کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

بوسیدن روی ماه

دیروز بوسیدن روی ماه رو دیدم و این یادداشت رو نوشتم ولی ارتباط اینترنتیم مشکل داشت و نتونستم ثبتش کنم:


 

از وقتی که از سینما اومدم بیرون دارم به این فکر می‌کنم که راجع‌به "بوسیدن روی ماه" چی میشه گفت؟

تنها چیز قطعی‌ای که می‌تونم بگم اینه که این فیلم،بی شک فیلم بدی نیست اما واقعاً نمی‌دونم این فیلم "چه قدر خوبه؟"!کمی خوب؟یا خیلی خوب؟!

من نمی‌تونم از نظر مسائل تخصصی فیلم‌سازی فیلم رو ارزیابی کنم اما از نظر داستان،فیلم داستان خیلی ساده‌ای داره.میشه گفت داستان "نسبتاً جدیده" اما مسلماً به بدیعی داستان "طلا و مس" نیست!در کل به نظر من، طلا و مس یه سر و گردن از بوسیدن روی ماه بهتره...

بوسیدن روی ماه خیلی خیلی ساده است.فراز و فرودهای فیلم خیلی کمه.در حد 2-3 مورد گره توی داستان فیلم هست که اون هم طولی نمی‌کشه که برطرف میشه ...وقتی داشتم از سالن می‌اومدم بیرون از چند نفر شنیدم که داشتند می‌گفتند دیگه وسطای فیلم یا خودشون خوابشون گرفته بوده یا بغل‌دستیشون سرشو تکیه زده و خوابیده! من فکر نمی‌کنم دیگه در این حد هم کسالت‌آور بوده باشه اما انکار نمی‌کنم که داستان خیلی خطیه!

اگه بخوام یه خلاصه‌ی مختصر بگم داستان راجع‌به دو تا خانم پیر(احترام سادات و فروغ خانوم) که در همسایگی هم زندگی می‌کنند و رابطه‌ی خیلی نزدیکی با هم دارند هست.پسرای این دو نفر، هر دو مفقود‌الاثر هستند و جفت این‌ها 20 ساله که در انتظار خبری از زنده بودن یا پیدا شدن جسد بچه‌هاشون هستند...

کنار این داستان اصلی چند تا داستان فرعی دیگه هم هست.یکی از این داستان‌های فرعی که به نظر من خیلی خیلی جای کار داشته و حتی می‌تونسته داستان اصلی این فیلم باشه و احتمالاً به خاطر یه سری محدودیت‌ها تبدیل شده به یه داستان حاشیه‌ای که ما "به سختی" از روی دیالوگ‌های یکی از شخصیت‌ها به سر و ته این داستان پی می‌بریم.داستان زنیه که همسرش مفقود‌الاثر شده و پدر شوهرش هنوز اعتقاد داره پسرش زنده است و این زن هم رسماً و شرعاً همسر پسرشه!و این زن در به در دنبال راه‌چاره‌ایه که بتونه به پدر شوهرش این حقیقت رو بقبولونه و احتمالاً زندگی جدیدی رو شروع کنه.

فیلم کاستی‌هایی هم داره که بعضیاش خیلی منو آزار می‌داد.یعنی ما هنوز که هنوزه نمی‌تونیم یه عکس ساده رو جوری تغییر بدیم که باورپذیر بشه این عکس مال 20 سال پیشه؟ نه یه عکس رنگیه تو همین خیابون‌های امروزی تهران؟

باورم نمیشه که با این همه ادعای پیش‌رفت توی این زمینه،باز هم واسه نشون دادن محیط جبهه، کله‌ی یه آدم امروزی رو بریده باشند و روی تنه‌ی یکی دیگه که تو سنگره گذاشته باشند !

دیگه اینکه شخصیت نوه‌ی احترام سادات و ارتباطش با مادرش رو خیلی اغراق شده درآوردند. (تا می‌خواست یه کلمه حرف بزنه بهش می‌گفتند: "برو درستو بخون".یعنی این جمله پرتکرارترین جمله‌ی کل فیلم بود.هرکس از راه می‌رسید اینو بهش می‌گفت).خلاصه یه جاهاییش خیلی تو ذوق می‌زد.

اگه بخوام راجع‌به بازی‌های فیلم بگم که بازی اون دو تا خانم مسن فوق‌العاده بود.یکیشون(شیرین یزدان‌بخش) همون خانومیه که توی "لطفاً مزاحم نشوید" توی اپیزود "حامد بهداد" بازی می‌کنه. اون یکی خانم رو ("رابعه مدنی" که گویا در عالم واقعیت، مادر "امیرشهاب رضویان" هست) تا به حال ندیده بودم ولی خیلی خیلی بامزه بود وخیلی خوب بازی می‌کرد.



بازیگرای خوب دیگه‌ای هم بودند ولی اغلبشون زیاد فرصت ابراز وجود پیدا نکردند.مسعود رایگان همون مسعود رایگان همیشگیه که دیدیم در نقش یه مرد جاافتاده‌ی عاقل و بالغ.

صابر ابر هم گرچه در نقش کاملاً متفاوتی نسبت به نقش‌های قبلیش ظاهر شده اما به‌نظرم چیز جدیدی ارائه نمی‌ده.همون شیوه‌ی حرف زدن همون شیوه‌ی نگاه‌های سرزنش ‌بار ...

سعید پور صمیمی هم در نقش پیرمردیه که آلزایمر داره و به‌نظرم خوب بازیش می‌کنه.

شبنم مقدمی، شاهرخ فروتنیان، لیدا عباسی،شیدا خلیق(که توی یه حبه قند هم نقش مرضیه رو داشت) در نقش نوه‌ی احترام سادات و ...امیرحسین رستمی!!!(که فقط توی یه صحنه اومد کباب باد زد و هرچی بیشتر فکر می کنم بیش تر احتمال می دم که نقشش کوتاه شده باشه چون خیلی خیلی بی منطق بوده آدم برای کباب باد زدن و یکی دو جمله دیالوگ بی اهمیت در روند داستان یه شخصیت خلق کنه!)



خیلی دوست داشتم می‌تونستم قطعی‌تر نظرمو راجع به این فیلم بگم اما هنوز حتی با خودم هم به تفاهم نرسیدم!فقط می‌دونم در کل نسبت به این فیلم حس بدی ندارم و شاید حتی یه جاهایی دوستش هم داشتم اما نه اینکه بگم منو میخ‌کوب کرده!

به‌نظرم میشه گفت این فیلم فیلم خوبی برای اکران هست.چون یه سری شرایط برای پیش‌بینی استقبال بالا از فیلم رو داره.کارگردانی که فیلم قبلیش موفق بوده.خود فیلم هم تا الان از نظر تماشاگران جایگاه خوبی داشته.بازی های خوب.

اما یه سری شرایط هم نداره.بازیگرای اصلیش آن‌چنان شناخته شده نیستند. داستان فیلم بدون شک "همه پسند" نیست.یه جاهایی می‌تونه حتی غیر‌ملموس و کسل‌کننده هم بشه ...

 

در ضمن اوایل فیلم شدیداً منو یاد "یه حبه قند" می‌انداخت.یه جمع خانوادگی توی یه خونه قدیمی.نذری پختن.جمع شدن بچه‌ها و نوه‌ها و همسراشون.قربون‌صدقه‌ی مادربزرگ خانواده رفتن...

خصوصاً وقتی آهنگ "بگو کجایی" هم توی یکی از صحنه‌های ابتدایی فیلم پخش شد دقیقاً صحنه‌ی پخش همین آهنگ توی یه حبه قند رو برام تداعی کرد.

با دلی نامطمئن از قضاوتم راجع‌به این فیلم:

والسلام.

نظرات 5 + ارسال نظر
دلناز جمعه 21 بهمن 1390 ساعت 15:53

سلام
هر چند به نظرم برای توصیه کردن دیره وجشنواره فردا تموم میشه، ولی شدیدا دیدن فیلم "پله آخر" به نویسندگی و کارگردانی علی مصفا رو توصیه میکنم !
فیلم خیلی خوبی بود و توی این 4،5 تا فیلمی که من دیدم بهترین بود!
با اینکه روایت فیلم غیر خطیه و همون جریان سیال ذهنه ولی تدوین فوق العاده این فیلم باعث نمیشه که بیننده درگیر ترتیب صحنه ها بشه. سه بازیگر اصلی فیلم (لیلا حاتمی-علی مصفا- علیزضا آقاخانی) کاملا برای نقش هاشون ساخته شده بودن و یازی هاشون خیلی خوب بود. نریشن های علی مصفا هم که حرف نداشت!
نمیدونم شرایط یک فیلم برای اینکه اکران بشه چیه ولی فکر میکنم این فیلم گزینه خوبیه.
خلاصه اکر میتونید فرصت را از دست ندین و این فیلم رو توی جشنواره ببینید و اگرنه که منتظر اکرانش باشید!

الهه وفایی جمعه 21 بهمن 1390 ساعت 23:50

سارا جان مرسی از توضیحاتت...من فردا فیلم رو می بینم و الات مشتاق تر شدم برای دیدنش..
.............
با خانم دلناز هم کاملا موافقم ...
خیلی خیلی خیلی زیاد فیلم علی مصفا رو دوس داشتم...
واقعا بی نظیر بود...
تنها فیلمی بود که امسال همه جوره من رو راضی کرد...

الهه جان خیــــــــــــــــلی خوشحالم که یه نفر دیگه هم میره فیلم رو میبینه!من شدیدا نیاز دارم نظر خودمو با نظر یکی دیگه بسنجم.
چون هنوز نتونستم راجع به این فیلم با خودم هم به نتیجه برسم
منتظر نظراتت هستم
حنانی

هانی فتحی شنبه 22 بهمن 1390 ساعت 00:05

ا اگه داستانش اینجوری باشه که هیچ ربطی به کتاب مصطفی مستور که بر اساس اون ساختن نداره که اما فکر کنم شیرین یزدان بخش سیمرغ رو ببره.

اصلاً و ابـــــــــــــــــــــداً ربطی نداره.فقط تشابه اسمیه!
مگه جایی گفتند که بر اساس کتاب مستور ساختنش؟
حتی یه کوچولو هم نزدیک نبود به داستان مستور
حنانی

مجتبی شنبه 22 بهمن 1390 ساعت 18:20 http://filmlover.loxblog.com

فیلمنامه بوسیدن روی ماه هیچ سوراخ سومبه ای نداشت..فیلم واقعا خوبی بود.........

الهه وفایی شنبه 22 بهمن 1390 ساعت 23:44

خب من امشب فیلم رو دیدم و دقیقا این بلاتکلیفی حسی تو رو درک می کنم سارای حنانی عزیز....
از بی تکلفی و بی ادعایی فیلم های اسعدیان خوشم میاد...خیلی ساده و روونه و بازی های بازیگرانش همیشه اینقد طبیعیه که گاه بیننده فراموش می کنه که بازیگری در حال ادای دیالوگی است که دست نوشته دیگری است...
بوسیدن روی ماه اینقدر بی تکلف و آرامه که حس خوبی بهم می ده... شاید از نظر فنی بشه ایرادات زیادی ازش گرفت و غر غر کرد ولی من یکی سر این فیلم اصلا دوس ندارم گیر بدم چون حس خوبی نسبت بهش دارم...خستم نکرد اصلا...بازی ها و فیلمنامه و فیلمبرداری و موسیقی و میزانسن ها و چه وچه و چه فیلم همه معمولی بود و به نظرم این کاملا تعمدی بود...یعنی همه چی در کمک روایت قصه بود و هیچ چیز خارج از این بستر خودنمایی نمی کرد....
مطمئنم فیلم بین های حرفه ای کانون و اونایی که خیلی مدعی سینمای هنری و ازین قبیل داستان ها هستند و به اصطلاح خیلی گیر می دن به ظرائف از این فیلم راضی نخواهند شد اما من واقعا دوس داشتم حس فیلمو و یکدستی اجزای قصه رو....
برای اکران مناسبه...روی حضور صابر ابر و مسعود رایگان میشه مانور داد...از جهتی هم به نظرم با اهداف دانشگاه و امور فرهنگی هم خوانی کامل داره و دردسری نداره و فیلم دوس داشتنی ایه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد