کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

"رستاخیز" در یک‌ قدمی اکران/ اولین پروژه بین‌المللی سینمای ایران درباره قیام عاشورا

http://www.shafaqna.com/persian/media/k2/galleries/27760/b.jpg


به شدت منتظر این فیلم هستم چون درویش رو برای دوئل و سرزمین خورشید خیلی قبول دارم. مطالب زیر کپی از یک سایت می باشد:

شکور


 

 

فیلم "رستاخیز" به نویسندگی و کارگردانی احمدرضا درویش را می‌توان بزرگترین پروژه سینمایی کشورمان دانست که درباره قیام عاشورا و با رعایت استانداردهای جهانی و همکاری چهره‌های شاخص سینمای جهان تولید شده و حال با پایان دوبله عربی آن یک گام به نمایش عمومی نزدیک‌تر شده است.

از آنجا که قرار است این فیلمِ سینمایی به زودی و همزمان با ایران، اکران جهانی شود دوبله آن به سایر زبان‌ها از سال گذشته در دستور کار مدیریت پروژه قرار گرفته و به عنوان نخستین اقدام دوبله عربی فیلم در لبنان انجام شده است.

صداپیشگان و گویندگان دوبله عربی این فیلم نیز از نامدارترین و برجسته ترین گویندگان سینمای عرب هستند. این پروژه که در بخش خصوصی تولید شده، در زمره  آثار شاخص سینمای ایران به شمار می رود که مخاطبان زیادی منتظر دیدن آن هستند. تمامی مراحل فنی این فیلم سال گذشته به اتمام رسیده بود ولی بنا بر نظر تهیه کننده و تیم کارشناسی، این فیلم سال گذشته در جشنواره فجر شرکت نکرد.

علاوه بر دوبله فیلم به زبان‌های مختلف برای اکرانِ جهانی، زیرنویس فیلم به زبان‌های مختلف نیز پیش‌بینی شده است.

تهیه کننده این فیلم تقی علیقلی‌زاده و سرمایه گذاران آن موسسه فرهنگ تماشا، شرکت دلتامدیا و شرکت آکوافالز هستند که با حمایتِ  موسسه آل البیت (ع) کار را به سرانجام رسانده‌اند.
مطالعات فیلم "رستاخیز" از اواسط تولید "دوئل" فیلم قبلی درویش در سال 1381  آغاز شد. پس از یک سال پیش‌‌تولید از شانزدهم بهمن 1388 همزمان با اربعینِ حسینی فیلمبرداری فیلم در شهرستان  بم آغاز شد و پس از پشت سر گذاشتن بیش از ۲۵۰ جلسه فیلمبرداری در شهرهایی چون بم و شهداد کرمان، شاهرود، اصفهان، رباط کریم، کاشان، فومن و تهران در تاریخ ۱۲ دی‌ماه 1389 این بخش از کار به پایان رسید.

این فیلم تاریخی- مذهبی -حماسی از مقطع تاریخی مرگ معاویه تا شهادت امام حسین (ع) در روز عاشورا را روایت می‌کند. ماجرای این فیلم درباره جوانی به نام  بُکیر فرزند "حر بن یزید ریاحی" است که قبل از اینکه پدرش به کاروان امام حسین(ع) بپیوندد، در تصمیمی بزرگ و طی یک روایت عاطفی، دلمشغولی‌اش را در سپاه حسین(ع) می‌بیند و این روند باعث می‌شود به سمتِ حسین بن علی(ع) گرایش پیدا کند.

فیلم سینمایی "رستاخیز" از بازیگران ایرانی وِ عرب بهره برده است. آرش آصفی  که با "رستاخیز" به سینما معرفی می‌شود، ایفای نقش "بُکِیر" را به عنوان یکی از کاراکترهای اصلی این فیلم برعهده دارد.

از دیگر بازیگران فیلم می‌توان از پوریا پورسرخ(شکور: زرشک)، حسن پورشیرازی، فرهاد قائمیان، بابک حمیدیان، بهادر زمانی، یاور احمدی فر، انوشیروان ارجمند، انوش معظمی، بهنام تشکر، کوروش زارعی، میرطاهر مظلومی، علی عباسی، محمود محکمی، امیر مولوی، علی‌ جاویدفر، سعید علیپور، حمید جدیدی، قادر پزشکی، محمدرضا حقگو، تورج فرامرزیان، بابک والی، رضا اکبری ارطه، ابراهیم سلطانعلی، خلیل الله خواجه نظام، حسین مددی، پژمان جعفری سمرقندی و ... نام برد.

همچنین بازیگران زن و مرد سرشناسی بعنوان بازیگران مهمان این فیلم مقابل دوربین رفته‌اند که می‌توان از شقایق فراهانی، مهتاب کرامتی، لیلا بلوکات(شکور: زرشک!) و زهره‌ حمیدی و نیز پرویز پورحسینی، سروش گودرزی و سیدجواد یحیوی نام برد.

در کنار بازیگران ایرانی، بازیگران مهمی از کشورهای سوریه، عراق، لبنان، کویت نیز مقابل دوربین "رستاخیز" رفته‌اند که می‌توان از جمال سلیمان، طلحت حمدی، رضوان عقیلی، فواز سرور از کشور سوریه، داوود حسین از کشور کویت، جواد الشکرچی از کشورِ عراق، فادی ابراهیم از کشورِ لبنان را اشاره کرد.

تدوین این فیلم توسط طارق انور , تدوینگر نامزد اسکار در سال 2010 برای فیلم سینمایی "سخنرانی پادشاه"در استودیو "مولینر در لندن انجام شده است
موسیقی این فیلم توسط "اِستفان واربک آهنگساز برجسته و برنده اسکار برای موسیقی فیلم "شکسپیر عاشق نوشته شده و اجرای آن را ارکستر فیلارمونیک بلژیک برعهده داشته و در استودیو "گلکسی" بروکسل ضبط شده است "

این فیلم از تکنیک‌های برتر جلوه‌های ویژه تصویری سی جی آی بهره می‌برد و با پرده عریض اسکوپ و بهره ‌مندی از صدای دالبی دیجیتال ساخته شده است.
  این فیلم با جذب سرمایه‌های بخش خصوصی و استفاده از منابع وسیع در این بخش، توانسته است جایگاه مهمی را در صنعت سینمایی کشور باز کند و الگویی باشد برای دیگر ساخته‌های سینمای ایران که در بخش خصوصی و به دور از ریخت و پاش‌های منابع دولتی و صرف بودجه از بیت المال با مدیریت و کارشناسی در حد و اندازه های سینمای بین الملل تولید شوند.

جمعی از عواملِ پروژه سینمایی "رستاخیز" عبارتند از نویسنده و کارگردان: احمدرضا درویش، مدیر فیلمبرداری: حسین جعفریان، طراح صحنه و لباس: مجید میرفخرایی، صدابردار: یدالله نجفی مقدم نژاد، طراحی گریم: میرمحسن موسوی مدنی، مدیر تولید: سیدعلی قائم مقامی، جلوه های ویژه میدانی: حمیدرضا سلیمانی، مسئول جلوه های ویژه بصری، سایمون فریم، تدوین: طارق انوار، آهنگساز:استفان واربک، مدیر عملیات پس از فیلمبرداری: کامران سحرخیز، فیلمبردار: علیرضا برازنده، برنامه ریز و دستیار کارگردان: دانش اقباشاوی، منشی صحنه: شقایق عزیزخانی ، زهرا تحقیقی، دستیاران تولید: فرزاد پاک و رضا زنجانیان وفا، دستیاران کارگردان:رضا مسعودی و حمیدرضا غفارزاده، گروه کارگردانی: رضا اکبری ارطه ، حامد بیسادی و امیر عزیزی، مدیر صداپیشگان ایران:میرطاهر مظلومی، مدیر صداپیشگان عرب: علی محمد یاسین، عکاسان: محسن سیدی و بابک برزویه و روابط عمومی و عکاس پشت صحنه: توحید ولی بیگی.

احمدرضا درویش فیلم "رستاخیز" را به دوستداران عدالت و آزادگی تقدیم کرده و درباره آن نوشته است: "ماجرای بی بدیلِ کربلا پس از قرنها، در فرم های آیینی، اجتماعی و فراملی متجلی شده است. پژواک ندای حسین (ع) همچون مسیح (ع) همه را به عدالت، شفقّت، آزادگی و کرامت انسان بشارت می‌دهد. گرچه اشک و حسرت در عزای حسین (ع) گواه دلدادگی به این نماد حقیقت است ولی به گمان من فضیلت پاسخ به این پرسش کمتر از فضیلت ماتم بر او نیست.

همچنین درویش به مناسبت پایان فیلمبرداری "رستاخیز" در یادداشتی نوشته بود: پانزده سال از آن عهد فرخنده سپری شده است. کسانی از اهالی فرهنگ و سینما تولید فیلمی را آرزو کردند که برگرفته از حماسه عاشورا، از جوهر اندیشه امام حسین(ع)  بهره گیرد. اثری برای شیفتگان حقیقت و چشمان پُرسشگر برای شکفتن نهال آن آرزو، تنها تکیه‌گاه عشق بود و نام کسی که بر فراز قله‌ عاشقان، انسان را به کرامت، آزادگی و  روز رستاخیز  بشارت داد. روایت آنچه بر "رستاخیز" گذشت، شعری شنیدنی‌ است  ولی در مقابل قصیده بلند نهضت امام حسین(ع) قطره‌ای از دریاست.

احمدرضا درویش همچنین اعتقاد دارد: از شاخصه‌های پروژه "رستاخیز" این است که به ‌رغم اینکه از تولیدات کشورمان محسوب می‌شود اما در واقع به جغرافیای تمامی کشورهای مسلمان و جهان تشنه حقیقت تعلق دارد.

نظرات 15 + ارسال نظر
مهرشاد پرهیزکار شنبه 9 شهریور 1392 ساعت 22:47

wow
besyar AAli
manam bi sabrane montazere ekrane in film hastam

سبا حق طلب شنبه 9 شهریور 1392 ساعت 23:47

دوئل که عالی بود.مخصوصا آهنگش.
پورسرخ هم دوست دارم و با زرشک هیچ بازیگری حتی در سطح پایین در محیط وبلاگ موافق نیستم.
ایشالله فیلم عالی شده باشه حتی بهتر از جدایی
مرسی از خبر

بابا بی خیال خانم حق طلب...
اگه چند نفر دیگه هم نظر شما رو داشته باشن، زرشک پورسرخ و بلوکات رو حذف میکنم
ولی من با این ابراز نظر ها در محیط وبلاگ همه ی کانون ها که باعث میشه این جور بازیگرها کمی از غرورشون کاسته بشه شاید و ملت بدونن که ما دانشجوهای هنری بدجور از اینها بدمون میاد، به شدت موافقم
این یه نوع اعلام موضعه. «زرشک» هم یه لفظه که واقعا بین «شوخی با معنا» و «توهین» بودنش شک دارم...
شکور

امیر حیدری یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 01:35

حیف زرشک

توفیقی یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 02:07

به یوسف دوست:
یعنی میگید همه ی این سریالا و فیلما با شکست مواجه شدن؟!؟

هیچ انتظاری برای دیدن این فیلم ندارم،حدس میزنم تکرار قبلیاست

+ فکر نمیکنم با اضافه کردن دو واژه زرشک وسط متن خیری،دانشجوهای هنری به هدفشون نزدیک بشن.

محمد مهدی اهل خیر (قربانی) یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 10:04

خوبه

سبا حق طلب یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 10:39

به آقای شکوری:
خب اگه هدفتون کاستن غرور این بازیگراس ،خب اینکه راهش نی.طرف میاد می بینه میگه چه دانشجو های بی ادبی یا حالا هر ادم هنرمندی که سرش به تنش می ارزه وحرفه ایه....واسه کانون بد می شه.چون بیشتر حالت مسخره کردن داره تا شوخی با معنا اینجور نقد کردن هنرمند ها

به حق طلب و توفیقی یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 12:44

با جفتتون مخالفم
اگه اینجور برخورد ها به صورت گسترده از طرف ما دانشجو ها انجام بشه، تاثیر فوق العاده ای داره
عرض کردم که در اینکه این لفظ توهینه یا یه انتقاد صریح، شک دارم
و باید عرض کنم که این ما دانشجوها هستیم که معیار عرف در این زمینه ها رو می چینیم
به پست مربوط به حسنی نسب مراجعه کنید که اون هم شاکی شده بود از صحبتی که باهاش کرده بودیم و راحت بهش گفتیم: حاجی تقصیر خودته که اینقد افتضاحی
درضمن، با تفسیر موسع از توهین به شدت مخالفم و حرکت درستی نیست
شکور

وقتی نیوشا ضیغمی برای انتخاب شدن روحانی نامه ی تبریک داده بود به روحانی، من یه پست آتشین و پر از این جور برخورد ها نوشتم که وقتش گذشت و حیف شد. اگه ما جلوی این ها رو نگیریم و موضع جامعه رو نسبت به این آدمهای بی هنر مغرور روشن نکنیم، اینها هر روز به ترک تازی ها و مسخره بازی هاشون می افزایند به شکلی که اینطور که من شنیدم یهو ببینیم الناز شاکردوست از اینکه فجر نبرده!!! با تکبر و از بالا ابراز ناراحتی میکنه!!!
شما قدرت دانشجوها رو نمشناسید
دانشگاه، قلب کشوره
ما اگه با هم باشیم تمام عرف ها رو میتونیم تغییر بدیم
زرشک هم از الفاظیه که به نظرم با توهین فاصله داره. به شکلی که ما برای بدترین بازیگر سال تو ایران یه زمونی جایزه ی «زرشک زرین» داشتیم.
ولی همچنان اگه عرف کانون این لفظ رو برای کسی مثل پورسرخ بی هنر توهین می دونه، باز هم تمکین میکنم و حذفش میکنم. ولی هنوز که به این نتیجه نرسیده ام و بیشتر به این نتیجه رسیده ام که «بابا سخت گرفتید دیگه»
شکور

سبا حق طلب یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 13:04

خدا کنه فیلمنامش خوب باشه این همه خرج و زحمت

رادم یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 13:06

امیدوارم با توجه به خرجی که شده لااقل در سطح "روز واقعه" باشه.
ولی خدایی این چه بازیگراییه؟!

سبا حق طلب یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 15:21

من با دادن زرشک زرین موافقم و باور کنید این مدل گفتن زرشک و اینکه افتضاحی بیشتر سوءتفاهم برانگیزه که انگار ما هم از بالا داریم نگاه می می کنیم و زرشک و زپلشک وچه بازیگر در پیتی ها ها ها یعنی نوع لحنش مشکل داره و من با عرف شدن این لحن مخالفم.اما می فهمم که گاهی اوقات مودب نقد کردن برای یک طرف زبون نفهم صدق نمی کنه و با لحن مسخره باید در حد خودش باهاش صحبت کرد البته من در جریان حسنی نسب نیستم و کلی گفتم.
بازیگر x (زرشک زرین ) دیگه عرف شده ولحن توهین نداره و بهتر صریح بگیم خانم شاکردوست مغرور
به قول شما دادن زرشک زرین عرف شده و حتی تو اسکار بدترین بازیگر رو تمشک میدن که یعنی ما باتو شوخی نداریم
حالا شاید راجب لفظ زرشک زیادیی سخت گرفته باشم

نمیدونم باهاشون تعامل داشته اید یا نه، ولی خانم حق طلب... من که با چندتاشون که مثلا خوباشون هم بودن تعامل داشتم ها اصلا باورتون نمیشه چه تصوری نسبت بهشون دارم... بابا خیلی شوتن... اصلا یه وضعیتی هستن... و دانشجو خیلی محوره خانم. دانشجوها باید این جماعت رو بشورن بذارن کنار...
شکور

سبا حق طلب یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 16:31

حرف نیوشا ضیغمی شد . یاد یه خاطره با مزه افتادم.شروع هر ترم چون لیست نداشتیم استاد می گفت اسم ها تون رو رو ورق بنویسید و بعد از روی همون حاضر غایب می کرد.اخر جلسه اول یکی از بچه ها اسم نیوشا ضیغمی رو هم نوشت.استادم که یه استادی بود که ته لهجه عربی داشت ،منفور بود،حرفاشم کسی نمی فهمید،و اون موقع درستم نتونست اسم و فامیلی رو بخونه.حالا ما مرده بودیم از خنده و تصحیح کردیم خوندنشو و گفتیم که نیوشا ضیغمی غایبه استاد!هفته بعدشم اسم یکی دیگرو نوشتیم فکر کنم علی دایی!!!

توفیقی یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 21:21

تو اهمیت قشر دانشجو شکی نیست،اما به چه نحوی؟
قصد ما از انجام این کار چیه؟
اگه حرفی به عملکرد ها هست،باید با نقد اساسی باشه،نه با تک واژه ها.
این میشه یه نقد سطحی و عوامانه.
اگر اینجا کانون فیلمه،اگر ما دانشجوییم،اگه قصد تغییرداریم،باید فرقی با سایتهای معمولی دیگه داشته باشیم.

پیام تبریک ضیغمی مگه چه مشکلی داشت؟!

نه بابا! البته که تک واژه ها هم فایده داره.
عبارت «مرگ بر شاه» یا هزارتا شعار دیگه که توده ها زمان انقلاب میگفتن آیا اعلام موضع نبود؟ آیا ساختن جو نبود؟ آیا به شاه نمی فهموند که مردم چه نظری نسبت بهش دارن؟ فقط مردم باید میشستن در یه موقعیت خیلی باکلاس نقد میکردن؟!! بابا اینها که با نقد از رو نمیرن که بابا!
این کار من هم همونه دیگه! در کنار نقد و تحلیل و این حرفا، درج عبارت «زرشک» در کنار نام این بازیگر ها در تمامی سایت های دانشجویی، یعنی اعلام موضع سنگین...
دقیقا الان همچین جوی نسبت به جاستین بیبر تو عالم موسیقی در ایران وجود داره.
سخت گرفتید ها!
اینها که خیلی روشن هستن! به قول خانم حق طلب اینها جزو گروهی نیستن که ذره ای به هنرشون شک کنن!


درمورد خانم ضیغمی اگه متوجه نمیشید چه مشکلی داره این نامه اش، من توضیحی نمیدم چون توضیحم نیاز به متوجه شدن ابتدایی شما داره.
شکور

سبا حق طلب دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 00:04

دقیقا همون حرفی شد که من می گم.مرگ بر شاه به طور مستقیم و صریح میگه مرگ برتو ای شاه آیا واژه های چون زکی در پیت نمونه مصداقی اعتراضی زبان دانشجویی این دوره هست؟ما تعیین می کنیم.من نوعی باشم کلمه رو عوض می کنم و جام زرشک نصیبت! یعنی به طور مستقیم رو ترجیح میدم تا تیکه پرانی رو. .البته این نظر موشکافانس خ.
نامه خانم ضیغمی هم فک کنم اشکالش اینکه خ خودشو دست بالا گرفته که به رئیس جمهور نامه میده.

! به نظرم در این مورد دانشجوهای هنری عرف رو تعیین کردن!
اونا وقتی اسم پورسرخ و ضیغمی و بلوکات میاد، زرشک رو به کار می برن!(هرچند در نقد های عمیقشون هم با جزئیات می کوبوننشون)
من با عرفی که درست کرده ان موافقم و معتقدم که همین عرف مردم رو هم تحت تاثیر قرار خواهد داد.
شما میخواید عرف دیگری بسازید که به نظر من با توجه به بسته بودن گوش این شبه هنرمندها، روشی نیست که تاثیر مثبتی داشته باشه.
شکور

رضا ی.د دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 03:08

اول از همه یه سری اتفاقات جالب زمان انقلاب وشعار دادنا افتاد که نمیشه گفت وما باید مواظب باشیم که شعارامون از نقدو کوبیدن خانه ی بی اساس به لودگی تبدیل نشه که درمورد زرشک به نظر من نشده ...دوما از نظر زبان شناسی زبانم مثل خیلی چیزای دیگه یه پدیده ی سیاله وگاها هم مثل قوانین پسامدیک واقعس...به طور مثال یک وسیله ای اختراع میشه وبعد روی اون اسم گذاشته میشه یا یه حادثه ای اتفاق میفته وبعدشعارها و...شکل میگیره...اینطور نیست که اول شعار بدن بعد انقلاب کنن... ودراین موردهم اون ایجاد همچین فضاوروحیه ای ماحصل اتفاقی از قبیل بدبازی کردن وغرور بی خود وکوبیدن بقیه و...این هاست وچه واژه چه فرهنگ نقد کردن به نظرم درسته ومن عقایدکلبیون رودرباره ی نقد خیدی زیادقبول دارم که میگن اگرچیزی اشتباهه جوری بکوبش که باخاک یکسان بشه

توفیقی دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 12:05

به آقای شکوری:
پس یه گام زود برداشتین.
همین شعار ها پشتوانه داشت،قبلش کلی مبارزه و بیانیه و ... بود.
آخه من به پشتوانه کدوم پستی که تو وبلاگ در نقد این بازیگرا گذاشته شد بیام از شعار زرشک حمایت کنم و بگم این شعار در کنار نقد و تحلیل و این حرفا بوده؟! من حرفم اینه.
اگه اشتباست بگین؛ نگین سخت گرفتید .

اشتباس... اونقد بازی افتضاح این دوستان نقد شده که نقد مجددشون تو وبلاگ فقط توضیح بدیهیاته!!!
شعار های ما هم پشتش کلی نقد بوده دیگه بابا! این که خیلی واضحه! چرا اینقد سخت گرفتید شماها!!
شکور

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد