ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
شمارش آرا از ساعت 14 امروز و پس از پایان زمان رای گیری، انجام شد. نتایج انتخابات به شرح زیر است:
مجموع آرا: 34 برگ رای
هدی سرکشیک 21 رای
مریم حیدری 19 رای
فرانک نجاتی 18 رای
فریدا حصاری 17 رای
فاطمه آرامش، میلاد خانی و مهراد عبقریان 16 رای
امیر حیدری 15 رای
هانی بختیاری 13 رای
مجتبی طغیانی 9رای
بهداد احمدی 6 رای
دانیال امامی 2 رای
چند نکته ی مهم و عکس ها در ادامه مطلب
- به نظر می رسد که مسئول حق رای در اعلام برخی از افراد دارای حق رای اشتباه کرده است. متاسفانه یکی از این افراد در انتخابات رای داده است.
- سه نفر رای برابر کسب کرده اند و همزمان رتبه ی پنجم را کسب کرده اند. باید درباره ی این که کدامشان وارد شورای مرکزی می شوند، تصمیمی گیری شود.
- لطفا به غیر از مسئله ی لیست حق رای دارها ( که خودم هم در جریان هستم و پیگیری میکنم)، هر فردی اعتراض، انتقاد یا نکته ای دارد تا فردا ساعت 21 اعلام کند. به اعتراض های بعد از این ساعت ترتیب اثر داده نخواهد شد.
ویرایش: 3 آبان ساعت 22:20
در مورد
"فاطمه آرامش، میلاد خانی و مهراد عبقریان 16 رای"
میشه دور دوم رو برگزار کرد با انتخاب یک تن از این سه تن
و همچنین میشه دو تن از این سه تن با توافق به صورت علی البدل فعالیت کنند
نیز میتوان از آقایان خواهش کرد برای یک دست کردن کابینه و حاکمیت بانوان بر کانون به نفع خانم آرامش کناره گیری کنند.
همچنین میتوان از خانمها سرکشیک، حیدری، حصاری، نجاتی با توجه به پشتوانه ی آرا کسب شده خواهش کرد از میان این سه تن یکی را جهت عضویت برگزینند
همچنین میتوان از این سه تن خواهش کرد به صورت شورایی در حالیکه تنها صاجب یک حق رای هستند با تعیین یک سخنگو در تصمیم گیری های شورا شرکت کنند
بنده به عنوان یکی از قدیمی ترین اعضای کانون خانوم یا اقایی به نام ایمانی نمیشناسم و در صورت جلسه ها از ابتدای ترم دو بار اسم ایشان ثبت نشده است...
نکته دیگر این که اسامی به گوش من رسید که در انتخابات شرکت کرده اند که بعید میدانم حق رای داشته اند و از مسولین مربوطه تقاضا دارم صلاحیت همه افراد را یکبار به صورت دقیق بررسی کنند
پیشنهاد میکنم نهایتا من و اقای عبقریان به نفع بانوان بریم کنار:)))
به ملک محمدی
قسمت دوم حرفت پیگیری میشه. اما درباره ایمانی تا جایی که من یادمه دو جلسه بوده. جلسه اولش یا 18 مهر بوده که صورت جلسه اشو روی وبلاگ نمیبینم یا 11 مهر که خود شما صورت جلسه رو نوشتی. الان مطمئن نیستم. ممنون
به جناب نیک نژاد :یک بار جناب ایمانی رو میدونستم و خودم قید کردم 2 بار و صورتجلسه مفقوده دلیل نمیشه چون هر کسی ممکنه مدعی شه و قسمت دوم هم خیلی ممنونم اگه این کارو بکنید
تو یکى از این جلسات حتى اگرم بوده ما حضور افراد رو تو جلسه وقتى در نظر میگیریم که اقلاً ١٠-١٥ دقیقه بوده باشن، اون روز کل جلسه ٥ دقیقه هم نشد که به زور من بود که حرفامو بزنم ! به نظرم همچین بودنى شرکت در جلسه محسوب نمیشه چون دوستمون اونجا منتظر بود کتاب یکى از بچه هاى کانون رو بهش بده! منطقاً این فرد نباید حق راى داشته باشه ، با اینکه میدونم به من راى داده
به خانم تجاتی:
یک اینکه جلسه ، جلسه است.بس کنید این عرف سازی ها رو که عرفا فلان عرفا بیسان.محمد ایمانی دو جلسه حضور داشته حالا دیگه اینکه شما یک جلسه رو زود و اونهم بصورت غیرقانونی و در حالی که اجازه نداشتید تموم کردید،بحث دیگه ای هست.
دو اینکه رای گیری مخفی بوده ، اگر بیان کنید که از کسی خبر دارید یا خیر میتونیم به عنوان تقلب آراء تون رو حذف کنیم،پس زیر اصل مخفی بودن رای گیری نزنید.حرف های داخل وبلاگ رسمی تلقی میشوند
والسلام
اون جلسه رو خود من شروع کردم و حتى هیچکس نبود که بخواد شروعش کنه، من اصرار کردم که حتى اگر کم هم باشه بتونم اعلام فعالیت کنم، جز من کسى حرفى نداشت و کسى هم نیومد پس جلسه قانونا تموم بود. این از این،
ضمن اینکه خود ایمانى گفت من به جز دو نفر اصلا کسیو نمیشناختم تو کانون همینطورى راى دادم!
و مورد دیگه اینکه اگه من آرا رو بدونم مشکل از من نیست و از روند انتخاباته! و احتمالاً شما "عرفا" این حق رو به خودتون میدید که آراء من رو حذف کنید، باید بگم اگه تقلبى صورت گرفته باشه کل انتخابات زیر سوال میره نه آراء من .
اتفاقا این عرف ها غالبا تا الان مثبت بودن و جلوى خیلى از سوءاستفاده ها و سوءتفاهم ها رو گرفتن. البته اصولا من جایى از حرفام به عرف اشاره نکردم. این قانون به صورت تلویحى مدت زیادیه که بوده که حضور اعضا در جلسات باید از یه حدى بیشتر باشه تا "حاضر" به شمار بیان و اینو حداقل ١٠-١٥ دقیقه در نظر گرفتیم.
در پایان به نظرم خوبه که از رفتار کودکانه و شخصى فرض کردن مسائل کانون فاصله بگیریم که تو این نزدیک ٥ سال به چشم دیدم که خیلى دوستیها به خاطرش ضربه خوردن و از بین رفتن. یادمون باشه که از اول که من نبودم اگر کانونى شکل گرفته و تا الان مونده به خاطر جو دوستانه بوده و بر پایه ى رفاقتا
سلام. چیزی که باعث میشه بعد از 4،5 ماه وبلاگ رو باز کنم و نظر بدم ترکیبی از ناراحتی و کمی عصبانیت هست.کامنتت رو دیشب دیدم آقا میلاد و امروز نظر میدم چون دوس داشتم از روی عصبانیت نباشه. تصوری که من از تو داشتم و پافشاری کردم علی رغم مخالفت خیلی از بچه ها با مسئول اساسنامه شدنت این بود که از چارچوب ادب خارج نمیشی ، دقت کردی چی گفتم : "مسئول " . لغت معنای مشخصی داره ( شما موظفی که وطایفی رو انجام بدی) . شما مسئول اساسنامه ای ، خطابه دادن (جلسه ، جلسه است.بس کنید ....) در حیطه وظیفه نه شما و نه هیچ شخص دیگه ای تو کانون نیست. شما جوگیر شدی . پیشنهادم اینه که زود از جو خارج شی و ببینی که کانون میدان جنگ نیست و شما هم ناپلئون نیستی.
این که بالا گفتم از ادب خارج شدی دلیلش اینه شما خطاب به کسی که فکر میکنم 4 سالی بیشتر از شما سابقه کانونی داره با این لحن صحبت میکنی.من یادم نمیاد هیچ وقت در وبلاگ یا حضوری با این سبک با عباس شکوری ، محمد فرامرزی ، امیر حیدری ، مصطفی عطارپور و ... حتی اگر اختلاف نظری بوده صحبت کرده باشم. قشنگ تو ذهنم هست که این مدل صحبت با قدیمی های کانون چ نتیجه ای داشته. یادم هست که به شما گفتم اگر عصبانی هستی چیزی ننویس. ایشالا که من بعد رویه بهتری در پیش میگیری تا من هم حس خوبی داشته باشم از این که اصرار کردم مسول اساسنامه بشی.
اینم بگم که من اصلا و ابدا در جریان اتفاقات کانون نیستم و نمی دونم و مهم هم نیست برام تو این بحث شکل گرفته حق با کیه . تمام حرف من لحن شما بود. این که تو وبلاگ این مطالب رو گفتم علتش اینه که همه ببینن و این رفتارا تبدیل به رویه نشه . لازم هم نیست پاسخی به کامنت من بدی چون من احتمالا تا شیش ماه دیگه اصن وبلاگ چک نمیکنم.
زرگرم
به خانم نجاتی:
این عرفی که فرمودید درمورد حداقل زمان حضور در جلسه ی کانون برای حاضر محسوب شدن، هیچ پشتوانه ای نداره این طور به نظر میاد. چون اگر بنا بر این بود که افراد حداقل 10 یا 15 دقیقه حضور داشته باشند، هیچوقت هیچوقت نباید اسم افراد رو در لحظه ی آخر جلسه و برای ثبت در صورت جلسه به عنوان حاضرین می نوشتند. در حالی که همیشه (حد اقل در این مدت که در کانون بودم) رویه به همین صورت بوده و در لحظه ی آخر جلسه، اسم حاضرین در صورت جلسه قید میشده و این به معنای حضور آن افراد در جلسه است فارغ از این که چند دقیقه حضور داشتند. رویه ای که مطرح میکنید کاملا با آنچه در عمل اتفاق می افته متفاوته و این بیانگر اینه که اصلا همچین رویه ای وجود نداره. اگر همچین عرفی وجود داشته (که الان به نظر میاد که کلا وجود نداره) باید اسم افراد از مثلا 15 دقیقه قبل از اتمام جلسه نوشته میشده و خروج افراد هم از جلسه تا کم تر از 15 دقیقه مورد توجه قرار میگرفته... در حالی که اصلا همچین چیزی در جلسات وجود نداره...
پس ایرادی که به حضور جناب ایمانی میگیرید، قابل دفاع نیست. در هر حال ایشون ااز حاضرین محسوب شده و حق رای براشون ایجاد شده.
اینطور که معلومه در اون جلسه حدنصاب رعایت شده بوده،
یکی از اعضا هم گویا صحبتی انجام داده ( اعلام پروژه یا ...)
این دو شرط کافیه که جلسه رسمی بوده باشه. حتی اگر جلسه 5 دقیقه بوده باشه.
به خانم نجاتی: همچین عرفی نداشته ایم، و نیت افراد از حضور در جلسه رو هم نمیشه در هر جلسه پرسید ( که آیا به قصد حضور در جلسه در کانون حاضر بودن یا به نیت دیگری )
به خانم آرامش:
عرفی که خانم نجاتی نوشتند یه عرف قدیمیه کانونه که از قدیم بوده واین جملتون
""این عرفی که فرمودید درمورد حداقل زمان حضور در جلسه ی کانون برای حاضر محسوب شدن، هیچ پشتوانه ای نداره ""
درست نیست. اینکه مسئول به وظیفه اش درست عمل نکرده در ثبت حاظرین دلیل بر نبودن عرف نیست. من از زمانی که خانم ها مشعشع و طلاکوب مسئول حق رای هستند یادمه که این عرف بوده. اما میشه نکته ی دیگه ای رو گفت و اون هم اینه که کل جلسه 5 دقیقه بوده چس آقای ایمانی در واقع در کل جلسه شرکت کردند پس حاظر محسوب میشوند.
در مورد آقای ایمانی مسئله اینه که اصلا در وبلاگ حضورشون اعلام نشده.
به میلاد خانی:
کامنتت رو خطاب به خانم نجاتی خوندم متاسفانه خیلی اشکال داره بیا قدم به قدم بریم جلو. (جملات داخل گیومه جملات توست.)
1- در اول کامنتت گفتی که ""یک اینکه جلسه ، جلسه است."" خب این درست.
2-""بس کنید این عرف سازی ها رو که عرفا فلان عرفا بیسان."" یعنی چی این جمله؟ عرف های کانون بخشی از قوانین کانون هستند و تو به عنوان مسئول اساسنامه نه تنها این مطلب رو نمیدونی بلکه مثل یک عضو قانون گریز صحبت میکنید. بماند اینکه لحن صحبتت هم به نظرم خوب نمیاد.
3-""محمد ایمانی دو جلسه حضور داشته"" بحث سر اثبات همین حرف هست. این که تو میگی حضور داشته دلیل بر حضور نمیشه.
4-""حالا دیگه اینکه شما یک جلسه رو زود و اونهم بصورت غیرقانونی و در حالی که اجازه نداشتید تموم کردید،بحث دیگه ای هست."" تموم کردن جلسه به صورت غیر قانونی یعنی چی؟ کی گفته تموم کردن جلسه غیر قانونیه؟ همیشه وقتی صحبت ها تموم میشه جلسه هم تموم میشه. غیر قانونی بودن به چه چیز اشاره داره؟
5-""دو اینکه رای گیری مخفی بوده ، اگر بیان کنید که از کسی خبر دارید یا خیر میتونیم به عنوان تقلب آراء تون رو حذف کنیم"" این دیگه چه حرف عجیب غریبیه. دونستن رای یک فرد منافاتی با مخفی بودن رای نداره. من میتونم اگه خواستم به هر کسی دوست دارم اعلام کنم که رایم چی بوده. فکر میکنم درک صحیحی از مفهوم مخفی بودن نداری. مسئله بعدی اینکه کی گفته مسئول اساسنامه میتونه یک رای رو حذف کنه؟؟؟!!! خیلی صحبتت عجیبه. تو همچین قدرتی رو نداری.
6-""پس زیر اصل مخفی بودن رای گیری نزنید."" این حرفت هم اشتباه است. خانم نجاتی اصلا به مخفی بودن رای ها کاری ندارند. و در مورد این قضیه اصلا صحبت نکردند. داری دوتا مطلب مجزا رو به هم ربط میدی که اگه آگاهانه است که بی اخلاقی بزرگی میکنی و اگر هم نا آگاهانه است به عنوان مسئول اساسنامه خیلی بده که به این مسائل آگاه نباشی.
به آقای حیدری:
میشه گفت همه ی جلسات به همین صورت بوده و اسم حاضرین همیشه در انتهای جلسه نوشته می شده. وقتی عرفی انجام نمیشه ینی میشه گفت اصلا وجود نداره. عرف یه چیز جدا از همین روالی که وجود داره نیست که. وجود عرف زمانی معنا پیدا می کنه که در عمل اجرا بشه و اون وقت میتونیم بگیم که تخلف شده ازش در یک یا چند مورد. ولی وقتی کلا این عرف اجرا نمیشه، تخلف ازش معنایی نداره.
:)))))))))))