کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

We Need To Talk About KEVIN

به نظر من ما باید اینجا درباره‌ی کوین و این فیلم صحبت کنیم...

فیلم: We Need To Talk About KEVIN یا "ما باید درباره‌ی کوین صحبت کنیم" یکی از تاثیرگذارترین فیلم‌هاییه که تا به حال دیدم. فیلم ساخته 2011 هست به کارگردانی Lynne Ramsay و در کمال تعجب من، این فیلم هم برگرفته از یک رمان پرفروش بوده به همین نام. نویسنده‌ی کتاب Lionel Shriver هست که داستان کتاب رو به شکل مجموعه نامه‌های مادر کوین به همسرش روایت کرده.


 

(من موقعی که فیلم رو میدیدم نمی‌دونستم از یک رمان اقتباس شده و وقتی چند لحظه پیش این قضیه رو فهمیدم، تازه متوجه شدم که من "ناخودآگاه" جذب فیلم‌های ساخته شده از روی کتاب میشم و این به نظرم معجزه‌ی کتاب و نویسندگیه. یک داستان قویه که میتونه این‌جوری به یه فیلم پر و بال بده.صد البته که انکار نمی‌کنم عوامل دیگه هم میتونه به همین اندازه موثر یا مخرب باشه)

اگه از من بپرسند میگم که این فیلم صد در صد از اون فیلم‌هاییه که نمیشه بدون یه تحلیل روان‌شناسانه به عمقش پی برد.

نماهای ابتدایی فیلم فوق‌العاده است و دقیقا همون مقدمه‌ی لازمیه که ما رو کم کم با محیط فیلم آشنا کنه.نمی‌دونم توی فیلمسازی بهش چی میگن اما توی ادبیات اسمش هست:"براعت استهلال" (یا معادل فارسی اش: "شگرف‌آغازی!") یعنی یه مقدمه چینی فوق‌العاده که مارو در همون ابتدا با فضای داستان آشنا می‌کنه.

زمان توی فیلم پس و پیش میشه اما زیاد طول نمیکشه که به کمک گریم‌های متفاوت بازیگر نقش مادر کوین Tilda Swinton توی هر کدوم از مقاطع داستان، دستمون میاد که فیلم در آن واحد داره چه تعداد بازه‌ی زمانی رو به ما نشون می‌ده.

 

طبق معمول،اصلا دلم نمی‌خواد با تعریف ماجرای فیلم هیجان فیلم دیدن رو از بین ببرم.اما توی چنین مطالبی نمیشه از گفتن یه گوشه‌هایی از داستان امتناع کرد. پس اگر دلتون نمی‌خواد فیلم براتون لو بره بی خیال خوندن ادامه‌ی این یادداشت بشید...


 

از دید من داستان فیلم در حقیقت داستان زندگی یک زنه به اسم Eva از زمان ازدواجش تا زمان حال(یعنی زمانی که می‌بینیم دنبال کار می‌گرده و در جای کوچیکی مشغول به کار تایپ میشه)

Evaصاحب یک پسر شده.اما از همون بدو تولد توی ارتباطش با این بچه دچار مشکله (صحنه‌های گریه‌های بی پایان کوین در نوزادی که کاملاً Eva رو عصبی کرده) مشکل ارتباط‌گیری بین این مادر و پسر توی دوران کودکی و نوجوانی کوین هم ادامه پیدا میکنه.اما در کودکی کوین بین اون و مادرش اتفاقی میفته که یه جورایی Eva رو به کوین مدیون میکنه و دقیقاً از این‌جاست که Eva توی یه رابطه‌ی حق‌السکوتی با کوین میفته که شاید بشه گفت تا آخرین صحنه‌ی فیلم هم همین رابطه است که طناب ارتباط بین کوین و مادرش رو صد در صد قطع نمی‌کنه...

در این رفت و آمدهای زمانی فیلمه که متوجه میشیم کوین به یه علتی زندانی شده و اون علت، چیزیه که تا اواخر فیلم بهمون دقیق نشون داده نمیشه و البته آخرین حلقه‌ای که توی این زنجیره‌ی حوادث منتهی به علت زندانی شدن کوین می‌بینیم از اون چه که تصور می‌کردیم خیلی شوک‌آورتره...

و ما رو با یه سوال خیلی بزرگ رو‌به‌رو می‌کنه: پس چرا هنوز Eva به دیدن کوین میره؟براش وکیل می‌گیره  و به نوعی ازش حمایت کرده؟

بعد از گذشت چندین روز از تماشای این فیلم، من هم‌چنان به این سوال و جواب‌های احتمالی‌اش فکر می‌کنم.

آیا این یه فداکاری مادرانه است؟

یا شاید هم با توجه به آخرین دیدار کوین و مادرش در زندان، باید بگم که Eva هم‌چنان می‌خواسته به عنوان یه مادر کاری رو که به هیچ وجه نتونست در رابطه با کوین حتی شروع کنه به اتمام برسونه: یعنی تربیت‌اش کنه.

یا اینکه این رابطه در ادامه‌ی همون رابطه‌ی حق‌السکوت‌ گرفتن کوین از مادرش بوده؟

شاید هم باید با توجه به سکوت Eva در برابر اون سیلی‌ای که توی خیابون خورد و ماجرای  خرید از فروشگاه،این طور گفت که Eva خودش رو مقصر تمام این ماجراها می‌دونسته و شاید حتی یه جورایی شریک جرم!

شاید هم باید از دید کوین نگاه کرد: برخلاف ظاهر ماجراها، اتفاقا تنها کسی که کوین توی خانواده دوست داشته مادرش بوده و Eva هم این موضوع رو به مرور و خصوصاً با "کشته نشدنش" درک کرده.

.

.

.

خیلی دوست دارم کسانی که فیلم رو دیدند نظرشون رو راجع به جواب احتمالی این سوال بدن.واقعاً چرا بعد از همه‌ی اون اتفاقات Eva هم‌چنان به دیدن کوین میره؟



تا یادم نرفته بگم یه چیزی توی این فیلم خیلی تو ذوقم زد و اون گریم پدر و مادر کوین در دوران جوونیشونه!کلا گریم کردن افراد مسن و جوون نشون دادنشون اصلا جواب نمیده و کاش یه فکر دیگه واسه این تیکه‌اش می‌کردند!

در کل فیلم از اون فیلم‌هایی بود که خیلی ذهنمو درگیر کرد.شاید چون یه جورایی به مقوله‌ی جرم که مرتبط با رشته‌ام هست و روان‌شناسی که مبحث مورد علاقه‌ام هست ربط پیدا می‌کرد. کوین به عنوان یه کودک، هیچ پیش‌زمینه‌ای برای این همه رفتار نامتعارف نداشته (یا حداقل ما چیزی در فیلم نمی‌بینیم،کما اینکه خواهر کوین در همین خانواده بزرگ میشه و کاملاً رفتار‌های متعادل داره.) اما همین رفتار ناسازگارانه‌‌ی کوین که در نوجوانیش ادامه پیدا می‌کنه اون رو به سمت ارتکاب جرم می‌کشونه.اون هم یه جرم غیر قابل چشم‌پوشی...

به نظر من که فیلم شدیداً تحلیل جرم‌شناسانه-روان‌شناسانه می‌طلبه...

نظر شما چیه؟


ویرایش:

از اون جا که هنوز هیچ واکنشی به این یادداشت صورت نگرفته، به نظرم رسید فیلم خیلی ناشناخته است واسه کانونیا!گفتم لیست جوایزی که فیلم برده یا کاندیدشون شده رو هم قرار بدم که یه معیاری باشه واسه اینکه بدونید این فیلم،فیلم کم اهمیتی نبوده.می‌تونید اینجا رو ببینید

نظرات 13 + ارسال نظر
شکور چهارشنبه 12 بهمن 1390 ساعت 22:42

اوپس
من به شدت باید این فیلم رو ببینم
به منم میدید ببینمش؟؟؟؟؟؟

جهان پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 13:21

ماشالا ماشالا ..... ماشالا....ماشالا ب کوین ماشالا...
خب سارا اگه شمارشو داری بده باهاش صحبت کنیم.....دسته جمعی

سارا حنانی پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 16:52

حتما آقای شکوری
به نظر من شما که صد در صد باید ببینید بخاطر ارتباطی که با رشتتون داره

فروزان دوشنبه 25 اردیبهشت 1391 ساعت 18:15 http://clinicalpsy89.blogfa.com

سلام
من دیشب این فیلمو دیدم.فوق العاده ذهنمو مشغول کرد.
سوال که پرسیدین داره ذهنمو میخوره اما ضمیر ناخوداگاهم مدام داره ذهنمو به اون دیالوگه فیلم سوق میده که توی زمین گلف کوین به مامانش میگه تو هم خیلی خشنی.مادر در جواب میگه تو که بیشتری
و کوین جواب میده اره از تو به ارث بردم

مهسا چهارشنبه 13 دی 1391 ساعت 08:00

من تازه دیشب این فیلم رو دیدم و همون طور که شما اشاره کردین خیلی ذهن من رو مشغول کرد اول باید از مطالب غیر تکراری که نوشتین تشکر کنم چون هرچی بیشتر گشتم مطلب کمتری درباره ی محتوای فیلم و سوالاتی که ایجاد می کنه پیداکردم.
اما در مورد فیلم باید بگم که یک مادر حتی اگر هیولا هم به دنیا بیاره اونو دوست داره (فیلم rosemary's baby)و از اون حمایت می کنه ...در مورد این فیلم به نظر من ما با یک پسر بی عاطفه طرف هستیم که کوچکترین تلاشی برای برقراری ارتباط عاطفی با دیگران نمی کنه و اگرچه در ظاهر با پدرش خوبه ولی در نهایت به نظر من فقط برای پیش بردن اهدافش هست که با اون بطه ی بهتری داره نه اینکه دوستش داشته باشه
و در پایان هم به نظر من مادرش رو زنده می ذاره تا درد و رنج همیشگی رو براش بوجود بیاره
برداشت من این بود که ادمهایی هستند مثل کوین که بی هیچ دلیل موجهی از همه بیزارن و از ازار رسوندن به دیگران هیچ ابایی ندارن

ممنون از لطف تون
متوجه منظورتون شدم ...از نظر شما مادر طبق غریزه اش عمل کرده...این کوینه که در مظان اتهامه
دیدگاه شما جالب بود واسم
مرسی نظر گذاشتین
سارا حنانی

نازنین پنج‌شنبه 15 فروردین 1392 ساعت 01:08

راستش من فیلم کوین را چند وقت ژیش دیدم و من هم تا مدتی درگیر فیلم و سوالات ذهنی که برام ژیش اومده بود بودم. راستش به نظر من تقصیر و مقصر و این چیزا وجود نداشت چیزی که وجود داشت یه بچه با منش سخت و یه مادر با روحیات خاص و البته خسته از مادر بودن ولی چیزی که مشکل آفرین بود به نظر من رابطه بین مادر کودک بود و آخر فیلم به نظر من گامی بود جهت بهبود همین رابطه خرابی که سالها تداوم یافته بود.
در کل فیلم بسیار قوی بود

jimgal دوشنبه 13 فروردین 1397 ساعت 14:45

سلام.من دیشب فیلمو دیدم و خوابو از چشمم گرفت! یعنی سوالام تمومی ندارن و هرچی میگردم جوابشونو جایی ننوشته.ولی برای اون سوالی که مطرح کردین: چرا اوا هنوز به دیدن کوین میره؟ عشق مادرانه شاید دلیل خوبی نباشه چون اوا از کوین خسته بود از همون اول نمیخواستش.ولی میبینیم که داشت تاوان کار اونو پس میداد.بنابراین بنظر من دلیلش همون سوالیه که آخر فیلم از کوین پرسید.اوا میخواست بدونه کوین چرا اینکارو کرد.شاید بتونه کوینو درک کنه و میدونیم هیچ وقت قبل از این نتونسته بود .مثل اون دفعه ای که باهم رفتن بیرون و کوین نذاشت مادرش وارد زندگی شخصیش بشه.اوا به دیدن کوین میرفت چون همه ی رفتارای کوین از اول فیلم براش سوال بود،و اون فاجعه هم همینطور.میرفت شاید کوین جوابشو بده و دیدیم چه جوابی داد! خدایا فقط بدترش کرد یعنی چی آخه ؟! دارم دیوونه میشم.
راستی یه جایی خوندم که یه عده معتقدن کوین عقده ی ادیپ داره.بنظرم نباید اینجوری باشه نه؟منظورم اینه که هیچ علاقه ای به مادرش نشون نمیده و با پدرش خیلی صمیمیه ضمنا کشتن همکلاسی هاش چه ربطی به جلب عشق مادرش داره؟

ساجده جمعه 18 آبان 1397 ساعت 09:30

من فکر کردم که این روح خصمانه رو از مادرش به ارث برده، ته وجود اوا هم همونطور که پسرش گفت همون خشونت‌ها وجود داره... و همینه که ناخواسته اونو سمت کوین می‌کشه.
و خب فکر میکنم از نطر روانشناسی حتما کوین مشکلی داره که هرچی تو صفحات گشتم چیزی در این مورد نبود، کوین رو نادر در بچگی بغل نکرد محبت نکرد بهش و شاید همین جزو رشد و تکامل احساسی کودک باشه( درصورتی که اوا دخترش رو که بغل کرد و بهش محبت کرد رفتار عادی هم ازش دیدی) البته من توی فیلم هر لحظه منتطر بودم که کوین رو ببرن دکتر و پدر خیلی بی‌خاصیتی داشت کوین...
در نهایت کوین مادرشو زنده گذاشت که شاهد و ناظر این همه رنج باشه، انتقام بدتر رو از مادرش گرفت و اوا هم شاید به خاطر ذات خصلت در خودش همچنان سداغ کوین رفت و تازه حالا بغلش کرد ....

همیشه سلام چهارشنبه 27 شهریور 1398 ساعت 22:18

همیشه سلام
کسی به نقد بهتری هم رسیده بعد از یک سال؟

Rose یکشنبه 21 مهر 1398 ساعت 02:39

خب من این فیلمو امشب دیدم و بنظرم خیلی جذاب بود . میتونم در جواب سوال شما بگم که کوین نسخه ی فعال شده ی اوا ست . این دو نفر به شدت شبیهن ولی کوین نسخه عملکردیه اوا ست. کوین و اوا جفتشون این موضوع رو میدونن و همدیگه رو خوب درک میکنن . و بنظرم کوین عاشق مادرشه چون خشونتاش از بعد از تولد خواهرش و کم شدن توجه از رو خودش بیشتر میشه. کوین بیماری دوقطبی نداشته احیانا؟؟ اخه شخصیتش هربار تغییر میکرده

حمید مبصری دوشنبه 12 آبان 1399 ساعت 00:29

من این فیلم رو چند روز پیش دیدم و البته فکر میکنم نیم ساعت اول فیلمو ندیدم و فکر می‌کنم علت رابطه بد بین مادر فرزند خستگی مادر و مصرف مواد مخدر و افسردگی اون بوده و عدم توجهش به فرزندش باعث کینه فرزندش و حتی حسادت اون به هر چیزی که مادرش به اون عشق میورزه میشه

Azi سه‌شنبه 7 اردیبهشت 1400 ساعت 19:56

در فیلم مذکور ما شاهد تولد های دوگانه ،از ذهن و جسم ،کارکتر زن داستان بودیم.در یک صحنه جلو کتابفروشی،این دو مولود، به قرینه روبروی هم قرار می گیرند و در یک لحظه دیگر،مولود انسانی ناپدید می شودو در واقع یکی می شوند.در واقع مکوین همزاد همان رمانی است که مادرش هلق کرده.و تا آخر هم خواهیم دید که چگونه بی هیچ دلیل آگاهانه ای(با ترجیع بند دیالوگ آخرکوین)(قبلا فکر میکردم میدونم...)از هر دو مولود خود دفاع می کند گویا این دفاع ،بی منطق و غریضی از هرچه که محصول فکر و جسم ماست،صورت می گیرد.این فیلم برای من مثل قسمت اول طالع نحس،هر بار که مرور می شوند،ابعاد و تفسیرهای جدیدتری از آنها آشکار می شود.

نجمه دوشنبه 2 مرداد 1402 ساعت 21:54

فکر می کنم کوین به اختلال شخصیت ضد اجتماعی مبتلا بود.هر چند مطمعن نیستم.ولی از اونجایی که خیلی فریبکاره و هیچ عذاب وجدانی هم در مورد کار هایی که می کنه نداره این چیزی بود که به نظره من میرسید .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد