامد بهداد و ابراهیم حاتمی کیا از نزدیک هم جالب بود.  خلاصه دیدم که کمال تبریزی روی سن آمد و از آنجا بود که فهمیدم قرار است  طبقه ی حساس را ببینم ! گفتم خب این قسمت بوده. سایه روشن هم البته در سالن دیگری پخش می شد. گفتم اتفاقا بهتر شد چون خوانده و شنیده بودم که طبقه حساس فیلم خوبی است، البته آقای شکوری هم در وبلاگ نوشته بودند. از دو فیلم دیگری که دیدم (چ و مردن به وقت شهریور) خیلی بهتر بود.

در مورد فیلم باید بگویم به خاطر وجود پیمان قاسم خانی، فیلمنامه ی خوبی از کار درآمده بود، البته به نظر من گاهی لب مرز می شد با یک سریال کمدی تا یک فیلم، یعنی بخش هایی اش از کادر می زد بیرون. مثل خواب دیدن گاه و بی گاهش. ولی در کل از دیدنش لذت بردم.

ببخشید اگر جنبه ی حاشیه ای زیادی داشت. فضای خوبی بود و گفتم در اینجا بنویسمش.