دکترین: پاسخ به دوستانی که ادعا دارند دموکراسی تاثیری در رفع دیکتاتوری ندارد

گاهی حرف جالبی زده میشه! گفته میشه که با وقوع دموکراسی، جلوی دیکتاتوری گرفته نمیشه مثلا ما در کانون می بینیم که دموکراسی حاکم شد ولی در ادامه رای گیری ای دیده نمیشه که با مخالفت مواجه بشه بنابراین جلوی حرکت کسی که رای گیری رو انجام داده قرار نیست گرفته بشه و همون گذشته ی سابق کانون میتونه ادامه پیدا کنه.

پاسخ به این دوستان از این قراره:  

اول: فرض حقیقت نداره و رای گیری هایی انجام میشه که به نتیجه ی مطلوب رای گیرنده نمیرسه. یکی از مثال هاش هم رای گیری اضافه شدن یه قید به انتخاب دبیر بود که اشکان توپشکن با اونقد محبوبیت پیش خیلی از اعضا موفق به کسب موافقت نهاد تصمیم گیری نشد.

دوم: حتی اگه فرض هم درست باشه، با مشاهده ی این قضیه که رای گیری ها با مخالفت روبرو نمیشن نمیشه به این نتیجه رسید که «پس تغییری در جامعه ای که قبل از این دیکتاتوری بود و حالا دموکراسی برش حاکم شده ایجاد نشده» بلکه داستان چیز دیگه ایه... اصلا به نظر من داستان دموکراسی فقط در خود رای گیری نیست بلکه تحقق دموکراسی در جامعه منجر به ایجاد یه حالت پیشگیرانه میشه. پیشگیری از دیکتاتوری در به کرسی نشوندن یه حرفی که قرار نیست رای بیاره. وقتی کسی که در گذشته حرفی که فقط خودش قبول داشته رو به کرسی می نشونده، حالا می بینه که باید برای حرفش رای گیری کنه، دیگه باس احتیاط کنه.. دو دو تا چهارتا میکنه تا ببینه حرفش مورد مطلوب اکثریت هست یا نه. اگه حس کرد که نیست، حرفش رو طوری تغییر میده که رای بیاره و اینطوری همین الزام به حفظ دموکراسی با رای گیری باعث میشه که اون دیکتاتور قدیمی هم ذاتا به دموکراسی تن بده نه اینکه بیاد تو رای گیری و شکست بخوره...و اینطوری می بینیم که رای گیری ها هم کمتر با شکست روبرو میشن.

حتی وقوع دموکراسی منجر به عدم حضور دیکتاتورها یا سکوتشون میشه که همین هم در رای گیری ها القای این قضیه رو ممکنه بکنه که تغییری ایجاد نشده

شکور