دکترین اساسنامه ای: یک پیشنهاد پاکیزه برای پاکیزه نگاه داشتن لوکیشن

سعید چراغ از عجیب ترین فعالین کانونه... کار بی منت و بی طبل و بوق...

خیلی خیلی خیلی برای کانون کار میکنه و خیلی خیلی خیلی حجم کارش از اون چیزی که واقعیت داره، کمتر دیده میشه...

خلاصه که سعید چراغعلی یکی از بهترین جذب نیروهای کانون (سرقت نیرو البت) از اول تا به حاله.

چراغ کچل البت وقتی عصبانی میشه، کنترلش رو طوری از دست میده که من بازم یاد جوونی هام میفتم (به نظر من، سعید 18 سال از من کوچیکتره  ) و الان از کثیف بودن کانون خشمگینه.

یه خشم درست برای یه مشکل وحشتناک که باید براش دنبال راه حل گشت. 

 

من راه حل چراغ رو دوست ندارم.

صرف بحث «از گاو کمتر بودن» یا «نبودن»، یک توهین «بیش از حد» واضحه...

ساعت 9 صبحه و روی وایت برد کانون دیدم که نوشته شده که «اسامی از گاو کمتران هر هفته اعلام خواهد شد»!!!

خوب حتی اگه این یه تهدید صرف باشه و نخواد رخ بده هم من با ورود این ادبیات به کانون مخالفم.

نمیدونم سعید موافق این جریان هست یا نه ولی اگه موافق هم باشه، باز من مخالفم. حتی اگه جواب بده هم، باز من مخالفم. حتی اگه کانون بهشت هم بشه، باز من مخالفم... علتش هم باب شدن همچین ادبیاتیه: از گاو کمتر بودن!!

حتی نباید این ادبیات درمورد «مجرمین کانون!!!» هم استفاده بشه.

و البت که من صرفا نمیخوام مخالفت کنم بلکه راهکار میدم:

هر هفته مسئول لوکیشن با مشورت در باز کن‌ها «موظفه»!، تاکید میکنم «موظفه» حداقل یک نفر رو که از بقیه بیشتر کانون رو کثیف کرده اند رو در وبلاگ معرفی کنه. معرفی شدن اصلا به این معنا نیست که فرد «از گاو کمتره» چون ممکنه که حواسش نبوده که داره چیکار میکنه یا کاری که کرده رو خودش مصداقی از کثیف کردن نمیدونه وگرنه انجام نمیداده یا حتی اگه کثیف هم کرده باشه، طوری کثیف نکرده که یه گاو این کار رو میکنه!

حالا این فرد که اسمش در وبلاگ اعلام شده در بار اول «موظفه»!، تاکید میکنم «موظفه» برای تمامی افراد شرکت کننده در جلسه ی رسمی هفته، شیرینی بخره...

در صورتی که شیرینی نخره، فرد «موظفه» برای هفته ی بعد بخره...

در صورتی که هفته بعدش نخرید، فرد حق ورود به اتاق کانون رو از دست میده!!!!!!!!!!!!! به این شدت! و فقط با حضور در جلسه ی رسمی و درخواست از نهاد تصمیم گیری و اعلام تنبه و گرفتن رای از نهاد تصمیم گیری حق برگشتن به اتاق رو به دست میاره.

او مخل نظم و تمیزی اتاق کانون شده و حاضر به پرداخت مجازات برای روشن شدن متنبه بودنش نیست بنابراین باید از اتاق کانون جدا بشه و فاصله بگیره تا کانون از کثیفی مصون بمونه.

در صورتی که فرد بدون طی مراحل بالا حق حضور در کانون رو به دست نیاره, در بار اول که وارد اتاق کانون بشه و با تذکر یک نفر از اتاق خارج نشه و موضوع دیگه جدی بشه و بخواد عناد بکنه،... برای اولین بار در طول 8-9 سال حضور در کانون عرض میکنم که : اسمش به معاونت فرهنگی با تخلفاتش داده میشه و از معاونت راهکاری برای طرد فرد خواسته میشه و در نهایت به وسیله ی دبیر از معاونت خواسته میشه که فرد رو به وسیله ی حراست احضار کنن و ازش تعهد بگیرن...

تمام این بروکراسی عملیاتیه... وقوع اولین مصداق اعلام اسم به حراست به نظرم منجر به این خواهد شد که دیگه کسی از مرحله ی «شیرینی خریدن» فراتر نره...

میدونم که این بروکراسی از اعلام فرد به عنوان «از گاو کمتر!» خیلی طولانی تره، ولی این بروکراسی رو کاملا برای جلوگیری از باب شدن هرگونه فرهنگ «توهین» یا باب شدن الفاظ زشت «جدید» به این حد «صریح و مشروع» بهتر می دونم.

البت من به جایگاهم آگاهم و میدونم که من هم مثل سایرین یه رای دارم و هیچ الزامی برای نپذیرفتن راهکار سعید و پذیرفتن راهکار بنده وجود نداره. من این پیشنهاد رو دادم و براش تلاش خواهم کرد.

مسئول لوکیشن، دبیر، چراغ و مسئول اساسنامه  نظر دهند