کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

فربد و اعلامِ "مرا نیز نیرویِ بالفعل بدانید"اَش

 

سلام، 

 

ساده و سرراست: به اولین کسی که بتونه بگه چطور می‌تونم صراحتن کمکِ فعالیتانه کنم، یک دستگاه آپارتمان با کلیدِ طلایی جایزه داده می‌شه.

پ.ن: همیشه احتمالِ اینکه طرف راست بگه (در موردِ جایزه منظور!) رو در نظر بگیرین...حتی اگه یه درصد ممکن باشه راست بگه... 

 

پ.ن2: "مجوزِ" پست‌گذاشتن با این مضمون رو مهندس شکوری صادر کردند. باشد که هر چه سریعتر خوش‌بخت شوند. 

نظرات 7 + ارسال نظر
بذرپاچ یکشنبه 14 اسفند 1390 ساعت 19:37

اسمتو نگفتی با نمک

شکور یکشنبه 14 اسفند 1390 ساعت 22:30

من کی مجوز پست گذاری تو رو دادم؟

به فربد یکشنبه 14 اسفند 1390 ساعت 22:51

آهاه
فهمیدم
حاجی من بهت گفتم که خودت رو به مدیران اجرایی معرفی کن
نه اینکه پست بذار!!!!!!!!!!!!!!
تو دیگه کی هستی
شکور

سارا حنانی دوشنبه 15 اسفند 1390 ساعت 01:09

4شنبه نمایشگاه کتاب شدید به نیرو نیاز داره!
وقت خوبیه برای بالقوه شدن

شماره ی من رو هم دیگه فکر کنم اغلب تو کانون دارند...اگه خواستین هماهنگ کنین
حنانی

این متنِ "دقیقَن"-منقولِ پی‌اِم ای یه که در مسنجر به من دادی:

"
shakoori_abbas (3/2/2012 11:00:41 PM): برو تو وبلاگ
shakoori_abbas (3/2/2012 11:00:44 PM): اعلام کمک کن
shakoori_abbas (3/2/2012 11:00:47 PM): فردا هم بیا کمک
shakoori_abbas (3/2/2012 11:00:49 PM): ریدیف؟
"

بعید می‌دونم ظرفِ 41-49 = 8 ثانیه تغییرِ شخصیت داده باشی، کما اینکه اگر هم، باز فرقی نمی‌کنه.

نباید انتظارِ معذرت‌خواهی یا چیزی‌‎شبیه‌به‌این رو، بخاطرِ این دو کامنتِت داشته باشم؟ مخصوصن اینکه بلافاصله پست بعدی‌ راجع به تغییرِ یوزِر و پس‌وُرده...که به ذهنِ آدم می‌تونه به راحتی این رو بیاره که بهتر نبود از فربد درخواستِ مستقیم‌تر می‌کردی که سعی کنه یوزِر و پَس رو فراموش کنه؟
.

پ.ن و پَ.نَ به بذرپاش: مرا نام فربد است دیگه.

خوب فربد
نیاز به منطقت دارم...
میدونی که تا اندازه ای به منطقت معتقدم...
من الان (از نگاه تو) دو تا رویکرد متعارض در مقابلت داشتم:
۱- سعی کن تا عضو فعال نشدی، پست نذاری
2- برو تو وبلاگ اعلام کمک کن

فکر میکنی من آدم متعارضی هستم یا سوتفاهمی پیش اومده؟
اول اینکه: من حافظه ی درب و داغونی دارم و اگه تو چت بهت گفتم که برو پست بذار، پس یا تو نظر اخیرم یا تو چتی که باهات داشتم، دچار اشتباه شدم و حق با توئه

دوم اینکه: اگه مورد اول صحیح نباشه (که بعید میدونم صحیح باشه چون اگه صحیح باشه به شدت دچار تعارض احمقانه ای شدم) باید بهت یادآوری کنم که سیستم اعلام آمادگی در وبلاگ، به دو صورته:
الف - پست گذاری
ب- نظر دادن در قسمت پست های مربوط به فعالیت ها

در زمانی که ما با هم چت کردیم، پست هایی مربوط بودن به درخواست کمک از پروژه های مختلف مخصوصا اکران های صفایی و نمایشگاه حنانی

ازونجایی که منطقا «الجمع اولی من النفی» در مقام جمع دو رویکرد من باید به این نتیجه میرسیدی که منظور من از اعلام کمک تو در وبلاگ، اعلام آمادگیت برای همکاری تو پروژه های پست شده، به صورت نظر بود نه به صورت پست...و به این شکل، تعارض یا تغییر شخصیتی در کار نبوده...

حالا به من بگو ببینم...آیا میتونم این توقع رو داشته باشم که اینطوری درمورد من قضاوت میکردی یا نه؟
درضمن، تو چت دقت کن، اگه گفتم پست بذار، گند زدم...

شکور

مثلِ اینکه بعدِ اینکه با امید صفایی صحبت کردی، قرار شد که امید باهات تماس بگیره که در موردِ چسبوندنِ پوسترها کمک کنی.

آفرین پسر؛ من خیلی بهِت امیدوارم.

چی چی شد؟
من که نفهمیدم
شکورم

شکور دوشنبه 29 اسفند 1390 ساعت 15:42

درمورد پاسخ فربد مراجعه کنید به پست:
فربد و پست-به-جایِ-پاسخِ-نظر یا "آقا این قضیه‌ی فربد چی شد؟"

شکورم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد