کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

دکترین: منافعی که شخص از کانون میبرد...

شرایط استفاده از امکانات کانون چیست؟

آیا هر کس میتونه به هر میزان که خواست از کانون بهره مند بشه؟

به نظر من این درست نیست

به نظر من همه چیز باید با معیار فعالیت سنجیده بشه

تا امروز، بحث، بحث امکان تصمیم گیری بود...

ما تو بحث «حق رای در نهاد تصمیم گیری» سعی کردیم معیارمون رو «فعالیت» بذاریم

هرچند به نظر من معیار حق رای درست تصویب نشده، ولی میدونم که قصد تصویب کنندگانش، این بوده که فعال ها، حق تصمیم درمورد فعالیت های کانون رو داشته باشن...

درمورد استفاده از منافع کانون هم به نظر من باید همین معیار لحاظ بشه...

حالا باید ببینیم منظور از منافع چیه؟

منفعت یه مفهوم کلیه که هر از چند گاهی داریم مصادیقش رو میبینیم...

مصداق اخیرش، بلیط های فجر بود

و مصداق دیگری که داره هر روز پر رنگ تر میشه، بحث امکان ساخت فیلمه...


به نظر من ایجاد امکان ساخت فیلم یه مزیت و فایده ی بسیار بزرگه...

تمام امکانات و عوامل فیلم میشن طریقی برای بالا رفتن یه عده ی خاص سازنده ی اون فیلم

اول از همه، این کارگردانه که سود میکنه، علتش هم اینه که عرفا فیلم رو فیلم کارگردان میدونن و نه حتی فیلم تهیه کننده

این بحث حقوقی و مالیه که فیلم رو متعلق به تهیه کننده میدونه، ولی بحث فکر و مالکیت معنوی قضیه، مربوط میشه به کارگردان


دومین نفر، بازیگریه که مطابق با فیلم، خیلی بزرگ میشه (نه فیلم هایی که بازیگر محور نیستن...)

پس به نظر من وقتی ساخت یه فیلم به کانون پیشنهاد میشه...باید بر اساس میزان فعالیت کارگردان (و اگه امکانش وجود داشت سوپراستار اون فیلم) درمورد اجازه برای ساخت اون فیلم تصمیم گیری بشه...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


از طرفی باید ببینیم که کانون فیلم، چجوری میتونه به ساخت یه فیلم کمک کنه



اولین راه اینه که کانون خودش رو مجری طرح ساخت فیلم قرار بده و به این طریق نه تنها ساخت اون فیلم رو یکی از پروژه های کانونی و غیرشخصی خودش بدونه، بلکه همانند یه اکران کشوری، تمام امکانات خودش رو برای ساخته شدن اون فیلم به کار ببره...حتی برای کسب بودجه، برای گرفتن موافقت امورفرهنگی، تلاش کنه...

این مسیر، به نظرم برای پروژه های بسیار بزرگ و مهم که اغلب اعضای کانون فیلم رو در بر میگیرن، امکان داره و تنها مصداقش تا به امروز، میتونه فیلم ضامن دار باشه...

 

 

دومین راه اینه که کانون بشه یه کمک دهنده به کارگردان فیلم

پروژه یه پروژه ی نسبتا شخصی محسوب بشه...کانون نه تنها امکانات خودش رو در اختیار کارگردان قرار میده، بلکه به او اجازه میده که تحت نام کانون، برای کسب بودجه و مجوز های لازم تلاش و اقدام بکنه

 

سومین راه اینه که کانون بشه صرفا یه راه مفید برای کسب مجوز...این راه برای کارگردان هایی مفیده که بحث های مالیشون ردیفه، مثلا میخوان با بودجه ی شخصیشون فیلم رو بسازن و فقط نیاز به نیرو، مجوز و تجهیزاتی دارن که کانون اونا رو در اختیار داره...

 

 

قطعا همه ی پروژه ها رو نمیشه کاملا در این سه دسته قرار داد و به نظر من ، نوع پروژه، بنا به نیاز های کارگردان، در یه طیف قرار میگیره:

 

طیفی که نقطه ی شروعش، اجازه ی کانون برای استفاده از نامش هست برای گرفتن همکاری از نهاد های دیگه...و انتهای این طیف هم، همکاری همه جانبه ی کانون برای ساخت فیلم، طوری که رفتار مورد درخواست کارگردان، رفتاری مث رفتاری که با یه اکران کشوری میشه هست...



بر اساس اینکه پروژه ی مطرح شده در کجای این طیف قرار میگیره، اعضای نهاد تصمیم گیری در تصویب پروژه باید سخت گیرانه و سهل گیرانه عمل کنن

به طور مثال به نظر من اگه پروژه ای در ابتدای این طیف باشه، نهاد تصمیم گیری اصلا نباید برای تصویب پروژه مته به خشخاش بذاره

همچنین چنانچه کارگردان درخواست همکاری ای در حد یه اکران کشوری داشته باشه،  سخت گیری و دقت نظر نهاد تصمیم گیری برای تصویب پروژه باید بیشتر باشه

 

در این راستا به نظر من فیلمنامه، سابقه ی روشن یا تاریک هنری کارگردان، سابقه ی فعالیت و تلاش کارگردان برای کانون، تعداد اعضای فعال کانون که در پروژه دخیل هستند و ... میتونه محرک هایی برای تصویب یا عدم تصویب پروژه باشه


همچنین ممکنه مثلا نهاد تصمیم گیری، اونقد سابقه ی کارگردان و تلاشش برای کانون رو روشن و معلوم بدونه که پروژه رو در انتهای این طیف ، حتی بدون اطلاع یافتن از فیلمنامه، تصویب کنه...

یا اینکه برعکس ، به خاطر عدم اعتماد به یه کارگردان، حتی برای تصویب پروژه ی اون شخص، در ابتدای این طیف، مطالعه ی فیلمنامه رو لازم تشخیص بده...

 

 

نکته ی قابل ذکر اینه که امکان همکاری اعضای کانون فیلم در ساخت فیلم یه کارگردان، ربطی به نهاد تصمیم گیری نداره، زیرا، کانون شاید بتونه مالک حیثیت، نام، آرم، عنوان و تجهزاتش باشه ولی مالک تمامیت انسانی اعضای خودش نیست...

پس اعضای کانون بدون اینکه نیاز به کسب اجازه از کانون باشن، میتونن در ساخت هر فیلمی مشارکت داشته باشن و این مشارکت، کمکی از طرف کانون فیلم محسوب نمیشه...


ما در این زمینه دچار خلاء قانونی هستیم

 

شکور- مسئول اساسنامه

نظرات 12 + ارسال نظر
آروین ‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍پارسا دوشنبه 1 اسفند 1390 ساعت 00:03

مرسی از توضیحات کاملتون...

پژمان دلیاری دوشنبه 1 اسفند 1390 ساعت 00:25

کانو ن سازمان نیست ودر حد تشکیلات هم نی همه توش دانشجو هستن پس یه ساختار انسانی داره با روند اقتصادی بچه گانه و ساختار اجتماعی روابط محور از نوع دوستانه {نه همکار و همسنگر و ...}اینا یعنی چی اول معیار قانون اخلاقه و جامعه پذیری و مهمترینش هم اخلاقه و قانون برای مبارزه با بی اخلاقیه همین نه دفتر دستک بازی /یعنی چی هیاهوی بسیار جهت کشک /

هیاهوی بسیار جهت کشک؟!
خوب باید پاسخ داد
ولی یکم صبر
سرم خیلی خیلی شلوغه
شکور

پژمان دلیاری دوشنبه 1 اسفند 1390 ساعت 00:52

سوم و اخر برای این قضیه من راحت میگم کانون الان بیشتر خاله بازی داره میکنه و تماما چالش ها این امرو ثابت میکنه و تو وبلاگ هم منعکس شده زندگی ارزش این خود فروشی های اخلاقی رو نداره و تن دادن به این قوانین بورژوامحور هر چقدر هم گسترده که باشه ارزش حیات رو سلب میکنه {این نظر در خصوص کلیت نه این پست}فک میکننین کانون میشه سازمان چی وقتی هنوز این وضعیت کلاساشه من که خودمو همیشه تو اکثر مسائل کنار میکشم و ضررش واسه شماهاست که دارین وقت سر این مسائل میزارین فک میکنین اگه الان چهارتا قانون بزارینو رای بازی کنین اخر چی میشه {در مورد کلیت نه مسایل خاص} شاید قانون گاندی ارزشش بیشتر از صد تا از این قانونا باشه کاش ذره از وجود این قرد در ما هم بود هفت مورد نابود کننده در اجتماع/سیاست بدون شرافت/ تجارت بدون اخلاق /علم بدون انسانیت / ثروت یا منفعت بدون زحمت/لذت بدون وجدان /دانش بدون شخصیت متاسفانه نمیدونم کانون چرا داره به دومین مورد پیش میره بیایم کلاس یه نفرو زیر سوال ببریم یا خومونو بکشیم که هرجوری شده انتخابات بکنیم یا دست و پا بزنیم واسه یه فیلم الکی که یه بازی نقش کوچیک بیشتر نیست و یه همکاری برای پیشبرد اهداف هم

این حرفا، حرفای خوبی نیست...
خسته ام...
ایشالا خودم جواب میدم
من شکوری ام
تو دلیاری ای
اینکه تو کی اومدی تو این کانون و من کی اومدم مهم نیست
مهم اینه که کی حرفش منطقیه، عملیاتیه، درسته، و کی فکر میکنه که منطقیه، عملیاتیه، درسته
آیا من
یا تو
به هر حال حرف جفتمون نمیتونه درست باشه
چون به نظرم حداقل معنای این الفاظ، با چیزایی که من بهشون در کانون معتقدم، در تعارضه...

شکورم

فرامرزی دوشنبه 1 اسفند 1390 ساعت 11:32

این بند آخر رو متوجه نمیشم

پس اعضای کانون بدون اینکه نیاز به کسب اجازه از کانون باشن، میتونن در ساخت هر فیلمی مشارکت داشته باشن و این مشارکت، کمکی از طرف کانون فیلم محسوب نمیشه...

در کل با نحوه ی تصمیم گیری در مورد فیلم های پیشنهادی به این شکل که گفتی موافقم. اما احساس میکنم به فکر بیشتری احتیاج باشه چون طرح، در عمل ممکنه دچار نقایصی باشه.

این یه دکترینه
قطعا با بحث و جدل و فکر بیشتر باید پخته بشه
اصلا علت اینکه اول دکترین میدیم و بعد به فکر قانون کردنش می افتیم همینه
اینکه با بحث و جدل پخته بشه، مشکلاتش شناخته بشه، و بعد تبدیل بشه به قانونی که باید مورد متابعت قرار بگیره...
شکور

الهام محمدنژاد سه‌شنبه 2 اسفند 1390 ساعت 00:52

به آقای دلیاری
صحبت شما:(کانو ن سازمان نیست ودر حد تشکیلات هم نی همه توش دانشجو هستن پس یه "ساختار انسانی" داره)
تناقض!!
یک تشکل:
هدف دارد.
برای هدفش برنامه دارد.
استراتژی دارد.
منابع خود را می‌شناسد و از آنها بهینه و هماهنگ استفاده می‌کند.
تشکیلات از اشیا و امکانات و دفتر و دستک بی‌جان ساخته نمی‌شود (پس تشکیلات" پدیده‌ای انسانی" است)
- تشکیلات، یک فرد و یک بخش نیست (پس تشکیلات مجموعه‌ای از انسان‌ها است)
- به جماعتی که تنها بدن‌هایشان در کنار هم جمع است یعنی توده و جماعت، تشکیلات نمی‌توان گفت (پس تشکیلات مجموعه انسان‌های هم‌اندیشه است)

صحبت شما:(اول معیار قانون اخلاقه و جامعه پذیری و مهمترینش هم اخلاقه و قانون برای مبارزه با بی اخلاقیه )
فکر مینکم توی این نزدیک 3 سال فعالیتم در کانون همیشه مهم ترین نکته ای که به چشم میومده و براش تلاش میشده همین بوده و مشاهده می کنین دکترین های طویلی که به محض به وجود اومدن یک خلاء کانونی نوشته و منتشر میشه؛ که خیلی جاها، یعنی اکثر اوقات این دکترینها عملی شدن به صورت قانون تصویب شدن و 100% بکار اومدن
صحبت شما:(این وضعیت کلاساشه)...؟؟؟یعنی چی!!؟؟
(کلاس یه نفرو زیر سوال ببریم یا خومونو بکشیم که هرجوری شده انتخابات بکنیم یا دست و پا بزنیم واسه یه فیلم الکی که یه بازی نقش کوچیک بیشتر نیست و یه همکاری برای پیشبرد اهداف هم )
همه ی اینها سوال برانگیزه و حضورا باید بحث بشه چون با تک تک این جملاتتون و با اشارات مستقیم و غیر مستقیم فعالیت بچه ها زیر سوال رفته..
ممنون میشم توضیحاتتون رو بشنوم

ارجاعات به غیر را پس میگیرم {به این دلیل که شما منظور من رو یه چیز دیگه گرفتین چون من یه نظر دوم داشتم که پاک کردم و منظورم اونی که میگین نیست اگه دقت کنین گفتم سوم تو نظر دوم } ودر کل نقد خوبی بود ولی همچین همین نقد وارد شده به من به نقد شما هم وارد بوده و من میپزیرم تاحدودی حرفای شمارو ولی زیاد حوصله بحث ندارم چون شما دقیقا متوجه نظر من نشدین ومن هم اخلاق رو معیار مطرح کردم نه ارجاع به غیر و مخالف این حرفم{{اکثر اوقات این دکترینها عملی شدن به صورت قانون تصویب شدن و 100% بکار اومدن}} زمان اگه حرف من درست باشه ثابت میکنه (البته زیادم مهم نیست این جمله اصلا} چون من فقط نقد کردم و پیشنهاد میکنم نظر دیگه ی من روهم بخونین شاید با اون هم مشکل داشتین ولی من هدفم یک تلنگر بود{چون زیاد از بعضی دکترین ها خوشم نمیاد محدودیت مقبولیت رو از بین میبره } {{{{{دلیاری}}}}} خیلی ممنون از بابت نقد من نظرم که مقداری بیشتر توضیح دادم هم خیلی سریع نوشتم و قطعا اشکال توش هس ولی مطالب فراتر از واقعیت نیست

پژمان دلیاری سه‌شنبه 2 اسفند 1390 ساعت 02:05

مادر گذشته قانون هایی گذاشتیم که به نظر من مضر بودن چون فقط کلی بحث کردیم که بحث های خوبی نبود چون تا جایی جلو نرفتیم که خروجی ازش بگیریم و جمله ی من سوال وتعجب نداره کاری که خروجی نداشته باشه بده دیگه /کلی میتونم مثال در این مورد بزنم دکترین یا هرچی دیگه ساختار عملیاتی نداره مثل همین دوتا فقط ایده ست دستور گرایانه ست من صد در صد نقد پذیر بودم و هستم{{{و مهم نیست بقیه چی فک میکنن من رک و صریح هستم و به این دلیل همیشه هیچ نقدی رو رد نمیکنم چون تعادل نسبی دارم و این مهم نی من مسئول چیزی نیستم که نقد بخوام بشم (پس نقد و قضاوت بر من وارد نیست ولی من ردش نمیکنم)}}} و اصولا این که شما منطقی هستین و من فکر میکنم هستم اتفاقا برعکس میتونه باشه من نه قانون نوشتم نه دکترین که بخوام فکر کنم به عملیاتی و منطقی بودن {درحد نظریه حرف زدم . در حد خودم}{ولی شما در حد مسئول هستین} من خودم قبول دارم من براساس عملیاتی بودن چیزی نگفتم من معیار قانون رو رو به انحراف میبینم و برامم مهم نیست ولی نظرم رو میگم{ولازمه که معیار شخصی داشته باشم} چون مردم به قانون عمل نمیکنن بر اساس نگاه به قانون عمل میکنن پس اونقد هم مهم نیست اگه باید دید که کی حرفش درسته من نباید قضاوت بشم چون مسئول نیستم و شما مسئول هستین و وقتی که خودتون میگین حرف یکی غلطه پس اون شمایین که حرفتون بانقد در تعارضه کاش یکصدم گاندی در جهان وجود داشت چه چیزی باید قطعیت ماشینی داشته باشه این توهینه به من :منافعی که شخص از کانون میبره : اگه من وقتی که تو کانون گذاشتمو بیرون میزاشتم یه حقوقی میگرفتم و حداقل۸ نمره از من به دلیل غیبت کم نمیشد و هیچ منتی هم به جایی ندارم چون به خاطر چیزی که دوس داشتم اومدم یعنی چی این حرفا یه عده هم مگس دور شیرینی هستن و این از بی منطقی من نیست تمام دکترین های اینطوری رو شما نوشتید با نوعی هدفگذاری که کنجکاوم بهش و حالا مشروعیت کانونی براش گرفتین خب چرا شما اینقد تناقض دارین اول میگین ملاک حق رای بده پس نقد وارد به خودتون رو دارین به بچه های دیگه غیر از خودتون وارد میکننین و در ادامه تز شخصی خودتون رو میدید چرا انقدر بچه ها رو جو زده میکنین کاملا تو وبلاگ هست که تمام اون روندهای حق رای از طرف شما مطرح شده و شما مهمترین عامل در اون هستین اینا منو ناراحت میکنه و من ناراحت شدنم رو رک میگم به شرطی طرفم منطقی و مقبول باشه من بارها به ملاک حق رای نقد کرده بودم که شما مقابلش وایسادین حالا چرا خودتون نقدش میکنین هیچ درستش هم نمیکنین و نقطه ای که من باهاش مشکل دارم اینه که همه قبل از رسیدن به چیزی شعار میدن و شما بعد از رسیدن اون این جو پراکنی نیست

به نظرم اصلا وبلاگ کفاف پاسخ هام رو نمیده
دوتا تصمیم دارم:
1- پاسخ وبلاگی
2- اگه ایشالا بشه، جلسه ی خاص صحبت ما دوتا که ایشالا سه شنبه باشه...

فقط یه نکته بگم
من فقط یه جلسه ی این سال رو تا حالا نبودم
و تو همون جلسه، معیار حق رای تصویب شد...ولی درعدم حضور من، طوری تصویب شد که از روزی که دیدمش، بهش انتقاد دارم
من در تصویب اون معیار دخالتی نداشتم
نمیدونم چرا فکر میکنی که تصویب بد معیار حق رای، به من برمیگرده

درضمن...من جلوت ایستادم؟ یادم نمیاد
شاید تو کلا با تعیین معیار مخالف بودی که من جلوت ایستادم
ولی اشتباه نکن...من با معیار موافقم...فقط معتقدم که معیار کنونی، بد تصویب شده...

شکور

جواد شالیکار سه‌شنبه 2 اسفند 1390 ساعت 23:23

واقعیتش من چند شبی می شه که به وبلاگ سر نزدم؛ واسه همین الان دارم نظر میدم.
به شکوری: من با کل حرفت تو این پست موافقم فقط فکر می کنم همون طور که در پاسخ به فرامرزی گفتی باید سر جزئیاتش بحث کنیم.
به دلیاری عزیز: من طبق معمول همیشگیم مجبورم بگم که به شدت خیلی جاها متوجه حرفات نمی شم؛ واین دوحالت داره یا تو می خوای یه جوری بنویسی که کسی نفهمه چی میگی یا از عادت این جوری می نویسی که فکر می کنم اگه می خوای محاوره بنویسی بهتر باشه جمله بندی هات رو درست کنی یا لا اقل علامتی چیزی بذاری...
اول بگم که اینجا فقط در مورد لحنت حرف خواهم زد:
من به عنوان کوچکترین عضو کانون می خوام ازت دلگیر بشم؛ واسه این که احساس می کنم تو به کانون ( که یک شخصیت حقوقی است) اونم نه کانونی که خودت رو جزئش بدونی، بلکه به کانونی که خودت رو ازش جدا می دونی، (اینو از حرفات می شه فهمید) توهین کردی.
توهین ماشالله کم هم نبود ( خاله بازی، رای بازی، بی اخلاقی و ...)
و اون چیزی که بیشتر از همه باعث ناراحتی من شد این که همش با نگاهی حرف زدی که انگار یه نفر از بیرون کانون با کوله باری از تجربه داره این حرف ها رو می زنه. و این که باید بدونی کسی که می خواد خودش رو جزء ورطه ی منطقی بدونه مهم ترین اصلی که باید رعایت کنه اینه که در مقام بحث بدون توهین انتقاد کنه؛ چون اون موقع است که به جای منطق وارد سفسطه یا مغالطه میشه.
شاید این طور برداشت بشه که من فقط به لحنت منتقدم و با انتقاداتت موافق؛ ولی باید بگم این طور نیست من ترجیح دادم در مورد مضامین صحبت هات (البت جدا از توهین هات) باهات حضوری و حتما در جمع بقیه اعضای کانون حرف بزنم. به دو دلیل:
1. این که خیلی جاها متوجه منظور دقیقت نشدم.
2. برای این که سرعت تایپم بسیار پایینه.
3. و این که اصرار دارم به در جمع صحبت کردن، واسه اینه که فکر می کنم حرفات یه جوریایی باعث مغشوش شدن ذهن خیلی ها شده.

دلیاری پاسخگو به شالیکار چهارشنبه 3 اسفند 1390 ساعت 01:01

در مورد لحن باهات موافق نیستم من وقتی تند نقد میکنم در واقع خودم رو نه تنها عضو میدونم بلکه نگران وکانونو ارزشمند برای خودم مینینم و اینکه من زیاد وقت برا نوشتن ندارم سریع مینویسم تا حالا شده بخوام گنگ حرف بزنم یه عده هم بهم گفتن واسه زرنگی این کارو مبکنم تا به شرایط باشم ولی برای این هس که مفهوم دقیقی هیچ وقت نمیخوام ارائه بدم و اکثرا همه ایده واحدی در مورد من ندارن بارها شاید از مدرسه معلم یا با من خیلی خوب بود یا متنفر و همیشه خودم این رو رعایت میکنم چون چالش رو دوس دارم و دوما دنیای لفظی و معنایی دارم به خاطر این که از بچگی هنرای مختلف رو کار کردم در مورد یسری چیزا اصلا توهینی نکردم و در موردشون توضیحات منطقی ارائه کردم این درست نیست که بگیم کسایی که اینقد کار میکنن اینقد منفعت میبرن چون خیلی ها توکانون برا علاقه شون کار میکنن نه منفعت و اینکه کسایی هستن که دارن سوافتاده میکنن به دلیل ضعف در قانون عضویت و حق رای هس که صد بار بهش اعتراض کردم در مورد چیزایی که شاید بگی توهین توضیح دادم و معیار هم اوردم در مورد قانون ما باید کاری منیم که مثلا {کسی بدون زحمت منفعت نبره چون برای همه خطرناکه} ولی روند اساسنامه در گذشته کارکرد نداشته و چالش هایی هم داشته که میدونی و وقتی من میگم خاله بازی توهین نکردم اعتراض کردم که چرا ما دلیل منطقی ارائه نمیدیم قانون الک نیست ۹۹ درصد مردم جهان قانون گریزن و همیشه لفظ اعتراض و ازادی در پیوند با اینا ارزش میشه حالا چرا تو حس کردی که من خارج از کانون حرف میزنم چون من قانون رو قبول ندارم به این سبک . شکوری یه حرف مهم زد ایا بعد من بچه ها به کانون واساس نامه پایبندن و این حرفا من میگم نه با این دلیل که الان و در قبل شکوری متکلم وحده بوده {اگه اشتب نکرده باشم }این یعنی کلام شکوری مسئله نشده و چون این کارا انفرادی هس و بقیه نقش عروسک رو دارن تک بعدی {چرا گفتم خاله بازی} نگاه میشه حرف شکوری درستترین هم اگه باشه به قول روانشناسا یادگیری فعال مهمه در اصل باید از یه سری حمایت کرد یه سری رو محدود با شاخص و معیار// به قانون رسیدن خوبه نه قانون گذاشتن. مث رنسانس{تو میگی من مثل با تجربه حرف{چیزی که ندارم} میزنم این درست نیست حرف من حرف من نیست حرف تاریخه که نقل میکنم به سواد کم خودم(مهمترین حقیقته)}دیکتاتوری خیلی بهتر از نگاه دیکتارتوریه //اولی وقتی خرد مندانه باشه باعث پیشرفت میشه اگه نباشه خودشو نابود میکنه ///ولی دومی همه رو نابود میکه در حالی که ما در خلسه ی پیشرفتیم /// وقتی که همه یه نفر مهم رو در جمع بزرگ مکنن حقیقت رو نباید نابود کنن ما باید بینابین باشیم ؟؟؟ تو کانون شاید امسال اندازه ی ۳ سال گدشته فیلم ساخته بشه اونم تو یه ترم این خوبه و هم مقبولیت داره و هم ارزش{شاید این برا شخص من دلیاری خوب نباشه ولی واسه کانون و من که عضوشم عالیه} پس محدودیت نباید مقبولیتش رو از بین ببره{اینم بگم من در تفکیک فعال و غیر فعال از شماهم تند تر فکر میکنم}این منو میترسونه علاقه مندای کانون کم بشن و منفعت طلباش فعال بشن تا سود ببرن{میدونی چی میگم}باید نظم بخشی کنیم اول خیلی نوشتم و اینم بگم که بارها شده که تند بنویسم از عمد یا یه کاری کنم تا دو سویه گی ر و ایجاد کنم ولی توهین نکردم

در ضمن دوس دارم نظرت رو دوباره بگی چون حدودی حرفایی زدی که اگه ثابت کنی من قبول میکنم دلیاری

محبوبی چهارشنبه 3 اسفند 1390 ساعت 23:28

اینجاشو نفهمیدم:مشارکت اعضای کانون که نیاز به کسب اجازه از کانون ندارن کمکی از طرف کانون فیلم محسوب نمیشه.
و این که همه چیز با معیار فعالیت سنجیده بشه به نظرم منطقیه کاملا.بحث هایی هم که اینجا بین بچه ها وجود داره به نظرم کج فهمی توش هست.حضوری صحبت بشه در موردشون بهتره به نظرم.من که زیاد با آقای دلیاری موافق نیستم ولی در این مورد نظر نمیدم چون همون طور که گفتم فکر میکنم خوب نفهمیدم منظورشونو.با این قسمت حرفشون هم که میگن میترسم منفعت طلبای کانون فعال بشن مشکل دارم.یعنی یه نفر به خاطر این که منفعت!ببره میاد فعالیت میکنه؟؟؟؟؟

سارا حنانی پنج‌شنبه 4 اسفند 1390 ساعت 01:16

من کلا زیاد این تز رو دوس ندارم...
متوجه بحث منابع و امکانات هستم اما میترسم در عمل اتفاق دیگه ای بیفته!
مشکل من تو احراز این فعالیته!
ببینید بحث "فعالیت" برای نهاد تصمیم گیری کاملا ادواریه.من میتونم این هفته حق رای داشته باشم ولی با عدم شرکت در دو جلسه(اگه اشتباه نکنم) این حق رو از دست بدم!
و دو هفته بعدترش به دست بیارم
من با عضویتم توی کانون فیلم، منفعتی در حد منفعت یک کارگردان کانونی بدست نمیارم!من فقط یه عضوم.که صرف این عضو بودن هیچ برتری بهم نمیده جز حق رای!پس اگه تو جلسه میام یا توی پروژه ها همکاری میکنم هدفم کسب یه منفعت وی‍ژه نیستش(امیدوارم سر این بحث نداشته باشید که حق رای به تنهایی منفعت آنچنانی حساب نمیشه!)میام چون یه حس درونی نسبت به این عضویت دارم!
تنها موردی که این قضیه رو نزدیک میکنه به بحث این پست، اون معیار حق رای برای فعالین 2ساله است
حالا بیاین اینو مقایسه کنیم با ملاک قرار دادن "فعالیت"برای اجازه ی ساخت فیلم کانونی(وقتی که امکاناتمون اجازه نمیده همزمان همه ی کسانی که میخوان فیلم بسازن با کمک کانون اقدام کنند!)
آقای ایکس و خانوم ایگرگ میخوان فیلم بسازن.خانوم ایگرگ کلا 1ساله عضو کانونه.فعال هم بوده.یه ترم مرخصی میگیره و نمیاد.ترم بعد میاد و میخواد یه فیلم بسازه
آقای ایکس از اول به نیت ساخت فیلم وارد کانون شده.از قبل هم تحقیق کرده و فهمیده به شرطی میتونه توی محدودیت منابع از امکانات کانون استفاده کنه که فعال باشه.پس میاد با انگیزه ی ساخت فیلم یه مدتی فعالیت میکنه و اونوقت پیشنهاد ساخت فیلمش رو میده که از قضا همزمان میشه با پیشنهاد خانم ایگرگ!
مجبور میشیم بین این دو تا یکیو انتخاب کنیم.کی؟ خانوم ایگرگ یه ترمه حق رای نداره اما آقای ایکس یه ترم فعال توی کانون داشته!پس طبیعتا باید اجازه بدیم به آقای ایکس.!
ایکس فیلمشو میسازه و اون معروفیتی که شما ازش حرف میزنید رو هم به دست میاره و و یواش یواش دیگه طرف کانکس هم پیداش نمیشه!
و خانوم ایگرگ که تا الان هم به انگیزه ی "سوء" نمیومده کانون همچنان داره به فعالیتش ادامه میده!(یا حتی ممکنه ادامه هم نده!اما بحث ما اینه که ما پایبندی برای فعال بودن آقای ایکس ایجاد نکردیم!اومده.منفعتشو برده و رفته.)
قضیه اینجاست که منفعت ساخت فیلم لحظه ای و ساعتی و هفته ای نیست مثل قضیه ی حق رای!یه منفعته که در طول زمان به دست میاد.پس لابد ما باید قانون بذاریم هرکی دو سال فعالیت مستمر کرد (یا اصلا هرکسی سابقه ی بیشتری داشت)میزان فعالیت لازم برای چنین شرایطی رو به دست میاره!چون کسی که دو ساله میاد مسلماً نیت سوء نداره
بحث دیگه بحثیه که اگه بین دو نفر که به یه میزان نسبتا مساوی فعالیت دارند گیر کنیم چی میشه؟ملاک دوممون در صورت یکسان بودن ملاک اول(=فعالیت) چیه؟
اینا فعلا چیزیه که به ذهنم میرسه.
خوشحال میشم نظر مخالف و موافق رو بدونم
پ.ن: وقتی متنی مکتوبه واژه‌ها زشتی شونو خیلی خیلی بیشتر نشون میدن تا وقتی این حرف رو شفاها بزنیم و توی کلاممون تلطیفش کنیم...

این صحبت های یه حقوقدانه
بسیار عالی
ولی یکم دچار سوتفاهم شدید ها
من نمیگم ما برای این موضوع، برای کسانی که داخل در نهاد تصمیم گیری هستند، مزیت قائل بشیم
بدونید که منظور من از «فعال» و «فعالیت» تو این پست ها، مفهوم واقعیشونه
نه افرادی که داخل در نهاد تصمیم گیری هستند...
در دادن حق رای در نهاد تصمیم گیری، دوستان سعی کرده ان که فعال ها حق رای داشته باشن
ولی خوب به نظر من خیلی موفق نبودن در وضع این ماده
من تو این دکترین دارم درمورد مطلق فعال ها صحبت میکنم
باید روش فکر کرد که در مورد این بحث منافعی که گفتم، چه معیار قابل محاسبه ای رو میشه وضع کرد که بر اساس اون «فعالیت» و «فعال» شناخته بشه...

درضمن، دوساله ها داخل نهاد تصمیم گیری نمیشن و حق رای نهاد تصمیم گیری رو به دست نمیارن بلکه عضو دائم مجمع عمومی هستن که حق رای به دبیر رو دارن...

شکور

نیلوفر مردیها پنج‌شنبه 4 اسفند 1390 ساعت 21:32

من که نظرات رو خوندم و حرف های زیادی دارم ولی گفتنش اینجا سودی نداره، فقط اینکه کوبیدن همدیگه به این نوع هیچ سودی به حال هیچکس نداره. ای کاش آقای دلیاری نظرشونو بهتر مطرح می کردن.

امیر حسین تقوی سه‌شنبه 9 اسفند 1390 ساعت 00:14

به آقای دلیاری: لطفن یا از جمله بندی های درست استفاده کنید، یا از علائم سجاوندی استفاده کنید(که انصافن بشه خوند) یا اینکه حداقل ته جمله ها نقطه رو بگذارید. یکم سخته خوندن نظراتتون.
به عباس:
اگر ما کوپن داریم برای تعداد فیلم هایی که بودجه بهشون تعلق می گیره، بهتره که خوب همونطور که گفتی سر توانایی ها، تجربه ها و ... کارگردان بحث شه و حتمن فیلم نامه هم خونده شه.
بقیه ی فیلم ها هم می توانن از امکاناتی از کانون (که کوپن ندارن) استفاده کنن ولی بودجه ای بهشون(طبیعتن) تعلق نمی گیره دیگه. با بودجه ی شخصی باید بسازند.
اما اگر به این بررسی ها اعتمادی نیست، پس بهتره به امور فرهنگی بگیم که ما کاره ای نیستیم و بچه ها خودشون میان و شما خودتون انتخاب کنید که به کدوما بودجه بدید.(چقد خودمون، خودشون کردم)
اگر هم که می تونه به همه سرویس بده کانون که به همه سرویس بده و خیلی هم گل.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد