هفت گام اصلی در ساختار داستان

کتاب  اناتومی داستان نوشته جان تروبی یکی از کتاب های خوب  و جدید در زمینه فیلمنامه نویسی هست . تروبی میگه  نوشتن داستان یا  فیلمنامه خوب  تفاوت چندانی نداره بلکه اگه فرد هنر داستان گوییی رو بدونه از پس کار بر میاد و هفت گام اصلی رو پیشنهاد داده که ضروری هر داستان خوبه.من  این مطلب رو از فصل سوم کتاب تحت همین عنوان نوشتم .

 پدر خوانده فیلم طولانی و پیچیده ایست .محله چینی ها روایت بغرنجی از غافل گیری ها و مکاشفه هاست این داستان های متفاوت  همگی به این دلیل موفق اند که در زیر سطح ظاهری هر کدام زنجیره ارگانیک و ناگسستنی هفت گام اصلی ساختار وجود دارد .

وقتی در باره ساختار صحبت میکنیم منظورمان در واقع نحوه بسط و گسترش داستان در زمان است .برای مثال تمام موجودات زنده ظاهرا در یک جریان پیوسته رشد میکنند اما اگر دقیق تر بنگریم میتوانیم گام ها یا مراحل مشخصی را در این رشد مشاهده نماییم .این قضیه در مورد داستان هم صادق است .

رشد داستان از اغاز تا پایان دست کم طی هفت گام اتفاق می افتد:

1-ضعف و نیاز 

2- ارزو 

3- حریف 

4-نقشه 

5-نبرد 

6-مکاشفه نفس 

7-تعادل جدید 

این هفت گام بر خلاف یک ساختار مکانیکی مانند ساختار سه پرده ای به شکلی دلبخواه از بیرون تحمیل نمیشوند.انها در داستان وجود دارند .این هفت گام هسته یا دی ان ای داستان شما و عامل موفقیت شما به عنوان یک داستان گو هستند.

1-ضعف و نیاز:از همان اغاز قهرمان شما یک یا چند نقطه ضعف دارد که او را از پیشروی باز می دارد .

مثال :در فیلم سکوت بره  ها کلاریس بی تجربه است از خاطرات دوران کودکی رنج میبرد و زنی است در دنیای مردان و نیاز او غلبه بر خاطرات گذشته و کسب احترام برای خودش

در فیلم سانسست بولوار جو گیلیس در برابر پول ضعیف است و شرافت خود را فدای پول میکند.

2-ارزو:وقتی ضعف و نیاز معلوم شد یک ارزو به قهرمان بدهید ارزو یعنی هدف مشخص قهرمان در داستان ارزو رابطه تنگاتنگی با نیاز دارد در اکثر داستان ها با قهرمان با رسیدن به هدف نیازش بر طرف میشود.

مثال :در فیلم نجات سرباز رایان جان میلر باید وظیفه خود را به رغم ترسی که دارد انجام دهد(نیاز) و میخواهد سرباز رایان را پید کند (ارزو)

 در فیلم محله چینی ها جیک باید بر تکبر خود غلبه کندو یاد بگیرد به دیگران اعتماد کند(نیاز) و بفهمد چه کسی هولیس را کشته (ارزو)

3-حریف:کسی که با قهرمان بر سر هدف واحدی رقابت دارد و  مهم ترین چیزی که بر سر ان با هم دعوا دارند چیست ؟

مثال:در فیلم پدر خوانده نخستین حریف ماکل سولاتزو است ولی حریف اصلی و قوی تر بارزینی است که قدرت پشت سر اوست.در فیلم محله چینی ها حریف تا اخر مخفی میماندو در اخر معلوم میشد نوا کراس پولدار و قدرتمند است .

4-نقشه:مجموعه رهنمود ها یا روش هایی که قهرمان برای غلبه بر حریف و رسیدن به هدف به کار می گیرد.

مثال: در داستان هملت نقشه هملت ترتیب دادن نمایشی است که تقلیدی از قتل پدرش به دست شاه فعلیست در این صورت میتواند بر اساس واکنش شاه به نمایش گناهکار بودن او را اثبات کند.در پدر خوانده نقشه  اول مایکل کشتن سولاتزو و حامی او سروان مک کلاسی است و نقشه دوم کشتن سران دیگر خوانواده ها در یک حمله واحد.

5-نبرد:اخرین کشمکش میان قهرمان و حریف و تعیین میکند کدامیک از دو شخصیت به هدف خود خواهد رسید.نبرد نهایی  میتواند یک کشمکش خشن یا لفظی باشد.

مثال:در محله چینی ها پلیس اولین را میکشد و نوا کراس دختر اولین را میبرددر حالیکه جیک نومیدانه دور میشود.

6-مکاشفه نفس:نبرد باعث رسیدن قهرمان به مکاشفه نفس میشود.که به دو شکل روانشناختی یا اخلاقی روی میدهد .در این مرحله قهرمان به صیرتی میرسد که تا قبل از نبرد دارای این بینش نبود و دید او به مسایل تغییر کرده است .

مثال:در فیلم کازابلانکا ریک بدبینی را کنار میگذارد و عشقش به السا را فدای جنگیدن در راه ازادی میکند.

در محله چینیها مکاشفه نفس جیک منفی است و بعد از مرگ اولین زندگی اش را بی فایده میداند.

7-تعادل جدید:در این مرحله همه چیز به حالت عادی بر میگردد و ارزو بر طرف میشود ولی یک فرق مهم وجود داردو ان تغییر قهرمان است که روند زندگی او را تغییر میدهد.

مثال :در فیلم جان سخت جان بر جنایتکاران پیروز شده و همسرش را نجات داده و بار دیگر عشقش را به او اعلام کرده است. در فیلم سکوت بره ها کلاریس بوفالو بیل را به کیفر اعمالش رسانده و به مامور عالی اف بی ای تبدیل شده و بر کابوس هایش غلبه کرده است در فیلم سرگیجه قهرمان با رسیدن به بالای برج و نگاه به پایین بر ترس خود غلبه کرده است .