کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

آسمان زرد کم عمق و حوض نقاشی

نظرات اینجانب در مورد این دو فیلم ...

در ادامه بخوانید!



آسمان زرد کم عمق - بهرام توکلی : 

حقیقتش نتونستم با فیلم ارتباط برقرار کنم! 

اینکه کارگردان برای خودش سبک داشته باشه خیلی خوبه.

البته تدوین غیرخطی ، قاب های خوشگل ، تصاویر چشم نواز هم داشت.

صحنه اول دقیقا تکرار اولبن صحنه کنعان بود!

بازی علیدوستی و حمید آذرنگ خوب بود . آذرنگ از تئاتری هایست که فیلم هم بازی می کند و در جشنواره های  تئاتر ، کاندید نمایش نامه نویسی و بازیگری بوده.

این فیلمی است درباره شخصیتی با دلمشغولی ها و دغدغه های مبهم و درک ناشدنی که عامدانه خود را از ما دور نگه می دارد و حریم ذهنی اش را از دسترس مخاطب خارج می کند و اجازه نمی دهد تا بفهمیم در سرش چه می گذرد و به چه می اندیشد. این ابهام و فاصله گیری و پنهانکاری جزء ذاتی چنین فیلمی است که اساسا قرار نیست برطرف شود و کسی بتواند آن را با برخوردی قطعیت گرا کالبدشکافی کند. کل جذبه و شکوه فیلم در همین پرهیز فیلمساز از رجوع به لحنی مجاب کننده در درگیر کردن مخاطب در داستان است.1

فیلم "آسمان زرد کم عمق" اثری به شدت خاص، متفاوت و شخصی است که هرچند رویکرد جسورانه تری نسبت به "پرسه در مه" در پیش می گیرد اما ادامه و تکمیل همان سبک و نگاه به حساب می آید.2

نام قبلی فیلم "احتمال معکوس" بوده و نام کنونی فیلم از بخشی از شعری گرفته شده که غزل (علیدوستی) قبل از وقوع تصادفِ تصادفی یا عمدی مدام در ذهنش تکرار می شد.


حوض نقاشی - مازیار میری :

طولانی ترین صفی که تا به حال جلو گیشه سینما ملت دیدم!

نگاه جدید به بحث بی کاری ، در کنار درامی تاثیر گذار از کم توانان

بازی فوق العاده شهاب حسینی ... در میان فیلم هایی که دیدم ، بازی حسینی به عنوان "رضا" و عطاران به عنوان "بهزاد" بهترین بود. 

جواهریان در مسیر بازی در "تیپ زنانی با کم توانی" قرار گرفته ؛ همانطور که در طلا و مس و اینجا بدون من دیدیم. البته بازی خوبی (نه به خوبی حسینی) ارائه داده ولی این مشابهت دوست داشتنی نیست. ریسک پذیر نبودن کارگردان برای انتخاب خانمی دیگر برای این نقش رو میشه نقطه ضعف به حساب آورد.

فیلم جزئیات دوست داشتنی زیادی داشت ؛ مثل لحظه ای که مریم (جواهریان) عکسهای پسرش را در صندوق می گذارد ، در نیمه باز را کمی باز می کند نگاه دوباره ای می اندازد و در را می بندد ؛ آن حرف عاقد که که از بیان صریح آن طفره می روند و  ... . 

جزئیات بازی ها هم خیلی خوب بود نوع راه رفتن (خصوصا رضا) ، دقتِ رفتار ها (توجه کنید به ساندویچ درست کردن رضا ، یا شمردن ورقه های قرص مریم) ، حالت دست و پا ، حالت های چهره ، بغض کردن های رضا و ...

انصافا نقش های پر زحمتی بوده!

گریم و طراحی لباس هم خوب بود.

در جایی خواندم نام فیلم برگرفته از شعر عامیانه و معروف «گنجشگک اشی مشی» است و در داستان فیلم به شعر و مفهوم آن اشاره شده است.

داستان، زندگی دو معلول و مشکلاتشان در جامعه امروز را روایت می کند. فیلم به  نظر می رسد در ابتدا تنها فیلمی درباره همین مسئله است. اما هر چه به پایان نزدیک  می شویم، اشاره های ریز و درشت شخصیت ها به مسایل روز کشور، به خصوص تحریم ها و در پی آن بحران اقتصادی که باعث بیکاری و بحران در این خانواده ها می شود جلب توجه می کند.3

عکس ها و تیزر را اینجا بیابید !


_________________________

1 و 2 : خبرآنلاین - نزهت بادی

3 : کافه سینما - ؟

نظرات 4 + ارسال نظر
مصطفی چهارشنبه 18 بهمن 1391 ساعت 20:27

این که نقطه ضعف مازیار میری رو ریسک پذیر نبودنش برای انتخاب یه بازیگر دیگه به جای جواهریان میدونید جای تعجب داره.این اصلا نقطه ضعف نیست انتخاب درست بازیگر برای یه فیلمه.

نظر شما محترمه ولی نظر من چیز دیگه ایه!

راد پنج‌شنبه 19 بهمن 1391 ساعت 01:16

چه قلم خوبی تو نقد آسمان زرد کم عمق به کار بردین.
نقد های ممنصفانه ای بود.
من چون فقط آسمان رو دیدم در مورد اون نظر میدم.
خصوصا الان که بعد از دیدن "دربند" دارم این رو مینویسم و خیلی دربند "دربند" هستم، به راحتی میتونم بگم تو برقراری ارتباط با فیلم "آسمان..." موشکول داشتم که احتمالا به خاطر همون سبک خاص فیلم بود.
اما هنوزم سر حرفم هستم که تدوین و روایت غیرخطی فیلم خوب و فنی بود.
فیلمبرداری، طراحی صحنه، کارگردانی، خوب بود. فیلمنامه هم بدون نقص بود. بیشتر شبیه یک کلاس آموزشی بود که نکات فنی رو بهت یادآوری میکنه. اما نمیدونم چرا نمیتونم بگم مثل "دربند" بود. یا مثلا ... نیمدونم، گیج گیجم! دربند منو داغون کرده! تازه با اینکه یک ایراد منطقی فیلمنامه ای هم داشت.

ممنون از تعریفتون! :)
با کلاس آموزشی که گفتین کاملا موافقم!

سلیمیان پنج‌شنبه 19 بهمن 1391 ساعت 10:19

ولی منم با نظر دلناز موافقم
هم در مورد جواهریان تو حوض نقاشی و هم در مورد صابر ابر تو اسمان

سبا حق طلب پنج‌شنبه 19 بهمن 1391 ساعت 20:34

همین الان از حوض نقاشی برگشتم.افتضاح شلوغ بودتمام پله ها پر شده بودن .پله های سالن
با اینکه فیلم خوبی بود یه کم کسل کننده بود.منم به نظرم نگار ج نباید انتخاب می شد با اینکه خوب بود بازیش اما لحنش تکراری بود.بازی شهاب ح فوق العاده بود.مخصوصا اونجاش که به مریم گفت سوخت و همین طور ذوق کردناش.اما هنوزم می گم هیس چیز دیگری بود

موافقم! ریتم فیلم کند بود
آقای سعید قطبی زاده یه نقدی نوشتن راجع به حوض نقاشی و قاعده تصادف. خیلی خوب نوشتن خصوصا در مورد حوض

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد