کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

بی خود و بی جهت

سلام . . .


امـــــروز به لطف محمد فـــــرامرزی رفتم بی خود و بی جهت و تو بالکن سینما  آزادی دیدم. خوب بود که این سری جشنواره خیلی بانظـــم تر از سال های قبــــل بود ولی برای اینکه دین خودشون و به سال های قبل ادا کنن فیلم با 10 دقیقه تاخیر شروع شد.



الان که میخوام درباره ی این فیلم صحبت کنم نمیدونم واقعا" چی بگم چون به دلیلی تاریکی سینما نتونستم یادداشت خاصی بردارم.بخاطر همینم شاید این نظری که راجع به این فیلم میدم شاید کامل نباشه و شاید بعدا" که بیشتر فکر کنم به چیزهای بیشتری در مورد این فیلم برسم.


اما چیزی که در مورد کاهانی میتونم بگم هنوز جا داره که پخته تر بشه و به یک کارگردان خوب سرپا تبدیل شه.

اما بخوام یکم جزئی تر راجع به فیلم صحبت کنم. اول از بازی ها شروع میکنم . و باید بگم که یکی از بازی های عالی که تا به حال از رضا عطاران دیدم تو این فیلمه و خیلی خیلی خوب بازی کرده .احمد مهران فر هم مثلی اکثر کار هاش بازیش خوبه.اما نگار جواهریان مثل همیشه فوقالعادست.یک چیز که واسه من عجیب بود درباره ی نگار جواهریان اینکه واقعا" تو این فیلم مثل فیلم های دیگه ای که بازی کرده متفاوت از نقشهای دیگش بود. و به شکل خیلی خوبی خیلی جزئی کمی صداش و تغییر داده بود و خش دار کرده بود. و اون دختر مدرن یک خانواده ی مذهبی و رو تونسته بود با بازیش و حرکات بدنش خوب در بیاره.اما بازی پانتا آ بهرام تا حدی خوب بود ولی به نظر من تو در آوردن لهجه ی اصفهانی تو بازیش تا حدی ناموفق بود. طوری که با اینکه لهجه ی اصفهانی خیلی متمایز از لهجه های دیگست.من اصلا" خوب متوجه نمی شدم که به چه لهجه ای صحبت میکنه. تا اینکه گفت میخواد بره خونه ی باباش تو اصفهان.


از لحاظ ساختی بخوام بگم فیلم چیزی خاصی نداشت و همه چیز معمولی بود از تدوین گرفته تا میزانسن و ... . اما یک ایرادی که من و متعجب کرد در اول فیلم پلان اول بود که یه فوکوس فولو بیجا دیدم که به نظر میرسید فیلم بردار حواسش نبوده.


درباره ی فیلمنامه ام باید بگم که بعضی وقت ها فیلمنامه از لحاظ موقعیت پردازی خیلی خوب میشه اما بعضی  جا ها هم موفق نمیشه. دیشب که هفت و میدیدم این فیلم تو تقسیم بندی ه کمدی سیاه قرار داد.ولی به نظر من فیلم با اینکه یکی از قصدهای کارگردان در آوردن کمدی سیاه تو  فیلمه همینطور که تو هیچ دیدیم اما موفق نمیشه این و در بیاره. یعنی جاهایی که کمدیه سیاهی وجود نداره وجاهایی که سیاهیه کمدی به شکل خوبش وجود نداره.فیلم جون میکنه که این و دربیاره اما زیاد موفق نمیشه.و بعضی لز دیالوگ ها با اینکه خوبه اما بیشتر دیالوگ ها به نظر من تحمیل کارگردان به شخصیت هاست البته اگه اسمشون و بزاریم شخصیت. و وقته بازیگر ها این دیالوگ ها رو میگن شاید خیلی ها تو سینما بخندن و خوششون بیاد ولی واسه غیر منتظره از جانب اون شخصیت هاست.

اما یکی از مشکل های اساسیه این فیلم پایان فیلمه که به شدت بهش پرداخت نشده مثل هیچ و بیست و جایی که باید تبدیل بشه به فاجعه نمیشه و فیلم تموم میشه.من نمیدونم این و چطور باید در مورد کاهانی تبیین کنم انگار وقتی به آخر فیلم میرسه تمام تلاش خودش و تباه میکنه و انگار فیلمنامه ای که خودش نوشته رو دوست نداره.


در کل باید یگم که بی خود و بی جهت یک فیلم متوسط کمی رو به بالا هست من که به شخصه زیاد مناسبه اکرانش نمیدونم همون طور که یه حبه قند و نمی دونستم


موسوی

نظرات 8 + ارسال نظر
جهان جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 22:31

ممنون....خیلی خوب بود.
منتظر پستتون بودم...

الهه وفایی شنبه 15 بهمن 1390 ساعت 01:20

بازی ها خوب
میزانسن ها خوب
دیالوگ ها خوب
تیکه ها خوب
سوژه خوب
شخصیت پردازی خوب
.........................
فیلمنامه بد بد بد بد بد...
واقعا حیف شده بود همه چی
ای کاش کاهانی فیلمنامه نویس در کنار خودش داشته باشه...

خانم وفایی شما تاحدی دچار تناقض گویی شدید
اینکه میگید تیکه ها و دیالوگ و سوژه خوب -شخصیت پردازی خوب که همش مربوط به فیلمنامه میشه
از اون ور مییگید فیلمنامه بد بد بد بد
موسوی متعجب

الهه وفایی شنبه 15 بهمن 1390 ساعت 14:36

والا جناب آقای موسوی متعجب!
به نظر من کاهانی قصه گوی خوبی نیس...
ذهن خلاقی داره و دقیقا داره کم کم به ساخت ذهنش رو میاره بدون اینکه به شاکله و ساختار اثر فکر کنه...
فیلمنامه کلیتی است که ماهیتی جداگانه از اجزاء داره...اگر ساختار وجود نداشته و قصه روایت صحیحی نداشته باشه تیکه و سوژه و ایده و دیالوگ خوب و قوی هم حروم مییشه و نتیجه چیزی می شه که تو این فیلم دیدیم...
مث ریختن گوارا ترین نوشیدنی ها تو آفتابه!!!

علیرضا موسوی شنبه 15 بهمن 1390 ساعت 20:11

خانم وفایی
اینکه میگید فیلمنامه از اجزایی درست شده که واضحه
و اونجایی که میگید فیلمنامه بد بده اون حرفی که در باره ی اون اجزای فیلمنامه زدید نقض میشه.
درست بود اینطور میگفتید : با اینکه برخی از اجزای فیلمنامه خوب بود اما فیلمنامه در کل خوب نبود و کلیت فیلمنامه در نیومده بود
ممنون که جواب دادید

الهه وفایی یکشنبه 16 بهمن 1390 ساعت 00:13

می دونم که لازم به توضیح بیشتر نیس و تکرار مکررات است هر چه بگویم...
صرفا خواستم بگم متوجه دلیل تعجب شما شده بودم و فکر می کنم توضیح کاملی دادم که نیاز به این "بهتر بود" شما نداشت..
به هر حال مجدد توصیه ام اینه که با تامل بیشتری توضیحم رو بخونید آقای موسوی...

ترابی یکشنبه 16 بهمن 1390 ساعت 22:15

خیلی به این اصطلاحاتی که به کار بردید آشنا نبودم
اونقدم اطلاعات ندارم که نظر کارشناسی بدم ولی فیلم خوبی بود لهجه هم خوب بود بر خلاف نظر شما چون میگفت ۸ ساله تهرانه
و برای اکران هم تا اینجا مناسبه البته من هنوز بوسیدن روی ماهو ندیدم
اما صحبتی که واسه کمدیه سیاه کردیدو قبول دارم

جهان یکشنبه 16 بهمن 1390 ساعت 22:41

من امروز فیلمو با بچه ها دیدم.
به عنوان یه مخاطب کاملا عام ک از اصول فیلم سازی هِِِِِِِِِِِِِِِِِیچی نمیدونه باید بگم ک از نظر من اگه بخوایم این فیلمو با بیست و هیچ مقایسه کنیم در برابر هیچ متوسط بود....من هیچ رو خیلی بیشتر دوس داشتم و موضوعش و تغییر آدما و ارتباطاشون با هم برام جالب تر بود.
اما اگه بخوایم این فیلمو با فیلمای جشنواره امسال مقایسه کنیم این فیلم خوب نبود....خیلی خوب و حتی عالی بود...(با کمی اغراق)
از نظر من این فیلم کاهانی از جمله کارای اون بود ک باز یه پایانی داشت و مخاطب رو آخر کار سردرگم رها نکرد...البته من از این شیوه ی کار کاهانی خوشم میاد ولی باز هم از نظرم این فیلم نسبت ب هیچ پایان خیلی واضح تری داشت...
چقدم گفتم از نظر من....

فرامرزی پنج‌شنبه 27 بهمن 1390 ساعت 15:50

با اجماع نظرات دوستان و توضیحاتی که دادن اکثر موضوعاتی که خواستم مطرح کنم پوشش داده شد.
اما با اضافه کردن نظراتی از خودم، توجهتون رو به نظراتی که بعد از دیدن فیلم از شهرام مکری جویا شدم، جلب میکنم...

خودم:
پیچیدگی و گره های داستان در بعضی نقاط بسیار عالی بود؛ به گونه ای که اتفاقات و لحظه های عاطفی عمیقی که با بازی خوب هر چهار بازیگر آمیخته شده بود، فضای بسیار خوبی ایجاد میکرد و بیننده رو کاملا به داخل داستان میکشوند و بیننده میتونست خودش رو جای تک تک شخصیت ها بذاره و درکشون کنه. ریتم کار هم که بالا بود و اصلا خسته کننده نمیشد.

شهرام مکری:
فیلم در ادامه ی کار اسب بود و از نظر کار در فضا و لوکیشن محدود مانند هیچ.
بنابراین میشه گفت فیلم یک ترکیب خوب از هر دو کار قبلی و حتی کاملتر و پرتر، بود.
حرکت های دوربین در پلان ها کمتر از هیچ بود که این به بازیگران اجازه ی بیشتری برای بازی و هنر نمایی میداد.
شخصیتِ کاراکتر اصلی در سیر تحول اون در فیلم به خوبی دراومده بود. بازی ها عالی بود.
نویسنده داستان با پرداختن به جزئیات ماجرا و در نظر گرفتن جوانب بسیار اتفاقات که در یک مدت زمان دو سه ساعته اتفاق میفتاد، (که در شاخه ی فیلم های real time قرار میگره) در جذب بیننده موفق عمل کرد.

در کل شاید خیلی نتونم در مورد نقاط ضعف فیلم بگم، چون هم خودم خیلی از فیلم خوشم اومد، هم وقت نشد از مکری بپرسم.
اما همونطور که خانم وفایی و موسوی عزیز اشاره کردن، میشه درباره ی فیلنامه اش بحث کرد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد