کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

اولین پست خانم توفیقی:


از خیابون طالقانی رد شدم و گفتم سری به سینما فلسطین بزنم شاید فیلمی نصیبم شد!

ساعت یه ربع به یک بود و اکران حوض نقاشی 5.رفتم ساندویچی زدم و یک و نیم برگشتم. تو صف بلیط ایستادم.ایستادم. ایستادم.گفتم نخیر، تا پنج میپوسم.یه بلیط سینما چین! خریدم و راهی طبقه سوم شدم."اقیانوس بهشت".پسری که اوتیسم داره و با پدری زندگی میکنه که سرطان کبد گرفته ؛ حالا پدر سعی میکنه تنها زندگی کردن رو به پسر 21 ساله اش یاد بده.
صحنه های شنای زیر آب، پناه بردن یه ناتوان ذهنی به پدرش و گاها موسیقیش آدمو تحت تاثیر قرار میداد.سانسور از مدل ساخت تیشرت مجازی برای خانوم ها هم جنبه تفریحی فیلم رو بالا میبرد!


خلاصه برگشتم تو صف و از تحلیل های کارشناسانه ی مردمی فیض بردم! تا اینکه صف حرکت کرد.روی بلیط نوشته بود : سرپایی، یعنی ردیفای جلو،رسما زیر پرده! هر چی داشتیم زیر سرمون گذاشتیم، یه جورایی لحاف تشک پهن کردیم بلکه فیلم رو بهتر ببینیم!
ذوق داشتم برای فیلم اما وقتی نگار جواهریان رو دیدم که تو نقشای قبلیش درجا میزد، ذوقم کمرنگ شد. چرا همیشه ناتوان جسمی؟! کاش تو طلا و مس میموند یا حد اقل تا "اینجا بدون من" تمومش میکرد.حتی صحنه مشابه هم داشت. آخه انقد تکراری؟!


گاهی شخصیت های اصلی از نقششون بیرون میرفتن، خوب جا نیوفتاده بودن. باز بازی شهاب حسینی بهتر بود. 
از اول نتونستم فیلم رو باور کنم. خیلی چیزا رو هوا و از نظر من اساس داستان زیر سوال بود.چه طور ممکنه همچین آدمایی با هم زندگی کنن و بچه دار بشن؟ اصلا چه طور ممکنه آدمی با این شرایط کار پیدا کنه؟ چه طور آدمی که میتونه کار پیدا کنه انقد نمیفهمه اول باید چراغ عابر سبز بشه و بعد رد بشه که بیخودی نترسه؟! 
اما فیلمبرداری و صداش خوب بود.شاید اگه فیلم اول رو نمی دیدم، باعث نمیشد دومی رو مسخره بدونم و اقیانوس بهشت رو به حوض نقاشی ترجیح بدم در حالی که سالن اولی تنها 6 نفر رو جذب کرده و حوض نقاشی صف بلند بالای چند ساعته ساخته...

"فاطمه توفیقی"

نظرات 6 + ارسال نظر
سارا حنانی دوشنبه 16 بهمن 1391 ساعت 22:47

خانم توفیقی عزیز مطلبتون رو گذاشتم
با اجازه، دخالت کردم و عنوان و عکس هم گذاشتم واسش
(البته امیدوارم عکس فیلم اقیانوس بهشت رو درست پیدا کرده باشم )

الان هم چون اسمتون جزو فعالین پروژه ی جابجاییه و حق رای دارید، میتونید عضو وبلاگ بشید
لطفا ایمیل و ترجیحا شماره تلفنتون رو برای من تو یه کامنت جدا بذارید(عمومیش نمیکنم)
حنانی

فاطمه توفیقی دوشنبه 16 بهمن 1391 ساعت 23:52

ممنون.خودم میخواستم بذارم گفتم تو نظرا نمیشه بفرستم که شما لطف کردی.
عکس اقیانوس بهشت برای من باز نشد.

راد سه‌شنبه 17 بهمن 1391 ساعت 10:02

بسیار جالب بود.
از ادامه ی مطلب در پست های طولاتی تون استفاده کنید.

من مطلب رو برای ایشون گذاشتم آقای فرامرزی...
به نظرم خیلی طولانی نبود
با این حال، دفعه بعد رعایت میکنم
حنانی

زهرا شاه توری سه‌شنبه 17 بهمن 1391 ساعت 10:22

سخت نگیر! خب مگه هر کی معلوله باس یه گوشه بشینه؟بچه دار شدنم که رضا گف خدا یهویی سهیلو بشون داد :دی. قرار نیس بمیرن که همونطوری.قبول دارم که بازی شهاب حسینی بهتر بود و کلا می تونستن بهتر بازی کنن.اصلا بازیشون اول و وسط و آخر فیلم با هم توفیرداشت.سیر صعودی نزولی داش.اولش نمیخاسم زیاد دقیق شم.می گفتن مازیار میری هم تو سالنه.میخاسم آخرش برم بش بگم در خل نشون دادن این دوتا موفق نبودی خیلی اما بعد بهتر شد.ایده و
فیلمنامه و سیر داستانیش عالی بود...پایانش عالی بود.دیالوگای خوب.نمی دونم اصطلاح سینماییش چیه.سر و ریخت نگار جواهریان خیلی بامزه بود.دستای کوچولو با ناخونای کوتاه با لاک گل بهی و دستبند قرمز باریک..حرکت انگشتاش....همه خیلی جالب بودن.
فقط بدیش بازیاشون بود.می تونستن برن بیشتر اینطور آدما رو ببینن.

جهان سه‌شنبه 17 بهمن 1391 ساعت 14:15

آفرین توفیق
عکس اقیانوس بهشت برای منم باز نشد.

دلنــاز طلاکوب سه‌شنبه 17 بهمن 1391 ساعت 21:08

با تکرار شدن جواهریان موافقم ولی سوالاتی که آخرش مطرح کردید به نظر من چندان منطقی نیست. یک فرد معلول هم نیاز به کار داره ، عاشق میشه ، غذا درست میکنه و ... ولی شرایط فیزیکی یا ذهنی عادی نداره و مثلا عبور سریع ماشین ها گیجش می کنه.
کاری که رضا (شهاب حسینی) داشت کار پیچیده و متفکرانه ای نبود ؛ تبلیغ منگنه می کرد به پلاستیک یا رسوندن خریدهای مردم در محدوده همون کوچه یا قرص تو قوطی کردن.
یه کم با فیلم مهربون تر باشید!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد