کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کارگردانانی که هنوز اسیر گذشته خودشون هستن یا آیا دوره ی مهرجویی ها و کیمیایی ها تمام شده است؟

نمی دونم این مطلبی که امشب دارم پست وبلاگ تو این موقع می گذارم درسته یا نه . . . اما حس اصلا خوبی ندارم.

دوست همکارم که فیلم متروپل و پنجاه قدم آخر رو دیده بود تو صفحه ی شخصیش تو شبکه اجتماعی چنین چیزی نوشته بود . . .

امروز رفتم جشنواره فجر و دو فیلم دیدم که کلی حالم گرفته شد. فیلمهایی که بزرگان احتمالا با بودجه خوب ساخته اند ولی واقعا آزار دهنده بود. فیلمهای متروپل مسعود کیمیایی و پنجاه قدم آخر کیومرث پوراحمد به نظرم فاجعه بودند. من منتقد فیلم نیستم فیلمنامه های این فیلمها حداقلهای فیلمنامه نویسی را نداشتند. همه چیز بر اساس تصادف بود و کارگردانی هم که اصلا فاجعه بود. واقعا این هزینه ای که به این فیلمها اختصاص پیدا می کنه.... بی یخیال. 

 دوستم گفته بود منتقد فیلم نیست،اما لازم به ذکر است که ایشون کارگردان بزرگی هستند و شکسته نفسی می فرمایند...

 این در حالی بود که من شاید بعد از یک سال و خرده ای که اصلا سینما نرفتم پا به جشنواره فجر گذاشتم و با ذوق و شوق بسیار دنبال بلیط بودم.اما الان می بینم که دوستم راجع به متروپل مسعود کیمیایی اینطور می نویسد.قبل جشنواره از چ هم تعریف های خوبی نشنیدم.مهمان داریم محمدمهدی عسگرپور هم که بسیار مزخرف بود!شرط می بندم اشباح مهرجویی هم فیلم چندان چشمگیری نیست!طبقه حساس هم که امروز بچه ها از خجالت کارگردان و فیلم در وبلاگ در آمدند.خانم حق طلب هم که از دیدن خانه پدری پشیمان شده . . .دوست دیگری امروز می گفت تریلر Red Carpet رو دیده و اصلا نپسندیده . . .

و من نمی دانم ب چی از این جشنواره باید دلخوش باشم . . .

امثال مهرجویی و کیمیایی و پوراحمد و تبریزی کارنامه ی خوبی در گدشته در سینمای ایران داشتند.اما امروز می بینیم خیلی راحت فقط اسمی از آنها برجا مانده و اثری که در خور اسم گذشته شان باشد بیرون نمی دهند.روز گاری با اجاره نشین های مهرجویی،گوزنهای کیمیایی،اتوبوس شب پوراحمد،لیلی با من است کمال تبریزی لذت خاصی از سینمایشان می بردیم.اما چرا امروز با دیدن فیلم هایشان فقط ذهن مان سمت فیلم های گذشته شان می رود و افسوس می خوریم . . .

این مطلب در حد ی درد دل بود.برای من که خیلی وقت است طعم لذت را در سینما نچشیده ام و بازهم به سیستم شخصی ام با آثاری مثل گوزنها،اجاره نشین ها،خانه ای روی آب،و ... پناه می برم . . .

نظرات 5 + ارسال نظر
جهان سه‌شنبه 15 بهمن 1392 ساعت 08:08

جای غصه داره واقعا

حق طلب چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 20:35

من گفتم فقط به خاطر دق بودن بیش از اندازه ،،(البته مرد ها بیشتر حالشون گرفته شد)حالم بد شد و پشیمانم.اما نمی تونم منکر خوب بودن این فیلم شم.اما واقعا سینمای ما بیشتر دنیای شخصی فیلمساز ها شده تا توجه به مخاطب.
شنیدم قصه ها رو مردم دوست داشتند اما منتقد ها نپسندیدند.

دو روز پیش هم زندگی مشترک رو دیدم و دوست داشتم.
امروز میر کریمی هم دیدم حال و هوای به همین سادگی رو داره و پرویز پرستوییش خوب بود.پایانش عالی بود . فیلمنامش هم فکر کنم کاندید شه.در کل خوب بود اما فیلمای قبلیش رو بیشتر دوست داشتم.
آقای حیدری هم تو ایستگاه اتوبوس دیدم پس از دیدن فیلم مردن به وقت شهریور که دوست نداشتم.

شما اذیت نشی انقدر فیلم می بینی
جهان

حق طلب چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 20:38

میگن خط ویژه خوب بوده خیلی .کی دیده؟

من دیدم.
خیلی خوب نبود.
جالب بود ولی.
مگه اینکه بخوای با تمشک و میهمان داریم قیاس کنیم که بگیم خیلی خوب بود وگرنه اونقدرام جالب نیست.یه جاهایی واقعا لذت میبری و یه جاهایی حرص میخوری از دست کارگردان.
جهان

حق طلب چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 21:28

پری جان 5 تا فیلم که به پای 6 تا فیلم شما نمیرسه.
دیدیشون؟
ضد گلولش هم اون قدر که تعریف می کردند نبود.بهترین فیلم شده بود یا فیلمنامه؟!

یادم نیست دقیق ... فقط یادمه وقتی فیلم رو دیدم کلی تعجب کردم که چرا انقد اسم در کرده بود تو جشنواره و سیمرغ گرفته بود.
جهان

سعید پشت مشهدی پنج‌شنبه 17 بهمن 1392 ساعت 12:31

متاسفانه فیلم اشباح مهرجویی هم که من دیدم فوق العاده ضعیف بود حتی ضعیف تر از معراجی های ده نمکی حتما نقدش رو مینیوسم واقعا فیلم نساختن بعضی مواقع بهتر از فیلم ساختنه .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد