کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

خاطرات: بازیگر مصمم

چند هفته ای از تاسیس کانون نگذشته بود

تو خوابگاه نشسته بودم که یهو یکی در زد

در رو باز کردم

یه بنده خدایی با یه عینک تقریبا ته استکانی، هیکل نسبتا گوشتی، موهای نسبتا بلند لخت که تا زیر گوشش آویزون شده بود با یه لبخند ملیح و لحن عجیب بهم گفت...شما آقای شکوری هستید؟

فقط چند هفته بود که کانون روتاسیس کرده بودم

وحشتناک بود

حتی نمایش اولین فیلم هم کنسل شده بود

داشتم زیر بار مشکلات نمایش یه فیلم معمولی تو دانشگاه کمرم میشکست

برا همین دغدغه های کانون فیلم چیزایی بود که الان گفتنش واقعا خنده داره

گفتم بله بفرمایید

گفت: شما دبیر کانون فیلم دانشگاهید؟

لبخند زدم گفتم...آره حاجی بوگو..

بدون هیچ مقدمه ای گفت: میخوام بازیگر شم!!!!!!!!!!

یکم جا خوردم، خنده ام گرفت...گفتم: خوب برو دو سال دیگه بیا فیلم بسازیم چون الان واقعا اوضاع طوریه که نمیشه فیلم ساخت

ولی اون بند خدا نرفت...اومد کانون و دقیقا دو سال بعد تو اولین فیلمم، اولین بازیش رو کرد

اسمش بود: مصطفی عطارپور


شکورم

نظرات 12 + ارسال نظر
محمد فرامرزی چهارشنبه 18 آبان 1390 ساعت 17:25

خدایی تو اون وضعیت عجب چیزی گفته مصطفی
کشته مرده ی اون لحنتم مصطفی

نیلوفر مردیها چهارشنبه 18 آبان 1390 ساعت 21:22

لایک

جواد شالیکار چهارشنبه 18 آبان 1390 ساعت 23:16

مصطفی عطار پور مَرده ... البته یه مرد خیلی خاص

CAPITAL KARIZMA پنج‌شنبه 19 آبان 1390 ساعت 18:27

عطار پور خیلی با حاله اون جز اولین کساییه که تو بچه های کانون تو دلم نشست وحالا هم همین حسو نسبت بهش دارم چاکرم

الهه وفایی جمعه 20 آبان 1390 ساعت 02:21

به تمامی دوستان کانون پیشنهاد می کنم این داستان رو یه بار هم از زیان شیوای خود آقای عطارپور بشنون که محشر تعریف می کنن....

cزهرا شاهتوری دوشنبه 23 آبان 1390 ساعت 21:17

دارم فکر میکنم که میشه چن سال دیگه منم یه همچین داستانی داشته باشم.....
شروع فعالیت هنری :از یک سری اداهای خنده دار مرجان محاکمه در خیابان که بعد از امیرم جونم میخنده جلوی دوربین یکی از بچه های کلاس امیرشهاب رضویان !!!

من دقیق متوجه نشدم که چی به چی شد
ولی آفرین
شکورم

سارا حنانی پنج‌شنبه 3 آذر 1390 ساعت 23:09

تحت تاثیر قرار گرفتم

محمدمهدی رسولی جمعه 17 آبان 1392 ساعت 14:23

مصطفی خیلی از من سرتره اما من و اون یه طناب مشترک باهم پیدا کردیم که دوس داریم تا آینده ها ادامه ش بدیم . . .

شکور یکشنبه 12 مرداد 1393 ساعت 05:19

امروز، یعنی شاید هم باس بگم دیروز، اولین روز از فیلمبرداری اولین فیلم عطار تمام شد.
و همچنان عطار در کانون فوق العاده عمل میکنه و می تازه و معرکه اس.
در کانون اعضای گنده ای یا به صورت تدریجی یا به شکل آنی داغون شدن ولی عطار از اعضاییه که از تنبلی و بی عرقیه ابتدائیش فاصله گرفت و الان از یکی از اکتیو ترین و دلسوز ترین اعضای کانونه. حتی به نظرم یکی از اسطوره های کانونه.
شکور

شکورم سه‌شنبه 13 آبان 1393 ساعت 18:51

بازم این پست رو خوندم
پیر شدیم ولی هنوز دست از این کانون و بالاخص وبلاگش بر نمی داریم
شکورم

شکور چهارشنبه 1 بهمن 1393 ساعت 06:25

هرچند اضافه کردن برچسب و اصلاح موضوع جزو تغییرات ماهوی نیست که بخوایم برای جلوگیری از جعل اطلاع رسانی کنیم ولی بدم نیست اگه این تغییرات ایجاد شد، یه اشاره ای بهش بشه.
خلاصه که هم موضوع بندی کردم این پست رو هم برچسب زدم

شکور

:))) اکی
مریم حیدری

عطار چهارشنبه 1 بهمن 1393 ساعت 22:31

ما کوچیک همه کانونی های عزیز هم هستیم
ممنون از لطف همگی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد