کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

دکترین : شرط کاندیدای دبیری

بچه ها همونطور که میدونین در حال حاضر هیچ شرطی برای کاندید شدن برای دبیری وجود نداره و بقال سر کوچه ما هم می تونه بیاد کاندید دبیری کانون فیلم بشه...البته عباس شکوری این قضیه رو نماد دموکراسی و آزادی میدونه اما به نظر من این یک ضعف قانونیه و تو همه جا معیاری برای تایید صلاحیت کاندیدها وجود داره ... 

برای اینکه هم آزادی و دموکراسی تا حدی رعایت بشه و هم یک معیار قانونی وجود داشته باشه تا از هرج و مرج و به سخره گرفتن انتخابات جلو گیری بشه پیشنهاد میدم شرط کاندید شدن برای دبیری عضویت در کانون فیلم باشه...این هم خیلی کار سختی نیست و هم کاندیدها رو واجد صلاحیت میکنه...طی سه روز آینده در مورد این قضیه بحث میکنیم و بعدش هم طی پنج روز به رای گذاشته میشه...

نظرات 16 + ارسال نظر
شکور چهارشنبه 4 بهمن 1391 ساعت 21:31

به عنوان اولین مخالفت عرض کنم که درمورد میزان دموکراتیک بودن و وجود آزادی در یک جامعه (چه مث کانون، کوچک و چه در بع یک کشور) انتخابات های کلان هست که مورد توجهه
اینکه ما هیچ قیدی برای کاندید شدن برای شورای مرکزی و به تبع اون دبیری نداریم، نشون دهنده ی اینه که پذیرفته ایم که اعضای کانون حتی این آزادی رو دارن که با انتخاب بقال سرکوچه، کانونشون رو نابود کنن...

کلا قضیه اینه که ما در این مورد بخصوص که نماد میزان آزادی و دموکراتیک بودن کانونمون هست، هیچ قیدی رو قرار نداده ایم و قضیه رو محول کرده ایم به فهم و شعور اعضای کانون
اونها هستن که درمورد این که چه فردی این صلاحیت رو میتونه داشته باشه تصمیم میگیرن...
و همونها هم هستن که بعد از فهمیدن اشتباهشون میتونن دبیر رو عزل کنن
.
.
ما در مورد تمامی موارد دیگه ی اساسنامه، قید و بند و ماده گذاشته ایم و داستان مثل بی قید بودن کاندیداتوری شورای مرکزی و دبیری نیست (البته دبیر یه قید داره: دانشجوی شهید بهشتی باشه که اون هم به خاطر الزام عملیاتی برای هماهنگی با امور فرهنگیه)
در موارد دیگه، علت اینکه ما قضیه رو محول به رای مستقیم ملت نکردیم فقط برای جلوگیری از اتلاف وقته
اگه اون قید ها رو نمیذاشتیم باید برای تک تک امور رای گیری می کردیم
ولی حالا که درمورد انتخاب عضو شورای مرکزی و دبیر یه رای گیری مفصل داریم، برای نشون دادن میزان اهمیتی که به آزادی و دموکراسی میدیم، به نظر خودم، میتونیم هیچ قیدی رو برای کاندیداتوری نذاریم و اینکه طرف با وصف موجود رای میاره یا نه رو به رای دهنده ها بسپاریم
...
درضمن، منظور از قید «عضویت در کانون» چیه؟
اگه عضویت در نهاد تصمیم گیری باشه که خیلی مشکل بزرگی دارم: نهاد تصمیم گیری در هر هفته درحال تغییره...اونی که میخواد کاندیدا بشه، در چه دوره ای باید عضو این نهاد باشه؟
اگه عضویت در مجمع عمومی باشه خوب این میتونه بهتر باشه ولی معیار اول این مجمع، معیار سالانه است
اگه انتخابات دبیری بخواد اول سال برگزار بشه، باید چه کرد؟
و اگه معیار عضویت در کانون، معیار عرفی باشه، بسیار غیرقابل تشخیص و پر از چالش خواهد بود...
به نظرم با قرار دادن این قید، فقط مجبور به ادامه دادن این قانون گذاری برای تعریف های دقیق از عضویت خواهیم بود و در عمل هم نمیتونیم دقیقا پیش بینی کنیم که با تعاریف منجز قانونی از عضویت، چه تبعاتی رو تجربه خواهیم کرد و چه افرادی دیگه با این قیود، حق انتخاب برای دبیری رو از دست می دن...




شکور

جهان پنج‌شنبه 5 بهمن 1391 ساعت 10:03

من موافقم.

ب.رضائی پنج‌شنبه 5 بهمن 1391 ساعت 10:36

چرا انقدر این قضیه رو می پیچونید؟؟؟؟
ما خیلی راحت میتونیم انتخابات دبیری رو مثل انتخابات های دیگه (ریاست جمهوری،مجلس و...) برگزار کنیم.
یعنی برای ثبت نام افراد برای کاندیدا شدن دبیری قیدی وجود نداشته باشه و هرکسی بتونه بیاد و ثبت نام کنه و بعد از ثبت نام یک مجمعی که میتونه شورای مرکزی باشه بیاد و صلاحیت این افراد رو تایید کنه
اینطوری هم دموکراسی در کانون زیر سوال نمیره هم افراد با صلاحیت امکان دبیر شدنشون به وجود میاد
همین کارو توی انتخابات ریاست جمهوری و یا مجلس هم انجام میدن
کسی که میاد و خودش رو به عنوان کاندیدای دبیری معرفی میکنه باید سعی خودش رو بکنه تا نظر مجمع تایید صلاحیت که میتونه همون شورای مرکزی باشه رو جلب کنه.البته اینجا چندتا نکته وجود داره که باید راجع بهش بحث بشه

اشکان پنج‌شنبه 5 بهمن 1391 ساعت 19:18

منظورم مجمع عمومی بود
عباس حرفاتو خوندم...به نظرم فقط حرفه...
هیچ دلیل و استدلال محمکمی تو حرفات ندیدم که بخوام جواب بدم و هنوز فک میکنم پستم از نظر تو خیلی محکم تره...
ما داریم قانونگزاری میکنیم که کسی نتونه کانونو نابود کنه...
وگرنه با این حرفت اصلن به قانون نیازی نیست
میدونم میتونی دوباره خیلی حرف بزنی و اینا...
ولی بحثای ما بیشتر فلسفی میشه و از موضوع دور میشه...
انتخاب رومیذارم به عهده بچه ها

در پاسخ به اشکان جمعه 6 بهمن 1391 ساعت 21:08

«ما داریم قانونگزاری میکنیم که کسی نتونه کانونو نابود کنه»
این تمام استدلال توئه...
ولی من قبلا هم گفتم که نابود شدن کانون یا نشدنش، باید موکول به تصمیم خود اعضاش بشه نه من و تو و حق رای داران کنونی...
اگه اعضای کانون فکر میکنن کسی خارج از اعضای کانون بهتر میتونه کانون رو مدیریت بکنه، ما نباید جلوشون رو بگیریم...
شاید همچین گزینه ای وجود داشته باشه که احتمالش یک ملیونوم درصده
ولی ما نباس جلوشو بگیریم
قانون انتخابات، نماد دموکراسی کانونه...
و اگه اعضای کانون اونقد فکرشون سطحیه که کسی رو انتخاب کنن که کانون رو منهدم کنه، خوب پس بهتره که این اختیار رو داشته باشن...
ما که قیم اونها نیستیم که براشون از پیش تصمیم بگیریم...
بحث فقط حفظ نماد دموکراسی کانونه...
به طور مثال الان با این قانون شاید تو این انتخابات اخیر خانم ایرانی و شالیکار دیگه نمیتونستن کاندید دبیری بشن
نه معیار وبلاگ رو داشتن
نه نهاد تصمیم گیری
و نه دو سال فعالیت مستمر...
اگه کانون این دو رو بهتر از سایرین برای مدیریت کانون می دونست و قانون تو تصویب شده بود، این دو نفر دیگه حق انتخاب شدن رو نداشتن
و قطعا دم انتخابات، کسی وقت و حوصله ی تغییر قانون رو نداره
و از همه بدتر اینکه تغییر قانون چسبیده به انتخابات میتونه بسیار چالش برانگیز و سوتفاهم ایجاد کن و قابل سواستفاده باشه...
شکور

امید جمعه 6 بهمن 1391 ساعت 22:24

موافقم باهات اشکان

به بابک جمعه 6 بهمن 1391 ساعت 22:35

من اینطور از حرفات برداشت کردم که کلا نظرت اینه که برای ورود به انتخابات، قیدی نباشه و این اعضای شورای مرکزی باشن که از بین خودشون یکی رو انتخاب کنن؟ یعنی رویه ی الانمون؟ این که همون حرف سابق منه... رویه ی سابقمونه دیگه...

شکور

به اشکان جمعه 6 بهمن 1391 ساعت 23:03

به نظر من تو قانون زده شدی و فقط میخوای قانون پشت قانون تصویب کنی...این انتقاد به من هم در اوایل قانونگذاریم وارد بود ولی من وارد نمیدونستم چون کاملا میدونستم دارم چیکار میکنم ولی نمیدونم آیا تو هم حس اون موقع من رو داشتی یا نه...
درضمن اصلا نمیدونم چرا فکر میکنی پستت از نظر من مستدل تره! اصلا نمیدونم از نگاه تو «استدلال» چه معنایی داره...

تورم و تراکم قوانین خودش همیشه یه معضل بوده تو نظام های حقوقی... تو با این قید، نه تنها یه تورم قانونی ایجاد میکنی بلکه برای تعریف خاص عضویت در مجمع عمومی که این کاندید باید داشته باشه هم کانون رو دچار ابهام خواهی کرد... اینطوری «زمان» برگزاری انتخابات دبیری به شدت مهم خواهد شد زیرا اگه پیشنهاد تو برای عضویت در مجمع عمومی رای بیاره، بحث یک ماه اخیر و یک فعالیت در ترم اخیر مطرح خواهد شد...
به نظر من با به وجود آوردن این قید، راه رو برای انتقادهای چالش برانگیز نسبت به نظام انتخاباتی کانون باز میکنی(همون انتقادهایی که به شورای نگهبان هم میشه) در صورتی که اگه این قید نبود، به تمام انتقاد ها با یه جمله میشد پاسخ داد : دموکراسی
به هر حال ایجاد این قید، حتی اگه از نظر من تورم قانونی باشه، باز هم «قانون»ه... و این یعنی حداقل حفظ نظم رخ میده (هرچند شاید بشه بدون ایجاد قیدش، بدون به هم خوردن نظم، دموکراسی بیشتری ایجاد کرد)

شکور

به شکور دوشنبه 9 بهمن 1391 ساعت 23:18

من منظورم این بود که قیدی برای ورود به انتخابات نباشه و شورای مرکزی صلاحیت کاندیداهارو مشخص کنه نه اینکه اعضای شورای مرکزی یکی از خودشونو انتخاب کنن.میتونه این اتفاق بیوفته ولی لزومی هم نداره.شاید یک کسی که شایسته تر بود و عضو شورا هم نبود انتخاب شد

بابک

اشکان سه‌شنبه 10 بهمن 1391 ساعت 19:29

عباس...
پدر منو در آوردی...
ولله اگه ازین به بعد نظرات بالای چار خط باشه نمیخونمشون...
عرضم به حضورت که :
همچنان استدلال محکمی در حرفات نمیبینم...
اگه من یه استدلال محکم دارم تو هیچی نداری...
ما دقیقن باید از نابودی احتمالی کانون توسط بعضی افراد جلو گیری کنیم
به این قسمت دقت کن...بعضی افراد...
اعضای کانون همه یک شخص واحد نیستن...ممکنه یه وقتی یه سری که اکثریت هم باهاشونه در مقابل افرادی قرار بگیرن که اقلیتن ولیحق باهاشونه...
قانونگذاری دقیقن همینجاست که به در میخوره...
و با تاکید میگم فقط و فقط همینجا...وقتی که حق با اقلیته... وگرنه همه چیز با رای گیری حل میشد و اصلن به قانون احتیاجی نبود...

این که این یک نماد از دموکراسی کانونه هم خیلی حرف اشتباهیه...
این فقط ادای دموکراسی و روشنفکری در آوردنه ...
خودت میدونی که دموکراسی به این چیزا نیست پس نماد دروغین واسش سر هم نکن...

اشکان سه‌شنبه 10 بهمن 1391 ساعت 19:52

در مورد خانوم ایرانی و جواد شالیکار عزیز هم باید بگم هیچکدوم از این دو تا به نظر من صلاحیت کاندیدی برای دبیری رو نداشتن و هر دو خیلی وقت بود که از کانون بی خبر بودن...
در باره وبلاگ هم من هیچوقت نگفتم که فکری به حالش میکنم چون هر کار بخوایم بکنیم احرازش وحشتناک میشه...به جز اینکه بگیم مثلن کسایی که در یک ماه اخیر در وبلاگ پست گذاشتن که بازم معیار خوب و تعیین کننده ای نیست و دم انتخابات هرکی ور میداره یه پست میذاره...به نظر من وبلاگ کلن تعطیل...و این هیچی از اهمیت وبلاگ کم نمیکنه

سارا حنانی شنبه 14 بهمن 1391 ساعت 11:39

موافقم

دلنــاز طلاکوب شنبه 14 بهمن 1391 ساعت 15:24

با عضو بودن کاندید موافقم

yasamin یکشنبه 15 بهمن 1391 ساعت 00:26

در مورد عضویت تو مجمع عمومی با آقای توپشکن موافقم چون فک می کنم بد نیست حداقل شرطی رو واسه نامزد شدن برای همچین سمتی داشه باشیم ولی همین مسئله یه کم ناجوره که به قول آقای شکوری اگه انتخابات اوایل سال باشه با توجه به ورود سال کفی ها خیلی حدود مجمع مشخص نیست و دارای نواقصیه
رای ممتنع می دم

رضا یکشنبه 15 بهمن 1391 ساعت 09:48

تقریبا موافقم
منم میگم نه اون آزادی که به نابودی کانون ختم بشه آزادی ودموکراسی نیست آنارشیه باید یه حد اقلی واسه بعضی از اختیارات وجود داشته باشه......

محسن یکشنبه 15 بهمن 1391 ساعت 17:19

موافق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد