صورت جلسه شنبه 26 آذرماه 90

صورت جلسه ی شنبه 26 آذر

من مدیر جلسه شدم به پیشهاد شکوری که چون خودم درخواست جلسه کردم و بچه هام قبول کردن فقط شکوری وقت خواست پس شروع کرد درمورد کارایی که برای "اینک بهشت" کرده و کارهایی که مونده؛ از جمله انجام شده ها:

جور شدن تالار بهداشت با ظرفیت حدود 400 نفر بود و تمام شدن تدوین مجدد و کارهایی که مونده برای یکشنبه مثل طراحی بنر و بلیت، چک کردن تالار و پوستر چسبوننگنز که مورد آخر بخاطر اینکه دکتر خواستن خودشون فیلم رو بازبینی کنند افتاذ عقب (یعنی یکشنبه) بلیت هام که قیمتشون مشخص شد همون 500 تومن و قرار شد که بلیت فروشی بطور کل خود کانکس اعلام بشه و لی هرکی از بچه ها که خواست شمارش رو تو پوستر می زنیم که بطور سیار بلیت بفروشه (درمورد آخری مطمئن نیستم لطفا تایید یا تکذیب بفرمایید)

آخرش شکوری خواست که هرکدوم از بچه ها که میتونه از ساعت 12 تا 15 روز سه شنبه که اکران اینک بهشت هرچقد که میتونه حتی نیم ساعت بیاد برای کمک و البته مهم ترین زمان برای کمک ساعت 12 تا 13 خواهد بود

اما بحث انتخابات که درواقع جلسه برای این تشکیل شد گرفتن مشروعیت از نهاد تصمیم گیری بود برای صحبت با امور فرهنگی در مورد شرایطی که وضع کرده بودن قبل از برگذاری درو دوم انتخابات که همه قبول کردن و برای هماهنگی گروهی که تو جلسه با امور فرهنگی که قراره باشن دست من تقریبا باز گذاشته شد.

اینها مصوبات این جلسه بود اما بخاطر زیاد آوردن وقت یه سری طرحهایی رو شکوری پیشنهاد داد که البته قبل از مطرح کردنش اشاره کرد که این جلسه چون درمورد موضوع خاصی تشکیل شد اینها درین جلسه قابل تصویب نیست و در یک جلسه ی معمولی دوباره به عنوان لایحه ای برای تصویب ارائه خواهد شد

اولی: تعیین یک روز در سال به عنوان روز کانون و دعوت قدیمی های کانون از زمان صدر اسلام تا زمان برگزاری این نشست که بیایند درحالیکه باهم چای مینوشیم از تجربه های آن عزیزان استفاده کنیم و این روال ادامه یابد در سال های آینده

دوم: داشتن مدیر مالی کلی (نه برای هر کاره اجرایی جدا) که همه ی دخل و خرج های کانون رو ازش مطلع باشه و حساب کتاب هاش رو انجام بده

خانم حنانی برای بار دوم در مورد نمایشگاه کتاب سینمایی صحبت کردن و تا اونجایی که یادمه نمیدونم در چه قسمتی از این کار از دوستان کمک خواستن که یادمه خانم ایرانی اعلام کردن که میتونن کمک کنن

هرکی فکر می کنه چیزی جا انداختم یا یه جاهایی رو از خودم درآوردم جسارت کنه به ما و بگه

جواد شالیکار کوچولو