صورت جلسه ای متاخر از سه شنبه ای که گذشت...

سلام
والا بنده اصن در جریان نبودم و شاید هم بودم و نمی دونستم که ناظم جلسه می بایست صورت جلسه اون روز رو بنویسه...امروز آقای شکوری به من اس ام اس زدن که {فک کنم یادتون رفته که صورت جلسه رو بنویسید} و من تازه دوزاریم افتاد که من باید می نوشتم..اگه زودتر هم کسی تذکر داده بود من سریعتر اقدام می کردم. 

روز سه شنبه بعد از اینکه من ناظم جلسه شدم مطرح کردم که دغدغه اصلی من یه حبه قند و اکرانه و نظر گرفتم که اگه توافق می شه کرد در این زمینه بحث رو مطرح کنیم. 

اگه بخوام مختصر و مفید بگم در این زمینه  ها بحث شد: 

۱)قیمت بلیط: 

موضوع مطرح شده:۲۵۰۰ بفروشیم یا ۳۰۰۰ تومان 

نظرها: 

۲۵۰۰:به دانشجو فشار می آد و استقبال کم می شه و این حرفا... 

۳۰۰۰:از اونجایی که ما در مباحث مالی به شدت نیازمند پول تک تک صندلی ها هستیم و تعداد صندلی ها خیلی زیاد نیس ریسک نکنیم و به قیمت بفروشیم. 

نتیجه رای گیری:  

همه چیز منوط شد به جلسه با دکتر کاظمی که قرار بود ۲ و نیم همون روز انجام بشه چرا که نسیم می گفت حس کرده که امور فرهنگی سر این کار حمایت مالی بیشتری خواهد کرد.اگه دکتر پذیرفتند که مبلغی کمک کنن ما ۲۵۰۰ بفروشیم. 

که البته با مجموع هزینه های تعمیر آپارات علی رغم همکاری امور فرهنگی در بحث تعمیر ما می بایست پول اکران رو خودمون پرداخت کنیم.. 

۲)بحث شیرین آپارات: 

اینجا نسیم و آقای شکوری در باره اینکه آقایان تعمیر کار همون روز جلسه آمده بودن و لیست قیمت دادن و اینها صحبت کردن و خلاصه اینکه کم اینا رو خیلی یادم نیس واسه همین آقای شکوری خودتون تکمیلش کنید. 

۳)بحث مسوول مالی: 

من پیشنهاد دادم یکی مسئولیت مالی این پروژه رو بپذیره چون مدیر اجرایی سر این حساب و کتاب ها خیلی تنها می شه و خیلی حساس می شه قضیه و اینها...البته در کنار مدیر اجرایی..مسئولیت طرف هم از زمان بلیط  فروشی و خرج های جانبی آغاز می شه و تا تسویه و پول شدن فاکتورها ادامه پیدا می کنه.  

نتیجه: 

آقای شالیکار مسئول مالی این اکران شدن و قرار شد با تجربه ها هم بهشون کمک کنن... 

۴)مشخص شدن اعضای بلیط فروش: 

قرار شد پایان جلسه اسماشون و روزا و زماناشون رو به نسیم بدن. 

نتیجه:آقای فرامرزی و نسیم آخر جلسه مشخص کردن نیروها رو. 

۵)هدایا: 

قرار شد کسی از همون روز جلسه مسئول هدایا بشه و نذاریمش برای دقیقه ۹۰.گروهی از بچه ها پیشنهاد تندیس دادن که مورد توافق همه قرار گرفت.
نتیجه:شبنم باباگلی مسئول هدایا شد و من قرار شد پیگیر تندیس ها بشم. 

۶)بحث منتقد: 

۴نظر وجود داشت: 

الف) کلا منقد نیاریم و خودمون روی سن باشیم. 

ب)مث گذشته یه مجری-منقد بیاریم.  

(کسی از این دیدگاه استقبال نکرد.)

ج)منتقد بیاریم و خودمون هم روی سن مجری باشیم.  

(این دیدگاه یه سری طرفدار داشت؛البته یه سری  داشتن حواس بقیه رو به این قضیه جلب می کردن که مث اکران امیرکبییر نشه و جوری نشه که منتقد به قول نسیم هویج بشه.)

د)۲ تا منتقد بیاریم.یکی موافق و یکی مخالف...یکی از بچه ها هم مجری باشه.   

(موافقین می گفتن که اینجوری بحث حرفه ای و چالشی می شه و مخالفین می گفتن که در درجه اول وقت نیس و در درجه دوم از کجا معلوم آدما قبول کنن و ما گیر بیاریم و اینا و اینکه شاید صدای بچه ها در بیاد که چرا نقش ما اینقد کم هستش...) 

نتیجه:بریم دنبال اینکه نظر آخر رو میشه اجرایی کردش یا نه... 

یه اتفاقی سر بحث حق رای افتاد و اینکه بچه های جوان کانون نظر بدهند یا نه که آقای شکوری در پست اشتباه و اینا  مطرح کردنش... 

درمورد روز جلسه هفته آینده بحث شد که بعضی از بچه ها معتقد بودن که باید ترتیب حفظ بشه و نمی شه روز دیگه ای در هفته جز دوشنبه باشه و اصلا بعد از اکران نیازی به جلسه نیست و بعضی هم معتقد بودن که جلسه مفید هی و بعد از جلسه هم کار مالی و این ها زیاد هستش و بهتره که سه شنبه جلسه باشه.. 

نتیجه: 

هفته آینده جلسه هست (روز سه شنبه) 

اینها چیز هایی بود که من از جلسه یادمه...اگه کس دیگه ای چیزی می بینه که باید اضافه بشه لطفا به من کمک کنه.. 

بازم از تاخیر ناخواستم عذر می خوام. 

ارادت 

الهه وفایی