به مناسبت شروع فصل جدید سریال Elementary

بالای عکس رو بخونید: هلمز جدید، واتسون جدید، نیویورک . 

میشه گفت این بهترین شروع برای معرفی این سری از مجموعه شرلوک هلمزه.

 چون از طرفداران هرکول پوارو بودی هیچ وقت نرفته بودی دنبال شرلوک معروف. نه کتاب هایش را خوانده بودی و  نه سریال قدیمی اش را دیده بودی. ولی وقتی یکی از فیلم هایش را دیدی به شدت علاقمند می شوی. بعد از فیلم، سریال آن را که توسط شبکه بی بی سی ساخته شده را می بینی. عاشق شرلوک می شوی . مخصوصا اینکه سریالش از هر لحاظی عالیست و می شود در جای خودش درباره اش بسیار حرف زد. می گویی دیگر بهتر از این پیدا نمی شود ولی ... 

وقتی می شنوی سریال جدیدش را ساخته اند، پیش خودت می گویی: "وقتی می دونی به پای سریال بی بی سیم نمی رسه ارزش دیدن نداره". ولی بر خلاف انتظارت با یک جمله مشتاق می شوی. " دکتر واتسون توش زنه". با هزار زحمت کل فصل یک را پیدا می کنی. و شروع می کنی ... 

شرایط را مهیا می کنی. با آرامش قسمت اول را پخش می کنی. می خواهی ببینی دکتر واتسون زن چگونه در آمده است. هنوز اول کار است که به خودت می گویی: " فقط به خاطر اینکه چارتا بیننده پیدا کننه واتسونو کردن زن. عمرا اگه چیزی خوبی از آب دربیاد" هنوز جمله ات را پیش خودت هضم نکرده ای که سریال اولین ضربه را می زند... 

نه، این با همه سریال ها و فیلم های هلمز فرق دارد. یک فرق اساسی. یک فرق، حتی بزرگتر از زن شدن واتسون و حتی بزرگ تر از تبدیل لندن به نیویورک. پا را فراتر گذاشته اند. شرلوک را عوض کرده اند...

هر چه به قسمت های بعدی می رسی. علاقه ات به فیلم بیشتر و بیشتر می شود. زیرا هر چه می گذرد شرلوک جدید را بهتر می شناسی. این شرلوک با شرلوک های دیگر فرق دارد. این شرلوک بیشتر به تو شبیه است تا یک کاراگاه افسانه ای. درست است که چیزهایی را می بیند که تو نمی بینی، درست است که خیلی بهتر ار تو فکر و پردازش می کند. ولی او افسانه ای نیست. این شرلوک اشتباه می کند، گریه می کند و حتی مهم تر از این ها، این شرلوک به اشتباه خود اعتراف و طلب بخشش می کند. توی می توانی با این شرلوک همزاد پنداری کنی.