کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

صحبت های شوق برانگیز از طرف یه دانشجوی خواهان عضویت

صحبت های شوق برانگیز(البت برای من) از طرف یه دانشجوی خواهان عضویت

 

خوب دوستان من باید خیلی خوشحال باشم

بالاخره یه عضو حقوقدانی که داره حقوقی و منطقی بحث میکنه میخواد به جمع ما اضافه بشه

البته ما عضو حقوقی به غیر من داریم ها...میدونم...ولی متاسفانه دوستان حقوقی دیگه قابل نمیدونن و وارد بحث های حقوقی و منطقی کانون نمیشن...

ولی حالا خانم حنانی اومدن

و اولین کسی هستن که دارن پیشنهادات من رو به سبک خودم مورد نقد قرار میدن

به همه ی دوستانی که از بحث های من سرشون درد گرفته و دارن متنفر میشن نوید این رو میدم که با حضور خانم حنانی، این جور بحث ها چندین برابر میشه...

پس آماده باشید:

 

 

حنانی: در حال حاضر به چشم من این مدل نگاه کردن به عضویت ایراد داره.
چرا عضویت رو به یه عنصر اینقدر متزلزل تبدیل کردین؟معیار حق رای و سه هفته فعالیت مستمر تو وبلاگ و...؟
میدونین من فکر میکنم همون کار کلیشه ای که همه جا انجام میشه توی کانون هم میتونه برای سر و سامون گرفتن اطلاعات اعضا انجام بشه.یعنی یه فرمی باشه که افراد متقاضی عضویت پرش بکنند(یا از طریق وبلاگ یا مراجعه حضوری) و بعد از اون اعضا رو با این معیارهایی که اعلام کردین تقسیم کنید به اعضای فعال و غیر فعال.میشه یه حالت میانه ای هم گذاشت تحت عنوان "نیمه فعال"!که اخطاری باشه برای کسی که داره کم کار میشه. و یه حالت"بیش فعال" که مثلا جنبه ی تشویقی داشته باشه و ...!شاید این حرفی که من زدم دقیقا همون حرفی باشه که شما دارید میگین اما بنظرم نمیشه از کلمه ی"عضویت"و "عدم عضویت"برای توصیف وضعیت فعالیت افراد استفاده کرد!

 

 

شکور: خوب خانم...عرض کنم خدمتتون که من میفهمم چی میگید

ولی داستان اینجاس که شما دارید کانون رو با جاهایی که عضو درش یه مفهوم خاص داره مقایسه میکنید

به زبون خودتون میگم...شما بدون اینکه بدونید دارید قیاس مع الفارغ میکنید...

جاهایی میان عضو و غیر عضو رو از هم تفکیک میکنن با یه فرم که اون فرم بتونه واقعا کاری براشون بکنه

به طور مثال شما وقتی میخواید عضو فرهنگسرای ارسباران بشید، میاد یه فرم پر میکنید و یه حق عضویت میدید

ازین به بعد شما میتونید تو اکران های اون فرهنگسرا شرکت کنید

ولی ما همچین رویه ای نداریم

ما (درحال حاضر) مخاطبین عاممون تمام دانشجوهان پس نمیتونیم ازین کارا بکنیم پس عملا دسته بندی ما میشه، اعضای نهاد تصمیم گیری و سایر دانشجوها...

ما اینطور نداریم که اعضای نهاد تصمیم گیری، سایر اعضا و سایر دانشجوها

نه ما این رو نداریم

چون برای سایر اعضا فایده یا چیز خاصی وجود نداره

البته بگم که ما تجربه ی چهار مجمع عمومی مختلف (یعنی همون اعضای کانون فیلم) رو داشتیم

1- سال هایی که دوستان با پر کردن یه فرم عضو ما میشدن

2- سال هایی که دوستان صرفا با اراده به عضویت، عضو ما میشدن

3- سالهایی که دوستان با حضور در کارها یا کانکس کانون عضو ما بودن

4- و در حال حاضر، دوستانی که با اون سه معیاری که عرض کردم عضو ما هستن

 

سوال اینه...چرا شکوری پیشنهاد داد که مجمع عمومی (عضو ها) یه معیار خاص داشته باشن؟

عرض کنم خدمتتون خانم که من همیشه به مشکلات کانون نگاه میکنم و بعدش دنبال راه حل میگردم

عملا سه شیوه ی ابتدایی عضویت که در بالا توضیح دادم نه تنها هیچ فایده ای برای اعضا و کانون نداشته، بلکه برای کانون دردسر ساز هم بودن

حالا دردسره چی بوده؟

داستان اینجاست که ما در شرف انتخابات دبیری هستیم

مطابق با آیین نامه ی وزیر (و منطق) این مجمع عمومی هست که باید شورای مرکزی و به صورت غیر مستقیم، دبیر و البته اساسنامه رو به رای برسونن

من در سال اول به چشم خودم میدیدم که دوستانی که صرفا فرم پر کردن یا بعدا، کسایی که همینطوری اومدن، دوستانشون رو از دانشکده های دیگه جمع میکنن و میان به یکی از کاندیداها که از دانشکده ی خودشون باشه رای میدن!! همین

هیچ ملاکی رو در نظر نمیگرفتن که هیچ، به خاطر اینکه در روند کارای کانون نبودن، اصلا نمیدونستن که موضوع چیه و کی بهتره و این حرفا

خوب برای انتخابات ما این خطرناک بود

ما قوی ترین کانون دانشگاهیم...من برای رفع این مشکل ازونجایی که منتفعین کانون به هر حال دانشجوهای این دانشگاه هستن و عضویت (البته در حال حاضر) منفعت خاصی از این نظر براشون نداره، برای اینکه حداقل انتخاباتمون، انتخابات فهیم و سالمی باشه، پیشنهاد دادم که کسایی فقط حق رای دادن داشته باشه که بدونن کانون چیه و کی به کیه و این حرفا

جایی که میشه فهمید کانون چیه هم وبلاگه (جلسات که تموم شده رفته) و هر کس وبلاگ رو بخونه (که تاریخچه ی مکتوب ما هست هرچند صرفا یه ساله که راه افتاده) میتونه بفهمه الان کی فعال تره و کی بیشتر به چه چیزی اهمیت میده و کی میتونه بهتر دبیری کنه و این مسائل

در حال حاضر تغییر معیار عضویت به معیارهایی که باعث میشه عضو کسی باشه که بدونه کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی یعنی چی، ما رو میتونه به یه انتخابات سالم و درست حسابی برای انتخاب دبیر و همچنین تصویب اساسنامه ی کلی، نزدیک کنه...

البته میدونم شما چی میگید

شما میتونید بگید، خوب میومدیم میگفتیم هر کس فلان فرم رو پر کنه عضوه ولی درصورتی حق رای به دبیر و این مسائل رو داره که فلان معیار براش احراز بشه

خوب من باید بهتون عرض کنم که موضوع فرقی نمیکنه واقعا

عضویت یا عدم عضویت فعلا که واقعا برای دانشجوهای این دانشگاه تفاوتی ایجاد نمیکنه جز داشتن حق انتخاب دبیر کانون فیلم

چیزی که واقعا تو کانون ایجاد تفاوت واقعی میکنه، عضو نهاد تصمیم گیری شدنه...

در آخر باید شوقم رو از دقت شما تو گفتن این جمله ابراز کنم: « شاید این حرفی که من زدم دقیقا همون حرفی باشه که شما دارید میگین اما بنظرم نمیشه از کلمه ی"عضویت"و "عدم عضویت"برای توصیف وضعیت فعالیت افراد استفاده کرد!»

بله نمیشه از کلمه ی «عضویت» برای توصیف وضعیت فعالیت فرد استفاده کرد

و من هم همچین کاری نکردم و نمیدونم چرا همچین جلمه ای میگید

من اعضای کانون رو کسایی قرار دادم که نسبت به کانون یه مختصر اطلاعاتی داشته باشن و پیگیر کاراش باشن حداقل

نه اینکه صرفا بیان یه فرم پر کنن و برن که برن

فکر کنم بدونم میخواستید چه انتقادی وارد کنید...باید بگم که : بله واقعا این یه نوآوریه...این نوآوری ایه که در واقعیت امر تغییری ایجاد نمیکنه برای همین به نظرم نباس درگیر این مسئله بشیم...البت حالا که شما دارید همچین ایرادی میگیرید، میتونیم بعدا بحث کنیم سر خوشگل تر کردن نام واقعیت ها....ولی تغییر نام، تغییر واقعیت نیست...فقط تغییر نامه

 

 

 

حنانی: مورد دومی که دوست دارم بگم اینه که عضویت افراد با پر کردن فرم یه جنبه رسمی تر و قابل اطمینان تری داره.یعنی شما هیچ وقت به اطلاعات اعضا احتیاج پیدا نمیکنین؟شماره تلفن؟یه مورد اضطراری که به همکاری یه نفر خاص احتیاج داشته باشید/(مثلا به یه تخصص ویژه احتیاج دارین که یکی از اعضا توی فرم بعنوان زمینه ای که توش میتونه باهاتون همکار ی کنه بهش اشاره کرده باشه)شاید هم چون خدا رو شکر کانون (همون طور که توی این پست هم اشاره کردین) همیشه شلوغه و دست برای کمک کردن زیاد هست ضرورت این قضیه هیچ وقت براتون احساس نشده و من هم دارم وضعیت مجازی ای رو تصور می کنم!

 

شکور:

حرف بسیار زیبایی میزنید

خیلی خیلی زیبا و درست و اساسی

ولی باید بگم که ما در تجربه ای که داشتیم، واقعا استفاده ای از فرم ها نشده

این فرم ها در اداراتی که یکی رو دارن برای بررسی کردنشون، کارایی داره، ولی تاحالا تو کانون فیلم واقعا اتفاقی نیفتاده

ما تاجایی که یادمه، حتی تو یه سال به تمام دوستانی که ایمیل داده بودن پیام دادیم، ولی اتفاق خاصی نیفتاد

ما هر سال نزدیک به سیصد عضو معمولی برامون میاد که همگی بعد از یه مدت به شدت کوتاه غیبشون میزنه

رک بگم، تجربه ای که ما داریم به ما این رو رسونده که اصلا اصلا این فرمها به درد نمیخوره...

ما برای عضوگیری یه سری اقدام میکنیم، میگیم که چی کار میکنیم تو این کانون، نشون میدیم که به چه تخصص هایی احتیاج داریم....ولی چیزی که باعث میشه کسی بیاد سمت ما، پر کردن اون فرم نیست...علاقه اش به فیلم و کانونه

کانون فیلم باید دنبال این علاقه ها باشه

برای همین باید خودش رو معرفی کنه

ما تو معارفه ی امسال تمام انرژی خودمون رو گذاشتیم برای معرفی

و در حال حاضر جوابمون روگرفتیم...واقعا عضوگیری امسال به شدت چشمگیر بود

نه استفاده از فرمی در کار بود نه گرفتن اطلاعاتی...البت مث همیشه اسامی نوشته شد ولی به کار نیومد

بلکه این علاقه ها بود که باعث حضور افراد شد

...

ما نمیتونیم مثلا وقتی کارمون یه جا لنگ موند به کسی که اصلا به کانون سر نزده بلکه تو یه فرم گفته که مثلا میتونه فیلمبرداری کنه تماس بگیریم و بگیم که کارمون لنگ مونده بیا فیلمبرداری کن...

حداقل تا حالا که نتونستیم

کسایی که به کانون علاقه دارن، میان بهمون میگن...تو کانون هستن...کارا رو میان... برای اینکه ازکانون پرت نشن، خودشون رو نشون میدن...و به این صورت، درخواستی رخ نمیده مگه تو روند کار نه ابتدا به ساکن...

شاید واقعا ما در اشتباهیم و باید به بچه ها بگیم که مهارت هاشون رو بنویسن (که البته این کارو کرده ایم همیشه) و بعدا بهشون زنگ بزنیم (که خیلی کم این کارو کردیم) و اینطوری یه عده بیان و عضو بشن

ولی تاحالا به نظرمون این کار، کار فایده بخشی نبوده، چون چیزی که قراره باعث بشه یکی برا کانون کاری انجام بده، علاقه به کانونه نه تماس ما...

شاید دوباره این مسیر رو امتحان کردیم

البت شماها باید امتحان کنید چون ماها که داریم بازنشست میشیم و خداحافظ

 

 

شکور رو به احتزار

نظرات 4 + ارسال نظر
سارا حنانی جمعه 4 آذر 1390 ساعت 00:18


مرسی از جوابای ریز به ریز این پست!
با این موافقم که:تغییر نام، تغییر واقعیت نیست...فقط تغییر نامه!
ولی یه عنصر درونی توی همه ی افراد وجود داره به اسم حس تعلق که پشت اسم "عضو بودن در فلان جا" برای افراد بوجود میاد و اگه بین عضویت و عضو نبودن یه فاصله ی وسیعتری ایجاد نکنیم دائم با این حس تعلق افراد بازی می کنیم!
نمی خوام بگم با پر کردن یه فرم حس تعلق ایجاد میشه ولی شدیدا معتقدم که اگه کسی داره کم و بیش یه فعالیتی می کنه بعد میزنه و مثلا 3 هفته دسترسی نداره به اینترنت برای ابراز حضورش، اونوقت با معیارهای ذکر شده بهش بگیم دیگه عضو نیستی یه ذره اون حس تعلق رو توش از بین می بریم!البته شاید فقط در تئوری اینجوری باشه و در عالم واقع باعث تشویق افراد به ادامه فعالیت هم باشه!به هرجهت به خودم یاداوری می کنم که نباید نادیده بگیرم که حتما تجربه ی قدیمی ها از نظر یه تازه وارد قابل اطمینان تره

متوجه هستم که شما *در عمل* "اعضای کانون رو کسایی قرار دادین که نسبت به کانون یه مختصر اطلاعاتی داشته باشن و پیگیر کاراش باشن حداقل"
ولی بحث من بیشتر مربوط به جنبه ی تئوری اش و تعریفی که از "عدم" عضویت بهش اشاره کردین(توی کامنت ها و پست ها) بود نه اون چیزی که در عمل اتفاق می افته

مرسی در هر حال

ممنون
درمورد حس تعلق دارید حرف جالبی میزنید
ولی به نظر من در عمل این حس با فرم و عنوان عضویت تو نهادی مث کانون فیلم ایجاد نشده تا امروز و چیزای دیگه باعث ایجاد این حس شده
شاید شما با این موضوع مخالف باشید
فعلا که من تصمیم ندارم پیشنهادی که برای عضویت دادم رو تغییر بدم چون اگه بخوام اون چیزی که شما مد نظرتون هست رو پیشنهاد بدم، در موضوعات تصویب اساسنامه و دبیر، به خاطر الزام منطقی به تعیین شرایط جدید، دچار تراکم قوانین میشیم و شما میدونید که این خیلی بده مخصوصا برای جاهایی که سر و کارشون با قانون (به معنای قانون) اینقدرها نیست

ممنون از اینهمه توجه
شکورم

جهان جمعه 4 آذر 1390 ساعت 17:58

یه سوال:
به نظرتون واقعا فقط بچه های حقوقی می تونن بحث منطقی کنن..؟؟؟.

!
قطعا همچین فکری ندارم...به طور مثال تو جلسه ی قبل، صحبت به شدت منطقی عطار و صفایی و باباگلی کاملا باعث شد که من طرحم رو تغییر بدم...
حرف تو دهن آدم میزاریدا
کجای این پست این رو میرسونه؟
اگه با خوندن این جمله به این فکر افتادید: «بالاخره یه عضو حقوقدانی که داره حقوقی و منطقی بحث میکنه میخواد به جمع ما اضافه بشه» باس بگم که در اشتباهید
من تاکید لحنم رو گذاشتم روی «حقوقدان» ولی شما تو خوندن متن تاکید لحنیتون رو گذاشته اید روی «منطقی»... و این شما رو دچار اشتباه کرده (البت مشکل برمیگرده به ناتوانی مکتوبات در انتقال مفاهیم نه طرز خوندن شما)
موضوع اینه که ما از ابتدای تاسیس کانون فیلم به غیر خودم 3عضو از دانشکده ی حقوق داشتیم که هیچکدوم تو بحث هایی که من راه می انداختم دخالت نمیکردن
ولی حالا یه عضو از دانشکده ی حقوق اومده که تو اوایل حضورشون شروع کردن به بحث
خوب این من رو خوشحال کرد
بالاخره از یه دانشکده ایم
همین
آیا جمله ام با این مفاهیم منطبق نیست؟
خوبه در ادامه نوشته ام که: «البته ما عضو حقوقی به غیر من داریم ها...میدونم...ولی متاسفانه دوستان حقوقی دیگه قابل نمیدونن و وارد بحث های حقوقی و منطقی کانون نمیشن...»

و اگه با جمله ی «و اولین کسی هستن که دارن پیشنهادات من رو به سبک خودم مورد نقد قرار میدن» به این فکر افتادید بازهم در اشتباهید
موضوع اینه که من تو نوشتن و گفتن، به استفاده از الفاظ خیلی خیلی اهمیت میدم و همیشه میگم که من چیزی میفهمم که لفظ میگه پس خودم سعی میکنم که لفظی رو به کار ببرم که دقیقا باید به کار بره
ایشون اولین کسی هستن که به شکل بارز همین کارو کردن
به طور مثال نوشتن که «چرا عضویت رو به یه عنصر اینقدر متزلزل تبدیل کردین؟»
استفاده از لفظ «متزلزل» تو این جمله، من رو به این نتیجه رسوند که ایشون هم به این سبک بحث میکنن یعنی میشه به الفاظی که استفاده میکنن، گیر داد و باید منتظر باشی که به لفظی که داری استفاده میکنی، گیر بدن...
همین
فکر کنم که در انتقال مفاهیم سوتفاهمی پیش اومده
ردیفه؟

شکورم

جهان جمعه 4 آذر 1390 ساعت 19:37

والا همون دیشب ردیف شد شما خودتون اصرار داشتین من تو وبلاگ بنویسمش وگرنه من اصلا و اصلا دوست نداشتم مطرحش کنم ......

کار از محکم کاری که عیب نمیکنه خانم
همون دیشب هم عرض کردم
شاید کسای دیگه هم این تو ذهنشون اومده باشه
خواستم اگه نمیخوان سوال رو مطرح کنن، پاسخ رو زودتر بدم که سوتفاهم ایجاد نشه

شکورم

جهان جمعه 4 آذر 1390 ساعت 21:20

ببین سارا جان من تا حالا چند بار حرفای تو و مستر شکوری رو خوندم و با هم مقایسه کردم و باید بگم که واقعا به قول آقا شکور هیچ تفاوتی نیست در اصل قضیه مگر در فرم و قالبش
به نظر من (یعنی من اینجوری فهمیدم)
شما میگی به نوعی رسمیت اداری بدیم به کانون اما آقا شکور میگه رسمیت + صمیمیت داشته باشیم تو کانون که تا به حال سعی شده اینجور باشه و من هم موافق این حرفم.
ببین من دیگه جمله های آقا شکور رو حفظ شدم از زیاد حرفیدن من تعجب نکن چون عادت میکنی. به قول آقا شکور نه کانون ادارست و نه ما کارمندیم که بخوایم یه کار معین واسه کانون انجام بدیم و یه ساعت خاص بیایم و هر ماه یه حقوقی بگیریم . کار کردن واسه کانون دلیه اونم به دل خود آدمه اگه من و تو کانون واسمون مهم باشه هیچ رقمه ولش نمیکنیم پس مطمئن باش فرم پر کردن هیچ کمکی نمیکنه فقط کاغذ بازی محضه...اصلا سارا اگه کانون فرم عضویت داشت اولین نفری که روز معارفه پرش نمیکرد من بودم حتی شاید دیگه طرف کانون پیدام نمیشد اصلا من از همین چیز کانون خوشم اومد که نام پدر و ش ش و ت ت نمیخواست...
ببین سارا تمام بچه هایی که الان عضو کانونن از نظر من قبل از کانونی بودن با هم رفیقن یا حداقل این دو موضوع در کنار همدیگه دارن حرکت میکنن پس مطمئن باش هیچ وقت بچه ها به خاطر این حرف که تو الان عضو کانون نیستی تعلقشون به کانون و رفیقاشون کم نمیشه بلکه برعکس دوباره تلاش میکنن اون رفاقت + عضویت تو کانون رو بدست بیارن
در مورد این موضوع که میگی یعنی شما هیچ اطلاعاتی(تلفن،تخصص و...) از اعضا نمیخواین باید بگم که احتمالا آقا شکور فراموش کردن که بگن ولی من بهت میگم یه دو صفحه از کانونو ورق بزنی به عقب میرسی به پست "اعضای کانون در بلاگ" که توی اون آقا شکور پیشنهاد دادن که بچه ها اطلاعاتشون تو یه فایل مشخص تو کامپیوتر کانون بزارن (پس بدو اقدام کن )ولی فک کنم این قضیه تخصص که گفتی از اون موارد از قلم افتاده که پیشنهاد میکنم تو نظرات همون پست خودت این موضوع رو هم بخوای اضافه کنن.
در کل از اینکه به جمع طولانی نویسان محبوب کانون پیوستی بسی یسار خوشحالم....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد