کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

انتقال تجربه / کارگاه مجازی-تجربی فیلمسازی دانشجویی/3

- من چیز خاصی بلد نیستم ولی با این حال ازونجا که دوستانی در پست های قبلی گفتن که شاید تجربیاتم به درد بخوره، این نکات رو می نویسم...

- من فقط قصدم به اشتراک گذاشتن اطلاعاتیه که بهش رسیدم

- در صورت اشتباه بودن اطلاعات حتما تذکر بدید و در صورتی که شما هم به نتایج من رسیده اید، تاکید کنید. همچنین نواقص رو اصلاح کنید:

  


21- الان سکانس اول فیلم «کشتن مرغ مقلد» رو برای بار سوم دارم تدوین می کنم و از بس کار سختیه باس بگم: متشکر تدوینگرتون باشید. تدوین بسیار کار چندش آوریه. اینکه پشت مانیتور بشینی و صد ساعت همش تصاویر رو جابجا کنی تا به نتیجه ی مطلوب برسی، وحشتناکه. این قسمت از فیلمسازی نسبت به قسمت فیلمبرداری واقعا جهنمه. مگه برای یه سری دیونه مث من که در عین خورد شدن اعصابشون، از کاری که دارن میکنن لذت می برن.

 

22- برای فیلمتون، اگه پلان ها زیادن، یه تدوینگر خوب پیدا کنید. علتش اینه که تدوینگر خوب میتونه کلی از مشکلاتی که تو مراحل قبل بوده رو با خلاقیت خودش درست کنه. بازم میگم. تدوینگر، کارگردان دوم فیلمه. به نظر من تدوین، مهمترین مرحله ی فیلم سازی برای فیلم هایی با پلان های زیاده.

 

23- سعی نکنید الکی باکلاس بازی درارید. اخیرا می بینم که خیلی از دوستان که اصلا تجربه ی ساخت یه کلیپ رو هم ندارن، وقتی میرن سراغ فیلم ساختن، از استوری بورد دقیق صحبت میکنن. قطعا استوری بورد بسیار مفیده، ولی کسی که تازه میخواد کارش رو شروع کنه و هنوز با دوربین هندی کم هم کار نکرده، صحبت از استوری بورد «دقیق» فقط کلاس بیخوده. من خودم تو کارها، همیشه با برنامه ی ساده ی پینت، پلان هایی که دکوپاژ ویژه ای دارن رو می کشم. همین رو در این مرحله کافی می دونم واقعا و بیش از این رو برای کسی لازم می دونم که واقعا برای یه فیلم 20 دقیقه ای، حداقل 4 ملیون بودجه و یه هفته فرصت برای فیلمبرداری داشته باشه.

 

24- همیشه اونچه تصویربردار گرفته رو یه دور ببینید... من همیشه از عمل نکردن به این قاعده ضربه خوردم. نه اینکه تصویربردارها خوب نبودن ها... نه؛ حداقل اونچه در ذهن کارگردان هست قرار نیست دقیق به ذهن تصویربردار منتقل بشه. گاهی هم واقعا تصویربردار اشتباهات نامحسوسی میکنه که کارگردان میدونه تو مرحله ی تدوین پوستش کنده خواهد شد ولی اگه تو همون مرحله ی تصویربرداری به پلان نگاه کرده بود و متوجه مشکل شده بود، سریع ظرف یه دقیقه میتونست دوباره بگیره و تدوینگر رو دچار مشکل نکنه.

 

25- برای کارهای اول، سعی کنید راش زیاد بگیرید. چون هنوز شما با مفاهیم دکوپاژ در کارگردانی و مچ کات در تدوین کامل و تجربی آشنایی ندارید،‌ بعد از مرحله ی فیلمبرداری همش به خلاء تصویر برخواهید خورد.

 

26- یادتون نره. ما در عالم فیلم سازی چیزی نیستیم. پس با غرور مانع از پیشرفت خودتون نشید.

 

27- انتقاد ها رو بشنوید. شاید فیلمتون کوبیده بشه ولی کوبیده شدن فیلم الانتون باعث بهتر شدن فیلم بعدی تون خواهد شد. انتقادها رو مکتوب کنید،‌ به یاد بسپرید و بهشون به عنوان کلاس درس گوش کنید. یادتون نره که بقیه قرار نیست از شما کم هوش تر باشن.

 

28- یکی از فایده های داشتن مانیتور سر فیلمبرداری اینه که میتونید دقیق ببینید آیا بوم تو قاب وارد شده یا نه... مواظب بوم صدا باشید. اگه مانیتور ندارید، پس از هر پلان،‌ خیلی خیلی دقیق و با آرامش و تمرکز ، پلان گرفته شده رو تو ال سی دی یا ویزور دوربین نگاه کنید. از هیچ پلانی نگذرید. سرفیلمبرداری با دیدن تصاویر، فکرهای جالبی به مغذتون خطور میکنه. به طور مثال من سر سکانس شلیک های متمادی، یه ایده ای زدم که بعدا خواهید دید

 

29- یه مطلبی رو به تجربه بهش رسیدم که بعدا یکی بهم گفت کاملا در محیط حرفه ای اجرا میشه:

در مرحله ی فیلمبرداری، میزانسن بازیگر رو خیلی قبل تر از ابتدای پلان مربوطه و خیلی بعدتر از انتهای پلان مربوطه ضبط کنید. دراین حالت شما به تدوینگرتون اجازه میدید که نقطه ی کات تصویر بین پلان ها رو بر اساس زیبایی شناسی تدوینی انتخاب کنه.

شما قبلا در دکوپاژتون سعی میکنید که تمام زیبایی شناسی ها رو چه از لحاظ تدوینی و چه از نظر فیلمبرداری و چه از لحاظ میزانسن بازیگری در نقطه ی کات اعمال کنید ولی این احتمال رو بدید که بعد از دیدن تصویر، نظرتون عوض بشه یا اینکه تدوینگرتون نظری رو انتخاب کنه که از نظر شما بهتر باشه. برای این احتمال، میزانسن ها رو کامل بگیرید و به پلان های نوشته شده محدود نکنید.

من خودم گاهی کلی میزانسن رو از چند زاویه میگیرم در صورتی که تو دکوپاژم،‌ تیکه ی اول میزانسن در یه زاویه و تیکه ی دوم در یه زاویه ی دیگه بوده. سر همین کشتن مرغ مقلد هم چند میزانسن چند سکانس رو به همین طریق فیلمبرداری کردم که الان در محیط تدوین می بینم که چقد کار خوبی کردم و نظرم نسبت به نقطه ی کات دکوپاژ متفاوت شده.


شکور

نظرات 8 + ارسال نظر
توفیقی جمعه 29 شهریور 1392 ساعت 15:11

مگه شما آزمون ندارین فردا؟!

معنی مچ کات رو نمیدونستم.رفتم دنبالش،نوشته بود: اگر انتهای پلان اول با ابتدای پلان دوم دارای فصل حرکتی مشترکی باشد...
حتی فیلم آموزشی شو دانلود کردم، اما نفهمیدم هنوز

واقعا ممنون.تک تک این موارد عالیه.

حق طلب جمعه 29 شهریور 1392 ساعت 15:28

شکور جمعه 29 شهریور 1392 ساعت 15:41

درس خوندن اعصابمو خورد میکنه
این پست ها، یه طورایی زنگ تفریحه

تعریفی که از مچ کات آوردید کاملا درسته
ولی حالا که هنوز متوجه نشدید، مفصلش رو تو یه پست میارم
اون فیلم آموزشی رو هم اگه میتونید بذارید تو وبلاگ خیلی خوب میشه
شکور

مسعود زرگر جمعه 29 شهریور 1392 ساعت 15:45

دمت گرم...
ایشالا فردا هم موفق باشی.

قربون دایی
شکور

خاقانی جمعه 29 شهریور 1392 ساعت 15:46

جالب بود. اگه یه روز کارگردان شدم! حتما به کارم میاد

توفیقی جمعه 29 شهریور 1392 ساعت 15:47

آموزش تصویری مچ کات:
http://www.aparat.com/v/WD3Jy

خیلی کوتاهه ها!

آفرین! لینک دادن به بیرون از وبلاگ خیلی کار خوبیه، چون یه عالم خیلی بزرگتر بیرون از این وبلاگ هست که میشه خیلی ازش استفاده کرد!
قدکساز

امیر حیدری جمعه 29 شهریور 1392 ساعت 20:52

دمت پایدار.
رو 26 و 28 و 29 تاکید میکنم

به دبیر شنبه 30 شهریور 1392 ساعت 03:37

تا امروز تو تنها کسی هستی که به اون درخواست «تاکید کنید» عمل کرده ای
قربون دایی
شکور

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد