کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

قاعده تصادف

- من همون سالی که اومدم سراغ نمایش،کلا از زندگیشون بیرونم کردن. تئاتر خوششون نمیاد

- منو که دیگه تو خونه راه نمیدن. بابام میگه بالاخره اینو یه روزی از تو جوب جم میکنن

 

جایگاه هنر،تو جامعه ما تاسف انگیزه. هنر مقبول همه نیست،خانواده ها به چشم تفریح بهش نگاه میکنن و اگه کسی به سمت هنر گرایید،از خونواده طرد میشه.
کسی که به دنبال هنره،تو ایران نمیتونه بهش برسه و برای رسیدن به هدفش،باید از ایران بره...
فقر فرهنگی ما تاسف برانگیزه


فیلم سرشار از پیام بود اما تو نقدها،کمتر در اینباره نوشته بودن.هرجا که خوندم،از دوربین رو دست شکایت داشتن.یعنی انقدر محتواش  کم اهمیته؟

بازی ها عالی بود،فضای فیلم اونقدر خودمونی و رله بود که حس میکردم بینشون نشستم و با اونا میخندم،ناراحت میشم،غذا میخورم و همفکری میکنم.منم مثل گروه،تو دوراهی قرار گرفتم که به خاطر شهرزاد،کار رو ول کنم یا دورش بزنم...
و باید بگم متاسفانه تقریبا با منطق فیلم موافق بودم بجز قسمتی که پدر شهرزاد برای اینکه مخالفتشو نشون بده،گرفتش زیر مشت و لگد! اونم بعد از موقعیتی که خیلی شیک و مجلسی درحال گفت گو بودن!میخواست بگه این آدم که دخترشو دوست داره و راحت اجازه خروج از کشور بهش نمیده،خشنه؟حق زنها تو ایران هنوز ادا نمیشه؟ مردای ایرانی کلا اینجوری اند؟ هرچی که بود،خیلی تصنعی و مسخره بود.


 پایان قابل قبول و تلخی داشت. پدر شهرزاد،با موقعیت اش،با تفکرش،جلوی این گروهو گرفت.

و گروه مجبور شد کوتاه بیاد و کار به سرانجام نرسه.

واقعا حق با کیه؟ پدری که اجازه نمیده هرمشکلی برای دخترش پیش بیاد و نگران خانواده شه؟

یا جوونی که تو جامعه ای زندگی میکنه که چیزی از هنر سرش نمشه و برای پیش بردن اهدافش مجبوره مخفی کاری کنه یا دروغ بگه؟

و جالب اینکه درآخر پدر پیروز میشه،قدرت،سنت! اما آینده رو کی میسازه؟ جوون

خیلی جای حرف داره فیلم.خیلی خوب میشه آسیب شناسی کرد. نقش خانواده،هنرمند،جامعه و...تو این ماجرا .اینا واقعیت جامعه است.چرا کسی بهش توجه نمیکنه؟ چرا نمیخواییم باور کنیم هر فیلمی که برای سرگرمی نیست...

نظرات 7 + ارسال نظر
رضا ی.د چهارشنبه 17 مهر 1392 ساعت 23:40

برعکس حرف خانم توفیقی...فیلم خیلی خیلی بدی بود...اونقدربعضی چیزارو واضح میگفت که آدم خندش میگرفت خواسته بود بایه شخصیت بعضی فضاهای فیلمو جدیت وتشنجشو کم کنه واز همه مهمتر یه چیز جالبوفیلم میگفت وقتی یه عده دویت همینجوری دورهم جمع میشن که یه کار هنری!؟به نظر من براشون تفریح(انجام بدن زمین وزمان جلوشون وایمیسته...اگه ما نخوایم یه عده جوون بی تجربه والبته سواد در اون زمینه ی خاص هنر مارو جلوببرن باید چه کسیرو ببینیم...قربون اون هنری برم که هر روز یه مشت امثال ساسی مانکن و... به جامعه ی ما معرفی میکنه...کل فیلم رو بچه بازی پدر دختره ویه عده جوون که احساسی تصمیم میگرفتن شکل داده بود...

حق طلب پنج‌شنبه 18 مهر 1392 ساعت 11:04

فیلم نه خ خوب بود نه خیلی بد.موضوشم جالب بود.ولی یه ایرادی داشت که ما به بابا ئه اصلا حق نمی دیم و اخر سر دلمون خنک شد از کنفیش.اما خب بابا هم حق داشته دیگه.

حق طلب پنج‌شنبه 18 مهر 1392 ساعت 11:09

در ضمن در اخر پدر پیروز نشد که .به هدفش که دخترش بود نرسید فقط مانع رفتن اونا شد.در اخر گروه تاتر پیروز شد که اخلاق رو به منافعشون ترجیح دادن.پایان خوبی بود ولی بابا هه بدمن شده بود که قرار بوده نشه.اما فیلم قابل قبولی بود.حیف که یونی نمیشه پخشش کرد

توفیقی پنج‌شنبه 18 مهر 1392 ساعت 18:14

به آقای یوسف دوست:
اونا همینجوری دور هم جمع نشده بودن. دانشجو بودن و تئاتر، علاقه شون.
مثل کانون. کسی که تو کانون فیلم دانشگاه شهید بهشتی فیلم میسازه،مربوط به رشته شه؟ آیا این فرد بی سواده؟این فرد حق نداره وارد این زمینه شه؟
اونا به تئاتر به عنوان علاقه جانبی فکر میکنن. چیزی که میخواستن بهش برسن،به هر دلیلی نشده.
حالا این گروه نمیتونه تجربه کسب کنه؟!
حرفی که من از فیلم استنباط کردم،چیزی نبود که شما بهش ایراد گرفتین.
من از این دید نگاه کردم که هنر تو کشور ما، جای شکوفایی نداره.

به حق طلب:
آخر حق میدی به پدره یا نه!
از این نظر فکر نکرده بودم که پدره هم بدجور ناکام موند.
ولی قبول داری جلوی هدف اصلی گروه-اجرا- رو گرفت؟
بابا اخلاق!

سعید چ.ع پنج‌شنبه 18 مهر 1392 ساعت 19:31

اینا هیچکودوم نقد نیس.

رضا ی.د شنبه 20 مهر 1392 ساعت 00:02

کانون یه فرق اساسی داره واون اینه که هیچ ادعایی نداره یعنی نمیگه من حتما باید برم خارج برای اجرا...اونم من تازه کار...

شکور یکشنبه 10 آذر 1392 ساعت 17:19

به شدت فیلم سهل ممتنعی بود
خیلی حال کردم با فیلم
حس اشکان خطیبی رو بدجور درک میکردم و همش میخواستم بزنم تو دهن اون پسره که سر به سرش می ذاشت
ولی کلا خیلی احساس بچه سوسول بودن این جوون ها بهم دست داد
...
فیلم خیلی خوبی بود. فیلمی که به ابزار بودن هنر خیلی خوب توجه کرده و خودش رو غرق اصول فیلمسازی نمیکنه و از این ابزار استفاده میکنه برای رسوندن یه سری مفاهیم
مسئله ای که بهش پرداخته بود، مسئله ی خیلی ناجوریه که تا به حال ندیده بودم کسی بهش دست بزنه
مسئله تفاوت تفکر نسل های مختلف
هرچند خوب موشکافی نشد ولی همین که یکی از اولین ها بود، جای تقدیر داره
کلی هم تو ذهن مخاطب علامت سوال میذاشت و می رفت
شکور

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد