کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

دکترین: تئوری پنجره های شکسته / برای آیندگان / سیاست خارجی کانون!

سلام. ازونجایی که من کم کم دارم مرخص میشم یه سری پست که شبیه انتقال تجربه یا نصیحت! یا راهکار برای حفظ کانون هست می نویسم. باشد که گرگیجه بگیرید: 

 

تو دوران دبیری امیر هم هر بار با یه مشکل خارج از کانون روبرو می شدیم بهش میگفتم که ما باید سریعاً یه اقدامی کنیم. علت این که من اصرار به ری اکشن های سریع نسبت به این قضیه ها دارم یه تئوریه. تئوری ایکه نه تنها در جرمشناسی کاربرد داره بلکه در همه ی مسائل اجتماعی هم مورد استفاده قرار میگره:

این تئوری میگه که:


اگر شیشه یکی از پنجره های یک ساختمان شکسته و به حال خود رها شده باشد، پس از مدتی عابرانی که از مقابل آن ساختمان می گذرند به این نتیجه می رسند که برای کسی مهم نیست که این پنجره شکسته است و کسی به شکسته شدن پنجره های این ساختمان اهمیت نمی دهد. به مرور عابران بر تعداد شیشه های شکسته ساختمان می افزایند و بعد از شکسته شدن تمام شیشه ها، نوبت به خود ساختمان می رسد. بعد از ساختمان هم نوبت به خیابانی که ساختمان در آن قرار گرفته می رسد." 


در مورد کانون هم همینطوره. اگه بار اول اجازه دادید که از طرف گروهی به کانون ضربه وارد بشه و ری اکشنی نشون ندادید، این ضربه برای بار دوم، محتمل تر میشه. و همینطور با ری اکشن نشون ندادن های متداوم، وقوع ضربه های بعدی محتمل تر می شه. برای همین هم به دوستان پیشنهاد میکنم که کاملا یه تیم رو آماده برای برخورد با ضربه هایی که گروه هایی خارج از کانون به کانون وارد میکنن داشته باشن. تا به امروز میشه گفت تقریبا یه گروه وجود داشت که یه طورایی از من، امیر حیدری، چراغ، فرامرزی و گاهی زینل تشکیل میشد. ولی با رفتن امیر و من و نبودن زینل و فرامرزی، اوضاع کمی برای کانون داره خطری میشه.



نظرات 7 + ارسال نظر
faranak nejati جمعه 25 بهمن 1392 ساعت 19:45

ما کمین می کنیم و هر وقت کسی به کانون چپ نگاه کنه خیز بر می داریم سمتش! الکی که نیس که!

محمد مهدی اهل خیر(قربانی) جمعه 25 بهمن 1392 ساعت 19:48

فکر کنم کسانی دیگر هم وجود دارند که کانون براشون معبد باشه و روش تعصب داشته باشند و...... هرکاری برای بقاش بکنند
عباس نگران نباش

به قربانی جمعه 25 بهمن 1392 ساعت 20:04

منظورم این نیست که کسای دیگه (غیر از اسامی ای که نام بردم) کانون و ضربه هایی که بهش وارد میشه، براشون مهم نیستن.
منظور چیز دیگه اینه. منظور اینه که علاوه بر اینکه باید حواستون به این ضربه ها باشه، افراد متناسب برای دفاع در مقابل این ضربه ها رو هم کنار هم داشته باشید.
صرف علاقه یا عرق که نمیتونه دفاع خوب رو به وجود بیاره که!
هر متخاصمی! دفاع خاص خودش رو می طلبه...
کانون در این مورد در حال حاضر دچار خطر شده
کسایی از کانون رفتن که «خیلی خیلی خیلی» تجربه داشتن و می دونستن که مثلا در بحث با یه مدیر باید چه کرد.
الان کی تو کانون تجربه ی صحبت های مفصل با مدیران رو داره؟


کمید
کم
نگران کننده است
خواهی دید قناری
شکور

محمد مهدی اهل خیر(قربانی) شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 00:48

به عباس:
کم بودن یا نبودن مسئله این است

محسن قدکساز شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 00:56

.

آفرین که حداقل یه نقطه ای میذاری قناری
شکور

جهان شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 01:49

مرادپور یکشنبه 27 بهمن 1392 ساعت 01:05

بله, چه نکته اى!! متوجه اىم و حتما باىد براش چاره اندىشى کنىم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد