کانون سرحال و زنده

امروز اتفاقات خوبی تو کانون در جریان بود ...

پروژه ی فیلم عباس شکوری که یک سوم بچه ها رو حسابی مشغول کرده و اصن انقدر بچه های عوامل میرن و میان...که آدم سرگیجه میگیره. 

خانم جهانی پور و خانم مرادپور طی یک اقدامِ همچین یهویی، با کمک خانم ترابی و پیروزبخت و دوست خانوم پیروزبخت (که باز یادم رفته فامیلیشون رو) و یکی دو نفر دیگه که بازم یادم نیست تمام کانکس رو زیر و رو کردن طوری که آدم حیفش میومد با کفش وارد اتاق شه. من و شالیکار و موسوی و حتی زین ال و یکی دو نفر دیگه هم یه ذره کمک کردیم. تو یه قسمت شیرین تقوی هم یه حرکت هایی زد و در کل بسی نشاط رفت. دست همه تون درد نکنه. عاااالی بود حرکت!

یه گوشه هم خانم محمدنژاد و خانم باباگلی و تقوی و صفایی و من و محمد فینی و موسوی و عطار و ... داشتیم در مورد مراحل اولیه و ایده زدن واسه کلیپ تقدیر از فرهادی صحبت میکردیم. 

یه خسته نباشید جانانه ی جنون آمیز به همه ی مجنون های کانون