کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کارشکنی ها

آرزوی سلامتی دارم برای همه  

مدتی به مقدار زیادی سرم شلوغ بود و فرصت نکردم که سری به وبلاگ بزنم به هرحال الان که اومده بودم برای یک مسئله " متوجه ی یک موضوع شدم و  لازم دیدم تا نکاتی رو در این جا بنویسم گرچه قصد همچین کاری رو نداشتم و به احترام عده ای از بچه های کانون که من براشون احترام بسیار زیادی قائل هستم خودم رو مجبور به انجام این کار می بینم ............. (فکر می کنم این نقطه ها که روی مانیتور هست باعث می شه که من از گفتن یک سری صحبت ها جلوگیری کنم }  

و موردی که باید گفته بشه این هست که دوستی به نام منتقد مطالبی رو بیان کرده و {...} امیدوارم با اندکی خرد و انسانیت احترام یکدیگر رو نگه داریم و اخلاق و احترام بیشتری رو  شاهد باشیم من خدمت تمام عزیزانم در کانون مطالبی رو بیان می کنم  

 و لازم می دونم این بحث {نکته}رو در این جا به میان بکشم  

  

 

اولا ازاد بودن از گردونه ی این نوع بازی ها و رنج ها ی خودپسندانه به معنای فرار نیست بلکه به خاطر درک صحیحتر است و به گفته ی فردی :افعال موجودند ولی فاعلان را نمی توان یافت / 

فکر می کنم به مقدار زیادی اشاره کرده باشم به موضوع و زیاد بحث رو ادامه نمی دهم 

همانطور که گفتم قانون یک اصل ثابت است{ چیزی که من همیشه پایبند بودم (

در تمام صحبت های خودم"برخلاف... ولی دوستان این را نادیده می گیرند و فکر میکنند همه چیز برعکس است}

پس اولا من هیچ .....چه برسه .... و ا....ب / دوما پویایی ان ..شی ...در ج....است

و طبق معیار زیر همانطور که من یک رای دارم .....و هیچ اسمی ....{بگذریم از ... } ....رای را افزایش نمی دهد

و برای .. خاتمه ....همانطور که در قبل ذکر کردم بنابر احترام....جمع به دلیل اینکه از تعدادی انسان  محترم تشکیل شده است باید به قانون رجوغ شود....حتی غلط ... حتی اگر مخالف ...

تنها چیز درست حسابی موجود که از .... جناب ....هم قابل ..نیست در مورد این مورد این نمودار زیر .. {و گرچه ....مشکل....بازهم ....}

 

اول { در پروژه ی شخصی بدون پروسه ی مال بزرگ {عدم نیاز به رای گیری }(فار....بی محتوا ....و رای .... احترام .....جمع... } 

دوما {در بحث اینکه رای گیری بنده خطایی وجود داشته / من فکر می کنم ساعت دو بود که من اون روز رسیدم خونه و نزدیکای سه اون پست رو گذاشتم و صبح ساعت دو با دبیر تماس داشتم و ممد گفت پست رو دیده رای گیری مشکلی نداشته بنابر چیزی که من دیدم عده ای بی نظر{خالی} و چند نامخالف و یا موافق به اتفاق . 

و دوستی که در جایی دیگر""" از این اتفاق سواستفاده کرده {تاکید به دلیل اینکه بار چندم هست یک بار هم من ...تذکر...} ...مخالفباشه در صورتی که ....ه و ...و  البته مخالفان به اندازه ی لازم نبوده و طبق مورد زیر هیچ اشتباهی صورت نگرفته برای استقاده به مقدار زمانی که اصلا در هیچ جا ذکر نشده .....و مدت رای گیری برای احترام به اون وحود داشته قبل از همون زمان در صورتی که مورد بالا نیاز به ......}   

و در ....مس......اینه ....ب.....ساتاو...د.دوودرو.....

پوزش بابت نقاطی که تنبلی من رو نشون میده ولی این تنبلی باعث احترام به ذهن شما و ت.... می باشد و از این بابت مسروریم 

و مسائلی دیگر  در ......{......} در نهایت صرفا عدم پاسخ خودم رو بی احترامی به اعضا می دونستم که .......و  بنابر توضیحاتی که دادم ا.ت..ت بازی ها موسوم شده رو ندارم  و در واقع یک عضو در کانون ...... و خیلی از به .........های خ.....ی که ...........تن....ارا...کانون.....

 اخرهم دکترین بودن مورد اول به من ربطی ندارد و نقد به....و مورد دوم هم به درستی انجام ....

 

نظرات 10 + ارسال نظر
جهان دوشنبه 23 مرداد 1391 ساعت 22:18


ببخشید من فقط متوجه شدم که احتمال زیاد این پست رو آقای دلیاری گذاشتن و متاسفانه چندان از متن سری در نیاوردم!!!
البته از موضوع کلیش چرا از از حروف راز آلود این نوشته اصلا!!!

من نوشتم
ولی شما خیلی افراط کردین در قضیه
راز الود کجا بودش
یه جوری گفتین من خودم هم شک کردم

محمد گلخندان سه‌شنبه 24 مرداد 1391 ساعت 00:52

سلام . لطف کنین یه پست از سمت من تو وبلاگ بزارید در مورد بحث کلاس کارگردانی . میخواستم بدونم چه کسی دنبال این موضوع بود . زمان شروع کلاس میتونه در همین ایام اوایل سال باشه که به امتحانا نخوره ؟ چه کسی رو برای کلاس در نظر گرفتن ؟ کار با فرزاد موتمن چی شد ؟

{.....} سه‌شنبه 24 مرداد 1391 ساعت 19:43


فربد خودت یه بار دیگه اینو بخون....
البته نه از جایگاه ضمیر اول شخص
بلکه از جایگاه ضمیر سوم شخص غایب
.
.
.
===> اگه چیزی فهمیدی به ما هم بگو .

حسین فلاح سه‌شنبه 24 مرداد 1391 ساعت 20:52

تقریبا هیچی نفهمیدم، با گدار تماس گرفتم اونم گفت والا منم نفهمیدم

ای دل غافل!!!
بنده خدا گدار پیر شده دیگه کاریش نمی شه کرد
سلام ما رم می رسوندی بهش
پژمان دلیاری

جهان سه‌شنبه 24 مرداد 1391 ساعت 21:00

حروف راز آلود عبارتند از:
پس اولا من هیچ .....چه برسه .... و ا....ب / دوما پویایی ان ..شی ...در ج....است
و در ....مس......اینه ....ب.....ساتاو...د.دوودرو.....
و چندین نمونه ی دیگر...

سبا حق طلب سه‌شنبه 24 مرداد 1391 ساعت 21:58

منم متوجه نشدم راستش

سعید پشت مشهدی سه‌شنبه 31 مرداد 1391 ساعت 18:20

این خیلی با حال بود اولین پست سورئال کانون

شکورم جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 10:53

خوب من هم مث بقیه زیاد متوجه حرفات نشدم
ولی مث اینکه منظورت من و انتقادم به تو بوده
به هر حال حاجی
وقتی قوانین رو نمیدونی، خوب بیا بپرس
زمان 48 ساعت رو میتونی در پست صورتجلسه ای از یک گردهمایی (15 آبان) ببینی...کافی بود تو وبلاگ سرچ میکردی میدیدی که اشتباه میکنی و حق با منه (یعنی کسی که مسئول حفظ این مواده)
رعایت 48 ساعت در رای گری یه الزامه
درضمن
حرکتی که کردی یه رای گیری نبود بلکه صرفا یه اعلام برنامه بود
بار دیگه اینطور نباید انجام بدی
تکرار میکنم
:
1- حداقل 48 ساعت قبل از عملکردت رای گیری کن
2- رای گیری کن نه اعلام برنامه و رای گیری ها برای یه گزینه به صورت موافق و موافقه
درضمن بازم میگم که امکانات کانون برای تو نیست پس برخورد مالکانه باهاشون انجام نده
بقیه ی حرفات رو هم نفهمیدم
قربون دایی
مسئول اساسنامه

پژمان دلیاری شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:34

اینکه پست گذاشتم چون وقت گذشته بود قصد بر کش دادن نداشتم ولی اینکه من مالکانه رفتار کردم که ............
اینکه نمی دونم شما تکلیفتون چه قدر با خودتون روشنه ولی همونطور که اونجا بود پروزه ی شخصی رای گیری نمی خواد یا اگر هم بخواد بالاخره بحثی که بود به حالت عملیاتی رسیده بوده و رای گیری من در حد یک اطلاع رسانی درست بوده بلکه در حالت رای گیری هم مشروعیت داشته
اون چیزی که گذاشتم رو خودت اپلود کرده بودی تو وبلاگ و من بیست چهارساعت رو نگقتم شش ساغت رو گقتم
و مساله ی دیگه اشتباه کردنه
شخص رو معیار اساسنامه قرار... اینطوری نی فکر میکنم {اگه اشتباه میکنم بگو }...پیشنهاد... و بد تصویب قانون رو به وجود بیا...
به همین دلیل نقد شخصی و اسم اساسنامه ای ....
چیزی که من میدونم این بود که پروزه ی شخصی رای گیری نمیخواد
و من هم همین کار رو کردم و رای گیری من هنم در حد اطلا ع رسانی به پیشنهاد دبیر درست بود من متوجه نقد تو نشدم و دقیقا هم نمیدونم مشکلت چیه چون یه سه چهار تا پست رو خونده بودم که.........
اگه خواستی دوباره بحث کنی بهتره این سوال رو جواب بدی ایا اون مورد استفاده به عنوان پروژه ی شخصی {بدون نیاز به رای گیری }مشمول بنده می شده یا نه و مسئله ی بعدی شش ساعتی گفتی کجا مطرح شده بوده و ایا در کانون رعایت می شه {صرف منطقی بودن این قانون }
و اینکه ایا شما می تونی از دکترین ها یی که می نویسی بدون رای گیری قانون بسازی یا نه {...............................................}
.
.
.
همچنان معتقدم که خیلی وقتها ................

با اینکه بهتر شدی ولی هنوزم خیلی مبهم مینویس
پاسخ قسمت هایی که متوجه شدم رو میدم:

1- قاعده ی «عدم نیاز به رای گیری» مربوط میشه به پروژه های شخصی نه کار شخصی
2- من به صراحت پیامکی ازت پرسیدم که آیا این کار مربوط به کانون میشه یا کار شخصیه و تو گفتی که کار شخصیه...(اگه یادت باشه ما پیامکی خیلی بحث کردیم سر این موضوع و حتی به میزان استفاده ی عرفی هم رسیدیم که تو گفتی آیا میشه مثلا روزی 4 ساعت استفاده ی عرفی کرد یا نه...توجه داشته باش که استفاده ی عرفی مربوط به کارهای شخصی میشه نه پروژه ی شخصی)
=> قاعده ی عدم نیاز به رای گیری شامل پروژه ی تدوین تو نمیشه...
مگه بخوای بگی که حرفی که به من زدی رو تکذیب میکنی...که دیگه نمیدونم چی باس بهت بگم
مث اینکه مشکل اینجاست که تو وقتی ازت سوال می پرسم، دقت نمیکنی چی پرسیده ام
من ازت پرسدم که آیا مربوط به کانون میشه این کارت و تو گفتی که نه و یه کار شخصیه (توجه داشته باش که چه پروژه ی شخصی و چه پروژه ی کانونی، مربوط به کانون میشن وفقط در اجرا متفاوت هستن)
درضمن
حتی حتی حتی حتی اگه پروژه ی شخصی هم بود (که به گفته ی خودت نبود) بازم مدت اعلام باید معقول باشه و اگه هر وقت هر کاری بخوای بکنی، برخوردت، حداقل از نگاه من، مالکانه تلقی میشه (که اتفاقا یکی از دلایل وضع قوانین هم جلوگیری از همین برخورده همونطور که در مقابل پشت مشهدی برخورد شد)

در پاسخ به اینکه آیا من میتونم دکترینم رو قانون محسوب بکنم یا نه:
هیچ دکترینی بدون رای گیری یا انطباق با یه قانون، قانون تلقی نمیشه
اینکه میگم کار شخصی نیاز به رای گیری داره علتش این نیسته که نظر منه بلکه به علت انطباق با قانونه
1- دموکراسی در کانون تصویب شده
2- تنها موردی که نیاز به رای گیری نداره توسط همین دموکراسی، پروژه ی شخصی تعیین شده
3- اقدامات مدیران اجرایی در حد عرفی هم نیازی به رای گیری نداره
=> تمام موارد خارج از بحث های پروژه های شخصی یا اختیارات مدیران اجرایی، نیاز به رای گیری داره مطابق با «دموکراسی» ای که در کانون به تصویب رسیده
=> کار های شخصی اعضا هم خارج از بحث «پروژه» و «اختیارات مدیر اجرایی» هست پس نیاز به رای گیری داره

دلیاری جوان! اگه قوانین و مواد رو از یاد برده ای یا اصلا متوجه تفاوتشون نمیشی، بپرس...من اینجام برای توضیح دادنشون
ولی اگه نپرسی، و هر کاری که دوس داری انجام بدی، من موظفم تا به وظیفه ی دیگه ام عمل کنم که همانا تذکر اساسنامه ایه...
مشکل شخصی ای با تو ندارم که!
من تو کار شخصی امید هم (تدوین فیلم آخرش) ازش همین سوالات رو پرسیدم و امید گفت که کار شخصیه نه پروژه ی شخصی و به همین علت من پستش رو که صرف اعلام بود رو تغییر دادم و گفتم که بچه ها به صورت موافق و مخالف رای بدن چون این کار، ربطی به کانون نداره (میتونی به وبلاگ مراجعه کنی و به پست «امید صفایی هستم...» تا متوجه وحدت نظر و روشن بودن تکلیف من با خودم بشی)
در حال حاضر دو راه داری:
یا بگی که متوجه شدی که اشتباه کردی
یا بگی که اشتباه کردی که گفتی پروژه ربطی به کانون نداره و ربط داشته و به همین علت به صورت یه پروژه ی شخصی در وبلاگ مطرح کردی (که البت بازم ایراد عدم رعایت مدت عرفی - که یه بحث منطقیه نه قانونی - مطرحه)

درضمن...دبیر جای خودشه، مسئول اساسنامه جای خودش...من حتی به دبیر هم میتونم ایراد اساسنامه ای بگیرم...قواعد بازی رو از من بپرس نه از دبیر چون ممکنه خود دبیر هم یه جاهایی یادش بره که قانون مصوب کانون چی گفته بوده...البت نمیدونم که فرامرزی دقیقا به تو چه اجازه ای داده...
و دوباره «درضمن»، قبل از اینکه تو این پست عجیب و این ترک تازی ها رو شروع کنی، من خیلی منعطف عرض کردم که «این بار که گذشت ولی از بار دیگه همگی توجه داشته باشن که تو کارهای شخصی چه کنن» ولی مث اینکه تو دست بردار نیستی!
اگه دوس داری میتونیم در یک جلسه تو کانون سر این مصداق بحث کنیم



شکوری-مسئول اساسنامه
از خانم محبوبی هم میخوام که این بحث ها رو مطالعه کنن و وارد بحث بشن به عنوان یه تمرین اساسنامه ای...

پژمان دلیاری شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 23:23

به مقدار زیادی توهم میبینم .....
گر چه این بحث رو در حد نمی بینم که ادامه بدم
فک می کنم خیلی از قضایا روشن شده
و مسروریم زین بابت
فکر می کنم
که این ) کارشکنی ها ( که در مدخل بحث بود برای من گرچه به مقام اثبات رسیده بود ولی بازهم خوشحالم که به مخرج صدق رسید
و
برای من چیزی باقی نمی مونه که بحث رو ادامه بدم
در مورد مبحث مالکانه ای که به من گفته بودی و تمام این سعی هایی که کردی من همانطور که گفته بودم فاعلان نامعلوم هستند ولی این اصله و گریز ازش موجب درک بهتر میشه همیشه این مسئله قابل رویت بوده که فاعل در غالب شخص خودش به کارشکنی اعتراف می کنه
این من نیستم که مالکانه با چیزی برخورد می کنم و فرد فاعل....
و جواب گویی به کانون وظیفه ی من هست که من دریغ نکردم البت اینکه می خوای قضیه رو جوری دیگه نشون بدی .......
و موردی که گفتی من در اس ام اس {شخصی } رو زده بودم در در جواب به سوال عضوی از کانون {پروژه ی شخصی و یا کانونی }
ولی تو با پنداره ای غلط و نارسیسوس ذهنی که داری کاری رو انجام می دی که کانون رو مورد توهین قرار می دی و تکرار اینکار {انتقاد تو به من } گرچه به نظر من بی اهمیت بود ولی من احتیاج به کمی سرگرمی داشتم و این کمی من رو تحریک کرد
و ...با اهداف ناپسند انتقادی رو کردی که نام انتقاد برای او نادرسته / همونطور که گفتم اگر جمعی قراره شکوفا بشه احتیاج به وحدت جمع داره و من حس جوگیری زیادی ندارم ولی در مورد دفاع از خودم داری حق هستم و لی پویایی و مانایی اندیشه در جمع صادقانه اتفاق می اقتد و براای اخر هم بودن بر پایه ی اضداد است من به عنوان یک نفر حق درک شخصی دارم و خوشحالم با این صحبت هایی که نوشته شده دیگران هم این حق داده خواهد شد و من اگر اشتباهی کردم که معتقد نیستم چیز اشتباهی وجود داشته باشه چون صرفا گفتن اشتباهی نکردم خودش بیانگر وجود فعلی هست که نبوده در ضمن من لازم نمی بینم صداقتم رو به کسی اثبات کنم چون زمانی لزومی برین کار به وجود میاد که اهداف خودپسندانه ای موجود باشه
جوگیری ها ......... تکرار می کنم من برای دفاع از خودم دارای حق هستم راستی اون دوراهی رو که گفتی نشنیده می گیرم و بهتره برای دلیلش بری نظر قبلی من رو بخونی

جوان!
نمیدونم داری چی میگی
از الفاظ جالبی استفاده نمیکنی ولی مفهوم دقیق روشن نیست
به هر حال بهتره به جای اینکه همش بگی این حرفا مهم نبوده، اگه حرفی داری منطبق بر واقع، منطق و قوانین کانون با من حرف بزنی
من اینا رو فقط میفهمم...
ازین به بعد هم رعایت کن و کارای شخصیت رو به رای بذار و با پروژه های شخصی قاطی نکن...

شکور

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد