کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

تنهای تنهای تنها...

راستش سانسش با سانس فیلم "عشق" اثر هانکه تداخل داشت و من از پیش از شروع سانس دم در سینما دنبال فروختن بلیط "تنهای ..." بودم. اما وقتی دیدم کسی اونو نمیخره و داره حیف میشه، به ناچار بلیط "عشق" رو فروختم و رفتم سر این فیلم.

ازونجا که از صبحش خیلی خسته بودم، فقط منتظر بودم فیلم یه بهونه دستم بده تا بگیرم راحت بخوابم.



با شروع عنوان بندی جذاب این فیلم که موسیقی زیبای فردین خلعتبری اون رو همراهی میکرد، مشتاق شدم سکانس اول فیلم رو دنبال کنم. داستان فیلم خیلی روون و معقول، با کشش مناسبی شروع شد.

با دیالوگ های خوبی که از زبون یک پسر بچه ی شیطون و بامزه ی بوشهری (با لهجه ی نمکین جنوبیش) تو برخورد با اتفاقات مختلف گفته میشد، جذابیت و نمک فیلم افزایش پیدا میکرد.

گرچه بالاخره این جذابیتش کم آورد و خستگیم باعث شد یه ربع بخوابم، اما برام خیلی جالب بود که با اینکه موضوع فیلم آدم رو به سفارشی بودنش، مظنون میکرد (که خود سازنده هر نوع سفارشی سازی و وابستگی به جایی رو رد کرده)، اما باز هم به شکل قابل قبولی، بدون اغراق های زننده دست به تصمیم گیری نهایی زد و پایان خوبی داشت.

در کل فیلم متوسط و قابل قبولی در رده سنی کودک و نوجوان بود که به خاطر به تصویر کشیدن معصومیت کودکانه، گه گداری اشک آدم رو هم در می آورد.

کیفیت ساخت خوب

کارگردانی خوب

بازیگران آماتوری که به خوبی از آنها بازی گرفته شده بود.

فیلمبرداری مناسب

موسیقی خوب

داستان جالب

از نکات مثبت فیلم بود.

نظرات 1 + ارسال نظر
سبا حق طلب پنج‌شنبه 19 بهمن 1391 ساعت 20:28

من انقد از این فیلم تعریف شنیدن که نگو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد