کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

دکترین تصویری


این پست را ببینید


عکس:     David Doubilet

نظرات 34 + ارسال نظر
زرگر یکشنبه 14 تیر 1394 ساعت 18:33

پست عالی، معنا و مفهوم هم کاملا روشن.

امیدوارم دوستان متوهم:)) هم معنی رو درک کنن.

زنده باد کانون.

مریم حیدری یکشنبه 14 تیر 1394 ساعت 18:44

به به
مرسی چه پست خوبی:))

شکور یکشنبه 14 تیر 1394 ساعت 19:32

پیش از این می گفتم که در کانون، تجربه میکنیم انواع و اقسام انسان ها، رفتارها ، تفکرات و ...
جریانات منجر به این پست من رو به این نقطه و نتیجه رسوند که در این ایام ما در کانون، خلاصه ای از تکامل عقل اجتماعی بشر رو هم تجربه کردیم...

شکور

کاظم فاضلی یکشنبه 14 تیر 1394 ساعت 20:04

امیر حیدری یکشنبه 14 تیر 1394 ساعت 20:33

:))))

عطار یکشنبه 14 تیر 1394 ساعت 20:59

بسیار عالی

بهداد دوشنبه 15 تیر 1394 ساعت 06:42

له شدم.
عالی.

هانی دوشنبه 15 تیر 1394 ساعت 07:55

چقد عالی :)
مرسی واقعا

محمد گلخندان دوشنبه 15 تیر 1394 ساعت 15:30

اسدی دوشنبه 15 تیر 1394 ساعت 20:10

بعد از اون پست من مدت ها دنبال آدم های مختلف میگشتم باهاشون حرف میزدم ازشون میخواستم باهاشون بحث کنم تا ببینم آیا واقعا حرف من برای همه ی آدم ها همینجوری غیر مفهومه ؟؟؟؟؟
کانون فوق العاده اس فوق العاده

سمانه سرداری دوشنبه 15 تیر 1394 ساعت 23:29

به خانم اسدی سه‌شنبه 16 تیر 1394 ساعت 00:56

من همچنان هر از چند گاهی باز هم نظرات شما در اون پست رو میخونم و اصلاً متوجه نمیشم که چی گفتید و منظورتون چی بود و اصلاً چه ربطی به توپشکن داشت. حتی به صراحت گفته اید که پست من قطعاً از حرفای توپشکن تاثیر گرفته در صورتی که من حتی نمیدونستم شما دارید در مورد چه ایده ای از توپشکن صحبت میکنید!!

شاید نزدیک به یک سال گذشته از روزی که بهتون گفتم «به نظر من، شما زبان، تعامل و برداشت عرفی رو نمیشناسید و به همین علت به کرّات دچار سوءتفاهم میشید...»
و همچنان اون عقیده رو نسبت به شما دارم...

اگه شما نسبت به خودتون مطمئنید، نباید به توصیف من اعتنایی کنید.
شکور

فریدا حصاری سه‌شنبه 16 تیر 1394 ساعت 04:10

بسیار عالی

سعید چ.ع سه‌شنبه 16 تیر 1394 ساعت 10:52

عکس زیباست و استعاره شم خوب، ولی در عمل این اتفاق چندان در طبیعت رخ نمیده به جز در گونه هایی که به صورت گروهی شکار میکنند - مثل شیرها و گرگها و برخی حشرات و ... - و یا گونه هایی که هوش بالایی دارند - به طور مشخص دلفین ها - که در هردو مورد به طور کلی گروه از اعضایی تشکیل شده که هرکدوم به تنهایی "قدرتمند" هستند.
وگرنه فکر میکنم فریم بعدی عکس، بهم خوردن دسته ماهی ها توسط ماهی سمت راستی باشه.

اسدی سه‌شنبه 16 تیر 1394 ساعت 11:36

تو اون پست خیلی ها شاید اصن متوجه منظور من نشده بودند ولی داشتن با من بحث میکردن ...
دوست ندارم در این باره بحث کنم چون خیلی ها اصن اطلاعی ندارن و دخالت میکنن من گفتم به نظرم شما از اون تاثیر گرفتید. که شما اومدید گفتید نه نگرفتم ...
این وسط چند نفر اومدن گیر دادن که من اصن نفهمیدم پست چیه؟!!!!!
واقعا همه چیز برای من کاملا واضحه اما همه فقط میخواستن بگن من متوجه نیستم حالا با استفاده از الفاظ خودشون مث "بچه" یا هر چیز دیگه ای اصن برای من مهم نیست. حتی به صورت تهدیدی به من گفته شد "حواسم بهت هست" همه این جمله رو میشناسن این جمله به یه متهم گفته میشه ...
واقعا دیگه نمیدونم چی بگم وقتی لبخند بچه های دیگه رو زیر این پست میبینم که مث تایید میمونه به نظرم همتون رفتید کل اون پست رو خوندید و نظرتون این بود که این دکترین یک چیز درست رو میگه ؟
از تک تکتون خواهش میکنم جواب سوالمو بدید چون دیگه واقعا قضیه برام خیلی مهم شده.
به آقای حیدری , آقای احمدی, آقای کاظمی و خانم سرداری : لطفا

اسدی سه‌شنبه 16 تیر 1394 ساعت 12:01

آقای شکوری شما واقعا بعدا هم چند بار خوندید و متوجه نشدید؟!

"من میگم اگه ربط نداره چرا به زبون آورده میشه چرا میشه تیتر دکترین؟
من میگم اینکه آقای پشت مشهدی قانع نمیشه و یا توضیح درستی درمورد کاراش نمیده که شما قانع بشید یا هرچیز دیگه ای نباید تبدیل بشه به این کلمه به این تیتر.
یادمه از آورده شدن اصطلاح "خاله زنک" درمورد کانون ناراحت شده بودید.حق هم داشتید . اصطلاح بدی بود و نباید آورده میشد کلمه زشت و خطر بزرگی بود همون قدر که اون زشت بود و خطرناک این هم زشت و خطرناکه ."

حالا این تیکه از کامنت های من رو بخونید.خیلی واضحه خیلی خیلی خیلی واقعا متوجه نشدید؟

از اون اتفاق و اون حرف شما یک سال میگذره از اون موقع مطمئنم که یک کامنت هم نمیتونید پیدا کنید که من نظرم رو کامل توضیح نداده باشم.
نظرتونو تو وبلاگ میذارید بعد میگید این فقط تلقی منه نمیگم حتما شما اینجوری هستید؟!!!!

برخورداری سه‌شنبه 16 تیر 1394 ساعت 13:45

به چراغ سه‌شنبه 16 تیر 1394 ساعت 17:15

ولی اونها حیوونن و این عکس فقط یه توصیف از یه اتفاق بین انسان هاست.
اگه داری بازم تیکه می اندازی به دموکراسی کانون
پیشنهاد میکنم
این کار رو نکنی

شکور

جهان سه‌شنبه 16 تیر 1394 ساعت 17:38 http://zehnemariz.blogsky.com

به اسدی:
ببین «بچه» جون!! اون چیزی که شما اسمشو میزاری دخالت کاریه که هر کدوم از اعضای کانون حق دارن در قبال مسائلی که مربوط به کانون میشه انجام بدن. اینکه سر اینطور مسائل باهات مخالفت میشه محض آزار تو نیست، محض نجات کانون از دست آدمای عجیب و غریب و خودخفن پنداری مث توئه، اینکه بتونیم کانونو از شر تو و امثال تو حفظ کنیم.

هنوز هم معتقدم نفهمیدی پست چیه!!! مث خیلی از چیزای بدیهی دیگه که این چند وقت ازت دیدم که به معنای واقعی کلمه «نفهمیدی».

دوس داری تهدید حساب کنی؟ حساب کن. طوری نی. ولی بدون «حواسم بهت هست». به شخصه بهت اجازه نمیدم بخوای بیای با اعصاب و روان اعضای کانون بازی کنی و توقع داشته باشی کسی جوابتو نده. هر کسی از دست تو یه نفر خسته نشده باشه من یکی از دستت خسته شدم و امیدوارم زودتر روزی رو ببینم که دیگه کانون پیدات نشه (این صرفا نظر شخصی منه و حق نداری به اعضای دیگه ی کانون تعمیمش بدی).

آره این جمله به یه متهم گفته میشه، کسی که متهم به آزار اعصاب و روان اعضای کانونه. بسه مهربون بودن با تو و امثال تو. من خسته شدم از این مهربونی کانون. کافی بود کامنتای خنده دارت تو اون پست رو بدم توپ شکن بخونه تا بیاد جوابتو بده و بفهمی چقدر عجیب و غریب حرف میزنی و رفتار میکنی. خسته نشدی سرکار خانوم اسدی؟ نمی بینی این همه مهربونی اعضا رو؟ از این همه سکوت اعضا برای حفظ حرمت ها خسته نشدی؟ این که جوابتو نمیدن فک نکن حق با توئه. به خاطر اینه که بحث با «تو» رو خعععلی «بیهوده» میدونن.

آره این دکترین داره یه چیز درست میگه. خیلی خیلی درست. اون ماهی کوچولوئه که خودشو گنده فرض کرده دقیقا تویی. مام جلوی تو و امثال تو وایمیسیم.
والسلام.

به مسوول وبلاگ:
تایید، عدم تایید، حذف موقت و یا دائم این کامنت کاملا دست خودته و من این اختیار تام رو بهت میدم.

درمورد نظر خانم اسدی و جهانی سه‌شنبه 16 تیر 1394 ساعت 17:57

من الان نظر خانم جهانی پور رو دیدم. عرض کنم که به شخصه من شناختی که خانم جهانی بر اساسش چنین نظر تندی نوشتن رو نسبت به خانم اسدی ندارم و اصلاً لحن و نوشتار خانم جهانی پور رو بر اساس شناختی که از خانم اسدی دارم و البته حتی عملکردشون، صحیح نمیدونم و سر در نمیارم که چرا خانم جهانی اینقد موضعشون نسبت به خانم اسدی تند و سفت و سخته...

در مورد نظر خانم اسدی یه تحلیل مختصر و خودمونی انجام میدم:


اسدی: آقای شکوری شما واقعا بعدا هم چند بار خوندید و متوجه نشدید؟!
شکور: خیر.


اسدی: "من میگم اگه ربط نداره چرا به زبون آورده میشه چرا میشه تیتر دکترین؟
شکور: خانم اسدی! شما فقط اومدید اعلام کردید که این پست ربط داره به حرفای توپشکن! در صورتی که نه منه نویسنده ی پست نه هیچ کس دیگه اصلاً نمیدونیم دارید در مورد چه ایده یا جمله یا کلام یا نوشته یا صوتی از سمت توپشکن صحبت میکنید.
میگید تیتر پست من، تیتر توپشکنه!!! خوب خانم! من هم عرض کردم که، من نه اون موقع و نه الان از اینکه توپشکن چه گفته که تیتر من همونه، اطلاعی ندارم.
حداقل اگه میخواید بگید که تیتر من، همون حرف توپشکنه، یه ارجاعی، یه لینکی، یه کپی پیستی، یه اشاره به متنی می کردید که ما کلام توپشکن یادمون بیاد.
ما از میون هزاران پستی که در وبلاگ وجود داره یا ملیون ها جمله ای که توپشکن در کانکس و اتاق کانون و پیش دوستان و ... گفته از کجا باید این تطابق رو پیدا کنیم؟
اصلاً در لحظه ی انتشار پست، توپشکنی در یاد و خاطره ی من نبود و مطمئنم که کسایی که به شما گفتن «چه ربطی داره» هم چیزی از توپشکن در ذهنشون نبوده و به همین علت تعجب کردن
اینکه شما فکر کنید، من تحت تاثیر توپشکن اومدم چنین پستی گذاشتم برام عجیبه و نمیفهمم چرا واقعاً این فکر رو کرده اید در صورتی که من مدت ها قبل تر از انتشار اون پست، دیگه تعاملی حتی در حد یه پیامک هم با توپشکن نداشتم.
حتی حتی حتی اگه جمله ای از توپشکن در گذشته ای نامعلوم وجود داشته که با جملات اون پست، هم معنی بوده، این دلیل بر تاثیر پذیری من از توپشکن میشه؟
من شکوری ام خانم اسدی! به همین راحتی فکر میکنید تفکراتم تغییر میکنه؟ اونم تحت تاثیر توپشکن؟


از طرفی جلوتر دیگه جملات شما حتی از جمله ی نامفهوم به کلمات نامفهوم میرسن. اون موقع که در مورد این صحبت میکنید که کسایی خارج از کانون درمورد کانون تصمیم می گیرن... اصلاً من نفهمیدم منظورتون اینه که توپشکن چنین چیزی میخواسته یا اینکه منظورتون اینه که توپشکن کسی هست که خارج از کانون داره تصمیم می گیره یا منظور های دیگه...


اسدی: من میگم اینکه آقای پشت مشهدی قانع نمیشه و یا توضیح درستی درمورد کاراش نمیده که شما قانع بشید یا هرچیز دیگه ای نباید تبدیل بشه به این کلمه به این تیتر.
شکور: این جمله ارتباط پست من با تاثیر پذیری از توپشکن رو توجیه نمیکنه
این یه نظره خانم اسدی
درضمن، صرف قانع نشدن مشهدی منجر به گذاشته شدن این پست نشده خانم. از طرفی اینکه میگید «هرچیز دیگه ای» هم نمیتونه به تیتر «دیکتاتوری اکثریت» که همون دموکراسی هست منجر بشه، اصلاً برای من مفهومی نداره!
برای بار یک میلیاردم عرض میکنم. سیستم کانون دموکراسی بوده و هست. دیکتاتوری اکثریت هم همون دموکراسیه.


اسدی: یادمه از آورده شدن اصطلاح "خاله زنک" درمورد کانون ناراحت شده بودید.حق هم داشتید . اصطلاح بدی بود و نباید آورده میشد کلمه زشت و خطر بزرگی بود همون قدر که اون زشت بود و خطرناک این هم زشت و خطرناکه ."
شکور: اولاً اینکه لفظ خاله زنک رو یادم نمیاد. یه سری خاله بازی شروع شده بود که اون قضیه خیلی اعصابم رو خورد کرده بود. اتفاقاً در مقابل دوستانی که اومدن گفتن خاله زنک بازی خطرناکه نه خاله بازی، من عرض کردم که در حال حاضر چیزیکه می بینم، خاله بازیه نه خاله زنک بازی
ثانیاً عرض شود که من نمیفهمم که منظورتون از «این هم زشت و خطرناکه» کدوم «این» هست!
اگه منظورتون از «این» عبارت «دیکتاتوری اکثریت» هست که برای بار یک میلیارد و یکم عرض میکنم، عبارت «دیکتاتوری اکثریت» همون «دموکراسی» هست خانم. فقط این عبارت کمی تحکم رو نشون میده که باز هم لطمه ای به دموکراسی نزده و تعریف جدیدی از دموکراسی کانون نیست.


اسدی: حالا این تیکه از کامنت های من رو بخونید.خیلی واضحه خیلی خیلی خیلی واقعا متوجه نشدید؟
شکور: کدوم تیکه؟ چی میگید؟


اسدی: از اون اتفاق و اون حرف شما یک سال میگذره از اون موقع مطمئنم که یک کامنت هم نمیتونید پیدا کنید که من نظرم رو کامل توضیح نداده باشم.
نظرتونو تو وبلاگ میذارید بعد میگید این فقط تلقی منه نمیگم حتما شما اینجوری هستید؟!!!!
شکور: در وبلاگ به صراحت مجدداً عرض میکنم: به نظر من شما در درک و انتقال بر اساس معیار عرف دچار مشکل هستید که منجر به سوتفاهم میشه. و صد البته که این توصیف حداقل برای شخص خود من اصلاً نشون دهنده ی صفت اخلاقی بدی در شما نیست.

شکور

جهان سه‌شنبه 16 تیر 1394 ساعت 18:41 http://zehnemariz.blogsky.com

گاهی اوقات شنیدن یه سری حرفا به آدم فشار میاره و این باعث میشه عصبانی بشی و از کوره در بری اما کار درست اینه که وقتی از کوره در رفتی قدرت کنترلشو داشته باشی و اگه قدرت کنترل نداشتی و لحنت به اصل حرفت صدمه زد قدرت عذرخواهی داشته باشی.
نزدیک یک ساعت از کامنتی که در جواب خانم اسدی گذاشتم میگذره و الان که آرومتر شدم متوجه شدم که چقد لحنم تند بوده و نتونستم خودمو کنترل کنم.
به خاطر همین توی این کامنت بابت "لحن تندم" «عذرخواهی میکنم»اما اما اما «اصل حرفام» رو پس نمیگیرم و روشون استوار ایستادم.

اسدی چهارشنبه 17 تیر 1394 ساعت 16:00

منظورم از این تیکه از کامنت ها که گفتم حالا این تیکه رو دباره بخونید همون تیکه ی بالایی بود که داخل گیومه بود و خوندید و جوابش رو دادید. و به طور کلی به نظرم هر کسی میتونه از هرکس دیگه ای خواسته یا ناخواسته تاثیر بگیره.

شاید تا یه جاهایی تقصیر من بود که از کانون فقط خانم جهانی پور و یکی دوتا دیگه از بچه های شبیه ایشون رو میدیدم چیزی که بعد از دیدن پست آقای زرگر در استعفا شون از دبیری و البته بچه های ورودی جدید واقعا ازش خسته شدم و تصمیم گرفتم مثل اونها خوب باشم. حالا تا چه حد موفق بودم نمیدونم.

نسبت به کامنت خانم جهانی پور جوابی نمیدم چون واقعا جوابی ندارم چون به نظرم پست ها کاملا واضحه و بچه ها هم من رو میشناسن و کامنت ایشون ذره ای احساس مثلا بد شدن برای من بهم نداد.

تنها چیزی که واقعا ناراحتم میکنه اینه که با خودم میگم اگه این کامنت نسبت به هر کس دیگه ای تو کانون نوشته میشد خیلی ها میومدن کامنت میذاشتن که خانم این چه طرز صحبت کردنه.

به هر حال اگه واقعا این طور که خانم جهانی پور میگن خیلی ها دارن منو تحمل میکنن یا دارن لطف میکنن جوابمو نمیدن بیان بگن چون من که واقعا این طور فکر نمیکردم ...

از دیروز تا حالا با خودم میگم برم خودم به آقای توپشکن بگم پست قبلی رو بخونه چون من هیچ وقت از گفتن اشتباه کردم نترسیدم و همیشه پای حرفا و کارام بودم البته اگه برام مشخص بشه که واقعا اشتباه کردم ولی حالا با خودم فکر میکنم دوستان در این حد به ما لطف ندارن که پست رو "نداده باشند ایشون بخونه" اگه هم نداده باشن قطعا به خاطر من نبوده شاید بخاطر خودش بوده ...

به خانم اسدی چهارشنبه 17 تیر 1394 ساعت 16:32

چی شد الان؟ بالاخره قبول کردید که اشتباه میکنید و نظراتتون زیر اون پست من ربطی به پست من نداشته یا نه؟

شکورم

اسدی چهارشنبه 17 تیر 1394 ساعت 17:13

ای بابا من کی اینو گفتم من گفتم ترسی از اینکه بگم اشتباه کردم ندارم یعنی از اینکه مثلا پست رو به آقای توپشکن نشون بدن همین.
من از اولشم منظور شما رو متوجه شده بودم شما یه سرچی تو گوگل بکنید به خدا کلمه دیکتاتوری اکثریت اصن این معنی که شما میگیدو نمیده ...
من متوجه تمام منظور شما تو اون پست شدم اینکه میگید هرکی بیاد نظرشو بگه اما لزومی برای اقناع وجود نداره نظر اکثریت بر اقلیت تحمیل میشه .
درحالی که دیکتاتوری اکثریت یعنی اقلیت حق صحبت و اظهار نظر هم ندارند.

به خانم اسدی پنج‌شنبه 18 تیر 1394 ساعت 14:30

خانم اسدی. چه نیازه به سرچ در گوگل؟ عرض کرده بودیم که اساس نظام حقوقی کانون، حاکمیت نظر اکثریته. و وقتی دارم لفظ دیکتاتوری اکثریت رو هم به کار می برم، عرض میکنم که منظور همونه...
الان شما اصرار دارید بگید منظور دیگه ای هست؟
چرا وقتی میگیم که این همونه، ادامه میدید؟


همچنین برای بار یک میلیارد و دوم عرض میکنم که نوشتن اون مطالب، هیچ ربطی به هیچ خاطره ای از توپشن در مغذ بنده نداشته

مجدداً میخواید وصلش کنی به توپشکن؟

شکورم

سعید ایزدی پنج‌شنبه 18 تیر 1394 ساعت 16:06

به خانم اسدی:

دوستان نظراتشون رو دادند (که بنده باهاشون کاملا موافقم) این کامنت رو می زارم که سکوت به نشانه تایید تلقی نشه.

بنده هم مثل اکثر دوستان کلا بسیاری از حرف های شما رو نمی فهمم و اصرار زیادتون بر سر یه چیز اشتباه رو همجنین. اصلا نمی فهمم که وقتی همه می گم پست به توپشکن مربوط نیست این همه تلاش شما برای اثبات ربطش به توپ شکن چیه؟ (برای من به شخصه نشون دهنده اینه که یه مشکل شخصی با توپ شکن دارید که یهو میاید به ایشون ربط می دید) من به شخصه یادم نمیاد توپشکن درباره این قضیه حرف خاصی زده باشه. و اصلا زده باشه خوب که چی هی میاید می گید. اصلا قضیه رو ول کردید رفتید چسبیدید به چی؟

در مورد کامنت خانم جهانی پورم من با لحنشون مخالف بودم. و بهشون هم گفتم بهتر بود این رو اینطور و اینجا نمی نوشتند ولی با کلیت حرفشون موافق بودم.

البته علاقه ای به گفتن نداشتم ولی بر اساس کامنتتون گفتم من که چیزی تا حالا نگفتم رو حداقل موافق خودتون در نظر نگیرید. ولی نظر شخصیمه.

اسدی جمعه 19 تیر 1394 ساعت 13:34

به آقای ایزدی:
هیچ خصومت شخصی بین من و آقای توپشکن وجود نداشته.
آقای محترم شما که میگید متوجه نشدم چرا اظهار نظر میکنید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!

به آقای شکوری:
من گفتم به نظرم شما از اون برداشت کردید شما گفتید نه. خوب الآن بحث سر چیه دقیقا؟ من یه توضیحی هم دادم که بدونید کامنت قبلیم به این معنا نیست که میگم اشتباه کردم .

به خانم اسدی جمعه 19 تیر 1394 ساعت 15:36

بحث سر اینه:
با توجه به اینکه همچنان از نگاه بنده، مفاهیم، الفاظ، اعمال، و توصیفات عرفی برا شما همچنان ناشناخته است، من سعی دارم به صورت شفاف به این برسم که در حال حاضر موضعتون نسبت به اونچه در گذشته چند بار گفته اید چیست:

1- آیا ادعای ارتباط پست بنده با توپشکن رو همچنان قبول دارید یا حالا میگید که اشتباه کرده اید؟ و ارتباطی نبوده؟

2- آیا اونهمه قاط زدن در مورد تیتر «دیکتاتوری اکثریت» رو رها کردید و متوجه شدید منظور از این عبارت همون «دموکراسی» هست یا همچنان شک دارید؟

3- عبارات دقیقی که از توپشکن در وبلاگ خونده بودید که فکر می کردید، پست من، همون معانی رو میده چیه؟ اگه میتونید از وبلاگ کپی پیست کنید تو یه نظر من هم ببینم و بعدش ببینم آیا تصورتون در مورد پست بنده درست بوده یا نه...


شکور

اسدی شنبه 20 تیر 1394 ساعت 12:40

1- به نظر من اینطور میرسید که با توجه به مشابهت فکری در آنچه توپشکن گفته و آنچه شما نوشتید(یعنی شده تیتر دکترین) شما از اون تاثیر گرفته باشید. اما شما گفتید نه. این موضوع چیزی نیست که مثلا شما بگید نه بعد من بتونم با اعداد و ارقام اثبات کنم که حرفم درسته وقتی شما تکذیب میکنید من دیگه دلیلی نمیتونم بیارم. به طور کلی هر آدمی میتونه از هر کس دیگه ای تاثیر بگیره که نشانه یک ویژگی اخلاقی بد نیست. حتی خیلی جاها هم میتونه خوب باشه . به هر حال من نه یک ویژگی بد رو به شما نسبت دادم و نه اینکه اصن منطقا بتونم پای حرفم وایسم و پا فشاری کنم.
این هم به این معنا نیست که از لفظ اشتباه کردم در این موضوع استفاده کنیم. یک نظر بود که اگه طرف مقابل رد کنه دیگه راه اثبات دیگری نداره.

2- معنی کلمه دیکتاتوری اکثریت در ذهن من و آنچه که در دنیای بیرون وجود داره اینه که اقلیت دیگه حق اظهار نظر ندارن حالا اینکه شما میگید نیاز به سرچ گوگل نیست و منظور ما همون دموکراسیه و اینم اینجا همونه درواقع دارید یک تعریف دیگه ای ارائه میدید.
من گفتم آقا این لفظی که دارید استفاده میکنید معنیش اینه درست نیست وارد کانون بشه کلمه خطرناکیه چون معنی ش خطرناکه.

3-
مقدمه 1 : توپشکن: میخواهم صلاحیت "نهاد تصمیم گیری" که تنها جمعیت حق رای دار در کانون است را زیر سوال ببرم=> خیلی هم خوب شما پیشنهاد بدید.

مقدمه 2 : توپشکن(پیشنهاد ایشون): با رای گیری تو یه جلسه یک لیستی از افراد به اسم قدیمی های کانون یا هرچی درست بشه...افراد این لیست کسایی باشن که از اساسنامه سر در بیارن...از فعالیت کانونی سر در بیارن...از مشکلات تاریخی کانون با خبر باشن...منطقی باشن و...

داده 1)به دلایلی هم میگن:نظر خودم را از اکثر کسانی که به این پست نظر دادند نسبت به انتخاب مسئول آرشیو (و به طور کلی تمام موارد بالا) درست تر میدانم.

داده 2)توپشکن:اصلا میخواستم یک حرکت جنبش طور بزنم و بیایم اینجا از طرف همه شان (با هماهنگی البته) رای بدهم و نتیجه را عوض کنم که دیدم هیچکدامشان حق رای ندارند...به نظرم این یک نقص است

نتیجه1:سیستم به نوعی ست که کسانی که میتونند تصمیم درست را اتخاذ کنند حق رای ندارند.

نتیجه 2: تمامی اعضا قدرت تصمیم گیری درست را ندارند.

نتیجه 3: باید به کسانی که قدرت تصمیم گیری درست را دارند میدان بدهیم حداقل در مسائل مهم

نتیجه 4: بقیه کسانی که قدرت تصمیم گیری درست ندارند در رای گیری ها نظر ندهند.


خوب حالا آیا این نتایج با تعریفی که من از دیکتاتوری اکثریت سراغ داشتم تشابه ندارن؟
با توجه به اینها من حق نداشتم بگم به نظرم شما از ایشون تاثیر گرفتید؟

پ.ن: من تمام تلاشم رو کردم تا کامنتم واضح باشه اگر کسی متوجه نشه و حتی اگر تمام اعضای کانون بگن کلا متوجه نشدم واقعا دیگه کاری از دستم بر نمیاد ولی اگه سوال دیگه ای دارید و نقطه مبهم دیگری وجود داره بفرمایید.

به خانم اسدی شنبه 20 تیر 1394 ساعت 16:27

به نظر من علت اینکه برداشتتون از حرفای ایزدی، چیزی بوده که فکر کردید شبیه به چیزیه که من گفتم، همون عدم شناخت به عرف هاست

خانم اسدی!!! توپشکن کاملاً عکس من صحبت کرده!!! توپشکن در مورد حاکمیت یه اقلیت بر کانون صحبت کرده در صورتی که من مدافع حاکمیت اکثریت هستم!!! معلوم هست چی میگید؟
در سیستم من، تصمیم گیرندگان، اکثریت منعطف هستن ولی در سیستم توپشکن، اقلیت غیرمنعطف!

چیزی که شما از حرفای توپشکن فهمیدید و منتسبش کردید به «تاثیر گذارنده روی تفکر من» از بیخ با اونچه من نوشتم، در تعارضه!!!
با توجه به ادعای من مبنی بر اینکه روشنه که حرف توپشکن از پایه با حرف من در تعارضه، در اینجا باید بتونید بگید که «اشتباه کرده اید یا نه؟»
این از این


دوم در مورد اینکه دیکتاتوری اکثریت یعنی چیه
خانم! ما در کانون همیشه گفته ایم دموکراسی برقرار است و در ادامه تعریفش هم کرده ایم که: تصمیمی که اجرا خواهد شد، تصمیمی است که افراد بیشتری از اعضای نهاد تصمیم گیری به آن رای داده باشند.
از طرفی یکی از اصولی که همیشه گفته ام غیرقابل تغییر هست، آزادی بیانه

در ادامه در پستم اومده ام گفته ام: دیکتاتوری اکثریت... و توضیح داده ام که یعنی : نیازی نیست که اقلیت رو شیرفهم کنیم. همین
کسی نگفت حق صحبت ندارن

به نظرم شما وقتی این پست رو خوندید، یا براتون سوتفاهم ایجاد شده یا رفته اید گشتید گشتید گشتید گشتید یه تفاسیر و معانی عجیب و غریبی رو پیدا کردید به این پست ما بستید که شمایل زشتی پیدا کنه!!!

در دیکتاتوری اکثریت هم، آزادی بیان همچنان باقیه. فقط اونچه من پیشنهاد کرده ام اینه که «نیازی به شیرفهم کردن نیست.»
هر کس میخواد حرف بزنه، مطابق با روال قبلی حرف میزنه
ولی اکثریت به نظرم اگه می بینه که طرف میخواد عناد کنه یا کلاً خیلی پرته، نیازی نیست بیاد تلاش کنه از جهل در بیارتش...

نظرتون چیه خانم اسدی؟

شکورم

اسدی یکشنبه 21 تیر 1394 ساعت 22:14

خوب اون اعضایی که آقای توپشکن گفتن اگه بشن بیست نفر یا سی نفر دیگه اقلیت نمیشن که. ایشون تعداد نگفتن. ولی از این نظر که میگید پیشنهاد شما و دکترین شما یک وضعیت انعطاف پذیر داره و نهاد تصمیم گیری اعضای فعال کانون هستن کاملا حق با شماست و تفاوت نظر رو کاملا نشون میده و در این شرایط نظر من اشتباه بود.

آقا بعدشم اون تعریفی که من از دیکتاتوری اکثریت سراغ داشتم همین بود . این کلمه همه جا یه کلمه منفوره من نمیدونم چرا میگید من رفتم گشتم یه چیز پیدا کردم چسبوندم.

و یه تشکر بخاطر حوصله ای که کردید و برعکس بقیه(نه همه البته) به جای تنها متهم دانستن من و توپیدن بهم سعی کردید کمک کنید بحث رو به نقطه برسونیم.

به خانم اسدی یکشنبه 21 تیر 1394 ساعت 23:03

خانم اسدی.
در مورد صحبت اولتون که میگید اگه تعداد زیاد باشه و ازین حرفا!!!
ازون حرفا بود ها!!!
مطمئن باشید توپشکن اگه به همچین اکثریتی فکر میکرد، چنین نظری نمی داد. توپشن به دنبال یه اقلیت غیرمنطعف منطقی بود...



در مورد بحث بعدی هم، خانم اسدی، همونطور که عرض کردم، هرجا ما صحبت کرده ایم، همین ها رو گفته این. اینکه میگید این لفظ یه لفظ کثیف و همه جا منفور هم هست، غلطه. اون مفهوم منفی ای که میگید رو میشناسم ولی خیل جاها هم این لفظ به عنوان معنای دموکراسی به کار برده میشه.
به هر حال به نظرم این کارتون درست نیست که وقتی همه چیز رو ما روشن کرده ایم، میرید یه تفسیر متشتتی از اون عبارت رو برای کوبیدن پست مورد اشاره قرار میدید و چنین بحث بیهوده و بلند و طولانی مدتی رو که اینهمه هم وقت میگیره به راه می اندازید

همون ابتدا من براتون شرح دادم که منظور چی بوده ولی شما دست بر نداشتید که نداشتید....
این رفتار ها به نظر من از روی سوتفاهم های شمااز الفاظ و همچنین احساساتی شدنه.
باید خودتون رو کنترل کنید و با تامل بیشتر ببینید آیا چیزی که میخواید اینقد طولش بدید، از اول پاسخ داده شده یا نه..

شکور

اصلاحیه یکشنبه 21 تیر 1394 ساعت 23:04

در دو خط اول نوشته بودم:
هرجا ما صحبت کرده ایم، همین ها رو گفته این

اصلاحش اینه:
هرجا ما صحبت کرده ایم، همین ها رو گفته ایم


شکور

شکور یکشنبه 21 تیر 1394 ساعت 23:12

ابتدای این بحث نقطه داشت.
لازم نبود دو ماه طول بکشه که به نقطه برسه.
مسائلی که گفتم، گفته شده بود.
و تفاوت صحبت های توپشکن با حرفای من هم آشکار آشکار بود

بر عبث پوئیدید به نظرم خانم اسدی

شکور

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد